امروز: سه شنبه, ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۳ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۳ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 280730
۱۳۷۰
۲
۰
نسخه چاپی

چرا ارنست همینگوی خودکشی کرد؟

چرا ارنست همینگوی خودکشی کرد؟

خودکشی همیشه این سوال را باقی می‌گذارد که "چرا؟" این به ویژه زمانی صادق است که شخصی که مرتکب این عمل می شود، ظاهراً چیزهای زیادی برای زندگی کردن دارد.

چنین موردی درباره ارنست همینگوی صدق می کند. چرا کسی که بسیاری از منتقدان او را بزرگترین نویسنده قرن خود می نامند، مردی که شوق زندگی و ماجراجویی به اندازه نبوغ خود داشت، برنده جایزه نوبل و جایزه پولیتزر، یک سرباز ثروتمند با خانه‌ای در کوه‌های اره‌ای آیداهو، جایی که در زمستان شکار می‌کرد، یک آپارتمان در نیویورک، یک قایق تفریحی مخصوص ماهیگیری در خلیج استریم، یک آپارتمان در پاریس فرانسه و در ونیز ایتالیا، ازدواج محکم . . . دوستان خوب همه جا . . . تفنگ شکاری را روی سرش گذاشت و خودش را کشت.

در حالی که با توجه به پیچیدگی سلامت روان، و زمان سپری شده، هرگز نمی توان با قطعیت پاسخی به این سوال ارائه داد، چندین توضیح احتمالی قابل قبول وجود دارد.

آنچه ما می دانیم این است که ارنست همینگوی در پایان زندگی خود از نظر ذهنی و احتمالاً در بدنی رنج می برد. او در طول زندگی‌اش مالاریا، اسهال خونی، سرطان پوست، فشار خون بالا و کلسترول بالا را پشت سر گذاشته بود و این بیماری‌ها عوارض خود را از بر جای گذاشته بودند. علاوه بر این، او شش ضربه مغزی جدی و اساساً درمان نشده (دو مورد در سال‌های متوالی) متحمل شده بود که باعث سردرد، مه‌آلودگی ذهنی، زنگ زدن در گوش‌هایش و به احتمال زیاد یک آسیب مغزی تروماتیک شد.

چند سال قبل از خودکشی، او تقریباً در دو سانحه هوایی جداگانه کشته شد، در دو روز، که باعث پارگی کبد، طحال و کلیه‌هایش، رگ به رگ شدن دست و پا، دررفتگی شانه، له شدن مهره، سوختگی درجه یک در بیشتر بدنش شد و جمجمه اش را ترکاند و یکی از ضربه های فوق الذکر را به او وارد کرد (این ضربه به حدی شدید بود که مایع مغزی از گوشش خارج شد). او مدت طولانی درد داشت، که با نوشیدن بیش از حد معمول با آن مقابله کرد.

همینگوی همچنین مبتلا به هموکروماتوز درمان نشده بود که باعث ایجاد بار اضافی آهن در خون می شود و باعث آسیب دردناک به مفاصل و اندام ها، سیروز کبدی، بیماری قلبی، دیابت و افسردگی می شود.(هموکروماتوز در خانواده ها دیده می شود که ممکن است تا حدی توضیح دهد که چرا خودکشی در همینگوی رخ داد؛ پدربزرگ، پدر، برادر، خواهر و نوه‌اش همگی خود را کشتند.)

علاوه بر وخامت جسمانی، همینگوی در ماه‌های قبل از مرگش دچار افسردگی، هذیان و پارانویایی شد که دوستان و خانواده‌اش هرگز آن را ندیده بودند.

او متوجه شد که دیگر نمی تواند بنویسد و از دست دادن توانایی درگیر شدن با هدف بزرگ زندگی اش او را به گریه انداخت. او دو بار برای درمان روانشناختی در بیمارستان بستری شد، اما احساس کرد که درمان‌های الکتروشوک به او بیشتر از نوشتن ممانعت می‌کنند و فقط افسردگی را بدتر می‌کنند.

همینگوی در حین رفتن برای اقامت دومش در بیمارستان گفت که باید برای تهیه چند وسیله به خانه اش برود. یک پرستار، پزشک و دوستان او را همراهی می کردند که مجبور بودند دائماً او را زیر نظر بگیرند تا به خودش آسیبی نرساند. اما به محض اینکه در را باز کرد، با عجله به سمت اسلحه هایش رفت، یک گلوله را داخل یک تفنگ شکاری فرو کرد و تنها با برخورد و مهار فیزیکی یکی از دوستانش از کشتن خود جلوگیری کرد. قبل از سوار شدن به هواپیما برای بلند شدن، سعی کرد به داخل یک ملخ چرخان برود و هنگامی که هواپیما در حال پرواز بود، او دو بار سعی کرد از هواپیما بپرد.

همینگوی یک روز و نیم پس از بازگشت از بیمارستان به خانه به سر خود شلیک کرد.

در حالی که ما هرگز نمی‌توانیم دقیقاً دلیل خودکشی را مشخص کنیم، اما واضح است که همینگوی در سال‌ها و ماه‌های منتهی به مرگش از وخامت جسمی و روحی رنج می‌برد و به نظر می‌رسد در زمانی که ماشه را فشار داده کاملاً بیمار بوده است.

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید