امروز: جمعه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۰۹ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 266282
۳۶۶۷
۱
۰
نسخه چاپی

ادای سوگند در دادگاه را بدانید و از مجازات سوگند دروغ آگاه شوید

سوگند و قسم در دادگاه به این معنا است که شخصی برای اثبات محق بودن خود و صحت اظهاراتش، تحت شرایطی و با تشریفات مخصوصی، خداوند را گواه قرار می‌دهد و از این طریق، ادعای خود را اثبات می‌کند یا در مقام دفاع از خود و اثبات واهی بودن ادعای مدعی، به آن متوسل می‌شود.

ادای سوگند در دادگاه را بدانید و از مجازات سوگند دروغ آگاه شوید

سوگند و قسم در دادگاه به این معنا است که شخصی برای اثبات محق بودن خود و صحت اظهاراتش، تحت شرایطی و با تشریفات مخصوصی، خداوند را گواه قرار می‌دهد و از این طریق، ادعای خود را اثبات می‌کند یا در مقام دفاع از خود و اثبات واهی بودن ادعای مدعی، به آن متوسل می‌شود.

تعریف سوگند

سوگند یکی از پنج ادله‌ای است که قاضی به استناد آن می‌تواند حکم صادر کند. مواد 201 تا 210 قانون مجازات اسلامی به این مهم پرداخته است. سوگند به معنای شهادت گرفتن خداوند بر صحت ادعای شاکی یا متهم است. سوگند یکی از ادله اثبات دارای موضوعیت محسوب می‌شود که از نظر تقدم و تأخر، پس از علم قاضی، اقرار و شهادت در رده چهارم قرار می‌گیرد؛ لذا در صورتی که فرضا مفاد شهادت با سوگند متعارض باشد، دادگاه اصل بر صحت شهادت قرار داده و مطابق آن حکم می‌دهد.

بر اساس ماده 201 قانون مجازات اسلامی، سوگند عبارت از گواه قراردادن خداوند بر درستی گفتار اداکننده سوگند است.

اداکننده سوگند می‌تواند شاکی یا متهم باشد. در ماده 331 قانون آیین دادرسی کیفری آمده است که تقاضای سوگند قابل توکیل است و وکیل در دعوی می‌تواند در‌صورتی که در وکالت نامه تصریح شده باشد، طرف را سوگند دهند؛ اما سوگند یادکردن قابل توکیل نیست و وکیل نمی‌تواند به جای موکل سوگند یاد کنند.

شرایط اداکننده سوگند

 در ماده 202 قانون مجازات اسلامی عنوان شده است: «اداکننده سوگند باید عاقل، بالغ، قاصد و مختار باشد» شرایط چهارگانه مذکور در این ماده باید در حین ادای سوگند وجود داشته باشند. در این باره در نظریه مشورتی مورخ سال ۷۸ آمده است: «کسی که قسم می‌خورد کافی است در زمان ادای سوگند عاقل و بالغ بوده و متوجه صحت مطالبی باشد که بعد از ادای سوگند بیان می‌دارد، هرچند اتفاق در زمان صغر وی روی داده است.»

چگونگی ادای سوگند

در ماده 203 این قانون نیز عنوان شده است مع سوگند باید مطابق قرار دادگاه و با لفظ جلاله و الله، بالله، تالله یا نام خداوند متعال به سایر زبان‌ها ادا شود و در صورت نیاز به تغلیظ و قبول اداکننده سوگند، دادگاه کیفیت ادای آن را از حیث زمان، مکان، الفاظ و مانند آن‌ها تعیین می‌کند. در هر صورت، بین مسلمان و غیرمسلمان اداکننده سوگند نام خداوند متعال تفاوتی وجود ندارد.

طبق ماده 333 قانون آیین دادرسی کیفری: سوگند به درخواست اصحاب دعوی مطابق قرار دادگاه و نزد قاضی به عمل می‌آید، در قرار دادگاه، موضوع سوگند و شخصی که باید سوگند یا کند، تعیین می‌شود. صورت مجلس ادای سوگند به امضای قاضی و ظرفین دعوی می‌رسد.

صرف نظر از زبان اداکننده سوکند و سلمان یا غیرمسلمان بودن او، ذکر نام خداوند متعال در هنگام ادای سوگند لازم است.

تغلیظ سوگند به معنای ادای سوگند با انجام تشریفات خاص است و قبول اداکننده سوگند شرط صحت آن است. مثلا دادگاه با قبول «الف» اعلام دارد که ادای سوگند باید با وضو و رو به قبله صورت گیرد.

جرائم قابل اثبات از طریق سوگند

جرائم به موجب قصاص، دیه، ارش و ضرر و زیان ناشی از جرائم مانند رد مال، با سوگند قابل اثبات اند. لکن سوگند در جرائم حدی و تعزیری نه موجب اثبات و نه موجب نفی جرم می‌شود.

تفکیکی که این ماده از جرائم بیان کرده، مشابه تقسیم بندی جرائم ماده ۱۸۹ است مه بر اساس آنن جرائم موجب حد و تعزیر با شهادت بر شهادت اثبات نمی‌شود؛ لکن این امکان در سایر جرائم وجود دارد.

به طور مثال اگر الف در جلسه دادگاه سوگند یاد کند که مرتکب سرقت تعزیر شده است، دادگاه الف را به موجب سوگند یادشده به مجازات سرقت تعزیری محکوم نخواهد کرد؛ اما وی مکلف به بازگرداندن مال مسروقه به بزده دیده و جبران ضرر و زیان از جرم خود خواهد شد.

اثبات جنبه مالی جرائم از طریق سوگند

بر اساس ماده ۲۰۹ قانون مجازات اسلامی هرگاه در دعاوی مالی ماننده دیه جنایات و همچنین دعاویی که مقصور از آن مال است، ماننده جنایت خطائی و شبه عمدی موجب دیه، برای مدعی خصوصی انکان اقامه بینه شرعی نباشد، وی می‌تواند با معرفی یک شاهد مرد و یا دو شاهد زن به ضمه یک سوگند، ادعای خود را فقط از جنبه مالی اثبات کند.

بر اساس تبصره این ماده قانونی، در موارد مذکور در این ماده، ابتدا شاهد داجد شرایط شهادت می‌دهد و سپس سوگند توسط مدعی ادا می‌شود.

به بیان ساده‌تر، چنانچه مدعی خصوصی نتواند با اقامه بینه شرعی (ادله اثبات امور کیفری)، ادعای خود را اثبات کند، می‌تواند با معرقی یک شاهد مرد و یا دو شاهد زن به انضمام یک سوگند، ادعای خود را فقط از جهت مالی اثبات کند.

اقسام سوگند

قسم، حلف و یمین که معادل فارسی آنها سوگند می باشد، در کنار شهادت و اقرار یکی از مهم ترین ادله اثبات دعوی است که در مواد 1325 به بعد قانون مدنی، اقسام سوگند و شرایط آن و همچنین توان اثباتی سوگند مورد پیش بینی قرار گرفته است و در مواد 270 به بعد قانون آیین دادرسی مدنی نیز اضافه بر موارد مذکور، آیین اتیان سوگند یا ادای سوگند پیش بینی شده است.

ماده 1325 قانون مدنی بیان می دارد: در دعاوی که به شهادت شهود قابل اثبات است مدعی میتواند حکم به دعوی خود را که مورد انکار مدعی‌ علیه است منوط به قسم ‌او نماید.

در ماده ی 270 قانون آیین دادرسی مدنی آمده است: در مواردی که صدور حکم دادگاه منوط به سوگند شرعی می باشد، دادگاه به درخواست متقاضی، قرار اتیان سوگند صادر کرده و در آن، موضوع سوگند و شخصی را که بایدسوگند یاد کند تعیین می نماید

سوگند یا قسم به عنوان یکی از مهم ترین ادله اثبات دعوا ، نقش ویژه ای در اثبات دعاوی مختلفی خواهد داشت و به اعتبار نقش و کاربرد وسیع سوگند، می توان آن را به انواع و اقسام مختلفی تقسیم بندی نموده و مورد بررسی قرار داد.

سوگند (قسم) به دو دسته تقسیم می‌شود:

1. سوگند عهدی

سوگند عهدی به این معنا است که شخص تعهد می‌کند که ملتزم به انجام فعل یا ترک عملی در آینده باشد؛ مانند سوگندی که رییس‌‌جمهور یا وکلای دادگستری و دادرسان قبل از انجام وظیفه یاد می‌کنند. این سوگند، ارتباط مستقیمی با ادله اثبات دعوا ندارد و بنابراین از موضوع این بحث خارج است.

2. سوگند قضایی (اثباتی)

سوگند اثباتی (قضایی) یکی از ادله اثبات دعوا است و چون همیشه در حضور قاضی باید اتیان شود به آن سوگند قضایی گویند. سوگند قضایی به معنای گواه قرار دادن خداوند در دادگاه بر وجود یا عدم وجود امری است که اداکننده‌ سوگند ادعا می‌کند.

سوگند اثباتی یا قضایی با توجه به نصوص قانونی به سه دسته تقسیم می‌شود: سوگند قاطع دعوا یا بتّی، سوگند تکمیلی و سوگند استظهاری. سوگند دیگری نیز با الهام از فقه، در ماده‌ 5 آیین‌نامه‌ ترتیب اتیان سوگند مورد اشاره قرار گرفته که «سوگند بر نفی علم» نامیده می‌شود.

انواع سوگند قضایی یا اثباتی

1. سوگند بَتی یا قاطع دعوی

سوگندی است که، به تنهایی ادعّای خواهان را رد یا اثبات می‌‌کند و بنابراین قاطع دعوا می‌باشد.

سوگند بتّی زمانی جاری می‌شود که مدعّی، فاقد هر گونه بینه، گواهِ دارای شرایط و یا سندی است که بتواند ادعّای خود را ثابت کند و مدعّی‌علیه نیز منکر ادعّای مدعّی می‌باشد. در این صورت به درخواست مدعّی، قرار اتیان سوگند از طرف دادگاه صادر می‌شود که طی آن، منکر می‌تواند سوگند بر نفی استحقاق مدعّی یاد کند و بدین وسیله ادعّای او ساقط می‌شود.

درخواست مدعّی می‌تواند شفاهی یا کتبی باشد. شرط درخواست سوگند از سوی مدعّی تا آن جا اساسی است که نبود آن، سوگند را از اثر می‌اندازد. نکته‌ای که توجه به آن بسیار مهم است اینکه درخواست سوگند را کسی می‌تواند مطرح کند که برای ادعّای خود دلیلی ندارد (و ادعّای او مورد انکار طرف مقابل قرار گرفته.) بنابراین بسته به مدعّی بودن هر یک از خواهان و خوانده ممکن است درخواست سوگند را هر یک از خواهان یا خوانده مطرح ‌کند. برای مثال ممکن است خواهان، مدعّی دینی باشد که خوانده منکر آن است، در این صورت خواهان درخواست سوگند می‌دهد؛ در همین فرض ممکن است خوانده دین را بپذیرد ولی مدعّی سقوط دین باشد که در این صورت، به درخواست خوانده قرار اتیان سوگند صادر می‌شود تا به موجب آن خواهانِ دعوای اصلی، سوگند یاد کند.

طبق ماده‌ی 272 مفاد سوگند باید به گونه‌ای باشد که بتواند ملاک و مستند صدور حکم توسط دادگاه باشد. بنابراین سوگند، هر چند ممکن است تنها بخشی از موضوع دعوا را در برگیرد (برای مثال، اصالت سند مستند دعوا یا دفاع) امّا مفاد آن باید به گونه‌ای باشد که با اعلام آن، ادعّای مورد مناقشه به طور قاطع فصل شود.

سوگند ممکن است بر سبب باشد، یعنی وقوع امری یا عدم آن، مثل معامله یا تعهد که منشاء دعواست؛ و یا ممکن است بر نتیجه باشد مثل وجود یا عدم دین، ملکیت و … و در درخواست باید تعیین شود که مقصود درخواست‌کننده‌ی سوگند به کدامیک از این موارد است.

2. سوگند تکمیلی

با توجه به ماده‌ی 277 قانون آیین دادرسی مدنی در دعواهایی که هدف از اقامه‌ی آن به‌دست‌آوردن مال است و یا مربوط به دینی (بدهی) باشد که شخص دارد و ادله‌‌ی ارائه‌شده توسط فرد برای اثبات ادعای وی کافی نباشد، مدعی می‌تواند برای تکمیل دلایل ابرازی درخواست سوگند کند.

سوگند تکمیلی فقط در این دسته از دعاوی که در ماده‌ی فوق ذکر شد کاربرد دارد.

زمانی که دلایل فرد نا‌کافی است، جهت تکمیل دلیل خود، ابتدا گواهان (شهود)، شهادت می‌دهند، سپس سوگند مدعی به آن ضمیمه می‌شود؛ چراکه درغیراین‌صورت دعوی وی به‌دلیل کافی نبودن دلایل رد خواهد شد. این سوگند برخلاف سوگند بتی (که هیچ دلیلی وجود نداشت و قابل رد به طرف مقابل بود) قابل رد به مدعی علیه نیست؛ لذا مدعی جهت اثبات حقش یا باید خود سوگند یاد کند یا به‌طور کلی از دعوی چشم‌پوشی کند.

البته سوگند تکمیلی و بتی، در مواردی که قانونگذار دعوی را فقط با یک دلیل خاص پذیرفته (مانند دعاوی مالکیت که حتما باید با سند رسمی باشد) کاربردی ندارد.

