امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 273468
۱۳۸۸
۱
۰
نسخه چاپی

بهداشت رفتاری و روانی در رفتارهای جنسی

رفتار جنسی امری است که آسیب پذیری های خاص خود را دارد. از این رو رفتار جنسی نیاز به آگاهی و رعایت نکات و مواردی دارد تا بتواند در حالت سلامت قرار گیرد و زندگی به نسبت سالم فردی و ارتباطی را به همراه داشته باشد.

بهداشت رفتاری و روانی رفتار جنسی

بهداشت رفتاری و روانی رفتار جنسی

رفتار جنسی امری است که آسیب پذیری های خاص خود را دارد. از این رو رفتار جنسی نیاز به آگاهی و رعایت نکات و مواردی دارد تا بتواند در حالت سلامت قرار گیرد و زندگی به نسبت سالم فردی و ارتباطی را به همراه داشته باشد.

همان طور که جسم آدمی نیاز به بهداشت دارد، رفتار و عواطف آدمی نیز در صورت رعایت نکردن بهداشت روان دچار اختلال می شود. رفتار جنسی نیز دارای بهداشت خاص خود بوده، به نحوی که با رعایت ننمودن آن می تواند اختلال و مشکلاتی را به همراه داشته باشد.

عمده ترین نکاتی که در ارتباط با بهداشت رفتاری و روانی رفتار جنسی می توان عنوان نمود، به قرار زیر است:

• افزایش شناخت و آگاهی همه جانبه در ارتباط با رفتار جنسی

• نوع احساسی که پس از تجربه ی جنسی ایجاد می شود.

• دو بعد و نگرش اولیه و انتهایی در رفتار جنسی را در نظر داشتن

• خوگیری و عادت کردن به برخی رفتارهای جنسی

• محدود نشدن تمامی لذت های زندگی در لذت جنسی

• جنسیت را در جایگاه اصلی و حقیقی اش مورد استفاده قرار دادن

توضیحاتی در ارتباط با موارد عنوان شده ی فوق ارائه می شود.

1. افزایش شاخت و آگاهی همه جانبه در ارتباط با رفتار جنسی

یکی از ضعف های عمده ای که در میان اغلب افرادی که دچار آسیب در زمینه ی رفتار جنسی می شوند، نداشتن اطلاعات و آگاهی های مورد نیاز در زمینه ی رفتار جنسی است. چنین امری در طی مشاوره و درمان جنسی برای مراجعین روی داده و اطلاعاتی را آنان به دست آورده و با تغییر و تحولی که در رفتار جنسیشان ایجاد می کنند، مشکلاتشان نیز برطرف می شود.

بر اساس پژوهش های صورت گرفته اغلب کودکان و نوجوانان آگاهی های جنسی خود را در مدرسه و کوچه و خیابان از همسالان خویش به دست می آورند. البته فرزندانی که از تربیت کارآمدتری برخوردارند، دیرتر به تجربه های جنسی می پردازند. بنابراین کودکان و نوجوانانی که از تربیت ضعیف تری برخوردارند، یا والدین کنترل چندانی بر آنها ندارند، مربی جنسی سایر کودکان و نوجوانان می شوند.

به همین مناسبت لازم است که کتاب هایی آموزشی و دوره های آموزشی متناسب با سنین و دوران اواخر کودکی، اوایل نوجوانی و جوانی تهیه تا بتواند جوابگوی نیازهای آنان باشد.

نگارنده تجربه ی برگزاری جلسه ی آموزشی برای دختران دوره ی راهنمایی را داشتم. این جلسه به منظور آشنایی دانش آموزان با کمبود اعتماد به نفس و نشانه های اختلال رفتار و شخصیت بود. سؤال های آنان روی کاغذ نوشته و تحویل می شد. ابتدا سؤالات در مورد موضوع مورد بحث، اما به تدریج و با توجه به نیازشان حول موضوع روابط دختر و پسر، ازدواج و امور جنسی بود. حجم قابل توجهی از سؤالات در زمینه ی جنسی حاکی از کمبود آگاهی و آموزش در این زمینه است.

در هر حال هرقدر اطلاعات و آگاهی های مفید و منطبق با فرهنگ ملی و معنوی مان در اختیار قرار گیرد، احتمال آسیب و مشکل در زمینه ی رفتار جنسی کمتر خواهد بود. از دیدگاهی عمده ترین علت ابتلای افراد به آسیب ها و اختلال های جنسی، نداشتن اطلاعات و آموزش های مورد نیاز در این زمینه است.

2. نوع احساسی که پس از تجربه ی جنسی ایجاد می شود.

یکی از مقیاس های بسیار مهم و اساسی در تعیین خوب یا بد، سازنده یا مخرب، سالم یا ناسالم بودن رفتار جنسی، نوع احساسی است که پس از هر تجربه ی جنسی حاصل می شود.

با خوردن هر غذایی دستگاه گوارش اقدام به هضم آن می نماید. چنان چه غذای صرف شده از سلامت لازم برخوردار باشد، مراحل هضم به اجرا درآمده و جذب می شود. اما در صورتی که مواد غذایی مصرف شده سالم نبوده و دچار فساد و یاسمی باشد، دستگاه گوارش آن را شناسایی و نسبت به آن واکنش نشان می دهد. ساده ترین واکنش پس دادن و بیرون فرستادن غذای خورده شده است. اما در برخی موارد نیز غذای ناسالم ایجاد تهوع نمی کند، بلکه نوعی ناخوشایندی مانند ترش کردن و وضعیت گوارشی نامطبوعی را تجربه کردن حاصل می شود. در مواردی نیز حالتی توام با سنگین بودن و احساسی ناخوشایند حاصل می شود.

رفتار جنسی نیز به همین صورت است. هر رفتار جنسی که انجام می شود، تمامیت وجودی، عواطف، ادراک و روان آدمی نسبت به آن واکنش نشان می دهد. رفتار جنسی که در یک چارچوب عاطفی، انسانی و مطابق با موازین معنوی به اجرا درآید، احساسی به نسبت خوب و مطبوعی را به دنبال خواهد داشت. از سوی دیگر در برخی موارد پس از یک تجربه ی جنسی، احساسی نامطبوع و ناخوشایند ایجاد می شود. چنین امری مانند همان واکنش دستگاه گوارش است که نسبت به رفتار جنسی صورت گرفته واکنش نشان می دهد.

آقایی ۵۴ ساله که مبتلا به سوء ظن زناشویی بیمارگونه نسبت به همسر ۴۹ ساله اش بود، از چند سال گذشته ابتدا همسر او به واسطه ی سوء ظن و در ادامه به واسطه ی سایر مشکلاتی که در روابط متقابل شان داشتند، به مرکز مشاوره مراجعه می کردند. درمان گرانی که با اختلال شخصیت بدگمان یا پارانوئید آشنایی دارند، نسبت به این نکته آگاه هستند که یکی از عمده علل این اختلال تجربه های جنسی فرد مبتلا قبل و یا بعد از ازدواج است.

درمان چنین اختلالی یکی از دشوارترین درمان ها به شمار میرود. زیرا یک فرد افسرده را می توان نشانه های افسردگی را عنوان کرد، او نیز به راحتی آن را می پذیرد. اما یک فرد پارانوئید به شدت مشکل خویش را انکار کرده و تمام مشکلات خود را در رفتار و عملکرد همسر خلاصه می کند.

آقای مورد نظر در جلسه ای به تنهایی مراجعه و از همان ابتدا خاطر نشان کرد که حال و روحیه ی خوبی ندارد. او در ادامه اضافه کرد که هفته ی گذشته خانمی را با اوضاع و شرایط ویژه ای می بیند. خیلی جذب او شده و به وی نگاه می کند. خانم مورد نظر نیز می پرسد که مورد یا مشکلی پیش آمده؟ او نیز ابراز علاقمندی کرده و طرف مقابل نیز میزان هزینه را مشخص می کند.

او در ادامه خاطرنشان کرد که به محض ورود به خانه ی مورد نظر، تمامیت وجودی اش واکنش منفی نسبت به شرایط موجود نشان می دهد. او احساس ناخوشایندی از بابت حضور در آن مکان با خانم مورد نظر برایش ایجاد و بلافاصله از تصمیم خود پشیمان می شود. اما توانایی نه گفتن و بازگشت را نداشته و رابطه ی جنسی میانشان روی می دهد. او اشاره کرد که از آن روز تاکنون حال و روحیه ام به مراتب بدتر شده و احساس پشیمانی و حال ناخوشایندی از بابت آن دارد.

خانمی ۴۱ ساله پس از ۱۵ سال زندگی مشترک به علت اعتیاد همسر طلاق گرفته بود. در جلسه ای که شواهد افسردگی در او مشاهده می شد، خاطرنشان کرد که در حال حاضر که حدود سه ماه از طلاق او می گذرد، احساس خوبی نسبت به خودش ندارد. او در ادامه اشاره کرد که حدود ۱۵ سال با مردی معتاد با همه ی مشکلاتی که اعتیاد به همراه دارد، بسر برده. اما پس از طلاق و گذشت حدود سه ماه تاکنون با دو مرد رابطه ی جنسی داشته.

مرد اول یکی از آشنایانش بوده که او را به عقد موقت در می آورد. سپس همسر آن مرد متوجه شده و با مخالفت هایی که می نماید،

ارتباطشان به پایان می رسد. پس از مدت کوتاهی نیز با مرد دیگری آشنا و با ایجاد قول و قرار ازدواج، دوباره اقدام به برقراری رابطه ی جنسی می نماید. اما پس از مدتی متوجه متأهل بودن مرد موردنظر شده و ارتباطشان متوقف می شود. او با همان حال و روحیه ی افسرده اشاره میکرد که احساس خوبی از بابت ارتباط های جنسی که با این دو مرد داشته، ندارد.

خانم ۳۸ ساله ای که همسرش او را به مدت یک سال ترک کرده بود قصد طلاق داشت. او از خدمات مشاوره روانشناسی استفاده می کرد. اما در مواردی رفتارهایی غیر منطقی از خود بروز می داد. برای مثال، با مردهایی آشنا و اقدام به برقراری رابطه ی جنسی می کرد که از نظر انسانی و فرهنگی از او به مراتب پائین تر بودند.

در جلسه ای علت چنین رفتارهایی از او پرسیده شد. او اشاره به خیانت هایی که همسرش نسبت به وی در طول ۱۸ سال زندگی مشترک انجام داده بود، کرد. او در ادامه خاطرنشان کرد که من هنوز همسر او هستم و با این اعمال به او خیانت می کنم. به نوعی از او انتقام می گیرم، منتها انتقامی که او متوجه آن نمی شود. من اسم آن را انتقام خاموش گذاشته ام.

البته او با چنین انتقامی هزینه ی سنگینی را پرداخت می کرد. میزان آسیبی که به خودش وارد می کرد، به مراتب بیشتر از آسیبی بود که به همسر میزد. اما کینه ی او به همسر، حجم قابل توجهی از ذهن او را اشغال کرده بود. چنین امری مانع از آن می شد تا او به تمامی حقایق موجود آگاه شود.

انجام این گونه رابطه های جنسی ذهن او را مخدوش یا به عبارتی قلب او را سیاه کرده و متوجه زشتی آن نمی شد. از این رو به راحتی چنین اعمالی را به اجرا در می آورد. از سوی دیگر، سایر مردهایی که مشتاق چنین امری هستند را جذب او نموده بود.

او در جلسه ای که مشخص بود از نظر عاطفی و روانی روحیه ی مناسبی ندارد و در حالی که گریه می کرد، خاطرنشان کرد که در طول ۱۸ سال زندگی مشترک با وجود خیانت ها و آزار و اذیت هایی که همسرش نسبت به او داشته، هیچ گونه بی وفایی و خیانتی انجام نداده است. اما با گذشت چندین ماه پس از ترک همسر او با مردهای گوناگونی رابطه ی جنسی داشته. او در ادامه و با حالتی توأم با تأسف و پشیمانی اشاره کرد که چند روز پیش در یک روز به فاصله ی چند ساعت با دو مرد رابطه ی جنسی داشته است. او با بیان این مطلب قادر به خودداری از گریه اش نبود.

مواردی که خاطرنشان شد، همگی از بابت رابطه ی جنسی شان احساس نامطبوع و ناخوشایندی داشتند. در واقع درون پاک و سالم آدمی در برابر اموری ناسالم که انطباقی با محتوای وجودی اش ندارد، واکنش نشان می دهد. ارتباط جنسی سالم مانند غذای سالم جذب شده و احساسی خوشایند را به همراه دارد. اما رابطه ی جنسی ناسالم به دلیل انطباق نداشتن با ماهیت وجودی آدمی، تمامیت وجودی انسان در برابر آن واکنش نشان داده و واکنشی ناخوشایند، حاصل آن خواهد بود. در موارد پیشرفته تر نه تنها احساسی ناخوشایند، بلکه حالتی توأم با پشیمانی و گناه را نیز به همراه خواهد داشت.

البته این گونه موارد در ارتباط با بعضی روابط جنسی خاص با افرادی دیگر غیر از همسر بود. اما در برخی شرایط در ارتباط جنسی با همسر نیز احتمال دارد که چنین احساسی ایجاد شود. بدین صورت که در ارتباط جنسی با همسر امکان دارد گاهی احساس خوب و خوشایند و گاهی نیز احساس نامطبوع و ناخوشایند نیز حاصل شود.

آقایی ۵۱ ساله اشاره می کرد که در برخی موارد در ارتباط جنسی باهمسرش، گاهی احساسی خوب و در مواردی نیز احساسی ناخوشایند دارد. با بررسی هایی که به اجرا در آمد، مشخص شد که او فردی عاطفی و با اعتقادات و گرایش های معنوی است. از سوی دیگر روابط مهرورزانه و عاشقانه ی با همسر برایش از اولویت و اهمیت ویژه ای برخوردار بود. از سوی دیگر همسر او فردی نبود که بتواند چنین ارتباط عاطفی، مهرورزانه و عاشقانه ای را ایجاد و تداوم دهد.

آقای موردنظر تلاش های گوناگونی را برای ایجاد یک رابطه ی عاطفی، مهرورزانه و عاشقانه از خود به اجرا در می آورد. اما همسرش با بعضی صحبت ها و مطرح نمودن اختلاف نظرهای مورددار، درگیری های ناروایی را به وجود می آورده. در ادامه فضایی سنگین میان شان ایجاد می شده. خانم او با وجود مقصر بودن هیچگونه تلاشی برای باز گرداندن شرایط موجود به وضعیت عادی از خود نشان نمی داده.

در نتیجه و پس از گذشت چند روز آقا دومرتبه تلاش هایی می کرده تا اوضاع دومرتبه به حالت عادی بازگردد. او از این بابت احساس خوبی نسبت به همسرش نداشت، به همین مناسبت اگر در چنین شرایطی ارتباط جنسی میانشان روی می داده، احساس او از این بابت نامطلوب و ناخوشایند بوده.

او که خواهان ارتباطی مهرورزانه بوده و تلاش هایش نیز برای این امر در حد و اندازه ی لازم به مقصود خود نمی رسیده، برای جذاب کردن ارتباط جنسی بخش شهوانی ارتباط را پررنگ تر می کرده. ارتباط جنسی که بخش شهوانی آن، به بخش عاطفی و انسانی اش غالب باشد، اگرچه به طور موقت ارضاء شدنی را به همراه دارد، اما در ادامه و در مجموع رضایت چندانی را در بر نخواهد داشت.

اما در شرایطی که روابطی مهرورزانه میان او و همسرش بر قرار بوده، داشتن ارتباط جنسی در این وضعیت احساسی مطبوع و خوشایند را برایش به دنبال داشته. در مجموع ایجاد نشدن رابطه ی عاطفی، مهرورزانه و گرایش ارتباط جنسی به جنبه های شهوانی باعث می شد تا او رضایتی از بابت رابطه ی جنسی با همسرش نداشته باشد.

در هر حال حساس و گوش به زنگ بودن به این گونه احساسات و عواطفی که بعد از هر تجربه ی جنسی ایجاد می شود، می تواند فرد را نسبت به عوامل مخل، آسیب زا و مشکل آفرین در رفتار جنسی آگاه نماید. هم چنین در صورت داشتن احساسی خوب و خوشایند نیز علت آن را یافت و به تقویت چنین امری پرداخت.

رفتار جنسی

3. دو بعد و نگرش اولیه و انتهایی در رفتار جنسی را در نظر داشتن

موضوع دیگری که در ارتباط با تجربه ها و هر گونه عملکرد جنسی بایستی در نظر داشت، دو بعد و نگرش اولیه و انتهایی هر رفتار جنسی است. به عبارتی اکثریت قریب به اتفاق رفتارهای جنسی ناسالم در وضعیت اولیه از جذابیت و لذت بسیاری برخوردار است. اما در پایان و یا بعد از گذشت مدت زمانی پیامدهای ناخوشایند و آزاردهنده ی آن آغاز می شود.

البته در بعضی موارد به سبب نداشتن تجربه ی مورد نیاز فرد قادر به پیش بینی پیامدهای ناگوار تجربه ی جنسی پیش رو نیست. اما در همین موارد نیز می توان با برخورداری از مشورت علمی و تخصصی از پیامدهای انتهایی آن آگاه شد.

خانمی ۴۷ ساله متوجه رفتارهای مشکوک شوهر ۴۸ ساله اش می شود. با زیرنظر گرفتن رفتارها و روابط او به تدریج شواهد قاطع و محکمی از ارتباط عاطفی و جنسی میان او و خانمی ۴۵ ساله و طلاق گرفته می یابد. شوهر ابتدا در برخورد اولیه همه چیز را انکار می کرده و با توجه به شواهد معتبر ارائه شده، خیانت به همسرش را می پذیرد.

او اشاره کرد که پس از تسلیم و پذیرفتن خیانت هر سؤالی در این زمینه می پرسیده، او به صورت تمام و کامل و با صداقت پاسخ می داده. در ادامه از وی می پرسد که آیا از نظر جنسی کم و کسری در زندگی شان وجود داشته؟ شوهر نیز با قاطعیت اعلام می کند که از همه چیز راضی بوده. در ادامه، انگیزه ی او از انجام چنین امری را می پرسد. او پاسخ می دهد که فقط به دلیل تنوع طلبی، خانمی را که با وی ارتباط برقرار کرده بود را می خواسته از نظر جنسی امتحان نماید، تا ببیند چه جذابیت و لذتی را در او می تواند بیابد.

او در ادامه اعتراف می کند که تفاوت چندانی میان لذت و جذابیت جنسی میان همسر و خانم موردنظر نمی یابد. غیر از هیجان های اولیه که در همان ابتدا تجربه می شود. اما پس از مدتی هیجان های آن فروکش کرده و لذتی مشابه با همسر به جا می ماند.

خانم موردنظر در ادامه اشاره کرد که بعد از مدتی با وجود تلاش های همه جانبه، دختر ۲۶ و پسر ۲۱ ساله اش متوجه موضوع خیانت پدرشان می شوند. آنها نیز به نوعی از بابت رفتار پدرشان و رنجش هایی که برای مادر به وجود آمده بود، ناراحت و رنجیده خاطر می شوند.

او در ادامه خاطرنشان کرد که اوضاع و احوال ناراحت کننده و پریشانی در خانواده پس از این ماجرا به وجود آمده. او دیگر نسبت به همسر اطمینان ندارد و سعی می کند تا او را کنترل نماید. البته شوهرش نیز تا مواردی همکاری و در بعضی شرایط همکاری از خود نشان نمی داد. همین امر اضطراب او را بیشتر می کرد. همچنین محبت و صمیمیتی که پیش از این میان شوهر در خانواده با او و فرزندان وجود داشت، از میان رفته بود.

اغلب تجربه های جنسی به همین صورت است که ابتدا و شروع جذاب ولذت بخشی را دارد. اما در ادامه آدمی درگیر گشته و مسیر موجود را ادامه می دهد. اما در همان اواسط و درنهایت در پایان نیز آسیب، مشکلات و آبروریزی همه جانبه ای را به همراه دارد.

در مجموع بعضی عملکردهای جنسی و به ویژه آنهایی که با اصول اخلاقی انطباق ندارند، ابتدا و شروع جذاب و لذت بخشی دارند. اما با گذشت مدت زمانی، دشواری ها، ناراحتی ها، درگیری ها، عذاب وجدان و سایر موارد مرتبط آغاز می گردد.

افرادی که از دید و نگرش دوم برخوردارند، به نحوی که شرایط پس از لذت اولیه را می تواند در نظر گرفته و ببینند، کمتر دچار مشکل می شوند. چنین امری در پیشگیری از بسیاری آسیب ها و قرار دادن رفتار جنسی در مسیری سالم و کارآمد نقش سازنده ای را به همراه دارد.

4. خوگیری و عادت کردن به برخی رفتارهای جنسی

موضوع دیگری که در ارتباط با رفتارهای جنسی لازم است در نظر داشت، جنبه ی خوگیری و عادت کردن به برخی رفتارها و عملکردهای جنسی است. بعضی از رفتارهای جنسی را به محض انجام دادن به دلیل برخورداری از جذابیت و لذتی ویژه تاحدودی تقویت شده و شخص رغبت و تمایلی برای انجام و تکرار مجدد آن می یابد.

این گونه امور از یک خودارضائی ساده تا رفتارهای جنسی خاص را می تواند شامل شود. در هر حال در نظر داشتن ویژگی خوگیری می تواند از ابتلا به بعضی رفتارهای مشکل آفرین جنسی پیشگیری نماید. بدین صورت که فرد به تشخیص لازم برسد که انجام یک رفتار جنسی از روی نیاز حقیقی و یا از جنبه ی عادت و خوگیری است.

5۔ محدود نشدن تمامی لذت های زندگی در لذت جنسی

ایجاد صمیمیت و برقراری ارتباط جنسی در جایگاه خود از جذابیت و لذت خاصی برخوردار است. اما اغلب لذت های موجود در زندگی را به امور جنسی منحصر نمودن، باعث می شود تا دید و نگرشی تک بعدی و افراطی نسبت به جنسیت ایجاد گردد.

نکته ی دیگر در ارتباط با انحصاری کردن لذت به امور ملموس و مادی مانند جنسیت و روابط جنسی محدودیت آن است. زیرا توان و ظرفیت انسان در این زمینه محدود بوده و خواه ناخواه با تغییر در شیوه های رابطه ی جنسی و امور مربوط به آن شخص در مسیرهایی نامتعارف و آسیب پذیر قرار می گیرد.

از سوی دیگر آدمی در طول زندگی، مسیری در جهت رشد، تعالی و شکوفایی را پیش رو دارد. چنین رشد و تحولی در تمامی ابعاد وجودی صورت می گیرد. از این رو در نظر گرفتن این رشد و شکوفایی به عنوان یک کل در تمامی ابعاد می تواند نیاز وجودی آدمی را برآورده نماید.

لذت جنسی نیز به صورت بخشی از یک ارتباط عاطفی و انسانی می تواند در جایگاه خود از ارزشمندی و جذابیت لازم برخوردار باشد. اما تکیه و تأکید عمده بایستی بر لذت و جذابیت کلی از بابت رشد، تحول و شکوفایی وجودی آدمی باشد. این نکته نیز به تجربه مشاهده شده، افرادی که خوشی ها و لذت های شان را در جنسیت متمرکز نموده اند، با دشواری ها، ناملایمات و ناکامی های گوناگونی مواجه شده اند.

6. جنسیت را در جایگاه اصلی و حقیقی اش مورد استفاده قرار دادن

آدمی موجودی منحصر به فرد در جهان خلقت است. او از ذهنی توانمند و خلاق بهره مند بوده و هم چنین موجودی انتخاب گر و صاحب اختیار است. انسان از چنین توانایی برخوردار است که می تواند قواعد و قوانین مدنی و اخلاقی را نادیده گرفته و حتی برخلاف فرامین خداوند و آیات الهی نیز عمل نماید. رفتار و عملکرد جنسی آدمی نیز از این قاعده مستثنی نیست. انسان می تواند آن را در مسیرها و جایگاهی که خود صلاح می داند، مورد استفاده قرار دهد.

جایگاه اصلی و حقیقی جنسیت و رابطه ی جنسی در چارچوب و سایه ی ارتباطی عاطفی و مهرورزانه که از پشتوانه ی انسانی و اخلاقی نیز برخوردار باشد، است. از این رو جنسیتی که خارج از این شرایط ایجاد شود، خواه ناخواه آسیب ها و مشکلاتی را می تواند به همراه داشته باشد.

آقایی ۳۷ ساله قصد ازدواج با دختری ۳۰ ساله را داشت. آنها مدت سه سال دوست و اخیرا نامزد بودند، اما همچنان در ارتباط با ازدواج با او در شک و تردید بود. البته او قبول داشت که خانم مورد نظر از هر لحاظ مناسب و حتی در مواردی از نظر فرهنگی و خانوادگی نسبت به او در جایگاه رفیع تری قرار داشت، او به نوعی دچار اضطرابی بود که نمی توانست با خانم موردنظر ازدواج کند.

با صحبت های بیشتری که مطرح شد، مشخص گردید که او دارای اضطراب و سوءظن و شک به نامزدش است. هم چنین وی در طی سال های گذشته با چند نفر از جنس مخالف ارتباط برقرار کرده. این گونه روابط جنسی از جایگاه صحیح و حقیقی برخوردار نبود. بدین صورت که خانم های موردنظر برای او فقط دارای جذابیت های ظاهری و جنسی بودند. او علاقه ای از روی عواطف انسانی به نحوی که خواهان زندگی با آنان باشد را نداشت.

اقدام به این گونه روابط جنسی به سادگی امکان پذیر نیست. فرد اقدام کننده بایستی تظاهر به دوست داشتن و تمایل به ازدواج با آنان نماید، تا چنین امری به اجرا درآید. اما پس از ارتباط جنسی زن دارای توقع و انتظاراتی می شود. اما او به دلیل نداشتن چنین احساس و نگرشی و برخوردار نبودن خانم های موردنظر از جایگاه لازم، چاره ای جز کناره گیری نمی بیند.

اما در مجموع این گونه اعمال خواه ناخواه پیامدهایی را به همراه خواهد داشت. در واقع شخص هنگامی که رفتار جنسی را به اجرا در می آورد که خود اعتقادی به آن ندارد، در ادامه دچار اضطراب می شود. چنین اضطرابی به تدریج آسیب ها و مشکل آفرینی هایی را در زندگی شخصی و ارتباطی با همسر به دنبال خواهد داشت.

 

منبع: کتاب درمان جنسی/نویسنده: سعید کاوه

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید