امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 262890
۸۴۰۵۳
۴
۰
نسخه چاپی

تعریف هایکو | اصول شعر هایکو | هایکو شعر ژاپن

هر هایکو بخشی خاص به نام گیگو دارد که اشارهای به فصل رنگ یا تصویری خاص است. هایکو در ذهن خواننده تصویری می نگارد که معمولآ همان مقصود شاعر است

شعر زیر یكی از مشهورترین «هایكو» های ژاپنی است كه شاعر و راهب مشهور ذن  ماتسو باشو آن را سروده است.

بــــركه كهــــن
جهيدن غـــوكــــی
آوای آب

تعریف هایکو

امروزه اغلب مردم جهان شعر ژاپن را با هايكو می شناسند. هايكو شعری است 17 هجايی كه در سه سطر نوشته می شود.

سطر اول و سوم هر كدام پنج هجا و سطر دوم هفت هجا دارند. هايكو نه وزن دارد و نه قافيه و آرايه‌های كلامی در آن به ندرت به كار می رود.

حدود دو هزار سال پيش هايكو جزئی از يك فرم شعری 31 هجايی به نام تانكا بود كه از دو بخش تشكيل می شد و معمولا آن را شاعران به شيوه پرسش و پاسخ می سرودند. بخش نخست تانكا 17 هجا دارد و بخش دوم آن 14 هجا.

تانكا به معنی شعر كوتاه است و در مقابل آن چوكا قرار دارد كه به معنی شعر بلند است. با اينكه در ژاپن به غير از تانكا و چوكا چندين فرم شعری ديگر هم وجود دارد شعرهای كوتاه محبوبيتشان بيش از بقيه است.

در قرن شانزدهم ميلادی به تدريج بخش 17 هجايی تانكا مستقل شد و آن را هاكایی يا هايكو ناميدند.

هر هایکو بخشی خاص به نام گیگو دارد که اشارهای به فصل رنگ یا تصویری خاص است. هایکو در ذهن خواننده تصویری می نگارد که معمولآ همان مقصود شاعر است.

در تاريخ ادبيات ژاپن چهار هايكوسرا بيش از ديگران نام برآورده‌اند: باشو، بوسون، ايسا، شيكی.

اين چهار شاعر صاحب سبك، در خارج از ژاپن نيز چهره‌هايی شناخته شده‌اند و بعضی از پژوهشگران و شرق‌شناسان اختصاصاً در مورد هنر شاعری آنها تحقيق می كنند.

ماتسوئو باشو (1644 ـ 1694 م) بزرگترين و نام‌آورترين شاعر هايكوسرای ژاپنی محسوب می شود. وی تا 41 سالگی بيشتر به سرودن اشعار هزل‌آميز گرايش داشت و در دهه آخر عمرش بود كه مكتب باشو را در هايكو بنيان نهاد و شاگردان متعددی تربيت كرد كه از ميان آنها ده شاعر كه به ده شاگرد باشو مشهور شدند در اشاعه ويژگيهای شعری او كوشيدند. پيش از باشو كار هايكوسرايان بازی با كلمات بود و همين امر باشو را بر آن داشت كه در اعتلای هايكو بكوشد.

هایکو زبان شعر ژاپن

در كشور ژاپن كه موطن اصلى اين شكل از هنر است، مى توان گفت كه تمام مردم در هر رده سنى كه باشند هايكو مى نويسند و اين كار روشى براى آرامش، فرارفتن از خود و نگريستن به چشم اندازهاى وسيع تر و رها شدن از دايره تنگ نگاه شخصى و فردى است. دايره تنگ نگاه شخصى كه در فرهنگ ژاپنى عامل مهمى در رنج ها و سنگينى روح تلقى مى شود.

امروزه شعر هايكو علاوه بر ژاپن در ميان عموم مردم جهان محبوبيت يافته و به زبان هاى مختلف و درفرهنگ هاى گوناگون محبوبيت دارد و بسيار سروده مى شود. اين گونه شعرى اكنون شكل منحصربفردى از هنر تلقى مى شود كه انواع فرهنگ ها را در خود منعكس مى كند. روشن است كه ميان زبان ژاپنى با بيشتر زبان هاى دنيا تفاوت هاى بسيارى وجود دارد.