3. سوگند استظهاری

با استنباط قانون مدنی و قانون آیین دادرسی مدنی مشخص می‌شود که اگر دعوایی بر میت یا حتی ورثه‌ی وی اقامه گردد، خواهان علاوه‌ بر دلایلی که اقامه می‌کند (چه آن دلایل برای اثبات دعوی کافی باشد یا خیر) لازم است که حتما سوگند را ضمیمه کند و اگر خواهان، سوگند یاد نکند، دعوی وی ساقط شده و حقی به‌نفع او ثابت نمی‌شود.

سوگند استظهاری مستلزم درخواست طرف مقابل و قابل رد به او هم نیست؛ چراکه حتما باید توسط خود مدعی ادا شود. نکته‌ی مهم دیگر این است که حتی اگر دعوی متکی به یک دلیل خاص باشد، باز هم سوگند استظهاری باید ادا شود. تنها درخصوص دعوای متکی به سند رسمی است که سوگند استظهاری لازم نیست. (البته لازم به ذکر است که این سوگند در رویه‌ی دادگاه‌ها عملا انجام نمی‌شود.)

شرایط سوگند

بر اساس ماده ۲۰۴ قانون مجازات اسلامی، سوگند باید مطابق با ادعا، صریح در مقصود بدون هر گونه ابهام باشد و از روی قطع و یقین ادا شود.

مطابقت با ادعا، صراحت در مقصود و بدون هر گونه ابهام باشد و از روی قطعی بودن لوازم تفکیک ناپذیر سوگند محسوب می‌شوند؛ لذا با فقدان هر یک از این موارد، سوگند از اعتبار ساقط می‌شود.

در مورد شرط مطابقات سوگند با ادعا باید گفت: مثلا اگر الف ادعا کند «هیچ گونه جنایت عمدی علیه ب مرتکب نشده ام» لکن در لحظه سوگند بیان کند: «خدا را گواه می‌گیرم پرداخت هیچ گونه دیه‌ای بر عهده من نیست.»، در این فرض سوگند با ادعا مطابقت ندارد، چرا که متهم یک با خود را از اتهام جنایت عمدی و بار دیگر از اتهام جنایت موجب دیه بری کرده است.

مجازات سوگند دروغ

اگر ثابت شود سوگند کذب بوده یا شرایط قانونی آن رعایت نشده است (مثلا سوگند با تردید و یا با توسل به اکراه ادا شده باشد)، دادگاه به آن سوگند ترتیب اثر نداده و رأی خود را با نظر به سایر ادله موجود صادر خواهد کرد. همچنین اگر اداکننده سوگند عاملأ و عامدأ سوگند دروغ یاد کرده باشد، به موجب ماده ۶۴۹ تعزیرات، به مجازات ۶ ماه تا ۲ سال حبس محکوم می‌شود.

ماده ۲۱۰ قانون مجازات اسلامی نیز در خصوص این مهم است، در این ماده عنوان شده است: هر گاه ثابت شود سوگند، دروغ و یا اداکننده سوگند فاقد شرایط قانونی بوده است، به سوگند مزبور ترتیب اثر داده نمی‌شود.

طرق ادای سوگند

بر اساس ماده ۲۰۵ قانون مجازات اسلامی، سوگند باید با لفظ باشد و در صورت تعذر، با نوشتن یا اشاره‌ای که روشن در مقصود باشد، ادا شود.

اصولاََ اقرار و شهادت می‌تواند به صورت لفظی یا نوشتن انجام شود؛ لکن در مورد سوگند اصل بر لزوم ادای آن به صورت شفاهی و لفظی است و سوگند کتبی یا با اشاره فقط در صورت معذور بودن اداکننده قابل پذیرش است.

مفهوم نبودن سوگند

بر اساس ماده ۲۰۶ قانون مجازات اسلامی، در مواردی که اشاره، مفهوم نباشد یا قاضی به زیان شخصی که سوگند یاد می‌کند، آشنا نباشد و یا ادا کننده سوگند قادر به تکلم نباشد، دادگاه به وسیله مترجم یا متخصص امر، مراد وی را کشف می‌کند.

در این مورد ماده ۲۷۶ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر شده که هر گاه خوانده در جلسه دادرسی در قبال ادعای خواهان، به علت عارضه‌ای از قبیل لکنت زبان یا لال بودن سکوت کند، قاضی دادگاه رأساُ یا به وسیله مترجم یا متخصص امر، مراد وی را کشف یا عارضه را برطرف می‌کند.

 

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید