بازاریابی محتوا، بخشی از استراتژی بازاریابی و توسعه کسبوکار شما است که بر ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و یکپارچه تمرکز دارد و هدف کلی آن، جذب مخاطبین جدید و حفظ مخاطبان قبلی است. جذب مخاطب در این استراتژی، با ارائه محتوای ارزشمند انجام میشود.
بازاریابی محتوا چیست؟
بازاریابی محتوایی با اطلاعات سروکار دارد.
این نوع از بازاریابیِ کسبوکار یا برند میکوشد با بهاشتراکگذاری محتوای آموزشی، سرگرمکننده یا آگاهیبخش، به خوانندگان کمک کوچکی کند. نتیجه این کار میتواند در قالب تغییر رفتار مخاطبان و یا آنگونه که بازاریابان مایلند، به شکل تصمیمگیری برای خرید خود را نشان دهد. در حقیقت در این نوع بازاریابی، مردم را به خرید مجبور نمیکنیم؛ بلکه به آنها کمک میکنیم تا بهترین تصمیم را بگیرند و شاید بهترین تصمیم آنها در این میان، خریداری از ما باشد.
به تعریفی که «مؤسسهی بازاریابی محتوایی» (Content Marketing Institute) ارائه داده است، توجه کنید:
«هدف بازاریابی محتوایی، جذب و نگهداری مشتریان بهوسیلهی تولید و سازماندهی محتوای ارزشمند و مناسب به نیتِ تغییر یا تقویت رفتار مشتری است. این نوع بازاریابی، فرایندی مستمر است که در راهبرد کلی بازاریابی شما به بهترین نحو جای میگیرد و بر مالکیت رسانه متمرکز است نه اجارهی آن.»
برای داشتن یک بازاریابی محتوای موفق، به برنامهریزی دقیق نیاز خواهید داشت. هنگام ایجاد محتوا، باید نکات کلیدی زیر را در نظر داشته باشید:
- محتوا را برای چه کسی ایجاد میکنید؟
- محتوا چه سودی برای مخاطب دارد و کدام مشکل او را قرار است حل کند؟
- محتوای مورد نظر چگونه منحصربهفرد خواهد شد؟
- محتوا در چه فرمتی تولید میشود؟
- محتوا در کجا توزیع میشود؟
- چگونه ایجاد و انتشار محتواها را برنامهریزی و مدیریت میکنید؟
فلسفه بازاریابی محتوا چیست؟
پس از اینکه پاسخ پرسش « بازاریابی محتوایی چیست ؟» را دریافتید، باید بپرسید چرا باید از این نوع بازاریابی بهره گرفت ؟
بازدهی سرمایه برای بازاریابی محتوا میتواند بسیار شگفتانگیز باشد. این بازگشت سرمایه شما را قادر میسازد تا محتوایی تکمیلی برای بازاریابی در شبکههای اجتماعی فراهم کنید و با تولید محتوای مطلوب روی وبسایت، به رتبهی خوبی در موتورهای جستوجو دست یابید و سئوی خود را تقویت کنید.
تفاوتهای بازاریابی محتوا با بازاریابی سنتی
وقتی از بازاریابی سنتی صحبت میکنیم در حقیقت به روشهایی اشاره داریم که تعامل محور نیستند؛ به بیان دیگر باید گفت که در روشهای قدیمیتر بازاریابی کسب و کارها چندان موضوعیتی به مشتریان و جامعه مخاطبان خود نمیدادند و تنها در صدد بودند با تبلیغات پیاپی و مستمر خود آنها را بمباران کنند! اما به تدریج توسعه کسب و کارها و افزایش تعداد آنها سبب شد تا افراد از تبلیغات یک سویه خسته شوند و در عوض به دنبال راههایی برای افزایش آگاهی درباره محصولات مورد نیاز خود باشند. در دنیای امروز افرادی که قصد خرید محصولی را دارند، دیگر به ظواهر تبلیغاتی اهمیت نمیدهند؛ چون تجربههای ناموفق خرید به آنها نشان داده که در بسیاری از مواقع پشت این تبلیغات رنگارنگ و بیلبوردهای بزرگ محصول با کیفیت و قابل عرضه ای وجود ندارد؛ در عوض آنها ترجیح میدهند از قبل درباره محصولات آگاهی کسب کنند و در تصمیمگیریها اطلاعات محصول، ویژگیهای منحصربهفرد و تفاوت آن محصولات مشابه را لحاظ کنند. در بازاریابی سنتی کسب و کارها تنها میتوانند افراد را از وجود خود و وجود محصولات خود آگاه کنند؛ اما بازاریابی محتوا به کسب و کارها کمک میکند تا از مشتریان خود مراقبت کنند. بازاریابی سنتی در عصر حاضر تأثیرگذاری چندانی ندارد و تجربه نشان داده که تنها باعث از بین رفتن منابع مالی و اتلاف زمان برای یک برند میشود. یک بازاریاب محتوا به دنبال راههای بهتر برای جذب مشتری است و سعی میکند به جای آن که صرفاً محصولات یا خدمات خود را به صورت یک طرفه برجسته سازد، محتوا و اطلاعات مرتبط و مفیدی را درباره آنها تولید کند و آنها را بهگونهای نشر دهد که مخاطبان با میل و علاقه خود تصمیم به مطالعه آنها بگیرند. در حقیقت یک بازاریاب محتوا به مشتریان خود دیدگاهها و راهکارهایی را ارائه میدهد تا آنها بتوانند در حل مسائل و مشکلاتشان از این دیدگاهها کمک بگیرند.
تاثیر بازاریابی محتوا بر موفقیت کسب و کار
حال که ضرورت آن توضیح داده شد، در این بخش میخواهیم ببینیم که این روش بازاریابی چگونه منجر به ایجاد ارزش برای یک کسب و کار میشود و تعداد مشتریان را افزایش میدهد. در ادامه برخی از موارد را به طور خلاصه ذکر خواهیم کرد.
1- افزایش ترافیک سایت
اگرچه بالا بودن ترافیک یک سایت لزوماً به معنای موفقیت نیست، اما به هرحال تأثیر زیادی بر موفقیت یک کسب و کار دارد. ممکن است بخش زیادی از افرادی که وارد سایت میشوند، به هر دلیلی غیر از خرید محصول در سایت حضور داشته باشند. برخی از آنها حتی ممکن است به دلایل مختلف اشتباهی به یک سایت آمده باشند. اگر پیادهسازی استراتژی محتوا برای یک سایت به درستی انجام شود، احتمال بسیار زیادی وجود دارد که این بازدیدکنندگان در بارهای بعدی نیز به سایت مراجعه کنند. هرچقدر مطالب بارگذاری شده بر روی یک سایت بیشتر باشد، احتمال آن که ترافیک بیشتری را برای سایت به ارمغان بیاورد، بیشتر خواهد بود.
2- بهینه سایت و سئو
پرداختن بهSEO در بازاریابی محتوا مسئلهای است که میتواند یک سایت را برای موتورهای جستجو خاص کند. محتواهایی که عالی باشند، مورد توجه گوگل قرار خواهند گرفت و به دیگران معرفی خواهند شد. بنابراین در نتیجه بازاریابی محتوا شما یک تبلیغات چند صد میلیون نفری توسط گوگل خواهید داشت که در ازای آن هیچگونه هزینه ای پرداخت نکردهاید. با این نگاه میتوان هزینههای بازاریابی محتوا را به عنوان هزینه سپردن تبلیغات به گوگل تصور کرد! بنابراین با یک دودوتا چهارتای ساده متوجه خواهید شد که هزینه ای که برای رشد کسب و کار خود و تصاحب جایگاهی برتر در گوگل به ازای تولید محتوا پرداخت کردهاید، بسیار بیشتر از آنچه تصور میکنید، ارزش آفرین خواهد بود. در ادامه این مقاله به طور مفصل به مسئله چیستی سئو و اهمیت آن خواهیم پرداخت.
3- تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل
بازاریابی محتوا به شما این امکان را میدهد که برای محصولات خود توصیفات واقعاً عالی بنویسید؛ توصیفاتی که بتواند افراد را به خود جذب کند و از آنها مشتری بسازد. یک کارکرد بازاریابی محتوا آن است که شما به صورت مستقیم اما غیر رودررو با افراد ارتباط برقرار میکنید و محصول خود را برای آنها تبلیغ میکنید؛ بنابراین آنها در برابر شما موضع مخالف نخواهند گرفت و هیچ عامل دیگری مانند لحن، بیان کلمات و … که در بازاریابی چهره به چهره میتواند مشکلساز شود، در اینجا وجود ندارد. در نتیجه افراد بدون هیچگونه جانبداری به مطالب شما فکر خواهند کرد و اگر بتوانید توصیفاتی هنرمندانه از محصولات داشته باشید، تصمیم به خرید محصولات شما خواهند گرفت.
4- شکلگیری شخصیت برند
به طور خلاصه و به بیان ساده شخصیت برند یعنی تصور اولیهای از برند که در ذهن افراد شکل میگیرد. وقتی درباره انسانها از شخصیت صحبت میکنیم، بهراحتی میتوانیم یک تصویر کلی از دوستانمان را در ذهن مجسم کنیم که این تصویر کلی با ویژگیهایی مانند خونگرمی، شیطنت، منطقی، احساسی، پرتلاش و … توصیف میشود. شخصیت درباره برندها نیز معنایی مشابه دارد و به تصویری که از یک برند در ذهن افراد یا مشتریان شکل میگیرد، گفته میشود. همه ما تا قبل از آن که با دوستانمان ارتباط نزدیک برقرار کنیم، هیچ تصوری از آنها نداشتهایم؛ چون هیچ شناختی از آنها نداشتهایم! این مسئله درباره برند نیز صادق است؛ یک برند تا زمانی که خود را به دیگران نشناسانده باشد، نمیتواند شخصیتی از خود ایجاد کند. این روش بازاریابی امکان پرداخت به تمام جوانب یک برند و محصولات یا خدماتش را فراهم میکند و به همین خاطر از طریق ایجاد شناخت در افراد نسبت به برند، شخصیتی را برای آن به وجود میآورد که این شخصیت در حقیقت هویت برند و اعتبار آن محسوب میشود.
10 دلیل اهمیت استفاده از بازاریابی محتوا
1- ایجاد اعتماد در بازدیدکنندگان
هرچه مخاطبان به اطلاعاتی که ارائه میدهید، بیشتر اعتماد کنند، احتمال خرید محصولات توسط آنها نیز بیشتر خواهد شد. همچنین، هنگامی که خوانندگان بهطور مداوم محتوای یک برند را میخوانند، دیدگاهشان نسبت به آن برند نه تنها ازلحاظ اعتبار، بلکه ازلحاظ علاقه به آن برند نیز تغییر خواهد کرد.
2- آگاهی از برند
یکی از رایجترین اهداف بازاریابی محتوا، افزایش آگاهی از برند است. درواقع، هدف اصلی این است که مخاطبین، محتوای ارزشمند تولیدشده را ببینند و نسبت به آن عکسالعمل نشان دهند. این موضوع، نشاندهنده میزان تخصص یک شرکت است. محتواهای مرتبط با این هدف، میتواند در قالبهای زیر ایجاد شوند:
- ویدئوهای سرگرمکننده و جذاب
- ایبوک و وبینار
- اینفوگرافیک
اندازهگیری این هدف بسیار سخت است. بااینوجود، با تلفیق یک سری دادهها و معیارها (KPI) با یکدیگر، میتوان میزان آگاهی از برند را اندازهگیری کرد.
- اندازهگیری نرخ رشد از طریق نظرسنجی
- اندازهگیری ترافیک وبسایت
- اندازهگیری میزان جستجوهای صورت گرفته
- اندازهگیری تعداد منشنهای نام برند در شبکههای اجتماعی
3- بهبود سئو (SEO)
با تولید محتوای باکیفیت، مخاطبان بیشتری جذب وبسایت شده و میزان ترافیک افزایش مییابد. الگوریتم موتورهای جستجو همواره در حال تغییر است. اما تا زمانی که شما بهصورت مداوم محتوای مرتبط و آموزنده با کلیدواژههای مناسب ایجاد میکنید و محتوای خود را بهروزرسانی میکنید، در موتورهای جستجو در رتبه بالاتری قرار خواهید گرفت. این موضوع، باعث افزایش دیده شدن از طریق بهبود سئو (SEO) میشود.
4- تولید Lead یا سرنخ بازاریابی
ایجاد اعتماد و آگاهی، لازمه هر کسبوکار است، اما شاید مهمترین هدف اغلب کسبوکارها ، تولید lead بهعنوان نتیجه بازاریابی محتوا است. بازاریابی محتوا باعث میشود افراد غریبه از طریق اطلاعات مفید و آموزنده محتواها، کسبوکار شما را پیدا کنند. تبدیل ترافیک وبسایت و وبلاگ به Lead و درنهایت پرورش lead ها در چرخه خرید و تبدیل آنها به خریدار، یکی از مهمترین اهداف بازاریابی محتوا است.
محتواهای مرتبط با این هدف میتوانند در قالبهای زیر ایجاد شوند:
- ایبوکها، مطالعات موردی (case study) و مقالات
- مهمترین شاخصهایی که بازاریابان برای ارزیابی این هدف موردبررسی قرار میدهند، شامل موارد زیر میشود:
- تعداد lead های ایجاد شده توسط محتواهای مورد نظر
- نرخ همگرایی صفحات فرود
5- جذب مخاطبین ایدهآل
Lead ها در فرایند بازاریابی نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند، اما leadهای بیکیفیت شما را به جایی نمیرساند. شما باید خریداران واقعی را جذب کنید. نکته مثبت در بازاریابی محتوا این است که تنها افرادی که به کسبوکار و زمینه تخصصی شما علاقهمند هستند، محتوای شما را دنبال میکنند. بنابراین، کسانی که درباره کسبوکار شما در مرورگر جستجو میکنند، محتوای شما را مشاهده و در فرم موردنظر، ثبتنام میکنند، افرادی هستند که تیم فروش باید بر روی آنها سرمایهگذاری کنند.
6- تبدیل بازدیدکنندگان به Lead با استفاده از تکنیک پرورش lead
lead ها را از طریق سفر مشتری ایجاد کنید. سفر مشتری (Buyer’s journey)، شامل سه مرحله اصلی آگاهی، ملاحظات و تصمیمگیری است. توجه به محتوای ارائه شده به مخاطب در هر مرحله از سفر مشتری به دنبال کردن مشتری تا پایان قیف فروش کمک میکند.
1- مرحله آگاهی: کاربر تازه متوجه شده است که یک مشکل دارد و برای پیدا کردن راهحل، در گوگل جستجو میکند. پس از این جستجو، وبلاگ شما را پیدا میکند و شروع به خواندن محتوای مربوطه میکند. سپس، برای اطلاع دقیقتر، به عنوان مثال، یک کتاب الکترونیکی دانلود میکند. تا به اینجا، تخصص خود را نشان داده و اعتماد مخاطب را جلب کردهاید.
2- مرحله ملاحظات: کاربر در این مرحله، راهحل مشکل خود را ارزیابی میکند و تعدادی از ویدئوهای شما را تماشا میکند. در این مرحله، کاربر مطمئن شده است که شرکت شما میتواند مشکلش را حل کند.
3- مرحله تصمیمگیری: در این مرحله، کاربر پس از ارزیابیهای مختلف، تصمیم به خرید یا استفاده از خدمات شما میگیرد. شما موفق شدید با استفاده از بازاریابی محتوا، کاربر را به خریدار تبدیل کنید.
7- اشتراکگذاری محتوا توسط بازدیدکنندگان
یکی از بهترین راههای افزایش دیده شدن، اشتراکگذاری محتوای تولیدشده توسط مشتریان و lead ها است. قابلیت اشتراکگذاری، یکی از بهترین مزایای بازاریابی محتوا است. این اشتراکگذاری ممکن است بهصورت فوروارد ایمیل یا اشتراک یک پست در شبکه اجتماعی صورت گیرد. هرچه محتوای شما در بین افراد بیشتری به اشتراک گذاشته شود، به نفع شما خواهد بود.
8- دلیل قانعکننده برای بازگشت افراد به وبسایت شما
کدام کسبوکار از بازدیدهای مجدد کاربران، سود نمیبرد؟ اغلب مردم به وبسایتهایی بازمیگردند که میشناسند و اعتماد دارند. زمانی که محتوای آموزنده و مفید ایجاد میکنید، ارتباط شما با مخاطبان برقرار میشود و به یک منبع قابلاعتماد تبدیل میشوید. تولید محتوای مفید و جذاب بهصورت هفتگی، منجر به بازگشت بازدیدکنندگان برای دریافت مطالب مفید میشود. استراتژیهایی نظیر ایمیل مارکتینگ و ایجاد جوامع آنلاین در این زمینه بسیار موفق عمل کرده است. هرچه مخاطبان را بیشتر درگیر کنید، به نفع کسبوکار شما خواهد بود.
9- همراستا با سایر استراتژیهای بازاریابی
محتوای خوب برای موفقیت سایر استراتژیهای بازاریابی نیز مهم تلقی میشود. بهعنوان مثال، بهینهسازی موتورهای جستجوگر یا SEO و بازاریابی در شبکههای اجتماعی ازجمله استراتژیهایی است که بهشدت تحت تاثیر محتوای خوب است. همچنین، این روش میتواند در فرمتهای مختلفی نظیر برگههای پرینت شده، موبایل، ویدئو، شبکههای اجتماعی، ایجاد و توزیع شود.
10- افزایش نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
بازاریابی محتوا تنها نیاز به صرف زمان دارد. این روش ازلحاظ اقتصادی، بسیار مقرونبهصرفه است. هزینه بازاریابی محتوا، 62 درصد کمتر از روشهای بازاریابی سنتی است، اما تاثیرگذاری آن در ایجاد lead، سه برابر است. ممکن است در ماههای اول، نتیجه دلخواه را بدست نیاورید، اما با گذشت زمان، میزان بازگشت سرمایه حاصل از این نوع بازاریابی افزایش مییابد.
3 راه برای کشف ایده بازاریابی محتوا
یک بوم سفید نقاشی حتی حرفهایترین نقاش را هم مضطرب میکند. گاهی نمیدانید دربارهی چه چیزی بنویسید. خوشبختانه چندین راه وجود دارد که بیآنکه بر خلاقیت خود تکیه کنید، میتوانید ایدههایی را شناسایی کنید.
1. تحقیق کلمهی کلیدی مناسب
تحقیق کلمهی کلیدی برای شناسایی ایدههای محتوایی عالی است؛ اما انتخاب کلمات کلیدی با رتبهی بالا، شما را به جایی نخواهد رساند حتی اگر آنها را بهخوبی در متن محتوا بگنجانید. باید بدانید که بر سر اینگونه کلمات کلیدی، رقابتی تنگاتنگ وجود دارد که وقت شما را هدر میدهد، مگر اینکه شرکتی مانند اپل یا نایکی باشید. در عوض، آنچه باید هدف بگیرید، انتخاب عبارات کلیدی طولانی است. اینگونه عبارات کلیدی، از سه یا چهار کلمه تشکیل شده و کاملا به کسبوکار تخصصی شما مرتبط هستند.
ابزار کلمات کلیدی گوگل به شما کمک میکنند تا با جستوجوی یک کلمهی کلیدی، علایق جالبی را کشف کنید. برای نمونه، میتوانید با بهرهگیری از ابزار کلمهی کلیدی، واژگانی را بیابید که عموما برای یافتن محتوای سایت شما جستوجو میشوند.
اگر وبلاگی در مورد کنسول بازیهای ویدیویی دارید، کلمات کلیدی مانند PS4 یا XBOX ONE را آنجا پیدا میکنید. اما شاید تعجب کنید وقتی ببینید کلمات کلیدی دیگری نیز مانند «اپلیکیشنهای آیفون برای دویدن» هم ممکن است مکررا برای یافتن محتوای شما به کار روند. این بدین معناست که باید محتوایی تولید کنید که مناسب این کلمات کلیدیِ تازهکشفشده باشند! اما در هر حال، شما باید این کلمات را با برند خود هماهنگ نگه دارید. پس، چشماندازی برای خود برگزینید و همراه با آن حرکت کنید.
2. فروش و حمایت از مشتری
اعضای تیم فروش که به طور مرتب با مشتریانِ بالقوه و مشتریان کنونی شما در ارتباط هستند، منبعی عالی برای ایدههای وبلاگ به شمار میروند. هفتهای یکبار، تیم خود را جمع کنید و از آنها بپرسید:
مطلب یا پرسش جدیدی در کامنتها وجود دارد یا نه؟
سرنخهای فروش و مشتریان با چه چالشهایی روبهرو هستند؟
آیا کسی میخواهد یا میتواند نقد یا مطالعهی موردی مثبتی ارائه کند؟
از سوی دیگر، با ایجاد یک صفحه گستردهی دیجیتالی میتوانید از اعضای تیمتان بخواهید که پرسشها یا ایدههای محتوایی خود را در آن مطرح کنند. این کار ممکن است در ابتدا دشوار باشد، اما وقتی به فرهنگسازی محتوایی در شرکت خود ادامه دهید، درمییابید که کارمندان فروش و پشتیبانی شما میتوانند مطالب خوبی برای وبلاگ شما تدارک ببینند.
3. بررسی دادههای تاریخی
کسانی که از گوگل آنالیتیکس کمک میگیرند، قادر خواهند بود تا دادههای تاریخی محتوای خود را بهسرعت و سهولت به دست آورند و بهدقت بررسی کنند که چه موضوعات محتوایی، از همه موفقتر بودهاند. برای نمونه، چنین دادههایی میتوانند کمککننده باشند:
- زمان ماندن در صفحه
- کامنتها
- شمار بازدیدها از صفحات
- نرخ پرش یا Bounce rate
این مقیاسها تصویری روشن از نحوهی عملکرد یک پست وبلاگی خاص یا یک موضوع کلی ارائه میکنند.
اصول تولید محتوای باکیفیت
محتوای جذاب یکی از سه دلیلی است که مردم برندها را در شبکههای اجتماعی دنبال میکنند. پس، از اهمیت و ضرورت تولید محتوای باکیفیت هرگز نمیتوان غافل شد. برای تولید محتوای باکیفیت باید به اصولی توجه کنید که در زیر به آنها اشاره میکنیم.
1. مزیت ایجاد کنید.
محتوای شما باید ارزش واقعی داشته باشد؛ این محتوا میتواند شامل اطلاعات مفید، مطالب آموزشیِ کاربردی یا حتی سرگرمی باشد. محتوای شما باید از نکاتی برخوردار باشد که توجه خواننده و در نهایت کسبوکارش را جلب کند. مقالات آموزشیِ کاربردی با عنوانهایی که با «چطور» آغاز میشوند، به طور ویژه در جلب مشتری کارکرد بالایی دارند.
چرا؟ برای اینکه مردم پیوسته به دنبال اطلاعات جدید هستند و در نتیجه، مقالاتی که به طور شایسته بتوانند نیازهای اطلاعاتی آنها را تأمین کنند، بسیار ارزشمند هستند. این مقالات نه تنها واکنشِ خوبی از سوی مردم برمیانگیزند، بلکه به کسبوکارها نیز کمک میکنند تا اعتبار کسب کنند. اگر بتوانید پاسخهایی شایسته برای پرسشهای شخصیتهای خریدار خود فراهم کنید، احتمال اینکه در آینده باز هم برای دریافت اطلاعات به نزد شما بازگردند، بالا خواهد رفت.
هر چه بیشتر بتوانید به مردم راهنمایی کنید یا مطالبی آموزنده و سودمند به آنها ارائه دهید، آنها تصویر بهتری از برند شما خواهند داشت و با اشتیاقی بیشتر، به تبلیغِ دهان به دهان برای برند شما خواهند پرداخت!
2. سرعت عمل داشته باشید.
سرعت از آن رو، عاملی نیرومند است که مردم را وادار به اقدام و واکنش میکند. شما باید با محتوای خود، سرعت عمل را در افراد برانگیزانید.
تمام تلاشتان را به کار ببندید تا محتوایی بیافرینید که مخاطب را وادار به اقدام و واکنش کند. بکوشید اطلاعات مناسب و تازهای به دست آورید که در عین حال که حساس به زمان است، از ارزش بالایی نیز برخوردار باشد. بنابراین، اگر فرصتی با محدودهی زمانی سراغ دارید، هر چه سریعتر آن را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارید.
هر آنچه خوانندگان شما را به واکنش وادارد برای شما مطلوب است؛ چرا که به احتمال زیاد، سریعتر به نفع آنها تمام خواهد شد و در نتیجه، آنها را ترغیب خواهد کرد تا در مورد محتوای بعدی (و پاسخ به فراخوان) شما اقدام نمایند.
3. برای محتوای خود منبع ذکر کنید.
حقیقت این است که مردم شیفتهی حقایق هستند. ممکن است شما مطالب زیادی از خود داشته باشید، اما بهتر است برای گفتههای خود منابعی هم ذکر کنید.
بهرهگیری از دادههای گوناگون به عنوان منابع مطالبتان، راهی مؤثر و آسان برای افزودن به حجم محتوا و دست به دست شدن آن است. این منابع میتواند آمار و ارقام باشد و یا نمودار. از آنها در تولید محتوا بهره بگیرید تا مردم نیز شما را جدی بگیرند. با این کار فرایند خوانش را هم ساده میکنید.
هدف شما این است که مردم به برند شما اعتماد کنند. پس برای آمار و شواهد خود، منابع موثق ذکر کنید تا به محتوای خود غنا بخشید.
4. کنجکاوی مخاطب را ارضا کنید.
مخاطب شما در پی اطلاعاتی است که زندگی را برایش آسانتر و خوشایندتر کند و راهکارهایی را برای مشکلاتش فراهم کند. از این کنجکاوی بهره بگیرید. عناوینی برگزینید که مردم بهسادگی از کنارش نمیگذرند. این بدین معناست که واقعا از بیرون به قضایا نگاه کنید.
علاوه بر رفع مشکلات خواننده، باید بکوشید تا راهی برای حفظ جذابیت محتوا پیدا کنید. پاسخگویی به پرسشی که دربارهاش اطلاعات دارید آسان است؛ اما ارائهی اطلاعات به شکلی تازه و خلاقانه اثربخشتر است.
مردم به دیدگاههای واقعی شما به عنوان یک متخصص کسبوکار یا موضوعی که بر آن اِشراف دارید، بسیار اهمیت میدهند و در پی شنیدن سخنان تکراری و کلیشهای نیستند. پس، کنجکاوی آنها را تغذیه کنید و حقیقت را به آنها بگویید.
کنجکاوی یکی از دلایل تأثیرگذاری برندسازی شخصی در بازاریابی محتوایی است. مردم کنجکاوند بدانند پشت برندهایی که خریداری میکنند چه کسانی نشستهاند.
5. احساسات را برانگیزید.
در حالی که نباید تمام محتوای خود را صرف احساسات و عواطف کنید، باید بدانید اطلاعاتی که احساسات را بر میانگیزند، میتوانند بسیار مؤثر باشند.
هنگامی که سخن از فرایند خرید به میان میآید، احساس، انگیزهبخشِ اصلی است. با این حال، مهم است که از احساسات چنان بهرهگیری شود که مردم حس نکنند از عواطف آنها سوءاستفاده شده است. بنابراین محتوایی بیافرینید که عواطف را برانگیزد و در عین حال، با رویکردی منطقی و خردگرایانه برای شما اعتبار و اعتماد به همراه آورد.احساسات و عواطف، شما را یاری میکنند تا محتوایی نیرومند بیافرینید و احتمال اشتراکگذاری محتوا را از سوی مخاطبان خود افزایش دهید؛ چرا که مخاطب به طور طبیعی مشتاق است دیگران را در عواطف خود سهیم کند. بهرهبرداری از عواطف بدین معنا نیست که همواره بکوشید اشک در چشمان خوانندگانتان حلقه بزند یا احساس ترس و نگرانی کنند؛ بلکه برای هریک از عواطف و احساسات، محتوایی جداگانه بیافرینید.
جف بولاس (Jeff Bullas)، مطالعهای موردی را دربارهی بهکارگیریِ شوخطبعی در بازاریابی محتوایی به اشتراک گذاشته که دستاورد آن را میتوانید در اینجا مطالعه کنید:
« از آنجا که پژوهشهایی که از وارتون (Wharton) به دست آمده نشان میدهد که اغلب افراد مزاح و شوخطبعی را دوست دارند و چنین محتوایی را به طور مرتب به اشتراک میگذارند، بهکارگیری شوخطبعی در بازاریابی محتوایی بهشدت مؤثر است. شرکتهای بزرگ همواره از ترفند شوخطبعی بهره میگیرند تا برند خود را از دیگر برندها متمایز کنند.»
آنها میدانند که شوخطبعی میتواند حاوی کارکردهای زیر باشد:
- جلب توجه کند.
- واکنشی هیجانی و عاطفی را برانگیزد و افزون بر خوشحالی مخاطب، باعث برقراری ارتباط میان او و برند شما شود.
- نشان دهد که شما نیز یکی از آنها هستید و به عنوان عضوی از جامعه، همان دغدغهها را دارید.
- در ذهنها میماند و به اشتراک گذاشته میشود و اگر از ترفند شوخطبعی در همهی صفحات شبکههای اجتماعی خود بهره بگیرید، شمار فالورهایی که جذب میکنید، افزایش خواهد یافت.
یک نکته را نباید فراموش کنید و آن اینکه نباید در شوخطبعی، بینزاکتی به کار رود و به مخاطب بیاحترامی شود. هدف از شوخطبعی تنها سرگرمی است.
دیدگاه