امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 281861
۱۳۵
۱
۰
نسخه چاپی

رمان راهنمای بازدید از موزه کمونیسم را بشناسید

رمان راهنمای بازدید از موزه کمونیسم را بشناسید

معرفی راهنمای بازدید از موزه‌‌ی کمونیسم

کتاب راهنمای بازدید از موزه‌‌ی کمونیسم به قلم اسلاونکا دراکولیچ با روایت قصه‌هایی از زبان یک موش کور، یک خوک، یک سگ، یک موش، یک طوطی، یک خرس،‌ یک گربه و یک زاغ، ماهرانه معضلات زندگی در دوران کمونیسم را به تصویر می‌کشد.

با این اثر شگفت‌آور به گشت‌وگذار در موزه‌ی کمونیسم بپردازید و به داستان‌های کشورهایی که روزی جزئی از بلوک شرق بوده‌اند، گوش بسپارید. استفاده‌‌ی هوشمندانه از حیوانات برای بیان این داستان تمثیلی جذاب شما را به وجد خواهد آورد.

درباره راهنمای بازدید از موزه‌‌ی کمونیسم

بفرمایید، وارد شوید. نگران نباشید، این‌جا صرفا موزه‌ى کمونیسم است، نه کمونیسم واقعى! اما قرار است به عجیب‌ترین گشت‌وگذار در عمرتان بپردازید. جایی که سگ، موش، ‌طوطی و خرس و دیگران از شما استقبال خواهند کرد...

اسلاونکا دراکولیچ (Slavenka Drakulić) که به عنوان «منتقد اجتماعی و نویسنده‌ای زیرک با چشم‌اندازی فوق‌العاده به جزئیات» شناخته می‌شود‌،‌ این بار در کتاب راهنمای بازدید از موزه‌‌ی کمونیسم (A Guided Tour Through the Museum of Communism) دست به خلق اثری بدیع زده است. او که یکی از محبوب‌ترین و معتبرترین منتقدان کمونیسم است،‌ با شوخ‌طبعی،‌ لطافت و طنز مخصوص به خود به روایت فروپاشی کمونیسم می‌پردازد. داستان از زبان یک موش که اکنون در کابینت مدرسه‌ای در موزه کمونیسم زندگی می‌کند،‌ شروع می‌شود و در ادامه طوطی از سال‌های حکومت ژنرال تیتو می‌گوید، زاغ راز مرگ نخست‌وزیر آلبانی را با ما در میان می‌گذارد و داستان جذاب راهنمای بازدید از موزه‌‌ی کمونیسم به این ترتیب ادامه می‌یابد.

اسلاونکا دراکولیچ در هشت فصل از طریق راویانی غیرمعمول که هر کدام از کشوری متفاوت هستند،‌ تاریخ و سقوط کمونیسم را بازتاب می‌دهد. این شیوه‌ی نگارش استعداد فوق‌العاده‌ی نویسنده را به نمایش می‌گذارد. موضوع کتاب راهنمای بازدید از موزه‌‌ی کمونیسم زندگی نسل‌هایی از جمله خود دراکولیچ ‌است که در دوران این ایدئولوژی زیسته‌اند.

این اثر در سال 2009 منتشر شده و دوراهی‌های اخلاقی و نمونه‌های تلخ محدودیت‌های انسانی از جمله مسائلی‌ست که در این کتاب به آن‌ها پرداخته می‌شود. نثر غنی، داستان پرکشش و طنز تلخ نویسنده باعث می‌شود کنار گذاشتن کتاب به یکی از دشوارترین کارهای ممکن تبدیل گردد.

کتاب راهنمای بازدید از موزه‌‌ی کمونیسم

اگر به مطالعه‌ی تاریخ جهان علاقه‌مند هستید،‌ کتاب راهنمای بازدید از موزه‌‌ی کمونیسم یک داستان خوش‌خوان و جذاب است که نباید از آن غافل شد.

آشنایی با اسلاونکا دراکولیچ

این نویسنده‌ و روزنامه‌نگار اروپایی در رشته‌ی جامعه‌شناسی و ادبیات تطبیقی به تحصیل پرداخته است. اسلاونکا دراکولیچ سال‌ها در نشریات مختلف مشغول به کار بود و آثار داستانی و غیرداستانی فراوانی در کارنامه‌ی خود به جای گذاشت. در سال 2004 موفق به کسب جایزه‌‎‌ی نمایشگاه اروپا در لایپزیگ آلمان شد و همچنین در گردهمایی نویسندگان بین‌المللی او را یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان اروپایی دوران معاصر نامیدند.

بیماری، ترس از مرگ، قربانیان جنگ و تجاوز، ظلم به زنان، مسائل فمنیستی و... از جمله مسائل جدانشدنی آثار این نویسنده‌ی اهل کرواسی است. از دیگر کتاب‌های داستانی و غیر داستانی اسلاونکا دراکولیچ می‌توان به هولوگرام‌های هراس، طعم مرد، پوست شیشه‌ای، تختخواب فریدا، کافه اروپا، آزارشان به مورچه هم نمی‌رسد و بالکان اکسپرس اشاره کرد.

بخشی از راهنمای بازدید از موزه‌‌ی کمونیسم

حالا مى‌فهمم بى‌دلیل نیست که تاریخ س. پ. چ.، حزب کمونیست چکسلواکى، را روى طومار کاغذى بلندى نوشته و به دیوار چسبانده‌اند، انگار قصدشان این بوده که هیچ‌کس آن را نخواند. به گمانم چیزى که مى‌خواهم برایت روشن کنم این است: من یاد گرفته‌ام که مهم‌ترین چیز درباره‌ى کمونیسم نکات پنهان آن است و این‌که در این موزه آن مرز ناپیداى بین خیر و شر را، که بر زندگى روزمره سایه انداخته بود، نخواهى یافت. این است که چنین موزه‌اى نمى‌تواند از این‌که هست عمیق‌تر باشد. این نقدى است که مردى بسیار خردمند مطرحش کرد. چند وقت پیش به این‌جا آمده بود. شاید موزه‌دار یک موزه‌ى دیگر بود، یا یک‌جور منتقد.

مى‌گفت موزه عمق واقعى آنچه را که مردم از سر گذرانده‌اند نشانتان نمى‌دهد و نمى‌تواند هم نشانتان دهد: «تاریخ هیچ آدمى در این‌جا نشان داده نشده. سرگذشت هیچ فردى را در این‌جا نمى‌بینى.» از طرف دیگر، شاید هیچ موزه‌ى کمونیسم دیگرى هم نتواند این کار را بکند. مى‌دانى من چه فکر مى‌کنم؟ نه این‌که نظر کسى مثل من اصلاً اهمیتى داشته باشد، اما خب، به‌هرحال بهت مى‌گویم. شاید این موزه، دقیقا به همین دلیل، تصویر درستى از کمونیسم ارائه کرده باشد! شاید غیبت روایت‌هاى فردى بهترین شیوه‌ى نمایش این واقعیت باشد که فردگرایى بزرگ‌ترین گناهى بود که آدم مى‌توانست در آن دوران مرتکب شود.

آه، شاید دارم زیادى اظهار فضل مى‌کنم! هانس عزیزم، اگر طورى با تو رفتار مى‌کنم که انگار هیچ‌چیز نمى‌دانى، باید به من بگویى بس کن! اگر دارم حوصله‌ات را سر مى‌برم، باید جلویم را بگیرى! فکر مى‌کنم علت رفتارم این است که این روزها امریکایى‌هاى زیادى از موزه بازدید مى‌کنند...

  • منبع
  • کتابراه

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید