امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 282994
۴۴۳
۱
۰
نسخه چاپی

ایلان ماسک، خودکامه رسانه های اجتماعی

ایلان ماسک، خودکامه رسانه های اجتماعی

به گزارش حقوق نیوز بر اساس مطلبی در الجزیره من هم مانند میلیون ها نفر در سراسر جهان، از زمانی که ایلان ماسک این شرکت را به دست گرفت، از نزدیک شاهد شکست توییتر هستم.

من از از دست دادن فضایی برای بحث آزاد و دسترسی به اطلاعات می ترسم - به ویژه برای کسانی که از مکان های نه چندان آزاد هستیم.

اما به‌عنوان یک کاریکاتوریست سیاسی، می‌ترسم پلتفرمی را که من و بسیاری از همتایانم در آن فعالیت‌هایمان را در طول بهار عربی آغاز کردیم، از دست بدهم، که توییتر را به آنچه امروز است تبدیل کرد.

شاید این چرخش وقایع اجتناب ناپذیر بود.

مدتی است که صنعت فناوری در حال پرورش فرقه های شخصیتی است.

 این کار با استیو جابز و تصویری که با دقت ساخته شده بود از یک مبتکر کنجکاو آغاز شد که در واقع ریاست «یکی از تحت کنترل‌ترین شرکت‌ها» در جهان را بر عهده داشت. در حالی که جابز از سیاست دور بود، برادران فناوری که پس از او آمده اند و جایگاه نمادینی را دنبال می کنند، این کار را انجام نداده اند.

تلاش‌های پرشور آنها برای رشد ثروت و منیت‌هایشان، آنها را به صحنه سیاسی سوق داده و برنامه‌های خودخواهانه آنها را آشکار کرده است. ماسک نیت سیاسی خود را برای تصاحب توییتر کاملاً آشکار کرد و در ماه مه - در حالی که قرارداد هنوز منعقد نشده بود - یک نقاشی از لویی چهاردهم، "پادشاه خورشید" را توییت کرد. او که خود را "مطلق آزادی بیان" معرفی می کند، خود را به عنوان پادشاه جدید "روشنفکر" رسانه های اجتماعی معرفی کرد و اعلام کرد که توییتر را "آزاد" خواهد کرد.

اما با تماشای کنش و واکنش او در دو ماه گذشته، او را کمتر به‌عنوان پادشاه خورشیدی می‌بینم که بر یک پادشاهی شکوفا حکومت می‌کند، و بسیار بیشتر به‌عنوان یک دیکتاتور کوچک امروزی که بر یک رژیم در حال فروپاشی ریاست می‌کند است.

او درست مانند یک قدرت‌طلب جاه‌طلب، تصاحب توییتر را با صحبت از «دموکراسی» و «اراده مردم» آغاز کرد، اما آنها را به سخره گرفت. او به سرعت آنچه را که خودش «میدان شهر دیجیتال» می نامید، به حیاط خلوت خصوصی خودش تبدیل کرد، جایی که او در آن حکمرانی می کند.

درست مانند یک دیکتاتور کلاسیک، ماسک نیز هیچ تحملی برای مخالفت و انتقاد از خود نشان نداده است. گزارش شده است که او کارمندان خود را به دلیل جرأت بیان مخالفت با تصمیماتش در شرکت یا رسانه های اجتماعی اخراج کرده است.

درست مانند یک اقتدارگرای استاندارد، او از مطبوعات متنفر است و از سانسور آن ابایی ندارد (البته خود را به عنوان یک مدافع آزادی بیان معرفی می کند). او در اواسط ماه دسامبر، حساب های چند روزنامه نگاری را که از او انتقاد کرده بودند، تعلیق کرد.

ماسک دقیقاً مانند یک مستبد نابخرد به دنبال استخراج هر چه بیشتر ثروت با استثمار بی‌رحمانه است. او مزایا را لغو کرده، کارمندان را مجبور به روزهای کاری بی‌پایان کرده و حتی تخت‌هایی را در دفتر مرکزی توییتر نصب کرد تا انرژی زنده‌ای را به نفع شرکتش از آن‌ها خارج کند.

و مانند یک ظالم خوب، بر مهاجرت مردم از قلمرو خود نظارت کرده است، برخی داوطلبانه ترک می‌کنند و برخی دیگر مجبور به «تبعید» می‌شوند.

در واقع، من احساس کارمندان سابق توییتر را درک می کنم. من همچنین به خوبی می دانم چه حسی دارد که مجبور شوید مکانی را که دوست دارید به خاطر هوس یک دیکتاتور ترک کنید. مردی که مسئول تبعید من و خانواده ام بود، عمر البشیر است که در سال 1989 در سودان به قدرت رسید. او هیچ تحملی برای مخالفت نداشت - یا استعدادی در این مورد - و هر کسی را که وفادار تندرو نبود را بیرون کرد و باعث شد فرار گسترده مغزها از کشور شد.

در سه دهه ای که او حکومت کرد، بر یک جنگ داخلی خونین، درگیری های قومی متعدد، یک نسل کشی، یک قحطی مرگبار و یک فروپاشی اقتصادی نظارت داشت. او کشور را به زانو درآورد و با شایستگی نفرت اکثریت مردم سودان را به دست آورد.

او مردم را به ستوه آورد و در نهایت با یک انقلاب مردمی مسالمت آمیز در سال 2019 سرنگون شد.

ماسک باعث می شود به البشیر فکر کنم. به نظر می‌رسد وجه اشتراک این سرمایه‌دار فناوری با دیکتاتور سودان این است که او نیز مانند او، حتی در مواجهه با خشم و اعتراض فزاینده مردم، قدرت را حفظ کرده است.

تصمیمات ماسک از زمانی که او به قدرت رسید بسیار نامحبوب بوده است. او نه تنها از سوی کاربران، کارشناسان فناوری اطلاعات و مفسران تجاری با انتقاد مواجه شده است، بلکه از مقامات دولتی از جمله تیری برتون، رئیس دیجیتال اتحادیه اروپا نیز هشدارهایی دریافت کرده است.

به نظر می رسد که او در توییتر نیز به شدت مورد بی مهری قرار گرفته است. در ماه دسامبر او در استندآپ کمدی شوی دیو چاپل در سانفرانسیسکو ظاهر شد اما در سکوت هو شد.

به نظر می رسد ماسک به قدری عدم محبوبیت خود را انکار می کند که قول داده است در صورتی که مردم در نظرسنجی توییتر به آن رای دهند، از سمت مدیرعاملی توییتر استعفا دهد. و آنها انجام دادند. حدود 57.5 درصد به کناره گیری او «بله» گفتند. اما او این کار را نکرد.

بیش از 40 ساعت طول کشید تا او نتیجه را تایید کرد و وقتی این کار را کرد، گفت که تنها زمانی استعفا می دهد که شخص دیگری را برای تصدی این کار بیابد. این یک ترفند دیکتاتور قدیمی است - وانمود می کند که هیچ کس بهتری برای این شغل وجود ندارد تا برای همیشه در قدرت بماند.

اما چیزی که ماسک در آن با البشیر مشترک نیست، وفاداران به رژیم هستند – افرادی که حاضرند او را حمایت کنند حتی زمانی که کشتی در حال غرق شدن است.

ماسک قدرت خود را از ثروت خود می گیرد، اما این به نیروهای بازار بستگی دارد که او نمی تواند به طور کامل کنترل کند. سرمایه‌گذاران بزرگی که ماجراجویی‌های فناوری مختلف او را ممکن کرده‌اند، بسیار متزلزل‌تر از وفاداران رژیم هستند. آنها با کوچکترین نشانه ای از ناراحتی که می تواند باعث زیان مالی آنها شود از کشتی می پرند.

این اتفاق قبلاً در توییتر رخ داده است: بسیاری از برندهای بزرگ تبلیغات را در این پلتفرم متوقف کردند و باعث افت شدید درآمد تبلیغاتی شدند. همچنین ممکن است این اتفاق در مورد شرکت خودروهای الکتریکی تسلا، دیگر سرمایه‌گذاری تجاری بزرگ ماسک رخ دهد، که سهام آن از اواخر اکتبر تقریباً 40 درصد کاهش یافته است و باعث می‌شود سرمایه‌گذاران بزرگ آشکارا از مدیرعامل انتقاد کنند.

به نظر می رسد ماسک همان اشتباه البشیر و دیگر دیکتاتورهای سقوط کرده را مرتکب می شود. به نظر می رسد که او قدرت مردم را دست کم می گیرد.

توییتر، مانند سایر شبکه های رسانه های اجتماعی، بدون ما، کاربرانش، چیزی نیست. در واقع، این قیام های مردمی بهار عربی بود که سایت میکروبلاگینگ به پلتفرم جهانی امروز تبدیل کرد.

و درست مانند بهار عربی - زمانی که مردم علیه خودکامگی نالایق قیام کردند - مقاومت مردمی در برابر هوس‌های دیکتاتوری ماسک در حال ظهور است. کارمندان سابق چندین پرونده قضایی علیه این شرکت تشکیل داده اند و قبلاً به پیروزی اولیه رسیده اند. کاربران نیز برخاسته اند. برخی استدلال می کنند که بهترین راه برای مقاومت در برابر سیاست های ماسک از درون پلت فرم است. برخی ترک می کنند و دیگران را تشویق می کنند که به سمت برنامه های رقیب حرکت کنند.

ماسک سعی کرد با اعمال قوانین سختگیرانه جدید برای تبلیغ یا ارجاع به دیگر پلتفرم های رسانه های اجتماعی، این مورد دوم را خنثی کند. این به سرعت واکنش های منفی ایجاد کرد و تغییر در سیاست باید کنار گذاشته می شد.

پایان استبداد دیجیتال ماسک - دیر یا زود - فرا خواهد رسید. اما حکومت آشفته او باید به عنوان هشداری برای سایر برادران فناوری باشد که آرزو دارند دیکتاتورهای فناوری باشند. اینترنت - و به طور گسترده، رسانه های اجتماعی - فضایی است که بر اساس تمایل طبیعی مردم برای آزادی ساخته شده است. هر گونه تلاش برای غصب و کنترل آن محکوم به شکست است.

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید