امروز: جمعه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۰۹ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 272959
۷۲۴۴
۴
۲
نسخه چاپی
Character assassination

ترور شخصیت | ترور شخصیت در سیاست | روش های رایج در ترور شخصیت در سیاست | ترور شخصیت در سازمان

ترور شخصيت اصطلاحی است كه منظـور از آن انتصـاب ناحق گفتار، رفتار و اعمال ناشايست به فرد و انتشار آن اسـت

ترور شخصیت در سازمان و سیاست

ترور شخصيت اصطلاحی است كه منظـور از آن انتصـاب ناحق گفتار، رفتار و اعمال ناشايست به فرد و انتشار آن اسـت.

تعریف ترور شخصیت

ترور شخصيت اصطلاحی است كه منظـور از آن انتصـاب ناحق گفتار، رفتار و اعمال ناشايست به فرد و انتشار آن اسـت.

ترور شخصيت در سازمان، رفتار يك فرد يا افراد خاصی است كه به دليل اينكه برای دستيابی به هدف های شخصـی يا گروهی خود به استفاده از روش های صحيح قادر نيسـتند و نمـی تواننـد منـافع خـود را بـه شـيوه ای صـحيح، مقبـول، پذيرفته شده و مطابق با موازين اخلاقی به دست آورند، می كوشند با اعمال قدرت و بر اساس ترس و حـذف روانـی افـراد ديگر، به مقصود خود برسند و طی اين فرايند، آن شخص يا اشخاص خاص را در نظر رؤسـا، مرئوسـان و همكـاران وی نامطلوب، كم كار، مخالف اهداف سازمان و در نهايت، مخالف شيوه های متداول و پذيرفتـه شـده در جامعـه معرفـی كننـد.

ترور شخصـيت، مـی توانـد از طريـق حمله های متقاعدكننده جامعه را فرا گيرد. چنين حمله هايی پيام هايی هستند كه در نظر گرفته شده اند تا باعـث بـی اعتبـار كردن شخص هدف شوند، به بيان ديگر با اتهام، انتقاد و شكايت از شخص مد نظر انجام می شوند.

بنابراين ترور شخصيت، به عنوان يكی از آفت های جدی در سازمان ها، زمانی مطرح می شود كه مديران ارشد و تصميم گيرندگان سازمانی توانايی استفاده از پتانسيل های انسانی موجود و شايسته را ندارند و از سـويی توانمندی اين نيروها در حاشيه قرار گرفته است.

هدف اساسی در ترور شخصيت حقوقی يك سازمان یا فرد، تسخير افكار عمـومی و تغييـر نگـرش و رفتار مخاطبان است.

نکته مذموم ديگر اين است كه در اين جنگ نابرابر، شـخص هـدف، در معرض ترور قرار گرفته، زيرا وقتی موج شايعه ها و تبليغ های منفی عليه او به راه می افتد، در عمل توان قـدرت دفـاعی و فرصت پاسخگويی را از دست می دهد. ترور شخصيت رفتاری است كه وقتی فرد نمـی توانـد از طريـق روش متـداول بـه خواسته خود برسد، در رابطه با يك فرد برتر از خود اعمال می كند و اين رفتارهای انتقادآميز اعتماد به نفس فرد قربانی را به شدت پايين می آورد.

ترور شخصيت شامل انواع حمله های احتمالی در قالب  اعمال خشونت آميز غيركلامی، توهين های گفتاری، شايعه ها، تبليغ های كمپينی، اعلاميه، ساخت كـارتون و توييـت عليـه شخص هدف است. در نتيجه چنين عملياتی، افراد ممكن است توسط جامعه حرفه ای خـود يـا توسـط افـراد اجتمـاعی و فرهنگی خود رد شوند. خسارت هايی كه در روند ترور شخصيت صورت می گيرد می توانـد يـك عمـر طـول بكشـد .

ترور شخصیت در سیاست

در حوزه سیاسی در شیوه‌های جدید ترور و جنگ روانی، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمانه‌ای که نتوان فردی را ترور فیزیکی کرد یا نباید افراد مورد ترور فیزیکی قرار گیرند، سعی می‌کنند از طریق عوامل تبلیغاتی جنگ روانی و با استفاده از وسایل ارتباط جمعی شخصیت‌های مطرح و مؤثر در جناح مقابل را به زیر ذره‌بین کشیده و با بزرگ‌نمایی نقاط ضعف، آنان را ترور شخصیت کنند.

هدف، ترور شخصیت‌های سیاسی و مهم از طریق به‌تصویر‌کشیدن نقاط ضعف و حرکات نادرست آنهاست. این عوامل باعث می‌شوند رهبران ذی‌نفوذ نزد مخاطبان، دچار بی‌منزلتی و تخریب چهره شوند.

ترور شخصیت از لحاظ فنون اطلاعاتی شیوه ای از عملیات روانی است که جایگزین ترور فیزیکی شده است. هدف اساسی در ترور شخصیت حقوقی یک سازمان ، تسخیر افکار عمومی و تغییر نگرش و رفتار مخاطبان است. در زمان‌هایی که نتوان فردی را ترور فیزیکی کرد و یا نباید افراد مورد ترور فیزیکی قرار گیرند ، دشمن و یا منافقان نفوذی سعی می‌کنند از طریق عوامل تبلیغاتی جنگ روانی و با استفاده از وسایل ارتباط ‌جمعی، شخصیت‌های مطرح و مؤثر در جناح مقابل را به زیر ذره‌بین کشیده و با بزرگ‌نمایی نقاط ضعف، آنان را ترور شخصیت نمایند.

اصطلاحی که امروز برای ترورکردن از طریق وسایل ارتباط جمعی بسیار مورد استفاده قرار می گیرد ، Terrorovision ( ترور کردن و ارعاب و تهدید) است که هدف آن ترور شخصیت های سیاسی و مهم از طریق به تصویر کشیدن نقاط ضعف و حرکات نادرست آنهاست. این عوامل باعث می شود رهبران ذی‌نفوذ نزد مخاطبان دچار بی منزلتی وتخریب چهره شوند .

ترور شخصیت در سازمان و سیاست

روش های رایج در ترور شخصیت در سیاست

1- زمینه سازی (تخریب نرم و غیر مستقیم)

به طور کلی دو روش برای تخریب وجود دارد. اول آن است که سوژه ای را به عنوان شخصی منحرف معرفی نموده و شخصیت وی را مورد هجمه قرار داد. این روش زمانی که نسبت به عاملان ترور نگاه تردید آمیز وجود داشته باشد و فرد مورد تخریب از اعتبار و اعتماد عمومی سرشار باشد، جوابگو نیست.

روش دوم بر این اساس است که با ذکر عوامل و نشانه های متعددی تخریبی زمینه را برای معرفی سوژه مورد نظر را به عنوان یکی از مصادیق گفته های پس زمینه فراهم نمود. در این حالت چون از قبل آمادگی های ذهنی لازم، به مخاطب داده شده است، موجب می شود که نگاه تردید آمیز از روی عاملان ترور برداشته شود. در واقع این استراتژی یک نوع تخریب نرم و غیر مستقیم به حساب می آید. در این روش عوامل ترور از طریق بستر سازی و مقدمه چینی و بادروغ هایی که در حالت عادی گوش شنوایی ندارند، ضریب باور پذیری خود را افزایش می دهند.

2- شبهه افکنی

  در این روش سعی می شود در ویژگی های مثبت فردی که اصلاً جایی برای تخریب ندارد، با دیده تردید نگریسته شود.

3- ایجاد تراز وحشت بوسیله دشمن فرضی

4- نیاز سنجی تهدیدات امنیت عمومی و یا امنیت ملی در اثر رفتار های سوژه در موازنه وحشت

5- تحریف هویت

در این روش سعی می شود هویت واقعی فرد از بین برود، و با تصویر سازی هایی که پنهان سازی برخی زوایای شخصیتی، برجسته نمودن نقاط ضعف و ایجاد تصویر غلط از فرد انجام می شود، هویت جدیدی برای او ساخته شود که این هویت تخریب چهره و تضعیف فرد را به همراه دارد.

6- از بین بردن اعتبار شخصیتی

این روش از طریق متهم سازی، جعل اسناد، جرم انگاری، بدل سازی و در نهایت جلب و دستگیری سوژه که با دلائل واهی و به انحاء مختلف انجام می شود.

در این روش در مدت زمان اندکی، انواع و اقسام اتهامات بی‌پایه و اساس و برچسب‌های دروغین به فرد زده میشود. شخصیت فرد را با برچسب های مختلفی اعم از جاسوس، عامل بیگانه، شورشی، خودفروخته، مدعی دروغین، شیاد، کلاهبردار، داشتن فساد اخلاقی، مالی مورد تخریب قرار می دهند. این اقدام در حالی صورت می پذیرد که با به کارگیری شگرد کلی گویی و استفاده از بارمعنایی کلمات، ذهنیتی منفی به مخاطبان القا می شود و افکار و قضاوت های آنان را تحت الشعاع دروغ های القائی قرار می گیرد.

عاملان ترور شخصیت از این باور شرطی شده در میان مردم «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» سواستفاده می کنند و آن ها را به سمت اهداف خود سوق می دهند. مجریان تبلیغات سیاه، به شدت از نقاط حساس روانی مخاطبان خود سود می جویند. با دست گذاشتن روی نقاط ضعف مخاطب، اتهاماتی متناسب با آن را به سوژه مورد نظر وارد می کنند و از این طریق ضربه مهلک خود را وارد می نمایند، زیرا می دانند که از این راه ماشین ترور، قربانیان بیشتری خواهد داشت. از این تکنیک به عنوان بهره گیری از عاطفه گیرندگان پیام یاد می شود. تکنیکی که از سایر روش ها قدرتمندتر و کارسازتر است به طوری که حتی بدون داشتن استدلال منطقی، به سرعت می تواند تحت باور مخاطبان خود در آید.

ترور شخصیت در سازمان

يكی از سوءرفتارهای سـازمانی تـرور شخصـيت اسـت كـه در بـدترين حالـت می تواند به از بين رفتن هويت كاركنان و مديران منجر شود.

ترور شخصيت پديده ای است كه با هدف گرفتن و كنكـاش كردن درباره شخصيت افراد سعی در ايجاد بی هويتی در آنها دارد. ايـن موضـوع هـم در سـازمانهـای دولتـی و هـم در سازمانهای خصوصی مشاهده می شود.

منظور از ترور شخصيت، رفتار يک فرد يا افراد خاصی است که چون قادر نيستند برای دستيابی به اهداف خود از روش های صحيح استفاده کنند و منافع خود را به صورت قانونی و اخلاقی تأمين کنند، تلاش می کنند با اعمال قدرت و بر اساس ترس و حذف روانی فرد، به مقصود خود برسند. در نتيجه شخص را در نظر مديران و همکاران، نامطلوب، کم کار، مخالف با اهداف سازمان و ... معرفی می کنند.

ترور شخصیت در سازمان و سیاست

رويه های ترور شخصيت در سازمان

مديرانی كه از اين شيوه برای اعمال قدرت در سازمان معمولاً :

1- مي كوشند تا عده اي از افراد تحت سرپرستي خود را با روش هاي گوناگون نظير تشـويق و دادن امتيازهـاي بـه حق و ناحق، زير نفوذ خود در آورند و آنان را براي قبول نظريه ها و شيوه هاي رفتاري خود آماده سازند.

2- مي كوشند در برخوردهايي كه با كاركنان ديگر سازمان دارند، از فرد يا افراد خاصي در محيط كـار يـا در واحـد تحت نظارت خود بدگويي كنند و موقعيت شخص يا اشخاص مد نظر را در حضور ديگران كم اهميت و متزلزل نشان دهند.

3- اگر نتوانند در حضور شخص مد نظر از وي بدگويي كنند در ظاهر با او رفتاري سرد و بي تفاوت خواهند داشـت، ولي در خلوت و به شيوه هاي مختلف، عليه وي سخنان و مطالب ناروا ميگويند .

4- مي كوشند بدون توجه به صلاحيت ها و توانايي هاي بالقوه و احتمالاً بالاي فرد مد نظر، مسئوليت هـا و وظـايف كم اهميت تر و شايد كارهاي سخت و خسته كننده را به عهده او گذارند.

5- در حضور او از كاركنان ديگر تعريف مي كنند، ولي هيچگاه به خدمات و خصوصيت هاي شايان توجه شخص مد نظر اشاره اي نمي كنند و در مواردي چنان رفتاري در پيش مي گيرند كه گويي چنين شخصي در سازمان محـل کار آنان وجود ندارد.

6- مانع از شركت وي در دوره هاي آموزشي داخل يا خارج از سازمان يا خارج از كشور مي شوند تـا فرصـتي بـراي رشد و كسب محبوبيت در سازمان به دست نياورد.

7- مي كوشند در فرصت هاي مختلف و در ملاقات با رؤساي خـود و حتـي ملاقـات بـا بـالاترين سـطح مـديريت سازمان، شخص مد نظر را به اصطلاح از چشم آنان بيندازند و به تـدريج مـديران سـطوح بـالا نيـز تلقـين هـا و اتهام هايي را كه بر شخص مد نظر وارد شده است، مي پذيرند يا نگرش آنها در رابطه با وي تغيير مي كند .

در نهايت، ترورشونده بر اثر ترور شخصيت فرد با مشكل هايي ماننـد از دسـت دادن پسـت و مقام، از بين رفتن آبرو، ترك كار، توبيخ، بركناري و احساس ضعف مواجه خواهد شد. همچنـين پيامدهاي ديگري همچون احساس ضعف، بي انگيزه شدن، از بين رفتن اعتبار، كاهش اعتمـاد بـه فـرد، ترديـد درباره شايستگي هاي فرد و مشكل هاي خانوادگي رخ مي دهد.

ویژگی های افراد ترور کننده شخصیت

كمبود اعتماد به نفس، نياز به اعمال قدرت براي جبران حقارت درونـي، كمبـود دانش و تخصص، احساس كمبود در بخشي از خصوصيت ها مانند ظاهر و هوش و استعداد از ويژگي هاي افراد تروركننـده است.

 از ويژگي هاي ديگر اين افراد می توان به ضعف معنويت، نداشتن اعتماد به نفس، ضـعف اخلاقی، كسب قدرت، كسب مقام، جبران بی عدالتی از ديدگاه خود فرد، حسادت و عدم عزت نفس اشـاره كـرد.

منابع

ارائه الگوی ترور شخصیت در سازمان (نمونه پژوهشی: سازمان های دولتی شهرستان خرم آباد - سعید اکبریانی و دیگران - مدیریت دولتی - شماره 4 - 1398

ترور شخصیت - سید وامق رسولی - فن آوری سیمان - شماره 87 - 1394

مدیران و پدیده ترور شخصیت در سازمان ها - دکتر محمود ساعتچی - تدبیر - شماره 16 - 1370

  • منبع
  • حقوق نیوز
  • بولتن نیوز
  • همشهری آنلاین

۲ دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید