امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 284872
۳۵۶
۱
۰
نسخه چاپی

داستان های اساطیری ایران | پادشاهان پیشدادی

در ادبیات ایران اولین انسان و اولین دادگر بر زمین گیومرث میباشد. گیومرث در طول سی سال حکومت خود به پرورش مردم میپردازد و پوشش ها و خورش های نو برای آن ها پدید می آورد. گیومرث پسری نیک آیین به نام سیامک دارد که در شاهنامه نقل شده است که اسیر حرص و آز دیو سیاه پسر اهریمن میگردد و در جنگی رو در رو دیو سیاه بر او فائق می آید و او را میکشد.

داستان های اساطیری ایران | پادشاهان پیشدادی

در ادبیات ایران اولین انسان و اولین دادگر بر زمین گیومرث میباشد. گیومرث در طول سی سال حکومت خود به پرورش مردم میپردازد و پوشش ها و خورش های نو برای آن ها پدید می آورد. گیومرث پسری نیک آیین به نام سیامک دارد که در شاهنامه نقل شده است که اسیر حرص و آز دیو سیاه پسر اهریمن میگردد و در جنگی رو در رو دیو سیاه بر او فائق می آید و او را میکشد.

آن روز عزایی مردم و گیومرث را فرا می گیرد و مردم را پوشش های فیروزه ای به سوگواری می نشاند. گیومرث در صدد خونخواهی پسر خود، پسر سیامک را پرورش میدهد تا به خونخواهی پدر رهسپار شود. نام پسر سیامک هوشنگ است که به معنای ((کسی که خانه های خوب میبخشد میباشد)). هوشنگ دیو سیاه را از پای در می آورد و تبدیل به اولین پادشاه پیشدادی میشود. پیشداد به آن معناست که اولین کسی که قانون تعیین میکند.

هوشنگ

هوشنگ شخصیتی بی نظیر دارد و اولین فرامانروایی را بنیان میگذارد و به مردم کشاورزی یاد میدهد.. هوشنگ پادشاه هفت کشور است و دیوان و جادوگران را از سرزمین های پارسی دور نگه میدارد. هوشنگ پایه گذار اولین و کهن ترین جشن پارسی میباشد. هوشنگ روزی به شکار میرود و با مار سیاه بزرگی رو به رو میشود که آتش از دهانش بیرون می آید.

او در صدد کشتن این موجود اهریمنی بر میاید تا سنگی بر سر او بکوبد که مار فرار میکند و سنگ بر سنگ دیگر میخورد و جرقه میزند. هوشنگ از جرقه ایجاد شده آتش درست میکند و این را هدیه ای از طرف خدا و آتش را مقدس و نشانه ای از خدا میداند. هوشنگ آن روز را به جشن میگیرد و بنا میدارد تا در هر سال در همان روز این جشن برگذار شود و اینگونه اولین جشن باستانی ایران به نام جشن سده پایه گذاری میشود.

تهمورث

دومین پادشاه پیشدادی تهمورث میباشد. لقب تهمورث در شاهنامه به نام تهمورث دیو بند آمده است. شخصیت این پادشاه با نیروی جسمانی بی نظیری گره خورده است و در طول سی سال حکومتش دیوان را سرکوب کرده و به خدمت در آورده و اهریمن را به بند کرده و از او سواری میگیرد. در شاهنامه آمده است که تهمورث در معامله ای یا دیوان بر سر امان دادن بهشان از آن ها نگارش را یاد میگیرد و به همین دلیل نگارش برای اولین بار در حکومت او ایجاد میشود. همچنین در شاهنامه تهمورث، پسر هوشنگ معرفی شده است.

جمشید

در اساطیر ایران آمده است که هر که گیاه مقدس هوم را طبق آیین بفشارد صاحب فرزندی نیکو میشود. اولین کسی که این کار را انجام داد ویوَنگیهان بود که خدا به او فرزندی نیکو عطا کرد که نامش جمشید بود.

قبل از آنکه بخواهیم در مورد این پادشاه و داستان های بی نظیرش سخن به میان آوریم باید به این نکته اشاره کرد که جم شخصیتی است هندوایرانی و با نام یِمه در هند نخستین کس از بی مرگان است که مرگ را بر میگزیند، راه مرگ را می پیماید تا راه جاودانان را به مردمان نشان دهد. او سرور دنیای درگذشتگان است.

در متن های دینی آمده است که جمشید اولین کسی بود که اورمزد به او پیشنهاد برپایی دین بهی را داد که جمشید این پیشنهاد را رد میکند و در عوض قول میدهد که جهان رشد دهد و از آن پاسداری کند. در طی این قول جمشید چنان جهانی را پایه گذاری میکند که به عنوان آرمان شهر اسطوره ای ایران از آن یاد میشود.

تاریخچه ی نوروز

او برای ساختن چنین آرمان شهری رنجی بسیار میبرد و هنرهای گوناگون، ساختن ابزار جنگی، نرم کردن آهن، تهیه لباس بزم و رزم، رشتن و بافتن و شستن و دوختن، برقراری طبقات اجتماعی (دین مردان، ارتشتاران، برزگران و دست ورزان)، ساختن خانه و ساختمان و گرمابه و کاخ و ایوان، شکافتن سینه سنگ، دستیابی به گلاب و عود و عنبر و سرانجام برقرار مدنیت را برای به ارمغان می آورد. در واقع جمشید اولین فرد به بود که انسان را از حالت ابتدایی به انسان متمدن تبدیل میکند.

او پس از بدست آوردن این مهارت آنها را به مردم آموزش میدهد و ایران را تبدیل به چنان جای آبادی میکند که ابتدای بهار تمامی کشورها را به ایران دعوت میکند و همه کشور از شکوه این بزرگی او را پادشاه پادشاهان می نامند و اینگونه او پادشاه هفت کشور میشود و آن روز را نوروز مینامد. نوروزی که پس از آن مردم سیصد هیچ رنج و مرگی به چشم نمیبینند و چنان در سلامت زندگی میکنند که پدر و پسر مثل هم و به ظاهر پسری پانزده ساله به نظر میرسند.

وَرِ جَمکرد یا دژ جمشید

در طول حکومت او سرمایی سخت و طولانی توسط دیو سرما به وجود آمد ولی  چون اورمزد از قبل این را به جمشید خبر داده بود. جمشید دژی میسازد و از هر حیوان و گیاه و هر نژاد جفتی در قصر خود می آورد تا بتواند در برابر سرما از آنها محافظت کند.

هر چند که غرور جمشید عاقبت بدی برای ایرانیان و خود جمشید به دنبال داشت ولی آنچه که جمشید بنا نهاد چنان با عظمت بود که مردم تصویری روشن و خوب از جمشید در ذهن دارند.

فریدون و ضحاک

بر اساس شاهنامه ایرانیان ضحاک که پسر مرداس نیک آیین بود را به حکومت رساندند. ضحاک آن گونه نبود که ایرانیان فکر میکردند و نتیجه ی کار اشتباهی که ایرانیان انجام دادن هزار سال حکومت ظالمانه ضحاک بود. حکومتی که پایه های سقوط آن را دو خوالیگر شجاع به نام های گرمایل و ارمایل بنا نهادند.

در شاهنامه آمده است چون ضحاک پدر خود مرداس را برای رسیدن به حکومت کشت، ابلیس بر شانه های او بوسه زد و از شانه های ضحاک دو مار بیرون آمد که اگر ضحاک آنها را با مغز جوانان تغذیه نمیکرد آنها ضحاک را سخت آزار میداند.

چون ایرانیان این ظلم را دیدند در صدد اقدامی بر ضد این ستمکاری بر آمدند و گرمایل و ارمایل را وارد دستگاه حکومتی ضحاک به عنوان آشپز کردند که سبب شد تا هر روز بتوانند یک جوان را نجات دهند، و بجای مغز یک جوان، مغز گوسفند را جای گزین در خوراک ماران میکردند. این اقدام باعث شد تا ارتشی از جوانان فراری تحت حکومت فریدون بر علیه ضحاک قیام کنند و حکومت هزار ساله آن را به پایان برسانند.

فریدون

فریدون از تخمه ی تهمورث بود و پسر آبتین و فرانک بود. چون در خواب ضحاک، آمده بود که روزی توسط جوانی به هلاکت میرسد در صدد کشتن فریدون  بر آمد که نتوانست این کار را انجام دهد.

او در راه کشتن فریدون از بدو تولد آبتین و دایه ی فریدون که گاوی هفت رنگ بود را کشت ولی نتوانست فریدون را پیدا کند و در نهایت فرانک مادر فریدون، او را نزد پیر خردمندی در کوه البرز برد تا او را برای سقوط ضحاک پرورش دهد. وقتی فریدون آماده مبارزه شد و ارتشی جان بر کف او به آمادگی رسیدند. برای جنگ فقط جرقه ای نیاز بود که این جرقه را کاوه آهنگر زد و اینگونه جنگ آغاز شد و ضحاک سرنگون گردید.

در این واقعه میمون روزی که ضحاک به بند کشیده شد و در کوه البرز زندانی شد. جشن دیگر در ایران پایه گذاری شد که آن را مهرگان نامیدند.

حکومت پس از رسیدن به حکومت صاحب سه فرزند شد و بر آنها نام نگذاشت تا بزرگ شدند و بر اساس ویژگی شخصیتی آنها، نام گذاریشان کرد و نام سه فرزندنش به این ترتیب بودند :سلمان، توران و ایرج.

داستان مرگ ایرج به دست برادران داستان غم انگیز دیگر شاهنامه است که در حوصله این مطلب نمیگنجد.

ولی فریدون به خونخواهی ایرج از دو فرزند دیگرش به وسیله ی نوه ایرج، منوچهر بر آمد و پس از کشتن شدن آن دو از دنیا رفت.

منوچهر

مهم ترین اتفاقی که در دوران حکومت منوچهر می افتد، آغاز جنگ ایران با افراسیاب است. منوچهر اولین پادشاه ایران است که با افراسیاب وارد جنگ میشود که اتفاقات اسطوره ای بی نظیری در این دوران اتفاق می افتد. این نبرد همان نبردی است که آرش کمانگیر در آن ظهور میکند و باعث میشود تا تورانیان ایران را نابود نکنند. داستان آرش کمانگیر به طور مفصل در مطلبی در همین وبسایت ارائه شده است که لینک آن را در زیر میبینید.

نوذر، زو، گرشاسب ” آخرین پادشاهان پیشدادی”

پس از صد و بیست سال، زندگی منوچهر به سر میرسد و فرمانروایی به فرزندش نوذر سپرده میشود. در دوران نوذر، افراسیاب با لشکری انبوه رو به ایران میگذارد. پهلوانان از دو سو به نبرد با هم بر میخیزند. در این نبرد بخت با ایرانیان یار نیست. نوذر به دست افراسیاب کشته میشود و در آن دم افراسیاب از سلم و تور یاد میکند که به دست منوچهر کشته شده اند.

تاج و تخت ایران از پادشاه تهی می ماند. بزرگان در بند می افتند و اغریرث،  برادر افراسیاب، آنان را در ساری به زندان می دارد. افراسیاب از دهستان لشکر به سوی ری میبرد و تاج شاهی بر سر میگذارد و بر تخت ایران مینشیند. زال که از مرگ نوذر آگاه میشود به خونخواهی بر میخیزد و بندیان را آزاد میسازد و افراسیاب، اغریرث را به دلیل همراهی با ایرانیان از میان به دو نیم میکند، و این نشانه بخت برگشتن از افراسیاب است.

بزرگان ایران زو، فرزند تهماسب، را که از نژاد فریدون است و مردی سالخورده است را به فرمانروایی میپذیرند و پس از خشکسالی سختی، تورانیان و ایرانیان با هم کنار می آیند و جیحون را مرز دو کشور قرار میدهند. زال به زابلستان باز میگردد و سر سبزی به ایران روی می آورد. پس از درگذشت زو، گرشاسب به جای او مینشیند و پس از نه سال فرمانروایی در میگذرد.

آرش در زمان کدام پادشاه زندگی میکرد, اولین جشن باستانی ایران, جشن مهرگان در چه دوره ای پایه گذاری شد, جشن های باستانی ایران در چه دوره ای پایه گذاری شد

  • منبع
  • بهینگی

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید