یکی از مشکلات زوج ها؛ آیا مرا دوست داری یا فقط بدن من را دوست داری؟

عجب سوالی. وقتی شوهر به همسرش می گوید که او را دوست دارم، دقیقاً چه می گوید؟ بسیاری از همسران تعجب می کنند.

در طول روز، مرد به سختی وجود زن را تشخیص می دهد. مرد تقریباً هیچ علاقه ای به مشکلاتی که با آن مواجه است، کارهایی که انجام می دهد و احساسش نشان نمی دهد. فقط قبل از خواب است که مرد شروع به توجه به زن می کند و این توجه مستقیماً به بدن او معطوف می شود.

در ابتدا، زن کشش فیزیکی مرد را برای خود چاپلوسانه می یابد. زن می خواهد که مرد جذب او شود. اما با گذشت زمان، زن متوجه می‌شود که به نظر می‌رسد که مرد بیشتر به داشتن رابطه جنسی با او اهمیت می‌دهد تا او. زن مطمئن نیست که مرد اصلاً به او اهمیت می دهد.

زن در مورد نگرانی های خود و اینکه در نتیجه عشق خود را نسبت به او از دست می دهد به مرد می گوید، اما به نظر می رسد که مرد نمی داند زن چه می خواهد بگوید. مرد فکر می کند که او در حال کنترل است، در حالی که تنها چیزی که واقعاً زن می خواهد یک مشارکت مراقبت متقابل است.

با گذشت زمان، زن متوجه می شود که داشتن رابطه جنسی با او عاملی برای افزایش رنجش اش است. آنچه برای او یک انتظار مشتاقانه برای عشق ورزی بود، اکنون به یک وظیفه تبدیل شده است. مرد این را کاملاً برای او روشن می کند که این وظیفه اوست. در نهایت، زن حتی نمی تواند خود را مجبور به عشق ورزی با مرد کند.

معنی عشق

  سردرگمی از آنجا ناشی می شود که عشق دو معنا دارد. من آنها را عشق مراقبتی و عشق رمانتیک می نامم. هر دو در ازدواج بسیار مهم هستند.

عشق مراقبتی در ازدواج تصمیمی است برای انجام هر کاری که برای خوشحال کردن همسر و اجتناب از ناراضی کردن همسر لازم است. تصمیمات با در نظر گرفتن منافع همسر گرفته می شود. این یک تعهد است که آن شخص را بر روی یک پایه قرار دهید - ارائه مراقبت های فوق العاده.

از طرف دیگر عشق رمانتیک در ازدواج یک احساس است. این یک احساس جذابیت باورنکردنی برای یک همسر است. برای مردان، این احساس اغلب در نحوه جذب او به ظاهر فیزیکی همسرش بیان می شود. او بدن او را دوست دارد.

هیچ اشکالی در جذب فیزیکی شوهر برای همسرش وجود ندارد. در واقع، اکثر همسران می خواهند که شوهرانشان از نظر جسمی جذب آنها شود. اما مشکل زمانی پیش می‌آید که او عشق رمانتیک خود را به او ابراز می‌کند، بدون اینکه به او عشق مراقبتی بدهد.

با مرور مجدد معنای عشق مراقبتی، سه عنصر ضروری وجود دارد. اول، این تعهد است که آنچه را که برای خوشحال کردن همسر لازم است انجام دهید - برای برآوردن مهمترین نیازهای عاطفی همسر. دوم، این یک تعهد برای جلوگیری از ناراضی کردن همسر است. سوم، این تعهد به تصمیم گیری با در نظر گرفتن علایق و احساسات همسر است – تصمیم گیری با توافق مشتاقانه متقابل.

اگر همسرتان از خود می‌پرسد که آیا فقط بدن او را دوست دارید، به شما می‌گوید که او را آنطور که او نیاز دارد دوستش ندارید. شما نیازهای عاطفی مهم او را برآورده نمی کنید، او را ناراضی می کنید، یا هنگام تصمیم گیری احساسات او را در نظر نمی گیرید.

اگر این اجزای ضروری عشق مراقبتی را نشان ندهید، چگونه می توانید بگویید که واقعاً او را دوست دارید؟

من هیچ زنی را نمی شناسم که شوهری داشته باشد که به طور مداوم عشق مراقبتی را به او نشان داده باشد و از جذابیت شوهرش به بدنش شکایت کند. وقتی این شکایت را می شنوم، مشکل جذب فیزیکی او برای او نیست. این فقدان عشق مراقبتی اوست.

وقتی از شوهری می پرسند آیا واقعاً مرا دوست داری، همه چیز در مورد عشق مراقبتی است. یکی یا هر سه عنصری که ذکر کردم در ازدواج آنها گم شده است.