امروز: پنج شنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۵ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 277650
۵۵۵
۱
۰
نسخه چاپی

فسخ نکاح | دلایلی که زن و مرد می توانند نکاح را فسخ کنند

فسخ، باطل کردن اصل عقد ازدواج است، به خواندن صیغه نیاز ندارد، در ازدواج دائمی و موقت اجرا می‌شود، مرد حق رجوع ندارد، در بیشتر موارد مهریه تعلق نمی‌گیرد و پاکی زن شرط نیست

فسخ نکاح | دلایلی که زن و مرد می توانند نکاح را فسخ کنند

فسخ نکاح

یکی از مواردی که باعث می شود عقد ازدواج میان زوجین منحل شود ، فسخ نکاح است. فسخ نکاح به این معناست که در صورت وجود پاره ای از موارد مقرر قانونی، زن یا مرد بتوانند ازدواج را فسخ کنند . فسخ نکاح ، با طلاق متفاوت است و بدلیل اینکه اصل بر لازم بودن عقد ازدواج است، طرفین تنها می توانند تنها در صورت وجود مواردی که در قانون مدنی از آنها نام برده شده است، ازدواج را فسخ کنند. موارد فسخ نکاح را می توان شامل عیوب زن ، عیوب مرد و عیوب مشترک میان زن و مرد می باشند.

تفاوت‌های بین فسخ نکاح و طلاق

۱- طلاق منوط به تشریفات خاصی است، مثل اجرای صیغه مخصوص و حضور دو شاهد عادل (مرد). ولی فسخ نکاح تنها به اراده صاحب حق انجام می‌پذیرد (ماده ۱۱۳۲ قانون مدنی) و تنها کافیست به اطلاع طرف مقابل برسد.
۲- طلاق در صورتی درست است که شرایط خاصی در زن موجود باشد ولی رعایت این ترتیب در فسخ نکاح شرط نیست (ماده ۱۱۳۲ ق. م.). به عنوان مثال فسخ نکاح در دوران عادت زنانگی و نفاس زن ممکن است. در حالی که طلاق زن در این دوران درست نیست. (ماده ۱۱۴۰ ق. م.)
۳- پیش از وقوع طلاق باید از دادگاه حکم یا اذن گرفته شود، ولی فسخ نکاح نیاز به این اقدام ندارد و رسیدگی دادگاه محدود به احراز وجود حق فسخ است و تکلیفی در باب اصلاح زوجین و ارجاع به داوری ندارد.
۴- طلاق مخصوص نکاح دائم است ولی موارد فسخ نکاح در دائم و منقطع یکسان است (مواد ۱۱۵۲ و ۱۱۵۳ ق. م.)
۵- طلاق حق و اختیار مرد است، در حالی که فسخ نکاح ممکن است از جانب زن نیز واقع شود.
۶- در طلاق رجعی شوهر می‌تواند در زمان عده به همسر خود رجوع کند، اما در فسخ نکاح امکان رجوع وجود ندارد، و تشکیل دوباره خانواده جز با نکاح جدید ممکن نیست.
۷- در صورتی که مرد پیش از نزدیکی زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهریه است (ماده ۱۰۹۲ ق. م.) ولی در فسخ نکاح زن حق مهریه ندارد، مگر در صورتی که موجب فسخ، عنن باشد که زن مستحق نصف مهریه است.
۸- اگر بین زوجین سه بار طلاق اتفاق بیفتد آنها دیگر نمی‌توانند با یکدیگر ازدواج کنند مگر با آمدن محلل. اما فسخ هرچند بار که بین زن و مرد اتفاق افتد ایجاد حرمت نمی‌کند.

انواع فسخ نکاح در قانون مدنی

فسخ عقد نکاح مانند طلاق به سه حالت ممکن است.

طلاق از نظر درخواست‌کننده طلاق سه صورت دارد و یا دو طرفه و توافقی است یا یک طرفه است و مرد یا زن به تنهایی خواستار طلاق هستند.

قانون و شرع، برای فسخ و باطل کردن عقد ازدواج نیز موارد و شرایطی را در نظر گرفته است که گاهی برای زن و شوهر به صورت مشترک امکان آن را می‌دهد و گاهی این قدرت و اجازه را به یکی از آنها داده است.

بر اساس این موارد، برای فسخ ازدواج نیز سه حالت وجود دارد:

1- فسخ فقط از طرف مرد
2- فسخ فقط از طرف زن
3- فسخ مجاز برای هر دو.

موارد مجاز برای فسخ، عموماً عیوب و نارسایی‌های بدنی و روانی است که به اهداف جسمی و روحی ازدواج آسیب می‌زند.

فسخ نکاح از طرف مرد

عیوب زن که به مرد اجازه انحلال ازدواج را می‌دهد در ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی آمده است و شامل این موارد است:

  • قَرَن: وجود بافت سخت استخوانی یا غضروفی در آلت تناسلی زن که مانع آمیزش جنسی می‌شود.
  • جُذام: بیماری عفونی مزمن پوستی که به آن «خوره» هم می‌گویند.
  • بَرَص: بیماری پوستی با لکه‌های کوچک و بزرگ شیری‌رنگ که نام دیگرش «پیسی» است.
  • اِفضاء: یکی شدن راه بول و حیض.
  • زمین‌گیر بودن و نداشتن قدرت حرکت.
  • نابینایی از هر دو چشم.

فسخ نکاح از طرف زن

عیوب مرد که بر اساس آن زن می‌تواند فسخ را انجام دهد در ماده ۱۱۲۲ ذکر شده است:

  • عَنَن:  ناتوانی جنسی مرد برای نُعوظ (سفت و راست شدن) آلت تناسلی، قبل یا بعد از عقد، به شرط اینکه حتی یکبار عمل زناشویی را انجام نداده باشد.
  • خِصاء: اخته شدن مرد با از دست دادن بیضه‌ها و قدرت انزال و بارورسازی.
  • مقطوع بودن آلت تناسلی مرد به اندازه‌ای که نتواند عمل زناشویی را انجام دهد.

فسخ مشترک برای مرد و زن

در دو مورد، فسخ برای مرد و زن مشترک است و هر دو می‌توانند بر اساس آن فسخ نکاح را تقاضا کنند:

جنون

ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی اختلال جنون و دیوانگی را، به صورت مستمر و دائمی یا به صورت ادواری و دوره‌ای، موجب حق فسخ برای طرف دیگر ازدواج می‌داند.

جنون در صورتی جزو عیوب مشترک مجاز برای فسخ است که مستقر و ثابت باشد و اگر موقتی یا قابل‌درمان باشد اجازه فسخ وجود نخواهد داشت.

تخلف از شرط صفت

بر اساس ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی، چنانچه هر یک از طرفین ازدواج صفت خاصی را شرط کرده باشند اما پس از عقد معلوم شود که شخص مدعی فاقد این صفت است، طرف مقابل حق فسخ خواهد داشت.

در اینجا فرقی نمی‌کند این صفت و ویژگی در عقدنامه تصریح شده باشد یا اینکه ذکر نشده است اما عقد و ازدواج تحت تاثیر و مبتنی بر وجود این ویژگی اتفاق افتاده باشد.

در قانون، کلمه صفت مطلق و بدون قید آمده است و شامل هر صفت ظاهری یا معنوی می‌شود که یک منفعت و فایده عقلایی یا عرفی یا شرعی در آن وجود داشته باشد.

اگر در ادعای وجود داشتن صفت و ویژگی خاص، قصد فریب دادن طرف مقابل وجود داشته باشد به آن تدلیس می‌گویند.

تکلیف مهریه در فسخ نکاح

اگر حکم فسخ نکاح از سوی دادگاه صادر و قطعی شود و بین زوجین نزدیکی واقع نشده باشد زن مستحق مهریه نخواهد بود مگر اینکه فسخ نکاح به دلیل ناتوانی جنسی مرد (عنن) باشد و اگر بین زوجین نزدیکی واقع شده باشد و نکاح فسخ شده زن مستحق مهرالمثل است نه مهریه ای که در عقدنامه توافق شده و به تعبیر حقوقی مهرالمسمی است. پس مهریه در فسخ نکاح وابسته به نزدیکی زوجین است.

مراحل قانونی فسخ نکاح

مراحل و تشریفات قانونی فسخ عقد ازدواج ساده‌تر از طلاق است؛ زیرا در اینجا مراحلی مانند ارجاع به  مشاوره خانواده یا داوری برای ایجاد صلح و سازش وجود ندارد.

برای فسخ نکاح مانند طلاق لازم است به دادگاه مراجعه شود. پس از صدور رای دادگاه و اجازه فسخ، مرحله ثبت در دفترخانه رسمی ازدواج و طلاق قرار دارد.

اما از سوی دیگر، چون در فسخ نکاح موضوع نارسایی‌های جسمی و روحی، بود یا نبود صفت خاص یا تدلیس وجود دارد، تنظیم دادخواست درست و دقیق، پیگیری مراحل اداری و قضایی اثبات موارد فسخ و حضور در دادگاه و مراکز مختلف، در کنار روبرو شدن با طرف دیگر عقد و خانواده او، از مشکلات بزرگ فسخ نکاح است.

قواعد فسخ نکاح

۱- هم فسخ نکاح و هم طلاق موجب انحلال عقد نکاح شده و از نظر عده نگه داشتن زن تفاوتی با هم ندارند.
۲- خیار فسخ (اختیار فسخ نکاح) فوری است و اگر طرفی که حق فسخ نکاح را دارد بعد از اطلاع یافتن از وجود علت فسخ، نکاح را فسخ نکند اختیار او از بین می‌رود؛ به شرط آنکه علم به حق فسخ نکاح و فوریت آن داشته باشد. تشخیص مدتی که برای امکان فسخ نکاح لازم بوده به نظر عرف و عادت است (ماده ۱۱۳۱ ق. م.)
۳- حق فسخ نکاح قابل اسقاط است. یعنی افراد می‌توانند از این حق خود صرف‌نظر نمایند.
۴- حق فسخ ازدواج به وارث منتقل نمی‌شود (ماده ۴۴۸ ق. م.) چرا که در اثر موت، نکاح منحل می‌شود و دیگر موردی برای فسخ نکاح یا به ارث رسیدن حق فسخ باقی نمی‌ماند.
۵- فسخ عقد نیاز به رضایت طرفین ندارد و کسی که حق فسخ نکاح را دارد می‌تواند یک طرفه آن را انجام دهد.
۶- فسخ کننده باید بالغ، عاقل و رشید باشد.
۷- در مورد جنون، فسخ نکاح در مواردی امکان پذیر است که به هنگام ازدواج یکی از دو همسر از جنون دیگری آگاه نباشد. چون اگر با علم به جنون با او عقد کرده باشد اقدام به ضرر خود کرده است و باید تحمل کند. مانند موردی که با علم به حق فسخ نکاح و فوریت آن، از حق خود صرف نظر کرده است.
۸- اگر پس از ازدواج مرد دچار جنون شود زن حق فسخ پیدا می کند. (ماده ۱۱۲۵ ق. م.) لیکن اگر زن پس از ازدواج دچار جنون شود مرد نمی‌تواند نکاح را فسخ کند.

  •  
  • منبع
  • بنیاد وکلا
  • گروه وکلای پارسای
  • دینا

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید