امروز: سه شنبه, ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۰۶ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۱۶ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 277163
۱۷۸۹۱
۳۶
۱
نسخه چاپی

کاترین کبیر زنی که روسیه را در عین قدرت بدبخت کرد

کاترین کبیر زنی که روسیه را در عین قدرت بدبخت کرد

کاترین کبیر کیست؟

کاترین دوم روسیه که به عنوان کاترین کبیر نیز شناخته می‌شد، امپراتریس و تزاریس مشهور روسیه بود و به مدت ۳۴ سال این مقام را داشت.

کاترین کبیر با نام سوفیا اوگوستا آنهالت زِربست (Sophia Augusta Frederica) در دوم می ۱۷۲۹ در پروس متولد شد.

پدر وی شاهزاده پروس مسیحی آگوست فون آنهالت-زربست و مادر وی شاهزاده خانم یوهانا الیزابت از هولشتاین-گوتورپ بود.همانطور که برای زنان سلطنتی و اشراف معمول بود ، وی در خانه توسط مربیان تحصیل می کرد. وی زبان فرانسه و آلمانی را آموخت و همچنین در رشته های تاریخ ، موسیقی و دین میهن خود ، لوترانیسم تحصیل کرد.

سوفی اولین فرزند خانواده بود و به جز او 4 فرزند دیگر نیز به دنیا آمدند.

بر اساس آداب و رسوم خانواده های اشرافی آلمان، توسط یک مدیر فرانسوی تعلیم دید. به جز تاریخ و مذهب، سه زبان آلمانی، فرانسوی و روسی را نیز یاد گرفت. مادرش با او رابطه خوبی نداشت و او در عوض با معلم خود رابطه صمیمی برقرار کرد. هرچند بعد از مرگ برادرش کریستین ویلیام، مادر او از سوفی به عنوان وسیله ای برای حفظ قدرت خود استفاده می کرد.

کاترین کبیر زنی که روسیه را در عین قدرت بدبخت کرد

ازدواج کاترین کبیر و پتر سوم 

پتر سوم نوه پتر کبیر بود، پسر آنا پتروونا (دختر پتر کبیر) و یکی از نوادگان شاه سوئد. پتر به خاطر نسبت پدرش با سوئدی ها ابتدا قرار بود به عنوان ولیعهد سوئد تربیت شود. به خاطر همین بعد از اینکه مادرش موقع به دنیا آمدن او از دنیا رفت، چند سالی را در خانه اقوام پدری گذراند اما با مرگ پدرش در یازده سالگی، پتر را به وطن مادری برگرداندند و تمام سعی شان را کردند تا از او یک پادشاه بسازند.

در این زمان الیزابت پتروونا خاله پتر، در روسیه تاج گذاری کرده بود و خواهرزاده 13 ساله اش به عنوان ولیعهد معرفی شده بود. با این حال ولیعهد جوان فوبیای صدای شلیک توپ داشت و برای یک تزار روحیه اش بیش از حد لطیف بود.

یک سال که گذشت ملکه الیزابت تصمیم گرفت برای پتر زن بگیرد تا شاید زودتر بزرگ شود و بتواند با خیال راحت تاج و تخت را به او بسپارد. مورخان می گویند الیزابت طبق وصیت پدرش برای وصلت دنبال اقوام اروپایی شان رفت و به یوگانا یلیزاوتا، مادر کاترین رسید. یوگانا هم عمه پدری پتر سوم بود و هم از نوادگان پادشاهان سوئد و آلمان. کاترین به همراه خانواده اش از آلمان به روسیه آمد و وقتی ملکه الیزابت او را پسندید با پتر سوم ازدواج کرد.

   کاترین و  پتر خیلی زود متوجه شدند که به درد هم نمی خورند. پتر آنقدر ساده لوح بود که در همان دیدار اول از عشق و علاقه اش به یکی از زنان دربار گفت و اینکه اگر اصرار و اجبار خاله اش نبود هیچ وقت با کاترین ازدواج نمی کرد. کاترین هم انگار از  همان لحظه تصمیم خود را گرفت و وقتی مطمئن شد با این مرد خوشبخت نخواهد شد، به فکر قدرت افتاد

او در خاطرات روزانه اش درباره این ماجرا نوشته: «وقتی فهمیدم ولیعهد هیچ علاقه ای به من ندارد، می خواستم به آلمان برگردم اما زرق و برق دربار روسیه برایم فوق العاده جذاب بود.

کاترین آنقدر باهوش بود که بداند برای جا باز کردن در دل درباری ها و مردم قبل از هر چیز باید زبان و فرهنگ روسی را کامل بداند؛ برای همین هر روز 12-10 ساعت روسی می خواند و تاریخ و ادبیات روسیه را مطالعه می کرد.

برای کاترین که تحصیلات عالیه داشت و فرانسه و ایتالیایی و انگلیسی را مثل بلبل حرف می زد، این کار اصلا سخت نبود و بعد از چند ماه تمرین، روسی را طوری صحبت می کرد که کسی متوجه نمی شد خارجی است. ملکه آینده روسیه دین خود را هم عوض کرد و یک مسیحی ارتدوکس شد. اسم آلمانی «سوفیا» را هم به «کاترین دوم» تغییر داد و کاملا سر و شکل روسی گرفت. 

همه اینها اما برای ملکه راضی کننده نبود. او می خواست ولیعهد هر چه سریع تر بچه دار شود. 9 سال از ازدواج پتر و کاترین می گذشت اما خبری از بچه نبود. پتر در خفا با معشوقه خودش زندگی می کرد و کاترین هم مصاحبان مرد زیادی داشت. هیچ کدام کاری به کار هم نداشتند، با اینحال کاترین چند وقت بعد پاول را به دنیا آورد که تزار بعدی روسیه شد.

هویت اصلی پدر پاول در اسناد تاریخی مشخص نیست و پتر فقط به خاطر ترس از رسوایی او را به عنوان فرزند خود قبول کرد. ماجرا البته فقط به پاول محدود نشد و دو بار دیگر هم پتر سوم مجبور شد پدری فرزندان کاترین را به عهده بگیرد.

کودتای کاترین علیه همسرش

ملکه الیزابت در سال ۱۷۶۲ مرد و پیتر موفق شد که تاج و تخت روسیه را به عنوان امپراطور پیتر سوم بدست آورد.

پتر سوم که مردی عقب مانده و سفیه بود پس از آن که به عنوان امپراتور تاج شاهی کشور روسیه را بر سر نهاد، با اعمال و حرکات غیرمنطقی خود طوری عرصه را بر روحانیون، نظامیان و آحاد مردم آن کشور تنگ کرد که همگی بالاتفاق خواهان عزل وی شدند و متعاقب این امر کاترین با همدستی عده‌ای از درباری‌ها و نظامیان با انجام یک کودتا، پتر را عزل می شود و یک هفته بعد در تبعیدگاهش به دست برادران اورلف یکی از خاندان های اشرافی روسیه به قتل می رسد و بدین ترتیب سلطنت کاترین دوم امپراتریس روسیه آغاز می شود.

کاترین کبیر زنی که روسیه را در عین قدرت بدبخت کرد

روسیه در زمان حکومت کاترین کبیر

دوران حکومت کاترین کبیر اوج اصلاحات بزرگ و اوج پیشرفت اقتصادی و موفقیت سیاسی و پیروزی‌های نظامی و اوج عصر طلایی تاریخ روسیه به حساب می‌آید همچنین دوران حکومت ملکه کاترین جدا از عصر طلایی بلکه یکی از سیاه‌ترین دورانهای تاریخ این سرزمین بوده‌است.

در زمان کاترین، امپراتوری روسیه بسیار بزرگتر و مقتدرتر از زمان پتر کبیر شده بود و یکی از قدرت‌های بزرگ و اصلی اروپا بود. کاترین کبیر با نام سوفیا اوگوستا آنهالت زِربست در پروس متولد شده بود و پس از آنکه به مذهب ارتدکس درآمد، نام کاترین برای او انتخاب شد. با این که نام سوفیا در روسیه زیاد بود چون خواهر ناتنی پتر کبیر سوفیا نام داشت و از او خاطره بدی در اذهان بود، مادرش ملکه الیزابت ترجیح داد نام مادرش یعنی کاترین (زن دوم پتر کبیر) را انتخاب کند.

در دوران زمامداری کاترین کبیر، امپراتوری روسیه ۴۶۸ هزار کیلومتر مربع از لهستان و بخش بزرگی از اوکراین و تمام شبه جزیره کریمه و سرزمین مولداوی و بخش‌های شمالی امپراتوری عثمانی در بالکان و تمام آلاسکا و بخش‌های از نروژ و سوئد و در اواخر عمرش تقریباً تمام قفقاز را به تصرف درآورد. کاترین اصلاحاتی را در نظامِ اداری، قضایی و آموزشی روسیه به وجود آورد وی سیستم گسترده‌ای در ارتش به بار آورد و به سواستفاده‌های بسیاری رسیدگی کرد.

سیاست داخلی و خارجی کاترین باعث افزایش قدرت و نفوذ اشراف در دول محلی سرزمین‌ها شد کاترین قدرت خودمختاری اربابان را در ایالات گرفت اما سیاست کاترین باعث شد قوانین فئودال بر مردم سختگیر تر شود، کاترین سرزمین روسیه را برای هدایت خوب دولت مرکزی به ۵۱ ایالت تقسیم کرد و همچنین برای روابط خوب با شاهزادگان امتیاز برده داری و مالیاتی را به آنان داد و آکادمی دوشیزگان اشرافی را تأسیس کرد تا دختران اربابان به خوبی تحصیل کنند.

