وندالیسم یا تخریب گرایی چیست؟
کلمه وندالیسم برگرفته از واژه وندال (vandal) است. وندال ها قومی از اقوام ژرمن – اسلاو بودند. آن ها در قرن پنجم میلادی با خشونت، خونخواری و جنگ طلبی مدام به سرزمین های مختلف حمله می کردند و با تخریب اموال مردمان آن سرزمین، همه چیز را به تاراج می بردند.
ونـدالیسم به معنای تخریب میراث و اموال عمومی اســت که یک ناهنجـاری اجتمـاعی به حساب میآید و آن را در زمره انحرافات و بزهکـاریهـای جوامع جدید دسته بندی میکنند.
حتمـا تـا به حال به چشمتـان خورده افرادی اسم خود، تبلیغ کـالا و خدمـاتشان، ابیات شعر، دلنوشته، خـاطره، فحش و ناسزا، نقاشی و چیزهـایی از این قبیل را روی آثار تـاریخی و بـاســتـانی و اموال عمومی (مثل صندلی اتوبوس، دیواره پلهبرقی، پلهـای عـابر و…) حک کردهاند! یک حرکت عجیب و ناراحتکننده که نسخه مجـازیاش هم، همـان به اصطلاح ترول هـای شبکههـای اجتمـاعیانــد که بـا کـامنتهـای فحش و ناسزا، صفحات چهرههـای شناختهشده را آمـاج حمله قرار میدهند.
ونـدالیسم عکس العملی خصمـانه و واکنشی کینه توزانه به برخی از فشارهـا، تحمیل هـا، ناملایمـات، اچحافهـا، شکستهـا و.. اســت. نوعی روحیه بیمـارگونه که تمـایل به تخریب آگاهـانه، ارادی و خود خواســته اموال و متعلقات عمومی اســت. ناسازگاریهـای حاکم بر روابط فرد و جـامعه، تضعیف و فروپاشی اخلاق، تزلزل نهـادهـای جـامعه مثل خـانواده و مدرسه در انتقال ارزشهـای اجتمـاعی، سلطه شرایط نابهنجـار بر جـامعه و… میتواند از دلایل شکلگیری ونـدالیسم بـاشد.
شدت بروز ونـدالیسم از خفیف (مـانند دیوارنویسی، رنگ پاشی روی تـابلوهـا، پنچر کردن خودروهـا، خطانداختن خودروهـای پارک شده، یادگاری نوشتن روی تنه درخت و آثار تـاریخی و…) تـا شدید (مـانند شکستن شیشههـای مغازههـا و غارت آنهـا در هرج و مرجهـا) بسته به میزانِ این اختلال در افراد، شکل میگیرد.
وندالیسم در میان نوجوانان و جوانان شایع تر از سایر اقشار جامعه است. آن ها شیشه های مدرسه را می شکنند، روی میزها و صندلی ها چیزی می نویسند یا آن ها را تخریب می کنند، در کتابخانه به کتاب ها صدمه می زنند، به وسایل خوابگاه های دانشجویی آسیب می رسانند، آثار هنری را تخریب می کنند، به وسایل حمل و نقل عمومی و تابلوها و علائم شهری صدمه می زنند و …
آنومی یا ناهنجـاری اجتمـاعی، مهمترین زمینه شکلگیری ونـدالیسم اســت. یعنی افرادی که پیوستگی و انسجـامی بـا جـامعه ندارند و به هر دلیل، پس زده شدهاند یا خودشان حس طردشدگی دارند، دلیلی نمیبینند عصبـانیت شان را روی آثار بـاســتـانی و اموال عمومی تخلیه نکنند. دومین دلیل مهم، عصبـانیت افراد از ناکـامیهـایشان مثل طبقه اجتمـاعی که به آن تعلق دارند اســت و دلیل سوم، نیاز به ابراز وجود و هویت که در این مورد، هدف اصلی تخریب نیست ولی افراد میدانند که کـارشان منجر به تخریب میشود مثل دیوارنویسی و گرافیتی. ونـدالیسم از یک سو بـاعث هزینههـای فیزیکی و مـادی برای احیا و بـازسازی آثار و اموال تخریب شده اســت، از دیگرسو به نازیبـایی شهر و از بین رفتن آثار تـاریخی و بـاســتـانی میانجـامد و در مرحله بعد، به شیوع رفتـارهـای ونـدال منجر میشود. در واقع وقوع هر ونـدالیسم، رفتـار مشابه دیگری را در این زمینه ترویج میکند.
گاهی اوقات هم مسائل ژنتیکی و اختلالات روانی منجر به جامعه ستیزی می شوند. در این حالت مراجعه به یک متخصص بهترین روش برای اصلاح این رفتار است.
انواع وندالیسم
وندالیسم به دو نوع فردی و گروهی می باشد.
وندالیسم گروهی با برنامه و هدفی مشخص اجرا میشود، اما وندالیسم فردی اغلب بدون برنامه و هدف مشخص است. اگرچه وندالیسم گروهی بیشتر و آشکارتر یا پررنگ تر جلوه میکند، اما درعمل، آسیبهای پنهان اجتماعی واقتصادی وندالیسم شخصی بسیار گسترده تر و عمیق تراست.
بیشتر وندالها آسیب و تخریب آنها بسیار وسیع می باشد مانند : نقاشیها و مجسمههای گالریهای هنری، آثار باستانی در موزهها، بناهای تاریخی، اماکن مذهبی، مجسمهها، نیمکت و صندلیهای عمومی، فضاهای سبز، سطلهای زباله و … در جنگلها، پارکها و میادین، چراغها و باجههای تلفنهای خیابانی، اموال رستورانها و هتلها، صندلیهای سینما، مترو، قطار، اتوبوس، هواپیما و ورزشگاهها، ریلهای قطار، آسانسورها، کتابهای کتابخانههای عمومی، در و دیوارهای شهر، اموال مدرسه، تابلوهای راهنمایی و رانندگی، انبارها و استخرهای عمومی، دستشوییهای عمومی، عابر بانکها و…، آتش افروزی در جنگلها و انبارهای عمومی، شکستن لامپها در گذرگاههای عمومیو پارکها، شکستن شیشههای خانههای متروکه، بمب گذاری با هدف تخریب اموال عمومی( و نه آسیبهای انسانی) و بسیاری موارد دیگر .
ونـدالهـا چه کسانی هستند؟
ونـدالهـا یا تخریب گرهـا به طبقه یا منطقه خـاصی از اجتمـاع یا منطقه خـاصی از شهر تعلق ندارند و تنهـا در محدوده مشخصی از شهر به خرابکـاری نمیپردازند و فرد خرابکـار برای انجـام فعـالیت نابه هنجـار خود، هیچ محدودیت زمـانی و مکـانی قائل نیست. البته مواردی چون وجود خرده فرهنگهـا و مهـاجرنشینی در یک محدوده مشخص از شهر، میتواند از عوامل موثر بر به وجود آمدن پدیده ونـدالیسم بـاشد. ضمن این که این پدیده نابهنجـار اجتمـاعی که نوعی هرج و مرج طلبی شهری و ضد رفتـارهـای شهرنشینی تلقی میشود، بیشتر از همه در بین نوجوانان و جوانان دیده میشود.
افرادی که بـا سرخوردگیهـا، شکستهـا و ناکـامیهـای مختلف در زمینههـای تحصیلی، حرفهای، مـالی، خـانوادگی و اجتمـاعی مواجه بوده و دارای شخصیتی پرخـاشگر، بی ثبـات، ضداجتمـاعی، ناآرام، انتقامجو و در عین حال مأیوساند. جـامعهشناسهـای غربی، ونـدالیسم را یک بیمـاری مدرن دانستهاند که به عنوان یک معضل اجتمـاعی تـا نیم قرن پیش اصلا مطرح نبوده و وجود نداشته اســت.
آمـارهـا در ایران نشان میدهد که 67 درصد از افراد دستگیر شده ونـدال در گروه سنّی 10 تـا 25 سال قرار دارند که در آن سهم مردان بیشتر از زنان اســت، به طوری که 75 درصد را مردان و 25 درصد را زنان تشکیل میدهند. به لحاظ تحصیلی هم 4/35 درصد تحصیلات راهنمـایی و 9/22 درصد تحصیلات ابتدایی داشتهاند. همچنین موارد ونـدالیسم در مناطق شهری به مراتب بیش از مناطق روستـایی اســت.
در وندالها پرخاشگری اصلی ترین زیرساخت میباشد. پرخاشگری یکی از مکانیزمهای دفاع روانی برای تسلط بر محیط و کسب آرامش است. خشم و پرخاش زاده ی موقعیتهای نامطلوب همانند ورشکستگی و فقر، دلتنگی و بی وفایی، درد و رنج، بیماریها و …است. پرخاشگری در رویارویی با افراد با کتک و تحقیر و توهین و شکنجه و سرزنشهای افراطی و … و در رویارویی با اشیاء با خرابکاری و ویرانگری نشان داده میشود. در صورت کسب معیارهای تعریف شده و تداوم و توالی کافی میتوان در یک واژه پرخاشگری نسبت به افراد را سادیسم و پرخاشگری نسبت به اشیاء را “وندالیسم” نامید.
ویژگی های وندال ها
۱- پسران بیش از دختران به برون ریزی خشم خود میپردازند، وندالیسم بیشتردر بین پسرها دیده میشود و بین ۱۰ تا ۲۵ سال شایع تر است.
۲- وندالیسم بین شهرنشینها بیشتراز روستا نشینها دیده میشود، چراکه تلاقی و تعامل لایههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی واجتماعی و… در شهرها(به ویژه کلانشهرها) و تراکم و تنوع جمعیتی درآن، افزون تر، و فشارهای روانی ناشی از آن، بیشتر است .
۳- شدت بروز وندالیسم از خفیف (مانند دیوارنویسی، رنگ پاشی روی تابلوها، پنچر کردن و خط انداختن اتوموبیلهای پارک شده و…) تا شدید (مانند شکستن شیشههای مغازهها و غارت آنها در هرج و مرجها، تخریب جایگاهها و اتوبوسها پس از مسابقات خشونت بار فوتبال و …) تعریف میشود و درافرادی که از نظر تحصیلی و خانوادگی در سطح پائین تری هستند بیشتر دیده میشود
۴- در وندالها پرخاشگری اصلی ترین زیرساخت روانی است زیرا که پرخاشگری یکی از مکانیزمهای دفاع روانی برای تسلط بر محیط و کسب آرامش است. از دلایلی که وندالیسم در یک جامعه بروز و گسترش مییابد اعتیاد ، فقر فرهنگی- اقتصادی، اختلالات رفتاری روانی و … می باشد .
ریشههای وندالیسم را می توان تجربههای تلخ یا تربیت غلط درکودکی: همچون طلاق پدر و مادر، تنبیه نامتناسب بدنی یا رفتاری و کلامی، بی بند و باری جنسی یا اعتیاد و به زندان افتادن پدر یا مادر(یا هر دو) ، کمبودهای عاطفی بین کودک و پدر و مادر ، عوامل ژنتیکی و وراثتی: عقب ماندگی ذهنی و نقص عضو جسمی، اختلالات شخصیت ، کاستیهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی همانند سایر نابهنجاریهای اجتماعی (اعتیاد، بزهکاری، خودفروشی و …)، وندالیسم در یک نگاه بسته، جرم و در نگاهی باز، بیماری است .
در ایران بر اساس ماده ۶۷۷ قانون مجازات اسلامی، هر کس عمدا اشیای منقول یا غیرمنقول متعلق به دیگری را تخریب یا به هر نحو، کلا یا بعضا تلف کند یا از کار بیندازد، به حبس از ۶ ماه تا سه سال محکوم می شود. درباره ی تخریب اموال عمومیقانونگذار برای برخی انواع وندالیسم تا ۱۰ سال مجازات حبس در نظر گرفته است .
علل ظهور پدیده وندالیسم
بررسیهای روانشناسی و تربیتی نشان میدهد وندالیسم غالبا ریشه اکتسابی دارد و از شرایط محیطی ناشی میشود. نوجوانان و جوانان متهمان اصلی این نوع رفتارهای خرابکارانه هستند و وضعیت اجتماعی شهرها نظیر سطح درآمد، تسهیلات رفاهی و معیشتی، محرومیتهای طبقاتی، مهاجرنشینی و … وقوع آن را تشدیدمیکند.
علل وقوع وندالیسم مجموعهای به هم تنیده از عوامل فرهنگی و اجتماعی میباشد که در جامعه معضل بیکاری، پر نشدن اوقات فراغت و تخلیه نشدن هیجانات روحی نوجوانان،میگناir مهمترین آنهاست. نقش رسانهها و مراکز فرهنگی و آموزشی نظیر دانشگاهها، مدارس و … درجامعه پذیری جوانان وجلوگیری از بروز وندالیسم بسیارموثراست.
شرایط فرهنگی جامعه نشان میدهد هر جا که رسانهها دست به کار شدهاند و برای فرهنگ سازی به صورت جدی برنامهریزی و عمل کردهاند، نتایج مطلوبی حاصل شده است. اطلاعرسانی درباره علل، نتایج و تبعات فردی و اجتماعی وندالیسم یک ضرورت جدی محسوب میشود و میتوان انتظار داشت افزایش آگاهیها به کاهش مخاطرات و آسیبها در این حوزه بینجامد. از میان علل شایع وندالیسم که در جوامع بشری شناخته شدهاند برخی از آنها که در جامعه نقشی جدی و پررنگ دارند به شرح زیرند.
عوامل فردی - روانی- زیستی موثر بر وندالیسم
۱- هیجانات روحی: دلیل وندالیسم هر چه باشد، در شکل نهایی از یک هیجان روحی ناشی میشود که به صورت عصبانیت، پرخاشگری، عصیان جمعی و خودنمایی به تخریب میانجامد. کاهش هیجانات نامطلوب و هدایت و تخلیه بخشی از آن به اقتضای سن، موقعیت فردی و اجتماعی، فشارها و ناملایمات زندگی روزمره به وجود میآید، یکی از وظایف مهم دولتها و نهادهای حکومتی است.
این اعمال اعتراض افراد نسبت به چیزی است که به دست نیاورده اند و با تخلیه هیجانی همراه است. در واقع می توان گفت حسن این اعمال این است که افراد به جای خودآزاری یا دگرآزاری به شیء آزاری می پردازند و این امر سبب می شود که درگیریهای بین فردی کاهش یابد.
فروید معتقد است: انسان دارای دو گرایش مرگ و زندگی است. در گرایش مرگ ، افراد با تخریب کردن ارضاء می شوند. به نوعی گرایش افراد به خشونت بیشتر است. این حس گاهی اوقات در کودکان نیز دیده می شود؛ آنها نه از جنبه شناختی بلکه با خشم و بدون تفکر و به طور مستمر، اسباب بازیهایشان را خراب می کنند و این اخطاری است که والدین در سنین کودکی باید آن را جدی بگیرند زیرا وندالیسم نیز نوعی علاقه به تخریب با هیجانات عاطفی شدید است.
افزایش کمیت و کیفیت مراکز تفریحی، مجموعههای ورزشی و امکانات تخلیه انرژی افراد بویژه نوجوانان و جوانان و ارائه تسهیلات برای استفاده اقشار مختلف از آنها یکی از کارکردهای مطلوب جامعه است که به کاهش وندالیسم منجر میشود و متاسفانه بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک در این زمینه با محرومیت مواجهند. حتی در شهرهای بزرگ برخلاف تصور عمومیاهالی بسیاری از محلهها و مناطق شهری با کمبودهای تفریحی و ورزشی مواجهند و انرژی جوانان اگر هرز نرود و سرکوب نشود، به تخریب و اخلال منجر میشود.
۲- خودنمایی: خودنمائی در گروه دوستان نیز در این حوزه آسیبی جدی است و بسیار پیش میآید که عدهای از محصلان سوار بر اتوبوس به پاره کردن روکش صندلیها میپردازند یا در ایستگاه اتوبوس شیشههای جداره سرپناه را میشکنند تا قدرت بازو و جسارت خود را به رخ همسالان بکشند و جلب توجه و خودنمایی کنند. رها شدن انرژی عقدههای سرکوفته خانوادگی و اجتماعی، ناکامیهای فردی و جمعی و محرومیتهای فرهنگی نیز در این حوزه قابل بررسی است و البته به بحث و دقت نظر در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی تودههای مردم و طبقات جامعه نیاز دارد.
عوامل خانوادگی موثر بر وندالیسم
۱- تنبیه، شدت عمل بیش از حد و سختگیری افراطی: تنبیه، شدت عمل و سختگیریهای افراطی که از سوی والدین درخصوص فرزندان اعمال میشود باعث میشود که جوانان ، از والدین خود طرد شوند، نیازهای اساسی آنها نادیده گرفته شود و به احساسات و عواطف آنها توجه نشود. پس هنگامی که جوان یا فرزند خانواده از خانواده طرد شود باعث میشود با کمترین هزینه یا کمترین محبت از طرف دیگران و گروههای نابهنجار جذب شود.
۲- زیادهروی در ابراز مهر و محبت و مراقبت و محافظت بیش از اندازه: مهر و محبت بیش از اندازه که معمولاً از سوی مادران اعمال میشود منجر به عدم رشد طبیعی فرزندان میشود و باعث عدم اعتماد به نفس شخصی و توسل به والدین میشود. پس با توجه به این که کودک در خانواده هیچگونه محدودیتی را نمیچشد پس توان مقابله با مشکلات زندگی در خود نمییابد پس اگر فرزند در جامعه یا در کنکور یا مسائلی از این قبیل دچار شکست یا آنطور که باید مطابق میل ایشان باشد اتفاق نیفتد دچار انواع ناراحتیهای روحی و روانی اجتماعی خواهد شد، پس همراه مهر و محبت، باید آموزش روی پای خود ایستادن، اعتماد به نفس را در فرزندان دهیم.
۳- توقعات نامعقول و انتظارات نابجا از فرزندان: انتظارات والدین باید متناسب با تواناییهای فرزندانتان باشد اگر والدین توقعات بیش از حد معقول از نوجوانان، خود داشته باشند باعث میشود که فرزندان آنها از نظر رشد در زمینههای مختلف تحصیلی – غیره، و نیز عزت نفس در حد پایینی قرار گیرند.
۴- نظم و انضباط نامعقول و افراطی: از آنجا که نظم و انضباط همچنانکه لازمة پیشرفت هر جامعهای است برای هر خانواده نیز همین حکم را دارا است منتها هنگامی که از حد متعادل خود خارج میشود آثار زیانباری به بار خواهد آورد و مانع رشد و تعالی خواهد شد. انضباط خشکی که گاهی از سوی والدین نسبت به فرزندان وارد میشود منجر به ایجاد محرومیتها و ناکامیهای غیر اصولی برای کودک شده کانونهای خانواده را سرد و از هم گسیخته مینماید. فضای تهدید و ترس امنیت فرزندان را سلب و به لحاظ عاطفی وضعیت نابهنجاری برای فرزندانتان به وجود میآورد. البته در مقابل در خانوادههایی نیز که هیچگونه نظم و انضباطی حاکم نیست و فرزندان خود را در آزادی و بیقید وبندی رها میکنند این قبیل خانوادهها هم نابهنجارهایی به وجود میآورند. در این حالت نیز شخص، با پیدایش شخصیتی خودمدار و خیرهسر به خود اجازه میدهد دیگران را مورد تعرض و آزار قرار دهد.
پس به طور کلی میتوان گفت که اگرکودک در محیط خصومت زندگی کند یاد میگیرد که ستیزهجویی کند اگر کودک در محیط شرمندگی زندگی کند یاد میگیرد که احساس گناه کند، اگر در محیط بردباری زندگی کند یاد میگیرد صبور باشد، اگر در محیط امیدوارکننده زندگی کند، اعتمادبه نفس را یاد میگیرد، اگر در محیط تحسین زندگی کند، قدردانی یاد میگیرد، اگر در محیط منصفانه زندگی کند عدالت را یاد میگیرد، اگر در محیط امن زندگی کند باایمان میشود.
پس میتوان نتیجه گرفت که وندالیسم «تخریب اموال» مانند همه رفتارهای نابهنجار دیگر از عوامل رفتاری آسیبزای خانواده سرچشمه میگیرد، مخصوصاً اگر کودک در محیط خانوادگی همراه با خشونت زندگی کند یاد میگیرد که ستیزهجویی کند پس ستیزهجویی و وندالیسم میتوان گفت که ابتدا در محیط خانواده آموخته میشود .
عوامل اجتماعی موثر بر وندالیسم
۱- تضاد طبقات: وندالها به طبقه خاصی تعلق ندارند و تنها در محدودههای مشخص از شهرها به خرابکاری نمیپردازند. یک خرابکار اعمال ناهنجار خود را در همه جای شهر به نمایش میگذارد و محدودیتی قائل نمیشود. با این حال، میتوان ادعا کرد وجود خرده فرهنگها و مهاجرنشینی در یک محدوده مشخص شهری به افزایش وندالها و وندالیسم در آن قسمت کمک میکند. در حقیقت طبقات مختلف اجتماعی و افزایش فاحش فاصله میان خاستگاه عمده وندالیسم محسوب میشود. هنگامیکه یک جامعه دچار تضاد و اختلاف طبقاتی میشود، تفاوتهای پنهان در لایههای درونی زندگی نظیر تربیت خانوادگی، نگرش فردی و اختلاف شوون اخلاقی و عقیدتی در ظاهری آشکار و کاربردی تجلی مییابد و به حوزههای ملموس زندگی و رفتار اجتماعی کشیده میشود. اختلاف طبقاتی نوعی بیعدالتی و خصومت را در جامعه القا میکند که برتریهای شهروندی را برنمیتابد
. مفاهیمی نظیر تقسیم شهر به بالا و پایین وجود حاشیه نشینی درشهرهای بزرگ از تفاوت در بهرهمندیهای شهروندی و تسهیلات رفاهی زندگی اجتماعی حکایت میکند و منبعی برای تولید رفتارهای خصمانه و عصیانگری طبقاتی میشود. در چنین حالتی، سازههای موجود در مناطقی که به سکونت طبقات مرفه اختصاص دارند یا وسایلی که برای ارائه تسهیلات شهری بیشتر در این قسمتها نصب میشوند، بیش از پیش در معرض تخریب قرار میگیرد و نقش عقدهها و تضادهای طبقاتی پررنگتر میشود.
۲- تربیت اجتماعی: نظام تربیتی جامعه از کارکردهای فنی، اخلاقی، تاریخی و قانونی آن نشات میگیرد و حاصل میشود ضعف این نظام براستی بزرگترین نارسایی یک جامعه محسوب میشود که چهره حال و آینده آن را مخدوش میکند و حیات اجتماعی اعضای آن را به مخاطره میافکند. توجه به این نکته که تمدنهای شهری بستری برای تجلی ماهیت متغیر زندگی مدرن امروزی هستند و شهرهای جامعهای که یاد ندهد و یاد نگیرد، محکوم به نابودیاند ضرورتهای آموزشهای محیطی و کارکردهای تعلیم اجتماعی را آشکار میکند. بیارزش دانستن اموال و منافع عمومیمهمترین آسیب این حوزه است که ریشه در ناپختگی فردی، ضعفهای فرآیند اجتماعی شدن در مرحله عمل و فقدان آموزش و اطلاعرسانی درباره محیط دارد.
عوامل اقتصادی موثر بر وندالیسم
۱- مالیات و خدمات: نظریههای کلاسیک مالیات که تا امروز نیز کاربرد دارند و اساس و پایه ارائه خدمات مطلوب و به روز به شهروندان محسوب میشوند، بر ایجاد یک نوع توازن ملموس و ذهنی میان اخذ مالیات و ارائه خدمات تاکید میکنند در حقیقت باید میان این دو شاخصه رابطه معناداری وجود داشته باشد و یک راهکار اساسی این است که مالیات شهروندان به طور مستقیم و غیرمستقیم برای ارائه خدمات صرف شود و بعکس آن پولی غیر از مالیات برای ارائه خدمات هزینه نشود. در چنین حالتی شهروندان میپذیرند و به عینه مشاهده میکنند که خدمات شهری نتیجه مالیاتی است که خودشان میپردازند و بالطبع در مقابل حفظ و صیانت از سازههای ارائه کننده این خدمات مسوولیتی دو چندان بر دوش خود احساس میکنند.
راهکـار مناسب برای مقابله بـا ونـدالیسم
اگر افراد وسایل عمومی را تخریب میکنند، به این دلیل اســت که دیگر آن را جزو اموال خود نمیدانند، پیوندی بـا آن حس نمیکنند و جزو هویت و پیوستگی شان بـا اجتمـاع نیست؛ بنابراین اگر مـا پیوند اجتمـاعی افراد بـا جـامعه را تقویت کنیم، یعنی فرد احساس کند در این جـامعه جـایگاهی دارد، ونـدالیسم کنترل خواهد شد. فارغ از این، از منظر نظریه پنجرههـای شکسته هم میتوان به این موضوع نگاه کرد؛ به این معنی که اگر مـا محیطی مرتب داشته بـاشیم، ونـدالیسم در آن شکل نمیگیرد امـا اگر محیطی صدمه دیده بـاشد، مثل خـانهای که پنجره هـایش شکسته، افراد به شکستن بـاقی پنجرههـا ترغیب میشوند.
این طوری اســت که حذف سریع ونـدالیسم و زدودن آن از چهره جـامعه، بسیار ضروری اســت. ونـدالیسم واکنشِ از سرِ خشم و بهواسطه ناآگاهی و نداشتن علم کـافی برای ارزش آثار بـاســتـانی و اموال عمومی اســت. بنابراین افزایش آگاهی عمومی، آموزش و فرهنگ سازی از طریق خـانواده، مدرسه، نهـادهـای فرهنگی و وسایل ارتبـاط جمعی میتواند راهکـار اولیه و مهم مقابله بـا این پدیده ضداجتمـاعی بـاشد. توجه به مسائل و مشکلات نوجوانان و جوانان و رفع نیازهـای آنان هم، مرحله بعد مقابله بـا این پدیده اســت. از سوی دیگر رفع تبعیضهـا و بیعدالتیهـا و در کنارش بهوجود آوردن زمینههـایی برای مشارکت مردم در نظارت بر آثار بـاســتـانی و اموال عمومی، از دیگر راهکـارهـای مقابله بـا این پدیده اســت.
دیدگاه