امروز: شنبه, ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۰ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۰ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 275649
۸۵۷
۱
۰
نسخه چاپی

زندگی جان اشتاین بک | زندگی خصوصی جان اشتاین بک | درونمایه های آثار اشتاین بک

جان اشتاین بک را می توان یک نویسنده ی معنا گرا و از ادیبان بزرگ آمریکایی دانست که سهم عظیمی در رشد جنبش رمان های معنا گرا داشته است. این گزاره ی نسبتا کوتاه خلاصه ای است از تمام آنچه که باید در باب جان اشتاین بک به آن اشاره کرد

 

زندگی جان اشتاین بک | زندگی خصوصی جان اشتاین بک | درونمایه های آثار اشتاین بک

جان اشتاین بک نویسنده‌ای آمریکایی است که بیشتر به خاطره رمان موش‌ها و آدم‌ها و خوشه‌های خشم (که به خاطر آن برنده جایزه پولیتزر شد) شناخته می‌شود.

زندگی جان اشتاین بک

جان ارنست اشتاین بک که با نام جان اشتاین بک شناخته می شود در ۲۷ فوریه ۱۹۰۲ در کالیفرنیا متولد شد. پدر او خزانه دار و مادرش معلم بود. او علاقه پسر خود را به خواندن و نوشتن برانگیخت.

 اشتاین بک بدون دریافت دانشنامه از دانشگاه استنفورد در ۱۹۲۵ دانشگاه را رها کرده و راهی نیویورک شد. در آنجا به مدت دو سال خبرنگار بود و بعد از آن به زادگاهش بازگشت. وی به کارهایی از قبیل کارگر ساده، متصدی داروخانه، میوه چین و … مشغول شد و اینها باعث آشنایی او با مشکلات برزگران و کارگران شد. بعد از آن نگهبان یک خانه شد و به همین علت فرصت بسیاری برای خواندن و نوشتن داشت.

اولین اثر او در ۱۹۲۹ با عنوان جام زرین منتشر شد. دیدگاه انسان دوستانه ی وی و دقت فراوانش به جهان اطراف باعث درخشش او شد. او با نگارش خوشه های خشم در ۱۹۳۹ جایزه پولیتزر دریافت نمود. او آثار دیگری با نام های: چراگاه های آسمان، به خدایی ناشناس، تورتیلافلت، دره دراز، ماه پنهان است، دهکده از یاد رفته، کره اسب کهر، شرق بهشت، مروارید و پنجشنبه ی شیرین دارد. معروف ترین آثار او خوشه های خشم و موش ها و آدم ها (۱۹۳۷) در ارتباط با زندگی طبقه ی کارگر آمریکا و کارگران مهاجر هستند. وی در ۱۹۶۲ نوبل ادبیات را دریافت نمود.

جان اشتاین بک در ۲۰ دسامبر ۱۹۶۸ درگذشت.

زندگی جان اشتاین بک | زندگی خصوصی جان اشتاین بک | درونمایه های آثار اشتاین بک

زندگی خصوصی جان اشتاین بک

اشتاین بک کارهای مختلفی را تا انتها انجام داده است. بدون در نظر گرفتن موفقیت بسیارش در نوشتن، او یک راهنمای تور در کالیفرنیا شد. او در سال 1930 با کارول هنینگ ازدواج کرد. آنها در سال 1943 طلاق گرفتند و او با گروی اندولین کانگر ازدواج کرد. آنها دو پسر داشتند: توماس میلس و جان اشتاین بک سوم. آنها در سال 1948 طلاق گرفتند. او در سال 1950، با ایلین اسکات ازدواج کرد. ازدواج آنها تا پایان عمر جان اشتاین بک دوام داشت. وی در تاریخ 20 دسامبر 1968، در سن 66 سالگی، در منهتن نیویورک، درگذشت. با توجه به خواسته وی، جسدش سوزانده شد و در 4 مارس 1969، در قبر خانوادگی همیلتون در سالیناس قرار داده شد. "اعمال شاه آرتور و شوالیه‌های نجیب او" رمانی بود که او قبل از مرگش نوشتن آن را کامل نکرد. این کتاب در سال 1976 منتشر شد.

جان اشتاین بک و نویسندگی

اولین رمان جان اشتاین بک با عنوان «جام طلا» نامگذاری شد و در سال 1929 منتشر شد. در سال 1935 وی «فلات تورتیلا» را منتشر کرد که بسیار مورد تحسین واقع شد و مدال طلای باشگاه کالیفرنیا را به دست آورد. در سال 1942 کتاب او تحت عنوان "افسردگی بزرگ"، که ماجرای مردان جوانی در مونتری در دوران رکود بزرگ را نشان می‌داد، به یک فیلم تبدیل شد، که اسپنسر تریسی در آن نقش آفرینی کرد.

جان اشتاین بک در هنگام افسردگی شدید، با نوشتن داستانی در مورد ناحیه‌ای از کالیفرنیا که به نام داست بال شناخته شده است، "صدای نویسنده" درون خود را پیدا کرد.

در سال 1937 او «موش ها و آدمها» را نوشت که براساس رؤیاهای دو کارگر مهاجر که کارشان ذخیره پول برای خرید مزرعه خود بود، آن را نوشت. این رمان روی موارد تنهایی، نژادپرستی و مبارزه برای استقلال تمرکز داشت. این کتاب به یک تئاتر تبدیل شد.
او «زمستان ناراضی» را نوشت، که فساد اخلاقی را در فرهنگ آمریکایی توصیف کرده است.

با این حال، اشتاین بک حاضر به شرکت در این بازی نشد، چرا که او ادعا کرد که این بازی، همان طور که در سرش وجود داشت کامل است، و هر چیزی که نمایش فعلی را تغییر دهد، ناامید کننده خواهد بود. این کتاب همچنین به سه فیلم بزرگ در سال 1939، 1982 و 1992 تبدیل شده است.

در سال 1939 وی «خوشه‌های خشم» را منتشر کرد، داستانی که در آن مخاطرات یک خانواده، از خانواده‌هایی که سرزمینشان را به دلیل طوفان گرد و غبار در کالیفرنیا رها کرده اند، را توصیف می‌کند. این کتاب در زمان رکود بزرگ تنظیم شده است. همچنین از این کتاب فیلمی در سال 1940 تولید شده است. او جایزه معتبر پولیتزر را در سال 1940 برای این کتاب به دست آورد.

"خوشه‌های خشم " نظرات مخالفی را نیز جذب کرد. با این حال. این قسمت کتاب، چهره زشت سرمایه‌داری و تفسیر مجدد وقایع مهاجرت‌های متأثر از طوفان را نشان داد. برخی از مردم ادعا کردند که این کتاب حقایق مربوط به منطقه را اشتباه گرفته است. حتی تا 1941 این کتاب در مدارس دولتی و کتابخانه‌ها ممنوع شد.

در سال 1940 اشتاین بک و دوست او "اد ریکتس" در خلیج کالیفرنیا مسافرت می‌کنند، که همچنین به عنوان دریای کورتز شناخته می‌شود. یک روایت از این سفر توسط او در "ورود از دریای کورتز" منتشر شد. با این حال، این کتاب همزمان با بمب گذاری پرل هاربر منتشر شد، و در نتیجه، به طور گسترده‌ای مورد متوجه واقع نشد.

اشتاین بک رمان "ماه می‌ریزد" را نوشت، که همچنین به یک فیلم بزرگ تبدیل شد و برای او مدال آزادی هاکون هفتم را برای کمک‌های ادبی خود به جنبش مقاومت نروژی، به ارمغان آورد.

در طول جنگ جهانی دوم، اشتاین بک همچنین به عنوان یک خبرنگار جنگی برای هرالد تریبون نیویورک کار می‌کرد. نوشته‌های جمع آوری شده او در این روزها، در سال 1958 منتشر شد.

در همین حال، در سال 1944، اشتاین بک همچنین نمایشنامه‌ای برای فیلم «قایق زندگی» آلفرد هیچکاک و سپس فیلم دیگری با عنوان «یک مدال برای بنی» در سال 1945 نوشت.

در سال 1947، او «مروارید» را نوشت، که به یک فیلم احساسی بزرگ تبدیل شد. او همچنین نمایشنامه فیلمی بر اساس زندگی امیلیانو زاپاتا، تحت عنوان "زنده باد زاپاتا" را نوشت که بر اساس آن فیلم بلندی نیز ساخته شد.

یک گزارش طنزآمیز از سفر اشتاین بک به روسیه به همراه عکاس مشهور رابرت کاپا، در سال 1948 با عنوان «مجله روسی» منتشر شد.

در سال 1948، پس از طلاق از همسر دومش، گاندولین کنگر و مرگ وحشتناک بهترین دوست او اد ریکتس، اشتاین بک کتاب 'شرق ادن' را نوشت. اولین فیلم جیمز دین، تولید فیلمی بر اساس این کتاب بود.

در سال 1960 او «مسافرت با چارلی: در جستجوی امریکا» را نوشت، که سفر جاده‌ای خود را در سراسر آمریکا در کامیون با چارلی پودل توصیف کرده است. در این کتاب، او همچنین چگونگی از دست رفتن جوانی‌اش و عدم تحمل آمریکا از چند جنبه را توضیح داد.

در سال 1961 او «زمستان ناراضی» را نوشت، که فساد اخلاقی را در فرهنگ آمریکایی توصیف کرده است. این رمان ، از نظر منتقدان، محبوب نبود.

در سال 1962، او جایزه نوبل ادبیات را برای "نوشتن واقع‌گرایانه و تخیلی"، و ترکیب آن که طنز دلسوزانه و حساسیت اجتماعی را در بر می‌گیرد، به دست آورد

در سال 1964، مدال آزادی را از دست رئیس جمهور جانسون گرفت.

در سال 1967 او برای مجله نیوز دی به ویتنام رفت و جنگ ویتنام را گزارش کرد.

زندگی جان اشتاین بک | زندگی خصوصی جان اشتاین بک | درونمایه های آثار اشتاین بک

درونمایه های آثار اشتاین بک

جان اشتاین بک را می توان یک  نویسنده ی معنا گرا و از ادیبان بزرگ آمریکایی دانست که سهم عظیمی در رشد جنبش رمان های معنا گرا داشته است. این گزاره ی نسبتا کوتاه خلاصه ای است از تمام آنچه که باید در باب جان اشتاین بک به آن اشاره کرد.

نام جان اشتاین بک پیش از آنکه از طریق کتاب هایش بر روی زبان ها جاری شود از طریق اقتباس های سینمایی از کتاب های او در ذهن و زبان مردم جای گرفت. فیلم خوشه های خشم از برترین فیلم های کلاسیک جهان، یکی از زیباترین و پرمایه ترین اقتباس های تاریخ سینما بوده است که جان اشتاین بک را تبدیل به یک چهره ی جهانی کرد.

جان اشتاین بک را نمی توان به هیچ صورت در کلمات یک کتاب و یا چندین دانشنامه و یا هزاران مقاله در باب نوشته های او خلاصه کرد. او نویسنده ای معنا گرا، آگاه و با دغدغه های فردی و اجتماعی بسیار بالا بوده است. اگر بخواهیم دروازه ای برای ورود به اندیشه های او پیدا کنیم، باید او را نخست از منظر دغدغه های فردی بررسی کنیم.

مهمترین مقوله در باب جان اشتاین بک، دغدغه ی او نسبت به ارزش انسان بوده است. ارزش انسان در نگاه جان اشتاین بک را می توان یکی از مهم ترین مولفه های کاری او دانست. او در تمامی آثارش بخشی از این دغدغه را با مخاطبانش به اشتراک می گذارد. او نگاهی والا به ارزش آدمی دارد. اما همین نگاه آرمان جویانه ی او باعث می شود که انسان هایی را جستار کند و از آن ها بنویسد که عمدتا در حصار رنج ها و در دره های غم جان می دهند.

روی دیگر آثار او به زندگی اجتماعی مردم آمریکا می پردازد. این امر هر چند گاهی محسوس و گاه نامحسوس اما بسیار در برهه های مختلف زمانی در آثار او مشاهده شده است.

همچنین دیگر ویژگی ای که جان اشتاین بک درآثار خود بخصوص در خوشه های خشم به کار گرفته است، نمادگرایی است. نماد گرایی یکی از شیوه های روایت داستانی است. اما ویژگی که او را منحصر از سایرین در این زمینه می کند، نگاه متفاوت او به نمادها است. او دو روی سکه ی هر نمادی را بررسی می کند.

بعنوان مثال در خوشه های خشم هنگامی که صحبت از بارداری می کند، می توان این امر را به خوبی مشاهده کرد. بارداری نماد شکفتن و زندگی نو است. هنگامی که یک بچه در دل خانواده ای متولد شود مایه ی نشاط است اما او این بارداری را با رنج های آن متقابل می کند و نمایی از زندگی خفت بار را به نمایش می گذارد. در یک کلام، جان اشتاین بک صدای مظلومان این دنیا است.

گزیره ای از رمان خوشه های خشم

آخرین باران هایی که نم نم روی زمینهای سرخ و پاره ای از زمینهای خاکستری رنگ اوکلاهما فرو ریخت نتوانست، زمین ترک خورده را شیار کند. آخرین بارانها ذرت را بسرعت رویاند و انبوهی از علف های درهم را در طول جاده گسترد. هر شب دنیایی خلق می شود، دنیایی کامل، با دوستی ها و دشمنی های نوپدید؛ هر غروب روابطی که دنیایی را خلق می کنند برقرار می شود و هر بامداد این دنیا مثل یک سیرک سیار از هم می پاشد.در آغاز، خانواده ها برای تشکیل و تفرقه دنیاها کمرویی به خرج می دادند. اما اندک اندک فن تشکیل این دنیاها برایشان خودمانی شد، راه و رسم زندگی شان شد و بعد روسا پیدا شدند و بعد قانون وضع شد و بعد مجموعه های قوانین به وجود آمد.  به تدریج که این دنیاها به مغرب نزدیکتر می شدند، کاملتر و رنگین تر می گشتند زیرا تجربه سازندگان آنها افزونی می یافت.

خانواده ها آنچه را که باید رعایت کنند می آموختند؛ زندگی خصوصی، حق به خاک سپردن؛ حق سخن گفتن، گوش دادن، حق پذیرفتن یا نپذیرفتن، کمک کردن یا کمک نکردن، حقی که پسرها برای خوشامد گویی دارند و دخترها برای خوشامد گویی شنیدن، حق خوراکی برای گرسنه ها؛ حق زنهای آبستن و بیماران که هر حقی را زیر پا می گذارند. و بدون اینکه کسی کلمه ای بگوید خانواده ها حس می کردند که چه چیزی برایشان خطرناک است و اینها باید برای همیشه از بین برود و حق آمیختن در صمیمیت دیگران، حق جار زدن و جنجال کردن هنگامی که همه خفته اند، حق فریفتن دیگران یا زور گفتن به آنها؛ حق زنا کاری؛ دزدی؛ و آدمکشی.بتدریج آدمها به سوی مغرب می لغزند و قاعده ها قانون می شوند و مجازات همراه با همین قانون هاست.

  • منبع
  • راسخون
  • محمدرضا تیموری

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید