طلاق پایان یک رابطه و رویاهای همراه با آن است. در طلاق، یکی می رود و دیگری می ماند. قطعی بودن همه اینها می تواند انسان را به سوگ و ماتم بیاندازد، حتی اگر فرد بخواهد از ازدواج خارج شود. دانستن اینکه همه چیز به پایان رسیده است می تواند باعث شود که شما احساس بی قراری و ترس، حتی پوچی کنید.
برخی از کارشناسان ادعا می کنند که از دست دادن همسر در اثر ازدواج مشابه از دست دادن همسر بر اثر فوت است. حتی در طلاق، چون همسر ترک را انتخاب می کند گاهی اوقات حتی سخت تر از مرگ است.
طبق گفته دانشگاه ایالتی اوکلاهاما، افراد ممکن است چندین مرحله سوگواری یا اندوه را پشت سر بگذارند. شدت احساسی این دوره معمولاً در شش ماه اول جدایی به اوج خود می رسد. با این حال، روند سوگواری ممکن است تا دو سال طول بکشد. اگرچه احتمالاً در یک مقطع زمانی همه مراحل سوگواری را تجربه خواهید کرد، اما ممکن است برای هر فرد به یک ترتیب رخ ندهد.
صرف نظر از اینکه ازدواج چگونه به پایان می رسد، باید راهی پیدا کنید تا روی پای خود بایستید. بهبودی یک فرآیند است، پس وقت خود را صرف آن کنید. در همین حال، در اینجا چند نکته وجود دارد که به شما کمک می کند تا در طول سفر خود به سمت بهبودی دوباره زمین محکمی پیدا کنید.
دیدگاه خود را تغییر دهید
برخی افراد در پایان یک ازدواج بد و طلاق ناشی از آن احساس گمراهی می کنند. آنها دیگر مطمئن نیستند که چه کسانی هستند. بنابراین، پس از طلاق، آنها باید دوباره نحوه نگاه خود را به مسائل تنظیم کنند.
خوشبختانه، طلاق دیگر آن انگ اجتماعی را که معمولاً قبلاً داشت، به همراه ندارد.
به یاد داشته باشید، فقط به این دلیل که دیگر متاهل نیستید، به این معنی نیست که زندگی شما پوچ، بیهوده است، یا اینکه به نوعی «کمتر از کسی» هستید، حتی اگر مردم طرف همسر سابق شما را بگیرند.
در طول این زمان خودسازی و کشف مجدد، با خانواده و دوستان وقت بگذرانید، چیزهای جدید را امتحان کنید، زندگی خود را زندگی کنید.
از آزادی و هیجان خود برای کشف اینکه چه نوع فردی می خواهید باشید لذت ببرید!
از شکست‌ها بیاموزید و رشد کنید
طلاق دردناک است. این یک تجربه وحشتناک و پر از اشک است که می تواند شما را با از دست دادن چیزهای ارزشمندی مانند وقت روزانه با فرزندانتان، دوستان خاص یا حتی شغلی که برای ساختن آن بسیار تلاش کرده اید، رها کند و می تواند شما را پر از شک و تردید نماید.
وقتی این اتفاق می‌افتد، این طبیعت انسان است که همسر سابق خود را به خاطر همه چیزهای که اشتباه پیش آمده سرزنش کند، اما این شما را به جایی نمی‌برد. این موضوع تنها کاری که انجام می دهد این است که شما را در درد و رنج گیر می دهد.
هر چقدر هم که دردناک باشد، باید ازدواج را ارزیابی کنید تا بفهمید چه اشتباهی در رابطه رخ داده است و نقشی که در پایان آن بازی کرده اید را درک کنید. چرا؟ برای اینکه از قربانی شدن خود جلوگیری کنید و مطمئن شوید که این مسائل را وارد رابطه بعدی خود نمی کنید.
وقتی به خود اجازه می دهید قربانی شوید، هرگز آزاد نیستید. سرزنش سمی است.
بیاموزید و رشد کنید تا آزاد باشید. اشتباهات خود را بپذیرید؛ روی خودتان کار کنید و بهتر شوید؛ زندگی خود را بهبود بخشید.
غرور خود را ببلعید و مسئولیت اعمال خود را بپذیرید تا بهترین خود را بدون هیچ گونه مسمومیت وارد رابطه بعدی خود کنید.
می توانید همسر سابق خود را سرزنش کنید یا خوشحال باشید. انتخاب باشماست.
ناامنی ها و ناکامی های خود را برطرف کنید. به دنبال درمان یا مشاوره باشید، به خصوص اگر به نحوی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید یا دچار بدشانسی شده اید که توسط یک خودشیفته تحت فشار بوده اید. از احساس غمگینی، ضعف و درماندگی به احساس آرامش، تمرکز، توانمندی و قدرت تبدیل خواهید شد.
به خودتان اعتبار بدهید
در حالی که تکه های شکسته زندگی خود را دوباره کنار هم می گذارید، سعی کنید در گودال بی انتها احساس تاسف برای خود و طلب همدردی نیفتید.
برای خود دوستی باشید که برای یکی از بهترین دوستانتان که در حال نقاهت پس از طلاق بود، هستید. حمایت کننده، تایید کننده و مثبت باشید! شما با برداشتن گام های مثبت و سازنده رو به جلو در حال پیشرفت هستید. رو به جلو رو به جلو است، مهم نیست چقدر سریع یا آهسته در حال حرکت هستید.
شما قوی، باهوش و بیش از حد توانا هستید. پس هر موفقیت کوچک در زندگی روزمره خود را جشن بگیرید.
برای آنچه دارید سپاسگزار باشید
شمردن موهبت‌های خود یکی از راه‌های محکم برای روی پای خود ایستادن پس از طلاق است. قدردانی احساسات منفی را از بین می برد.
به جای اینکه با حسرت به چیزهایی که «از دست داده‌اید» خیره شوید، برکات خود را برای چیزهایی که هنوز دارید و برای افرادی که باقی ماندند و عمیقاً به شما اهمیت می‌دهند بشمارید.
تا جایی که ممکن است نکات مثبت را فهرست کنید تا به شما کمک کند از زندگی خود قدردانی کنید.
هنگامی که شروع به نگاه کردن به ازدواج خود با نوستالژی کردید و شروع به احساس گناه یا متاسف شدن برای خود کردید، به یاد بیاورید که چرا با پایان دادن به رابطه موافقت کردید - آن لحظاتی را به یاد بیاورید که احساس می کردید از طرف شریک زندگی تان شنیده نشده، مورد بی مهری قرار گرفته اید، نادیده گرفته شده اید، یا مورد آزار عاطفی قرار گرفته اید. احتمالاً بارها احساس تنهایی و طرد شدن کرده اید و اغلب برای خوابیدن گریه کرده اید.
آن لحظات را با زندگی خود در حال حاضر و حمایت دوستان و خانواده خود مقایسه کنید.
اگرچه ممکن است تنها باشید و بخواهید روزی دوباره ازدواج کنید، اکنون این آزادی را دارید که دوستان جدیدی پیدا کنید. می توانید از تجربیات جدیدی مانند داوطلب شدن، ثبت نام در یک کلاس یا به سادگی تبدیل شدن به یک عضو فعال تر جامعه لذت ببرید.
به خودتان اعتبار بدهید که زندگی تان را تکه تکه جمع کرده اید اما این بار قوی تر و عاقلانه تر.
چیزهایی را که باید منتظر آنها باشید برنامه ریزی کنید
بعد از طلاق وقت آزاد بیشتری خواهید داشت. همه اینها را صرف انجام کارهای روزمره، کار و انجام امور نکنید.
روزانه زمانی را برای خود اختصاص دهید، حتی اگر فقط ده یا پانزده دقیقه باشد، برای چیزهایی که از آن لذت می برید، مانند باغبانی، نقاشی، دعا و مراقبه، یا فقط پیاده روی. وقت گذاشتن برای خود استرس و اضطراب را کاهش می دهد و روحیه شما را روشن می کند و شادی را به روز شما می افزاید.
نتیجه
طلاق پایان یک راه و شروع یک راه جدید است. این طبیعی است که کمی احساس بیقراری و ترس داشته باشید. به خودتان زمان بدهید؛ برای همه متفاوت است زیرا هیچ دو موقعیتی دقیقاً یکسان نیستند.
اما با گذشت زمان، همانطور که خود را دوباره کشف می‌کنید و بازسازی می‌کنید، با شروع یک ماجراجویی جدید با احتمالات هیجان‌انگیز، نسبت به زندگی خود امیدوارتر و هیجان‌زده‌تر می‌شوید. مالک این فرآیند باشید و به خود اعتماد کنید زیرا بهتر می‌شود و زندگی دوباره احساس گرمی، امنیت و امید خواهد داشت.
دیدگاه