امروز: جمعه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۰۹ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 284049
۳۹۴
۲
۰
نسخه چاپی

چنگیز و حمله دهشتناک به ایران در دوران خوارزمشاهیان

در 1216 برای اولین بار در دشت های قرقیزستان طلایه داران خوارزم با مردان چنگیز که آن زمان از نبرد با طوایف مرکیت باز می گشتند روبرو شدند و سربازان چنگیز علاقه ای به نبرد نشان ندادند و نیمه شب عقب نشینی کردند. چنگیز در این زمان هنوز قصد نبرد با سلطان محمد خوارزمشاه را نداشت اما حماقت سلطان محمد عملاً او را مجبور به جنگ کرد.

چنگیز و حمله دهشتناک به ایران در دوران خوارزمشاهیان

در قرن سیزدهم میلادی قدرت بزرگی در ایران به وجود آمد. شهرهای بزرگی بنا شد. هرچند این نیرو اصالتاٌ ایرانی نبود لیکن کشور پس از 500 سال یکپارچه گشت.

قدرت خوارزمشاهیان به اندازه ای بود که کلیه دولت های آسیای صغیر و خاور نزدیک مطمئن بودند طوفان چنگیز به آنها نمی رسد اما گذشت زمان چیز دیگری را نشان داد.

در 1216 برای اولین بار در دشت های قرقیزستان طلایه داران خوارزم با مردان چنگیز که آن زمان از نبرد با طوایف مرکیت باز می گشتند روبرو شدند و سربازان چنگیز علاقه ای به نبرد نشان ندادند و نیمه شب عقب نشینی کردند. چنگیز در این زمان هنوز قصد نبرد با سلطان محمد خوارزمشاه را نداشت اما حماقت سلطان محمد عملاً او را مجبور به جنگ کرد.

مرگ فرستادگان چنگیز و حمله به ایران

حاکم اترار که دست نشانده محمد خوارزمشاه بود، بازرگانان مغول را به جرم جاسوسی دستگیر و اموال آنها را غارت کرد و سپس به دستور سلطان، آنها را کشت. سلطان محمد آخرین سفیر وی را نیز به قتل رساند. چنگیز اکنون برای حفظ آبروی خود چاره ای جز جنگ نداشت. در 1219 میلادی مصادف با 616 هجری، چنگیز خان با عظیم ترین سپاهی که تا آن زمان شرق به خود دیده بود عازم اترار شد.

در ناحیه بین اوش و اترار سپاه چنگیز به سپاهی بزرگتر از خود برخورد. مورخان، سپاه سلطان محمد خوارزمشاهی را 400 هزار تن ذکر می کنند. نبردی سخت بین طرفین در گرفت، اما قدرت سواران بیابانگرد سبب بروز شکاف در صفوف سپاه خوارزم شد. از طرفی جوچی، پسر چنگیز، نیز در این نبرد با ابراز رشادت مانع گریز سپاه دشمن شد و با محاصره آنها قتل عام عظیمی از این سپاه به راه انداخت.

شکست سنگین سلطان محمد سبب از بین رفتن روحیه جنگاوری خوارزمشاهیان شد و وی عملاً مرزهای شرقی را بدون محافظ رها کرد.

پس از آن سپاه مغولی به سه دسته تقسیم شده و بخشی به فرماندهی جغتای و اکتای مامور تسخیر اترار شدند. بخشی به سمت خجند حرکت کرده و خود چنگیز نیز به سمت شهرهای آباد سمرقند و بخارا حرکت کرد.

تنها شهر اترار مقاومت بی نظیری (6ماهه) از خود نشان داد اما نرسیدن نیروی امدادی سبب انهدام شهر و مرگ حاکم آن شد. حاکم بخارا نیز که 20 هزار سرباز داشت، ابتدا در کنار رود سیحون با سپاه مغول درگیر شد اما پس از شکست، شهر تسلیم آنها گردید. اما خجند تقریبا بدون مبارزه تسلیم شد.

سمرقند آخرین شهری بود که می توانست از ورود مغولان به خراسان جلوگیری کند، چرا که پادگان سمرقند در اختیار 40 هزار نظامی ترک بود. متاسفانه ترک ها تصمیم به تسلیم کردن شهر گرفتند و این مساله سبب شد تا آنها نه تنها جان خود را به دلیل قتل عام از دست بدهند، بلکه تسخیر شهر با ارزش و آباد سمرقند، قدرت مغولان را دو چندان کرد، چرا که آنها از این شهر 30 هزار سرباز جدید و 30 هزار صنعتگر به کار گرفتند. همچنین فتح سمرقند دره معروف حاصلخیز زرافشان را نیز در اختیار مهاجمان قرار داد.

حمله به اورگنج

ترس احمقانه سلطان محمد سبب اجتناب او از درگیری مستقیم با مغولان شد و او تصمیم به مقاومت در شهرها گرفت، اما این تاکتیک کاملاً اشتباه بود، چرا که وی می توانست به کمک شهرهای بزرگ مانند اورگنج، نیشابور، سمرقند، بخارا، سبزوار و ده ها شهر دیگر ارتشی بسیار بزرگ و مجهز فراهم کند، حال آنکه این شهرهای جدا از هم هیچ کدام نمی توانستند آسیبی به ارتش مغول برسانند و چنگیز نیز ظرف 2 سال کلیه این شهرها را گرفت. کما اینکه جلال الدین پسر سلطان محمد در این باره به پدر هشدار داده  از او خواسته بود که با دادن سپاه به او این امکان را برای مبارزه رودررو با مغولان به او بدهد که متاسفانه سلطان به او بی توجهی کرد.

از طرف دیگر چنگیز که از ترس سلطان با خبر بود، دو ستون نیرو را مامور تعقیب شاه خوارزم کرد. این نیروها از مسیر قوچان، اسفراین، دامغان و ری پیشروی کرده و محمد خوارزم شاه را تعقیب کردند، اما این مرد زبون از قزوین به دریای خزر فرار کرد و در همان جا جان خود را از دست داد.

پس از این سلطان جلال الدین خوارزمشاهی سعی کرد سرعت پیشروی مغولان را کند کند. وی ابتدا در اورگنج، پایتخت خوارزمشاهیان به نبرد با دو پسر چنگیز یعنی جوچی و جغتای رفت و در ابتدا نیز بیرون از قلعه شهر آنها را شکست داد، اما با رسیدن نیروهای کمکی به آنها داخل قلعه عقب نشینی کرد. اورگنج 6 ماه مقاومت کرد اما نهایتاً در 1220 میلادی با رسیدن نیروهای اوکتای، پسر سوم چنگیز، شهر سقوط کرد و مردم را قتل عام کردند.

فتح نیشابور

چنگیز خان پس از فتح ترکستان و ماوراءالنهر شهرهای سر راه را یکی پس از دیگری منهدم و به سوی خراسان حرکت کرد. شهرهای غزنه، توس و قوچان کنونی را تسخیر و اهالی آن را قتل عام کرد.

پسر کوچک چنگیز، تولی نیز با تسخیر مرو حتی به حیوانات شهر نیز رحم نکرد. اما در اولین حمله به نیشابور که آبادترین شهر جهان در قرن سیزدهم بود، ناموفق ماند. پسر چنگیز با طی 100 کیلومتر مسافت ناگهان خود را به سبزوار رسانده و 70 هزار سکنه شهر را قتل  عام کرد.

تولی مجددا با سپاهی عظیم به نیشابور حمله کرد و علی رغم مقاومت سنگین مردم نیشابور، با استفاده از 3 هزار سنگر موقت بر روی برج ها و 500 منجنیق، نتوانستند در برابر مغولان دوام آورند، چرا که مغولان با استفاده از منجیق های بزرگ دیوارهای شهر را در هم کوبیده و با پرتاب گلوله های نفتی مدافعان را مجبور به عقب نشینی کردند. شهر پس از سقوط با فرمان قتل عام روبرو شد.

گفته می شود مغولان در هنگام انهدام مرو و نیشابور، 1/5 میلیون نفوس ایرانی را از دم تیغ گذراند.

فتح کامل ایران

جلال الدین علی رغم رشادت های فراوان نتوانست مانع موفقیت کامل چنگیز شود. وی ابتدا در نسا و سپس در غزنه در بهار 1221 سپاه سی هزار نفری مغول را شکست داد و چنگیز را برای اولین بار نگران کرد.

چنگیز خان در پاییز همان سال با سپاهی بزرگ به غزنه حمله کرد، اما جلال الدین چون دید قادر به مقابله با سپاه عظیم خان مغول نیست به رود سند عقب نشینی کرد و در مقابل چشم چنگیز با اسب خود از رود سند گذشت.

در 1222 چنگیز آخرین شهر مهم منطقه یعنی هرات را تسخیر و صدها هزار نفر از مردمان آن را کشت. پس از سقوط شهرهای بزرگ شرق، دیگر مانعی بر سر راه ارتش مغول نبود و آنها قزوین، زنجان، همدان، تبریز، ساوه، قم و کاشان را ظرف 4 سال تسخیر کردند.

چنگیز در سال 1227 پس از 53 سال فرمانروایی فوت کرد و اگر مرگ او نبود مغولان شرق اروپا را نیز نابود می کردند.

  • منبع
  • تمیم نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید