رادیکالیسم چیست؟
در بخش مفاهیم سیاسی و اجتماعی حقوق نیوز با مفاهیم متعددی در حوزه های سیاسی و اجتماعی آشنا شده اید. در این مطلب رادیکالیسم و تاریخچه آن مورد بررسی قرار می گیرد.
رادیکالیسم به معنای هواخواهی و طرفداری از دگرگونیهای بنیادی جامعه و نهادهای اجتماعی موجود است. رادیکالیسم، در لغت از کلمه رادیکس در زبان لاتین که به معنای ریشه است برگرفته شده و رادیکالیسم در لغت به معنی ریشه گرایی یا بنیادگرایی است، اما در معنای اصطلاحی سیاسی، رادیکال صفتی است که به گروهها و افراد یا جریانهایی که خواهان تغییرات مبنایی و ریشهای و فوری در اوضاع موجود هستند و دگرگونیهای بنیادی در امور سیاسی و اقتصادی و اجتماعی طلب می کنند اطلاق میگردد.
لازم به ذکر است که این اصطلاح بیشتر در مورد افکار سیاسی گروههای چپ افراطی، اعم از مارکسیست و غیر مارکسیست به کار می رود که با اعمال و نظریه های خود درصدد تغییر ریشه ای نهادهای اجتماعی هستند. در مقابل این گروه می توان از میانهروها و سپس محافظهکاران نام برد که به بازگشت به نهادها و سازمان های دیرین تمایل نشان می دهند.
تاریخچه رادیکالیسم
جغرافیای رادیکال با الهام از نظرات جامعه شناسان چپ مثل مارکس، انگلس و هگل و در تقابل با کاپیتالیسم، لیبرالیسم، داروینیسم و لامارکیسم روابط متقابل جامعه و محیط را می کاود و داعیه دار انقلاب ریشه ای در جوامع سرمایه داری برای حذف نابرابریهای فضایی است.
اصطلاح رادیکالیسم در انگلستان برای اولین بار توسط" چارلز جیمز فاکس" از رهبران خزب لیبرال به کار برده شد. فاکس لزوم" اصلاحات رادیکال" را اعلام کرد و از آن پس جناح محافظه کار حزب لیبرال بعنوان رادیکال مشهور شد که در بین آن شخصیتهایی نظیر جان استوارت میل، جوزف چیمبرلین، دیوید لوید جورج وجود داشتند. در دهه ۱۹۳۰- ۱۹۲۰ رادیکالیزم اروپایی شدیدا تحتتأثیر مارکسیسیزم و استالینیزم بود.
در فرانسه فردی مدافع وضع موجود عالم و حاکمیت سرمایه داران یعنی ژرژ کلمانسو که رهبر حزب جمهوری خواه رادیکال – سوسیالیست بود رادیکال نامیده میشد.
اما واقعیت این است که حزب کلمانسو نه تنها رادیکال بلکه حتی سوسیالیست نیز نبود و خود کلمانسو نیز مرتجعی مدافع لیبرال – دموکراسی بود. بنابر این و با توجه به آنچه گفته شد نگاه رایج که رادیکالیسم را به صرف ریشه گرایی قالبی و فرمالیستی تعریف میکند برای تبیین وتعریف این پدیده غلط و نارسا است. رادیکالیسم را باید با توجه به محتوای تاریخی – فرهنگی یک جریان یا اندیشه تعریف کرد.
به رادیکال جدید چپ نو نیز می گویند که در دهه ۱۹۶۰ میلادی و در واکنش به مصرف گرایی و زندگی روزمره در دنیا سرمایه داری پدید آمد. خصوصیت چپ نو به این معنی بود که هم با کمونیسم سازمان یافته و هم علیه سرمایه داری سازمان یافته نوع آمریکایی مخالفت داشت؛ به همین علت این دیدگاه بین روشنفکران جوامع در حال توسعه، مشروعیت بیشتری داشت.
بررسی دیدگاه های مکتب رادیکالیسم نشانگر آن است که این دیدگاه بعنوان محصول ضمنی چرخش های اجتماعی، هویتی عاریه ای دارد و در مکاتب فلسفی مخالف، مواردی نظیر آنارشیسم، مارکسیسم، سوسیالیسم، فمنیسم، بنا به ویژگی هر یک، مؤثر بوده است و نهایتاً جغرافیای رادیکال با تأسی از تفکرات جامعه شناسانه مکاتب فوق به نوعی تأثير پذیرفته است.
دیدگاه