زبان ژاپنى با انگليسى كاملاً متفاوت است و اين تفاوت هاى زبانى خود سبب بروز تفاوت هاى جالبى در ساختار هايكو شده است.  هايكو در زادگاه خود ژاپن نيز تحولات زيادى را از سر گذرانده و هايكويى كه اكنون در زبان هاى مختلف جهان مى شناسيم، خود برآيندى از اين تغيير و تحول شعرى در سنت ژاپنى است.

در مقدمهء کتاب، هایکو : گلچینی از شعر کوتاه ژاپنی ، اثر محقق و پژوهشگر هایکو آقای استیفن آدیس ، اینچنین آمده است : فرم هایکو بعنوان موجزترین شعر عالم ، بواسطهء هنر حذف و هنر اشارات ضمنی و هنر دریافت آنی و لحظه ای معنا ، در پی آن است که بیدارباشی در درون خواننده ایجاد کند تا بدین وسیله به معرفتی از زندگی بعنوان چیزی شگفت انگیز نایل شود.

شاعر در هايكو تقريباً به هرچيز و هرموضوعى مى تواند بپردازد اما شما بندرت موضوعاتى را مى يابيد كه از مسائل مطرح در حوزه شناخت و درك مردم عادى فراتر رود. درواقع اشعار هايكو به خلق دوباره موقعيت هاى كاملاً عادى روزمره اختصاص دارد اما به روشى كه به خواننده تجربه اى كاملاً نو و بديع از تجربه اى كاملاً شناخته شده و تكرارى و عادى ارائه مى دهد. شايد بتوان گفت هايكو همانند بسيارى ديگر از هنرهاى شاعرى كشف زيبايى و تازگى در حوادث و موضوعات ساده و به ظاهر پيش پا افتاده است از اين رو به آسانى از آنها در مى گذريم و بر آنها تأمل نمى كنيم.

هايكو در هر زبانى كه باشد اساساً در يك نكته مهم مشترك است و آن رعايت اصل ايجاز و اجتناب از كاربرد واژگان غير ضرورى است.

اصول شعر هایکو

تصویر

نخستین اصلی كه معمولاً در بیشتر هایكوها دیده می شود، تصویر است یا ایماژ. تصویر بركه، باغ، درخت گلابی، شب مهتابی و ... این تصویرها برای تولید «امپرسیون» «تأثیر» یا «نقش»، آفریده می شوند. تصویرهای بسیار موجز با آماج معنایی وسیع و بی كران.

جنبش

دومین عنصر هایكو، جنبش است، زیرا نمایش یك تصویر صرف «به ماهو تصویر» از یك موقعیت، زمانی جذابیت ایجاد می كند كه با حركت همراه باشد وگرنه شاعرانگی اش از دست می رود و خسته كننده است. هایكوی آغاز گفتار شامل بیشتر خصلت های یاد شده در این گفتار است كه شما می توانید هربار آن را مرور كنید تا این نوشته به درازا كشیده نشود.

کشش

«كشش» سومین تمهیدی است كه میان «تصویر» و دو قطبی ایجاد می شود كه شاعر در دل شعر نهاده است. گاه نیز نوسان و تصویر دقیقاً در میان دو قطب صورت نمی گیرد. به عبارت دیگر در خط مستقیم از قطبی به قطب متقابل روی نمی دهد بلكه خصلتی پویاست كه در دل شعر اتفاق می افتد.

معنای نهان

معنای نهان» چهارمین خصلت هایكو است. این معنا گاه در سطرها گفته نمی شود بلكه شاعر، خواننده را بر سكویی می نشاند كه می تواند از آنجا او را به دنیایی فراتر از آنچه صورت شعر برپا می كند، رهنمون شود. از فراز همان سكویی كه خواننده به تماشای «فراسو» یی مبهم و مه آلود می نشیند.

ناگفته های هر هایكو هرچه بیشتر باشد، هایكو از شاعرانگی بیشتری مایه ور است. در این جا، در این قالب كوتاه، شاعر به امر «دسترس ناپذیر» چنگ می زند و اغلب این امر غیرقابل دسترس، از ذن بودیسم در هایكوهای ژاپنی نشأت می گیرد. این تكنیك در نقاشی های ژاپنی به صورت فضای تهی جلوه گر می شود كه سكوتی رازآمیز است و تهی فرزانگی و تأمل. گاه از گوشه چپ تابلو شاخه گیلاسی به درون تابلو آمده و هشتاد درصد دیگر تابلو، بیكرانی سفید، مه آلود و رازگون است و این درست قسمت اصلی تابلو است. همان بخش ناكشیده از سوی نگارگر! كه در موسیقی نیز سكوت های میان دو آوا است.

نشانه، نماد

یكی از ابزارهای دیگر هایكو نشانه، نماد یا سمبل است. عرصه استعلایی این قالب كوتاه نشانه ها، نمادها را به وجود می آورد. «ماه» مثلاً در شب ظلمانی، تنها روشنای بازمانده از خورشید نامرئی است و نشانه قاعده یا اصل روحی، در فرد تنها و یكه است كه در فرهنگ هندی به آن «جیواتما» می گویند، یا در میان عرفای قرون وسطایی «شعله خرد» و چراغكی لرزان است. «شكوفه گیلاس» (مذكر یا مؤنث) نماد و نشانه كانون فروغ روحی و روانی در آدمی است. همانند «شكوفه نیلوفر» در هند و ایران. نشانه ها و نمادهای دیگری در این قالب دیده می شود. مثلاً «خانه» تن خاكی و جسم است، «باغ» درون آدمی است و «غازهای وحشی» رهروان و زائران آواره ای هستند كه به دور دست ها روانند. حتی گاه مكان ها در هایكو، نشانه های خاص اند. مثلاً كوه «فوجی» كوه مقدس، جایگاه خدایان و نشان اوج و عظمت در فرهنگ ژاپنی است؛ همانند «دماوند» در اسطوره ها و باورهای ایرانی و كوه «المپ» در یونان.

فصل ها

افزون بر نمادها، فصل نیز جایگاه ویژه ای در هایكو دارد. چه به گونه مستقیم با آوردن نام آنها، چه به گونه ای نامستقیم با آوردن فاكت ها، ایجاد موقعیت و فضا. در اینجا نیز هر كدام از اعیان هایكو، نماد یك فصل از سال هم هستند.

يك شعر هايكو در اصل نوعى سهيم شدن خواننده، در لحظه اى از آگاهى شاعر است. آرامش، اندوه، راز آميزى و... از جمله معدود احساساتى هستند كه در شعر هايكو حضور مى يابند و خواننده با خواندن هايكو اين احساس را در خود ادراك يا بازيافت مى كند. در واقع كليد اصلى دريك شعر هايكو كه احساسات ما را درباره پديده ها ى پيرامون بيدار مى كند، نه واژگان و توضيحات شاعر، كه در اصل خود پديده است. اين خود چيزهاست كه احساسات را درما بيدار مى كند و شاعر شايد تنها يك نقش واسطه را ميان پديده و خواننده بازى مى كند.

در شعر هايكو شاعر ناگزير است به خواننده كلماتى بدهد كه به خلق دوباره آن لحظه و يا خلق دوباره تصويرى كمك كند كه احساسات او را برانگيزد. بنابراين گفتن و شرح اين كه شاعر چه احساسى داشته براى خواننده واجد اهميت نيست و چنين شعرى نيز البته هايكوى خوبى نيست بلكه در يك هايكو خوب كلمات بايد دقيقاً همان احساسى را كه شاعر تجربه كرده در درون خواننده دوباره خلق كند؛ نه آن كه احساس شاعر را شرح دهد.

اين اصل حتى در مورد خاطرات شاعر و يا امورى كاملاً ذهنى نيز الزامى است به اين معنا كه هركلمه در شعربايد به گونه اى عمل كند كه آن حادثه عيناً در مكان و زمان ويژه اى كه رخ داده، براى خواننده نيز هنگامى كه شعر را مى خواند رخ دهد. بنابراين هايكو بايد در زمان حال نگاشته شود چنان كه گويى حادثه همين الآن و درهمين مكان رخ داده است زيرا هايكو نبايد يك دوره زمانى طولانى را دربر بگيرد. يك هايكو درست همانند آن چه كه در عكاسى رخ مى دهد، ثبت يك لحظه گذرا در زمان حال است. از اين رو شعر هايكو به آينده و گذشته كارى ندارد.

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید