اسلاوی ژیژک جنجالیترین فیلسوف زندۀ دنیاست و با اینحال ادعا میکند هیچچیز نمیگوید جز چیزهای خیلی معمولی.
زندگی اسلاوی ژیژک
اسلاوی ژیژک فیلسوف، نظریهپرداز، جامعهشناس و منتقد فرهنگی است که در 21 مارس سال 1949 در اسلوونی متولد شد و دکتری فلسفه خود را از دانشگاه لیوبلیانا، شهر زادگاهش دریافت کرد. وی مدیر بینالمللی مؤسسه علوم انسانی برکبک در دانشگاه لندن و استاد دانشگاه لیوبلیانا است و علاوه بر آن در دانشگاههای اروپایی و امریکایی بسیاری چون کلمبیا، پنسیلوانیا، نیویورک، میشیگان، مینهسوتا و پاریس به تدریس پرداخته است. ژیژک در حوزههای بسیاری از سینما و موسیقی گرفته تا تاریخ و فلسفه و روانپزشکی، نظریاتی دارد و آثاری نوشته است، او در بیست سال اخیر در بیش از 400 کنفرانس بینالمللی در حوزه فلسفه و جامعهشناسی در سراسر جهان شرکت داشته و بیش از سی عنوان کتاب از وی منتشر شده است.
او در سال 1990 به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری از سوی حزب لیبرال دموکرات اسلوونی معرفی شد. ژیژک فیلسوف و نظریهپرداز انتقادی است که بخش عمده کارش در سنت فلسفی هگلی، مارکسیسم و نیز روانکاوی لاکانی است. او فعالیتهای چشمگیری در زمینه نظریه سیاسی، نظریه فیلم و روانکاوی نظری داشتهاست.
شهرت ژیژک برای احیای روانکاوی ژاک لاکان برای یک خوانش جدید از فرهنگ عامه است. او رسالات گوناگونی دربارهٔ موضوعات گوناگون نگاشتهاست. موضوعاتی چون جنگ عراق، بنیادگرایی، سرمایهداری، رواداری، حقیقت سیاسی، جهانیسازی، سوبژکتیویته، حقوق انسانی، لنین، اسطوره، فضای مجازی، پسامدرنیسم، چندفرهنگگرایی، پست مارکسیسم، آلفرد هیچکاک و دیوید لینچ. او به شوخی در مصاحبه با یک نشریهٔ اسپانیایی خود را یک استالینیست لاکانی تندرو معرفی کردهاست.
اندیشه های اسلاوی ژیژک
حوزه های مداخله ژیژک که اغلب او را متفکری پست مدرن می نامند، بسیار وسیع است و شامل سینما، سایبر اسپیس، شناخت شناسی، الهیات، موسیقی، اپرا و نظریه اجتماعی میشود. با اینحال او شیفتگی پست مدرنیسم به تفاوت ها و ویژگی ها را رد می کند و هوادار تعالی گرایی فلسفی و تعهد به عام گرایی سیاسی است.
ژیژک یک نظریهپرداز سینمایی نیز هست. او از تفسیر روانکاوانهٔ لاکانی برای ایجاد یک نظریه سینمایی و یک شیوهٔ نقد جدید استفاده کرده است. به اعتقاد رابرت استم، او از فیلمهای سینمایی برای شرح نظریات لاکان استفاده میکند و در فیلمهای سینمایی مثالهایی مییابد که حتی از خود لاکان هم افکار روانکاوانهٔ او را بهتر شرح میدهند. ژیژک به بررسی میل و فانتزی ناخودآگاه، امر واقعی و ابژهٔ والای ایدئولوژی در فیلمها میپردازد و از این راه یک تأویل روانکاوانه در باب سینما میسازد. لینچ و هیچکاک دو فیلمساز مورد علاقهٔ ژیژک هستند که تفسیر آثار آنها بیش از همه مورد توجهش بودهاند.
اگر چه ژیژک در سنت مارکسیستی کشورهای اروپای شرقی پرورده شده، اما رهیافت منتقدانه و نوگرایانه ای نسبت به مارکسیسم و سنت چپ گرا دارد. از دیگر سو وی خود را از مارکسیستهای جدید مانند جیمسون، ایگلتون و … نیز متمایز می کند. اندیشه های ژیژک بیشتر زیر تأثیر هگل، لکان (در روانکاوی)، مارکس و تعدادی از اندیشمندان جدید کشورهای اروپای شرقی شکل گرفته است. او همواره خود را فیلسوفی با جهت گیری روانکاوی دانسته است. ژیژک امروزه سهم قابل توجهی در نظریه پردازی پیرامون پسامدرنیته، جهانی شدن، مسأله سوژه و … در جهان معاصر دارد.
ژیژک یک نظریهپرداز سینمایی نیز هست. او از تفسیر روانکاوانهٔ لاکانی برای ایجاد یک نظریه سینمایی و یک شیوهٔ نقد جدید استفاده کردهاست. به اعتقاد رابرت استم، او از فیلمهای سینمایی برای شرح نظریات لاکان استفاده میکند و در فیلمهای سینمایی مثالهایی مییابد که حتی از خود لاکان هم افکار روانکاوانهٔ او را بهتر شرح میدهند. ژیژک به بررسی میل و فانتزی ناخودآگاه، امر واقعی و ابژهٔ والای ایدئولوژی در فیلمها میپردازد و از این راه یک تأویل روانکاوانه در باب سینما میسازد. لینچ و هیچکاک دو فیلمساز مورد علاقهٔ ژیژک هستند که تفسیر آثار آنها بیش از همه مورد توجهش بودهاند.
اندیشمندان بسیاری نوشتههای ژیژک را بیاعتبار و فاقد معنا میدانند. نوآم چامسکی نوشتههای ژیژک را ژستگیریهای توخالی خواند و سبک و روش او در برابر «گزارههای آزمونپذیر تجربی» حوزههای «جدی» تر مانند علوم دقیق قرار داد. چامسکی بر این باور است که کار ژیژک را اصلاً نباید جدی گرفت. جان گری، فیلسوف بریتانیایی از ژیژک به خاطر ستایش خشونت و سخنان مهمل و توخالی انتقاد کرد.
از نظر گری ژیژک خود یکی از محصولات کالایی سرمایه داری است «ژیژک در شاهکاری عظیم از تولیدات فکری بیشمار، نقدی تخیلآمیز از نظم کنونی ارائه کرده است؛ نقدی که مدعی طرد و انکار هر آن چیزی است که در حال حاضر وجود دارد. او به معنایی واقعاً هم این کار را میکند، اما همزمان به بازتولید همان دینامیسم ضروری و بیهدفی نیز میپردازد که در عملکرد سرمایهداری میبیند.
اسلاوی ژیژک در سال ۲۰۱۴ به سرقت فکری از مجله نژادپرستانه رنسانس آمریکایی متهم شده است. رنسانس آمریکایی یک مجله محافظهکار متعلق به «سفیدهای ناسیونالیست» آمریکایی است که سازمانهای غیردولتی حقوق بشری آن را به عنوان یک گروه ناسیونالیستی «نفرتپراکن» ردهبندی کردهاند. جیمز ویلیامز، سردبیر ارشد جستار انتقادی که یادداشت ژیژک را سال ۲۰۰۶ منتشر کرده بود، در گفتگو با نیوزویک تأیید کرد که ژیژک «قطعاً» از یادداشت هورنبک استفاده کرده است. وی افزود: «ما متاسفیم که چنین اتفاقی افتاده. اگر میدانستیم ژیژک در حال سرقت فکری است، قطعاً از او میخواستیم که پاراگرافهای غیرقانونی را حذف کند». هورنبک نیز در گفتگو با نیوزویک تأکید کرد که «هر کس دو متن را کنار هم بگذارد، میفهمد ژیژک سارق فکری است.»
دیدگاه