امروز: پنج شنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۵ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 277233
۳۷۹۸
۱۷
۰
نسخه چاپی

چگونه یاد بگیریم خودمان باشیم؟

چگونه یاد بگیریم خودمان باشیم؟

خود بودن چیست؟

 تا به حال شده احساس کنید نقابی به صورت دارید؟ شاید احساس می‌کنید باید به شیوه‌ای خاص در حضور رئیس‌تان عمل کنید یا چیز‌های خاصی به همکاران‌تان بگویید تا مقبول واقع شوید. به جای اینکه خودتان باشید دائما نقشی را بازی می‌کنید تا با دیگران هماهنگ باشید یا بر آن‌ها تأثیر بگذارید.

اکثر ما در برهه‌ای از زمان چنین موقعیت‌هایی را تجربه کرده‌ایم. به جای اینکه به شیوه‌ای واقعی عمل کنیم، به دیگران چیزی می‌گوییم که دوست دارند بشنوند و برخلاف ماهیت واقعی خودمان عمل می‌کنیم. به طور خلاصه غیرواقعی زندگی می‌کنیم. زندگی و کار به این صورت خسته‌کننده، ناامیدکننده و محدودکننده است. در ضمن ما را از دست‌یابی به پتانسیل واقعی‌مان هم باز می‌دارد. نقطه‌ی مقابل این مسئله، زندگی و کار به صورت اصیل و واقعی است. وقتی به خود اجازه می‌دهیم تا خودمان باشیم، می‌توانیم آزاد و رها از ایده‌ها و انتظارات دیگران زندگی کنیم و می‌توانیم مسیر خود را در زندگی انتخاب کنیم.

اینکه خودتان باشید ممکن است ریسکی به نظر برسد و همین‌طور هم هست. ممکن است کسانی در زندگی شما باشند که کاملاً معتقد به این باشند که جور خاصی بودن و نمایش یک تصویر خاص از خود، تمام چیزی است که اهمیت دارد.

اگر شروع به نشان دادن خود حقیقی تان کنید، این افراد ممکن است که رفتاری متفاوت با شما داشته باشند و این ریسک وجود دارد. اما اگر مجبورید که خود واقعی‌تان در حضور این افراد پنهان کنید، ممکن است در نهایت دچار احساس گمشدگی، تنهایی و حتی بی‌ارزش بودن شوید، چرا که در واقع دارید به خود می‌گویید که کسی واقعاً هستید، به درد نمی‌خورد؛ و دیگران نیز هرگز نمی‌فهمند که واقعاً که هستید و از این رو هرگز با آن‌ها احساس پیوند قوی نخواهید داشت؛ بنابراین به جای آن که اجازه دهید تا ترس مانع از ابراز وجود خودتان شود، باید بیاموزید که چطور خود را بپذیرید و خود حقیقی‌تان باشید. این کاری است که باید بکنید.

مزایای خود بودن

- اعتماد و احترام: وقتی به خودتان پایبند هستید، نه تنها به قضاوت‌ها و تصمیم‌هایی که می‌گیرید اعتماد می‌کنید، بلکه دیگران نیز به شما اعتماد می‌کنند. آنها به خاطر اینکه شما پای ارزش‌ها و باورهایتان می‌ایستید به شما احترام می‌گذارند.

- اخلاق‌مداری: وقتی اصالت دارید، اخلاق مداری هم دارید. در انجام کارهای صحیح تردید نمی‌کنید، پس نباید هیچ‌گاه از خودتان انتقاد کنید. آن کسی که هستید، آنچه انجام می‌دهید و آنچه بدان باور دارید، همگی کاملا منطبق با یکدیگرند.

- توانایی مقابله با مشکلات: وقتی با خودتان و دیگران صادق باشید، به جای اینکه از مشکلات طفره بروید یا اصلا آنها را نادیده بگیرید، قدرت و آزادی عمل برای مقابله‌ی سریع با آنها را دارید.

- محقق ساختن پتانسیل‌ها: وقتی به خودتان اعتماد دارید و آنچه که فکر می‌کنید درست است را انجام می‌دهید، می‌توانید همه‌ی پتانسیل‌هایتان را در زندگی محقق سازید. به جای اینکه به دیگران اجازه دهید آنچه برای‌تان مناسب است را به شما اختصاص دهند، خودتان کنترل زندگی‌تان را به دست می‌گیرید.

- اعتمادبه‌نفس و عزت نفس: وقتی واقعی و حقیقی هستید و کار درست را انجام می‌دهید، می‌توانید به خودتان اطمینان کنید که تصمیم درست را می‌گیرید. این امر به نوبه‌ی خود منجر به اعتماد به نفس و عزت نفس، خوش‌بینی و رضایت بیشتر از زندگی هم می‌شود.

- استرس کمتر: اگر هر روز آنچه را می‌گفتید که بدان باور داشتید، به خود پایبند بودید و مطابق با این امر رفتار می‌کردید، چه احساسی داشتید؟ خوشحالی و عزت نفسی که حس خواهید کردید را تصور کنید. خودتان بودن استرس بسیار کمتری نسبت به زمانی دارد که کسی دیگری باشید.

چگونه یاد بگیریم خودمان باشیم؟

راه های خود بودن

1- خودشناسی

اولین قدم برای آنکه خود واقعیتان باشید یا به عبارتی اصیل بودن را بیاموزید، این است که بتوانید به شناخت کافی از خود و خودشناسی دست پیدا کنید. ریشه بسیاری از تعارضات و تناقضات انسان‌ها در زندگی روزمره به عدم خودشناسی برمی گردد. مشکل در روابط عاطفی، شغل، تحصیل و حرفه مناسب در واقع ناشی از این است که نمی‌دانید چه کسی هستید و چه می‌خواهید.

دیگران از قبل جای خود را گرفته‌اند، پس سعی نکنید مثل دیگران باشید. هر انسانی منحصر به فرد و دارای توانایی‌های مخصوص به خود است؛ پس هرگز خود را با دیگران مقایسه نکنید. می‌توانید با کمک یک روانشناس شخصیت، ابتدا شاکله وجودی خود و نقاط ضعف و قوتتان را تحلیل کرده و سپس برای گام برداشتن در مسیر ثبات قدم بردارید.

2- خودتان را بپذیرید

رسانه‌ها (و رسانه‌های اجتماعی) ممکن است حس جذاب نبودن را به ما القا کنند. مدل‌ها و بازیگران، البته که جذاب هستند، اما حالا حتی دوستان ما نیز در شبکه‌های اجتماعی، با دستکاری عکس‌هایشان خود را به انسان‌هایی بی‌نقص بدل می‌کنند، و وقتی خود را با آن‌ها مقایسه می‌کنیم، احساس می‌کنیم که جذاب نیستیم.

شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهند، هر چه بیشتر از رسانه‌هایی که افراد جذاب در آن‌ها هستند استفاده کنیم، احساس بدتری نسبت به خودمان پیدا می‌کنیم. اما از آنجایی که حاضر نیستیم تا اعتیادمان به رسانه‌ها را کنار بگذاریم، یعنی اعتیادی که برای ما همراهی، سرگرمی و خاطرات خوب بسیار فراهم می‌آورد، از آن‌ها دست بر نمی‌داریم. این فضا به صورت ضمنی بارها به ما می‌گوید که به اندازۀ کافی خوب نیستیم، تا اینکه خودمان هم شروع به باور این موضوع می‌کنیم. رسانه‌ها که دروغ نمی‌گویند، مگر نه؟

البته که می‌گویند. رسانه‌ها سطح‌ها را در حد غیرممکن بالا می‌برند، تا جایی که فرقی نمی‌کند چقدر برای بهبود خود تلاش کنیم، همیشه احساس می‌کنیم که کم آورده‌ایم.

3- در گذشته غرق نشوید

دریایی را تصور کنید که آرام در آن قدم می‌زنید و به جلو می‌روید. چند متر اول، عمق آب کم است و از قدم زدن در دریا لذت می‌برید، اما با پیش روی در آن، ناگهان حس می‌کنید که زیر پایتان خالی شده و در آن غرق می‌شوید. گذشته مانند همین دریاست. شاید در ابتدا از مرور خاطرات و حسرت‌ها و اشتباهات گذشته سرخوش شوید و لبخندی بزنید، اما ناگهان متوجه می‌شوید که در حال غرق شدن هستید و بدون کمک یک ناجی، از آن نجات پیدا نخواهید کرد. این ناجی هرکسی می‌تواند باشد؛ یک روانشناس، عزیزان، معشوقه شما، یک دوست یا حتی خودتان.

بپذیرید که گذشته برای شما کوله باری از تجربه، خاطرات تلخ و شیرین و درس‌های عبرت فراوان است. شما در حال حاضر، با فردی که در گذشته بوده اید متفاوتید. پس سعی نکنید برای خود بودن، گذشته یا دوره ای از زندگی گذشته خود را تکرار کنید. تمام تصمیمات هرچند اشتباه شما، بهترین تصمیم در آن شرایط سنی و موقعیتی بوده است. پس اشتباهی وجود ندارد و تمام اشتباهات تجاربی است که برای به دست آوردنش هزینه لازم را پرداخته اید.

چگونه یاد بگیریم خودمان باشیم؟

4- حدیث نفس منفی را شناسایی کنید

یکی از راه‌هایی که بهتر می‌توانیم خودمان را بپذیریم، شناسایی و به چالش کشیدن حدیث نفس منفی است. ما همیشه این مونولوگ‌های درونی را داریم که برایمان حرف می‌زنند و رویدادهای پیرامون را تفسیر می‌کنند. برای خیلی از ما این حدیث اغلب منفی است. مثلاً ممکن است در حین چک کردن شبکه‌های اجتماعی فکر کنیم، "من زشتم" یا "زندگی من آشغال است". یا ممکن است که اگر دوستی عکسی را از یک خوشگذرانی که ما را به آن دعوت نکرده بگذارد، ممکن است فکر کنیم "او از من بدش می‌آید." ما با محدود کردن زمانی که در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانیم، و همچنین تمرین کردن برای متوقف کردن حدیث نفس منفی، می‌توانیم بخشی از زخم زبان‌های دردناکی که خودمان به خودمان می‌زنیم را متوقف کنیم.

5- اولویت‌ها و اهداف خود را مشخص کنید

برای این که بتوانید حال و آینده خود را سالم و موفق پشت سر بگذارید، باید بدانید که اصلا مهم نیست که امروز چه خورده‌اید یا چه پوشیده‌اید. شما برای انجام کارهای مهم‌تری از خودنمایی و جلب توجه دیگران به دنیا آمده‌اید. پس بدانید آینده شما وابسته به اهداف و اولویت‌هاییست که در زندگی انتخاب می‌کنید و به سمت آن می‌روید. در بسیاری از موارد ترس از شکست مانع حرکت می‌شود، شناسایی موانع راه را تسهیل خواهد کرد.

گر خودشناسی داشته باشید، انتخاب اهداف و اولویت‌ها بسیار راحت‌تر است. هر چقدر هم توانا باشید باید بدانید که نمی‌توانید همه چیز را باهم پیش ببرید. یک اولویت مشخص کنید و بیشترین زمان را برای آن بگذارید. اگر موفق شدید به سراغ اولویت بعدی بروید. اگر موفق نشدید، دست از تلاش برندارید و برای خواسته خود قدم‌های محکم‌تری بردارید.

6- نقاط قوت خود را قدر بدانید

علاوه بر حدیث نفس منفی، خیلی راحت ممکن است به جای اینکه نقاط قوت خود را قدر بدانیم، در دام تمرکز روی نقاط ضعفمان بیافتیم. همۀ ما در برخی کارها خیلی بی‌استعدادیم. در واقع ما در اکثر کارها بی‌استعدادیم و هیچ اشکالی هم ندارد. اما اگر به جای تمرکز روی چیزهایی که در آن‌ها خوبیم، روی چیزهایی که در آن‌ها بدیم تمرکز کنیم، حالمان گرفته خواهد شد.

مثلاً، من خودم بعضی وقت‌ها به این خاطر که نمی‌توانم دوستی‌های بلندمدت را حفظ کنم، خودم را سرزنش می‌کنم. این واقعیت است. من درونگرا هستم. از تکست دادن خوشم نمی‌آید و اغلب از اینکه افراد را حضوری ببینم خجالت می‌کشم. اما اگر مرتب خودمان را برای چیزهایی که در آن‌ها خوب نیستیم سرزنش کنیم، سخت است که بتوانیم به آن اندازه که جا دارد خودمان را دوست داشته باشیم. بنابراین، علاوه بر اینکه باید سعی کنیم نقاط ضعف خودمان را مرتفع کنیم، باید به خود یادآوری کنیم که در چه چیزهایی خوب هستیم. اگر به این موضوع فکر کنیم، هر کدام از ما نقاط قوت زیادی دارد، حتی اگر کوچک و نه چندان مهم باشند. با شناسایی این نقاط قوت، متوجه می‌شویم، که خود عجیب‌وغریب و منحصربفرد خودمان، خیلی هم فوق‌العاده است.

7- استقلال؛ ستون خود واقعی بودن

چگونه خودمان باشیم ؟ هر کس بگوید من دوست دارم محتاج دیگران باشم دروغ گفته است. مگر اینکه انسانی بیمار باشد که بدون کمک‌های دائم دیگران نتواند زندگی کند. استقلال یعنی بتوانید برای خود زندگی کنید، برای خودتان درآمد داشته باشید و بتوانید کارهایی که دوست دارید انجام دهید. لذت تبدیل تلاش‌ها به خواسته‌ها وصف ناشدنی است و تمام آن‌ها با تجربه زندگی مستقل و بدون وابستگی‌های ابتدایی به دیگران است.

منظور از استقلال، جدا شدن از اطرافیان و انزوا نیست، بلکه سبکی از زندگی است که به شما اجازه می‌دهد که خودتان تجربه کنید، خودتان یاد بگیرید و مدتی برای خودتان زندگی کنید. برای این که به استقلال برسید لازم است بسیاری از رفتارها و عادات خود را تغییر دهید و رفتارهای استقلال طلبانه را در خود افزایش دهید. تغییر رفتارهای چندین ساله ممکن است کمی سخت به نظر برسد.

چگونه یاد بگیریم خودمان باشیم؟

8- دیگران و افکارشان برای شما اهمیتی ندارد

در پاسخ به سؤال چگونه خودمان باشیم ، باید نکته مهمی را یادآور شویم؛ نباید اجازه دهید که نظرات منفی دیگران در شما نفوذ کند. اگر کسی خیرخواه شماست، نظرش را به شما می‌گوید و شما را راهنمایی می‌کنند اما نظرش را به شما تحمیل نخواهند کرد. اگر طبق میل و خواسته دیگران و اطرافیان رفتار نکنید، شاید بدترین تهمت‌ها و توهین‌ها را هم بشنوید، اما در عوض چیزی به دست آورده‌اید که اطرافیانتان طی سال‌ها زندگی حتی به آن نزدیک نشده‌اند. حتی اگر عزیزترین کسانتان باشند.

9- خودتان را بروز دهید

دیگر چه چیزهایی مانع از این می‌شوند تا خودمان باشیم؟ دلیل عمده، ترس از این است که دیگران چه فکری درباره‌مان خواهند کرد اگر خود واقعی‌مان را نشان دهیم. برای مثال، همه‌ی دوستان‌مان درباره‌ی یک موضوع سیاسی با یکدیگر هم عقیده هستند، بنابراین ما تصمیم می‌گیریم نظرمان که متفاوت با آنهاست را نگوییم.

شاید دوستانمان از شام خوردن در رستوران‌های لوکس لذت ببرند، پس ما تصمیم می‌گیریم آنها را برای شام به خا‌نه‌ی دنج‌مان دعوت نکنیم. ما عقب می‌کشیم زیرا از عواقب احتمالی می‌ترسیم.

ما هر چیزی درباره‌ی خودمان را با دیگران به اشتراک نمی‌گذاریم-مگر برای موارد خوب. نمی‌خواهیم کسانی که تا به حال ملاقات کرده‌ایم از کوچک‌ترین اتفاقات زندگی‌مان باخبر شوند و این هیچ اشکالی ندارد.

جایی به مشکل برمیخوریم که، ابراز وجودمان تبدیل شود به اجرایی از قبل طراحی شده برای ایجاد واکنش‌های به خصوصی در دیگران.

نتیجه این می‌شود که، برخی افراد زندگی‌مان متوجه می‌شوند در اعماق وجود واقعاً چه کسی هستیم، اما از طرف دیگر خودمان شروع می‌کنیم به فراموش کردن خودِ واقعی‌مان و آن کسی که در عمق وجودمان هست.

پس چطور بفهمیم ابراز وجودمان تبدیل به یک نمایش برای مخاطبین شده یا ارائه‌ای از خود واقعی‌مان است؟ بهتر است از خود بپرسیم: آن شخص چه کسی است که ما تظاهر به آن می‌کنیم؟ (همان شخص با لباس‌های بی‌نقص، اندام فتوشاپ شده، بزرگ‌ترین لبخند دنیا). یا شاید متوجه شویم عکس‌های‌مان را پست می‌کنیم نه برای نشان دادن به دیگران، بلکه برای ایجاد تفکر خاصی در ذهنشان از خودمان.

10- آسیب‌پذیری خود را نشان دهید

یک گام مهم دیگر در جهت اینکه خودمان باشیم، نشان دادن آسیب‌پذیریمان است. اکثر ما، از جمله خودم، واقعاً دلمان نمی‌خواهد که بخش‌هایی را که از خودمان دوست نداریم، نشان دهیم؛ بخش‌هایی که ما را می‌ترساند، یا باعث احساس خجالت، شرم یا ضعف در ما می‌شود. به اشتراک گذاشتن این بخشهایمان آسان نیست. ما نگرانیم. اگر دیگران نظرشان راجع ما عوض شود، ترکمان کنند یا پسمان بزنند چه؟

عیان کردن آسیب‌پذیری ترسناک است؛ مثل این است که زخمی قدیمی را باز کنید و به دیگران بگویید که کجا می‌توانند نمک برسند. اما برای اینکه کاملاً خومان باشیم، باید خود کاملمان باشیم. نمی‌شود فقط جاهایی را که دوست داریم انتخاب کنیم. نمی‌شود که فقط نسخۀ ترگل ورگل و روتوش شدۀ خودمان را نشان دهیم. باید گهگاه آسیب‌پذیر باشیم.

11- بابت نقاط قوت خود شادمان باشید

ما می‌توانیم عادت کنیم به جای خوشحالی بابت نقاط مثبت، بر نقاط منفی‌مان تمرکز کنیم. گاهی بعضی کارها را خوب انجام نمی‌دهیم و این هیچ اشکالی ندارد. وقتی به جای کارهایی که در آن خوب هستیم بر این موارد تمرکز می‌کنیم می‌تواند واقعاً افسرده‌مان کند.

به عنوان مثال، گاهی احساس افسردگی می‌کنیم، زیرا نمی‌توانیم روابط‌مان را برای مدت طولانی حفظ کنیم. اگر به طور مداوم خود را بابت کارهایی که در آن خوب نیستید دست کم بگیرید، دوست داشتن خودتان سخت می‌شود.

بنابراین، علاوه بر تلاش برای بهبود نقاط ضعف‌مان، باید به خود کارهایی که در آن‌ها خوب هستیم هم یادآوری کنیم. اگر درباره‌اش فکر کنیم، هر یک از ما نقاط قوت زیادی داریم، حتی اگر این ویژگی‌ها کوچک و ناچیز به نظر آیند.

  • منبع
  • هنر زندگی
  • ایسنا
  • فرادید

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید