حس تعلق در سازمان
حس تعلق یکی از نیازهای اساسی انسان است. روانشناسان این حس را همرتبه با نیاز به عشق ورزیدن میدانند. از آنجا که نیاز به تعلق، حسی بنیادی است، صحبت درباره آن میتواند همه گروهها در محیط کار را برای تغییر با خود همراه کند. وقتی سازمانها روی ایجاد محیطی برابر برای همه تأکید میکنند، در واقع روی ارزشهای انسانی مشترک تمرکز میکنند و میکوشند با ایجاد گفتوگوی درونسازمانی بین اعضای مختلف، همدلی و همبستگی را تقویت کنند.
اما با وجود درک ضرورت موضوع، ایجاد محیط کاری که به تنوعها احترام بگذارد و حس تعلق را در افراد ایجاد کند، کاری آسان نیست. مثلا هر بار که تلاشی برای رفع تبعیض علیه یک گروه صورت میگیرد، گروه دیگر ممکن است منافع خود را در خطر ببیند و تصور کند که این تلاشها باعث افت جایگاهش خواهد شد. برای مثال، تلاش رهبران سازمان برای ایجاد محیطی مناسب برای زنان، ممکن است دیگران را به این فکر بیندازد که قرار است از آنها چیزی کسر شده و به زنان افزوده شود.
شناخت حس تعلق در سازمان
برای ایجاد فرهنگ تعلق در محیط کار و بهرهمند شدن کارفرما و کارمند از آن، رهبران سازمان ابتدا باید تعریفی دقیق و روشن از این مفهوم داشته باشند. رسیدن به چنین درکی نیازمند اندازهگیری کمّی حس تعلق است. پس باید معیارهایی قابلاندازهگیری تعریف شود و بر مبنای آن حس تعلق را اندازهگیری کنیم.
دو محقق امریکایی به نامهای جولیا کندی (Julia Taylor Kennedy) و پوجا جینلینک (Pooja Jain-Link) این کار را انجام دادهاند. آنها پس از انجام تحقیقات مختلف به تعریفی روشن از حس تعلق رسیدند.
بهنظر آنها، ما زمانی به محیطی که در آن مشغول به کاریم احساس تعلق میکنیم که:
• بهواسطه نقش و اثرگذاریمان دیده شویم
• با سایر افراد ارتباط برقرار کنیم
• در انجام وظایف روزانه و طی کردن مسیر شغلی، کمک دریافت کنیم
• از اهداف و ارزشهای سازمان احساس غرور کنیم
نحوه ایجاد حس تعلق در سازمان
گرچه ایجاد حس تعلق در محیط کار با چالشهایی همراه است، اما خبر خوب این است که حرکت بهسمت ساخت چنین محیطی، میتواند گروههای مختلف در محیط کار را با رهبران سازمان همراه کند.
همه ما اعم از کارمندان، کارفرمایان، مدیران و رهبران سازمان، میتوانیم قدمهایی مثبت برای ایجاد و گسترش حس تعلق در سازمان برداریم.
1. بهعنوان یک سازمان، روی ایجاد الگوها تمرکز کنید
کارمندان زمانی دیده، شنیده و حمایت میشوند و زمانی از ارزشها احساس غرور میکنند که همان ویژگیهای مطلوب را در رهبرانشان ببینند. بهعنوان یک سازمان، روی رهبرانی سرمایهگذاری کنید که درباره حس تعلق، صحبت و تلاش میکنند و خود الگویی از ایجاد حس تعلق در سازمان هستند.
2. بهعنوان یک مدیر ارشد، پیشگام باشید
بهعنوان یک مدیر ارشد، در اجرایی کردن ارزشهای سازمان و بسط حس تعلق و برابری بین همه کارمندان پیشقدم باشید؛ برای مثال:
• گروههای کاری با اعضای غیر همسان تشکیل دهید.
• تجربیات شخصی خود، که در آن همکاری با گروههای مختلف و بهرهمندی از ظرفیت آنها باعث پیشرفتتان شده است، را با زیردستان به اشتراک بگذارید.
• با دیدن و شنیدن نظرات و ایدههای همه افراد، بهویژه آنهایی که حس تعلق کمتری دارند، الگو باشید.
• بهطور شفاف به ارزشها پایبند باشید و بکوشید تا با همگان در هر ردهای از سازمان ارتباط صمیمانه برقرار کنید.
3. مدیر پاسخگو، قدردان و نیروبخشی باشید
مدیران پرچمداران ارزشهای یک سازمان هستند؛ پس در ایجاد هر تغییری در سازمان، پیشگام هستند. برای گسترش حس تعلق در محیط کار، قدردان زحمات کارمندان باشید، بازخوردهایی مؤثر و صادقانه به آنها بدهید و به نگرانیهای آنها توجه کنید. برای مثال پیش از پایان یک پروژه به همه اعضا ایمیل بزنید. به آنها نشان دهید که کار آنها در دیدگان شما ارزشمند و مهم است.
4. بهعنوان یک همکار، احترام بگذارید، حمایت کنید و بازخورد بدهید
اعضای یک سازمان زمانی حس تعلق بیشتری میکنند که سایر همکارانشان برای کار آنها ارزش قائل باشند. در عین حال، دریافت بازخورد از همکاران نیز حس تعلق آنها را دوچندان میکند. وقتی کسی مشاهده کند که کارش مورد توجه دیگران قرار گرفته و نقد و بررسی میشود، حتما احساس بهتری خواهد داشت تا اینکه در محیطی باشد که در آن کسی متوجه اهمیت کار او نیست و به او توجهی نمیکند.
دیدگاه