او فردی بسیار ولخرج و علاقه‌مند به لباس‌های گران‌قیمت و جواهرات بسیار گران و مهمانی‌های باشکوه بود. تا آخر عمر ازدواج نکرد، اما معشوقه‌های مرد بسیار داشت (نزدیک به ۳۳ تا ۴۰ معشوق). وی در امور سلطنت جدی و سخت‌کوش بود.

حس جاه‌طلبی و قدرت اراده او را در راهی انداخت که همتراز با پتر کبیر قرار گرفت. او اغلب روزی پانزده ساعت کار می‌کرد. گزارش‌ها را می‌خواند، به سخنان مشاورانش گوش می‌داد، و فرمان‌ها را آماده می‌ساخت. او می‌خواست همه چیز را بداند، همه چیز را بررسی کند و در همه چیز اصلاح به عمل می‌آورد.

کاترین، همچون پتر، به جنگ‌های تازه‌ای پرداخت تا امپراتوری روسیه را گسترش دهد. او علاقه خاصی به ادبیات و فلسفه اروپای غربی داشت و برای رشد و گسترش فرهنگ جدید به اصلاحات روی آورد و با نویسندگان مشهوری چون ژان ژاک روسو مکاتبه داشت.

در زمان سلطنت کاترین دوم تمام اصول انسانیت و آزادگی به زیر پا گذاشته شد و عصر کاترین یکی از ادوار سیاه تاریخ روسیه به‌شمار می‌رود. درحالی که کاترین خزانه مملکت را برای خوشامد معشوقه‌های جوانش به باد یغما می‌داد، دهقانان روسیه در فقر و تنگدستی بی‌حد و حصری غوطه می‌خوردند.

در آخرین سال‌های عمر کاترین کبیر طبق نص صریح تاریخ، در بعضی ایالات روسیه، یک رعیت را برای همه عمر به پنج روبل می‌فروختند و خریداری برای او یافت نمی‌شد، در صورتی که همان وقت یک گاو نر به نسبت بدی و خوبی از بیست و پنج تا چهل روبل معامله می‌شد و ملت روسیه طوری مفلوک شده بود که هشت برده که باید مادام العمر برای ارباب خود زحمت بکشند به قدر یک گاو نر فربه و قوی قیمت نداشتند.

دهقانان روسیه نه در دوره ایوان مخوف این قدر گرسنه و درمانده بود و نه در دوره پتر کبیر با آن وحشیگری‌های مشهور آن پادشاه. در دوره کاترین کبیر طوری توده مردم تحت فشار قرار گرفتند که زمینه انقلابات آینده روسیه را که از نیمه اول قرن نوزدهم شروع شد و تا سال ۱۹۱۷ میلادی ادامه داشت، فراهم نمود.

فتح سرزمین‌های تازه، ولخرجی‌های او و هزینه سنگین طرح‌های جدید، کاترین را مجبور کرد که مالیات اشراف را افزایش دهد و فشار این مالیات‌های اضافه، بر دوش دهقانان روستایی بود. با این‌که کاترین اولین تزاری بود که مشاورانش را ترغیب می‌کرد راه‌هایی برای بهبود شرایط دهقانان بیایند، اما سیاست‌های او موجب وخامت حال دهقانان شده بود. برای همین در دوران او بارها شورش‌های دهقانی رخ داد که شورش پوگاچف در دهه ۱۷۷۰ مهم‌ترین آن بود که می‌گفت پتر سوم است که زنده مانده و حتی با اعدام رهبر آنان پوگاچف نیز مانع از تداوم شورش نشد و ناچار در میدان اصلی هر روستایی یک سکوی اعدام کار گذاشته شد و اعدام و شلاق و تبعید برای شورشیان وضع گردید.

کاترین کبیر در ۱۷ نوامبر ۱۷۹۶ در سن شصت و هفت سالگی درگذشت و عصر اصلاحات کبیر با مرگ او رو به افول نهاد. در شصت سال بعدی، تزارهای روسی با رفتاری محافظه‌کارانه به حفظ سنت‌ها پرداختند. کاترین در هنگام مرگ تنها بود و همچون یک غریب که در کشوری بیگانه درگذرد زندگی را بدرود گفت.

افسانهٔ مرگ کاترین کبیر

افسانه ای در مورد مرگ کاترین بزرگ وجود دارد که بیان می‌کند کاترین بزرگ هنگامی که تلاش داشت با اسب خود رابطهٔ جنسی برقرار کند به دلیل رم کردن اسب و ضربه به سرش کشته شد. این افسانه برای نخستین بار در بین مردمان طبقه بالا و ثروتمند فرانسه شکل گرفت و امروزه در غرب شناخته شده‌است. احتمالاً رقابت فرانسه و روسیه به ویژه در زمان ناپلئون باعث سرهم کردن چنین افسانه ای توسط فرانسویان شده‌است.

  • منبع
  • ویکی پدیا
  • تاریخ ما
  • برترین ها

۱ دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید