تمام اطلاعات درباره کهن الگوی زئوس

با مطالعه ادبیات یونان به سه چهره که نماد قدرت و حکومت بر دنیا هستند،آشنا میشوید که عباتند از: زئوس، کرونوس( پدر زئوس) و اورانوس ( پدر کرونوس).

اما هیچکدام از این شخصیت های اسطوره ای بجز زئوس نتوانستند حکومتی پایدار و با شکوه تشکیل دهند تا بر دنیا حکم فرمایی پایدار داشته باشند. از این روست که زئوس بیش از هر شخصیت اسطوره ای دیگر در ادبیات یونان میتواند شایسته ی حکم فرمایی بر عالم باشد. هیچ شخصیتی پیش و پس از زئوس در ادبیات یونان به اندازه وی در حیطه اداره، قدرت و حاکمیت تبحر ندارد.

از طرفی دیگر شاید ترین بودن این شخصیت برای قرار گیری در کانون حکومت هستی، فقط زاییده ای از روان آدمی باشد که به این دقیقی با کهن الگوی موجود در روان بشر تطبیق دارد. در واقع آنچه که زئوس است سبکی از زندگی است که در روان تمامی انسان های هستی وجود دارد.

اسطوره زئوس (خدای خدایان)

اگر میخواهید با کهن الگوی زئوس آشنا شوید کافیست کتابی در مورد اساطیر یونان بخوانید، مثلا کتاب سیری در اساطیر یونان و روم نوشته ادیت همیلتون.

با خواندن اساطیر یونان و آنچه زئوس کرده است، با کهن الگوی تطبیقی آن در روان بشر آشنا میشوید و نحوه ی نگریستن او به زندگی و موهبت ها و ضعف هاطی که این کهن الگو دارد آشنا میشویم. زئوس آن کهن الگو در روان بشر است که هر چه را که بخواهد بر آن تمرکز میکند و بدست می آورد و این کار را صرفا با اعمال زور انجام نمیدهد. زئوس شخصیتی خلاق در بدست آوردن آنچه که میخواهد است.

زئوس کهن الگویی خلاق

به عنوان مثال زئوس برای بدست آوردن ((هرا)) اولین همسرش، خود را به شکل پرنده ای کوچک کرد تا ((هرا)) او را در آغوش گیرد و از آن طریق ((هرا)) را بدست بیاورد. زئوس برای بدست آوردن اروپا ( همسر دیگرش) به شکل ورزایی سفید در آمد و به این روش اروپا را بدست آورد. وقتی سراسر زندگی زئوس را نگاه میکنید، سرشار از ایده های فراوان برای بدست آوردن آنچه که میخواهد، هست. زئوس برای شکست دادن پدرش ( کرونوس)، دویست هیولایی که در تارتاروس به بند کشیده شده بودند را از زندان آزاد کرد تا آنها با قدرت خود و سلاح های بی نظیرشان که آزرخش و زمین لرزه و…  بود به یاری زئوس بیایند و به ترتیب بتواند پدرش را شکست دهد و حکومت جهان را در دست بگیرد.

شاید در مورد زئوس این گونه نظری داشته باشید که خدای خدایان است پس در هر ویژگی بر دیگر خدایان برتری دارد، اما اینگونه نیست به عنوان مثال او از همه با هوش تر نیست بدین دلیل که در ماجرای تقسیم گوشت چهارپایان بین خدایان و انسان، پرومتئوس زئوس را فریفت و چربی و استخوان را به خدایان داد و گوشت را برای انسان نگه داشت. اما زئوس هر چه را که اراده کند بدست می آورد و از تمامی خدایان یونان قدرتمند تر است و همگی با تمام قدرتشان در مقابل زئوس بزرگ ناتوانند. زئوس خلاف پدر و پدر بزرگش به فرزندانش ظلم نمیکرد و آنهایی که در مسیر او قدم میگذارند را کاملا حمایت میکند، این حمایت به اندازه ای است که گاهی مشاهده میشود که زئوس آزرخشش را به آتنا میدهد تا از آن استفاده کند.

ویژگی های کهن الگوی زئوس

آشنایی با ویژگی های این کهن الگو به ما کمک میکند تا در برخورد با افرادی با این کهن الگو، بتوانیم آنها را بهتر درک کنیم و در تعامل با آنها از بهترین روش استفاده کنیم. از طرفی دیگر به این درک برسیم که رشد این کهن الگو در روان بشر میتواند چه موهبت هایی را برای آن به دنبال داشته باشد.

ارتباط زئوس با زنان

زئوس زنان بسیار داشت، از زن های میرا گرفته تا الهه. گاه این شخصیت به شکل فردی هرزه گرد و زنباره رخ نشان میدهد. پس یکی از ویژگی هایی که این کهن الگو میتواند در فرد بروز دهد هرزه گردی میباشد. از طرفی دیگر زئوس به ازدواج به دید یک رابطه که موجب افزایش قدرت و گسترش قلمرو او میشود، نگاه میکند. از این رو با دقت در انتخاب همسرهای افراد زئوس تایپ میتوجه میشوید که این افراد همیشه یا با فردی بالاتر از خود یا هم شأن خود ازدواج میکنند.

ارتباط با فرزندان

زئوس هم پدری دلسوز است که به یاری خود برمیخیزد و آنچه برای پیشرفت آنها لازم است را برایشان فراهم میسازد و هم پدری غضب کننده است که فرزندانش را سخت مجازات میکند. او پدری است که گاه آنقدر احساساتی میشود که نقشی مادرانه به خود میگیرد(اشاره به داستان پرورش دیونیزوس که دیونیزوس ضعیف را ران خود نگه داشت تا رشد یابد) و گاه آنقدر خشمگین و بی رحم است که خشمش باعث لنگ شدن فرزندش میشود( اشاره به داستان هفائیستوس).

زئوس نماد پدری در نظام پدر سالاری است که فرزندانی که در مسیر اهداف او و دیدگاه او حرکت میکنند را شدیدا حمایت میکند و بر آنهایی که در مسیر او نیستند، توجهی ندارد. او فردی است که نظرات خود را بر فرزندان تحمیل میکند و حتی زمینه ای را فراهم میکند تا فرزندانش بعد مرگ او به خواسته ی او و در مسیر او زندگی کنند. فرزندان مورد علاقه زئوس، آپولو و آتنا بودند که احساسات را سرکوب میکردند و هدف گرا و باهوش و قدرتمند بودند و از طرفی دیگر آرس را مورد خشم قرار میداد و به او اهمیتی نمیداد.

زئوس کهن الگویی قاطع و متحد کننده

زئوس کهن الگویی است که هم به مسائل به طور کلی نگاه میکند و هم بر جزئیات پر اهمیت تمرکز میکند. زئوس کهن الگویی است که بر چیزی  که میخواهد بدست بیاورد، متمرکز میشود و مثل عقاب که نماد او است با نهایت سرعت به آن میتازد و آن را بدست می آورد.

زئوس همچنین در اعمال خشم هم اینگونه قاطع و قدرتمند و دقیق عمل میکند. نماد خشم و غضب زئوس آزرخش است، او همانند ابرهای سیاه آسمان در یک مکان متراکم میشود به این نماد که تمام نیروی خود را جمع میکند تا همانند آزرخش با قدرتی گریز ناپذیر انتقام خود را به عمل بیاورد.

زئوس همچنین کهن الگویی است که نقش متحد کننده را به خوبی بازی میکند و خوب میداند که چگونه در اجلاس هیئت مدیره یک شرکت چگونه جمع را متحد کند تا برای یک هدف تلاش کنند.

زئوسِ شهودی و کلی نگر

خانم شینودا بولن در کتاب نمادهای اسطوره ای و روانشناسی مردان با بیان جمله ی زیبای ((زئوس به جنگل نگاه میکند و نه به درخت)) نشان میدهد که چگونه زئوس به مسائل در زندگی نگاه میکند. از این روست که زئوس امکان دارد از نگریستن به جزییات در زندگی غافل باشد و همین امر سبب گردد که مشکلاتی برایش به وجود بیاید. از طرفی دیگر شهودی بودن زئوس سبب میشود تا مسائل را فقط از آن ظاهر موجود بررسی نکند و به فراسوی آنچه که به ظاهر اتفاق می افتد، بنگرد. فرد زئوس تایپ از روی همین ویژگی شهودی بودن به نیازهای ناگفته ی فرزندان خود پی میبرد و به همین دلیل زئوس از آن قبیل پدرانی است که میتواند تاثیراتی شگرفی در فرزندان خود به وجود بیاورد.

زئوس خدای آسمانها

زئوس به عنوان خدای آسمان، نماد سر یا Head هستی است. یعنی او خدایی است که همه چیز را از دید منطقی و عقلی می نگرد و از حوزه ی احساسات جدا میباشد. زئوس بدین واسطه، سخنوری بی نظیر است و میداند که چگونه دیگران را قانع کند. یک مرد زئوسی مثل یک شطرنج باز با زندگی و اطراف برخورد میکند، یک قدرت طلب و سلطه طلب بالفطره است.

زئوس در نیمه دوم زندگی

فرد زئوسی از این رو که در زندگی خود احساسات را سرکوب کرده و در جهت ساختن قلمرو خود و بدست آوردن آنچه باید بدست بیاورد از احساسات و روح خود غافل شده است در نیمه ی دوم زندگی با گلایه های روح که با استعاره ی حمله قلبی بیان میشود، رو به رو میشود. مرد زئوسی که وارد سفر روح میشود و روح سازی میکند، پیری باروری دارد ولی زئوس تایپی که بی اهمیت به گلایه های روح است. برای برطرف کردن اضطراب ها و تنش های درونی بیشتر در سبک زندگی سابق خود غرق میشود و به سمت در آوردن پول بیشتر، قدرت بیشتر و حتی به سمت رابطه های ممنوعه زیادی کشیده میشود.