افرادی با اعتماد به نفس بالا نه تنها در رفتار بلکه در گفتار خود از ادبیاتی استفاده می کنند که نه تنها آن ها را در افزایش اعتماد به نفس بلکه در حفظ آن کمک می کند. این افراد تلاش می کنند از واژه های منفی که اعتماد به نفس را تحت تاثیر قرار می دهد استفاده نکنند از این رو در صحبت با آنها هرگز برخی واژه ها و کلمات شنیده نمی شود.
لغاتی که افراد با اعتماد به نفس استفاده نمی کنند!
1- واقعا؟
زمانی که مخاطب شما داستانی تعریف میکند یا در مورد موقعیتی توضیح میدهد، از کلمهی «واقعا؟» استفاده نکنید. این به این معنا است که به صداقت طرف مقابل شک دارید و با پرسیدن این سؤال میخواهید مطمئن شوید آیا طرف مقابل راست میگوید یا خیر. اگر احساس میکنید لازم است وارد جزئیات شوید، بگوید: «بیشتر در موردش توضیح بده» یا «بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟» یا هیچ چیزی نگویید و اجازه دهید طرف مقابل صحبتهایش را تمام کند.
۲- فقط
گفتن کلمهی «فقط» اهمیت آنچه میخواهید بگویید یا موقعیتی که در آن قرار گرفتهاید تضعیف میکند. بهعنوان مثال دو عبارت «این فقط پروژهای است که در حال حاضر روی آن کار میکنم» و «این پروژهای که در حال حاضر روی آن کار میکنم» را در نظر بگیرید. گفتن جملهی اول اهمیت تواناییهایتان را کوچک جلوه میدهد.
۳- بنابراین
«بنابراین» کلمهای است که معمولا بدون اینکه متوجه باشیم زیاد به کار میبریم. استفاده از این کلمه نشان میدهد که عجله دارید هرچه زودتر نکتهی بعدی را بیان کنید یا اینکه از صحبتهای خود به نتیجهگیری برسید. اگر میخواهید منظور خود را شفافتر و قدرتمندتر بیان کنید کلمهی «بنابراین» را از ابتدای جملات حذف کنید.
۴- اساسا
چیزی که از نظر شما پایه و اساس موضوعی را تشکیل میدهد، شاید به نظر فرد دیگری اینطور نباشد. استفاده از این عبارت یعنی مخاطب نیز در مورد پایه و اساس بودن چیزی با شما هم عقیده است در صورتی که همیشه اینطور نیست. حرفی را که لازم است بیان کنید، بگویید و از گفتن کلمات اضافه خودداری کنید.
۵- مشخصا
این لغت نیز مانند کلمهی «اساسا» نظر شما را به شنونده تحمیل میکند و ممکن است باعث شود شنونده هیچ میل و رغبتی به گوش دادن ادامهی صحبتهایتان نداشته باشد.
۶- میدانی؟
این پرسش زمانی مطرح میشود که فرد سخنران قصد داشته باشد با مخاطب خود ارتباط برقرار کند یا توجه او را به موضوعی معطوف سازد. اما زمانی که شنونده نداند در مورد چه موضوعی میخواهید صحبت کنید، مطمئنا نمیتواند به این پرسش پاسخ مناسبی بدهد. بهتر است ابتدا در مورد موضوع مورد نظر کامل صحبت کنید و سپس به او اجازه دهید نظرش را در این رابطه بیان کند.
۷- بهطور معمول/ معمولا
زمانی که میخواهید در مورد یک رفتار یا اتفاق معمول توضیح دهید، استفاده از عبارت مانعی ندارد. اما زمانی که میخواهید در مورد توصیف کاری که در انجامش بهترین هستید توضیح بدهید، نباید از این عبارت استفاده کنید. بهعنوان مثال اگر میخواهید با یک سرمایهگذار در مورد شرکت خود صحبت کنید، نگویید: «مردم معمولا با دیدن این ویژگی در محصولات ما شگفتزده میشوند.» در عوض بهتر است به علاقهی کاربران اعتراف کنید و بگوید: «مردم با دیدن این ویژگی در محصولات ما بسیار هیجانزده میشوند.»
انتخاب و استفاده از کلمات مناسب مخصوصا زمانی که استرس داشته باشید کار سادهای نیست اما فراموش نکنید هدف نهایی هر سخنرانی این است که بااعتمادبهنفس به نظر برسید و شنونده احساس کند روی موضوع مورد نظر تسلط کامل دارید. استفاده نکردن از این لغات کمک میکند ارتباط بهتری با خودتان و مخاطبان داشته باشید.
8- ممکن است
ممکن است که کلمه دو پهلو می باشد که کم بودن اراده و جهت را نشان می دهد. به کار بردن این کلمه در برنامه ریزی، لیست کارهای روزانه و هنگام صحبت کردن با دیگران ممکن است باعث انجام نشدن کارها بشود. دلیل این امر این است که در فکر و صحبت شما انجام شدن یا نشدن برای شما تفاوتی ندارد. این کلمه را از دایره لغات خود حذف کنید و از بله و نه به جای آن استفاده کنید. اگر شما در مورد انجام کاری مطمئن نیستید برای تعیین بله و نه آن یک محدودیت زمانی ایجاد کنید. لازم نیست جواب شما همیشه بله باشد، نکته تصمیم گرفتن و اعتماد به تصمیم گرفته شده است.
9- نمی شود
نمی شود کلمه شکست است و تصور ناکامی پیش از شروع یک کار را باعث می شود. افرادی که زیاد از این کلمه استفاده می کنند بدبینی شان را بر اساس چند تجربه تلخ گذشته قرار می دهند. اگر شما فکر کنید یک پروژه شکست خواهد خورد دقیقا همین اتفاق خواهد افتاد. باور خود را به احتمال موفقیت تغییر دهید با به کار بردن جملاتی مانند: این کار انجام خواهد شد یا من می توانم این کار را انجام دهم. با خوش بین تر شدن شما اتفاق های خوب یکی پس از دیگری برای شما اتفاق خواهد افتاد.
10- شک دارم
برخلاف کلمات قبلی، که گوینده را تحت تاثیر قرار می دهند کلمه شک و مشتقات آن شنونده را متاثر می کند و انگیزه او کم کرده ترس در وجود او پدید می آورد. به زبا ن آوردن تفکر منفی شما اطرافیانتان را هم آلوده می کند که باعث کاهش روحیه و عدم اعتماد می شود. این کلمه را از ذهن و گفتار خود پاک کنید و از قضاوت کردن بپرهیزید.
11- غیر ممکن
غیر ممکن ترکیبی از نمی شود و همیشه است تا به طور رسمی در را به روی موفقیت های جدید ببندد. خطر غیر ممکن در اشتیاق شما زمان به کار بردن آن است. هرچه احساس همراه با گفتن این کلمه بیشتر باشد تاثیر آن بیشتر است. زمانی که مدام از این کلمه استفاده می کنید چیزهای خوب کمتری در زندگی شما اتفاق خواهد افتاد. از به کار بردن این واژه بپرهیزید و به جای آن به تدریج از ممکن است بشود و بله می شود استفاده کنید.
12- نگران
نگرانی یکی از دلایل عدم اعتماد به نفس است که حاصل از تصور شرایط بد و بدترین حالت می باشد. دو جزء این تصور نگاه به آینده و ترس از نتیجه منفی است. سعی کنید آینده را با مثبت اندیشی تصور کنید و وقایع پیش رو را خوب ببینید. اگر نمی توانید آینده را مثبت تصور کنید روی حال تمرکز کنید و به انجام کار خود بپردازید.
13- سر در گم
گاهی اوقات یک شرایط گیج کننده باعث به کار بردن کلماتی مانند ممکن است و نمی شود، می شود. اگر شما ندانید هدفتان چیست نمی توانید در جهت رسیدن به آن تلاش کنید. در میان لیست کلمات این نوشته، کنار گذاشتن این مورد از همه آسان تر است. با شفاف سازی و صحبت کردن در مورد شرایط خود را از حالت سر در گمی دور کنید.
14- نیاز
نیاز مانند یک تکنیک برای شکست است و جلوی رویا پردازی را می گیرد. به عنوان مثال، من می خواهم این کتاب را بنویسم ولی اول نیاز است فلان کار را انجام دهم. بهتر است سعی کنید و شکست بخورید تا اینکه در شروع کردن شکست بخورید. تجربه انجام یک کار از نتیجه آن بسیار با ارزش تر است. وقتی به نتیجه کار فکر نکنید احساس نیاز به انجام کاری قبل از شروع نخواهید کرد.
15- غیر مطمئن
عدم اطمینان در مقابل سردرگمی به این معنی است که شما نتیجه هر تصمیم را می دانید و در مورد تاثیر آن در مسیر مطمئن نیستید. برای رهایی از عدم اطمینان نیاز به پرس و جو و تحقیق زیاد است. برای این کار به خودتان زمان دهید ولی بیشتر از آن چه نیاز است در این حالت نمانید و برای تصمیم گیری عجله نکنید. وقتی به یک تصمیم رسیدید آن را انجام دهید و دیگر به عقب نگاه نکنید.
16- احتمالا
احتمالا شباهت زیادی با ممکن است دارد ولی احتمال رخداد آن بیشتر است. با این وجود بازهم مطمئن نیست. احتمالا حاصل عدم انگیزه و تعهد برای انجام کار است. برای رفع این حالت چیزهایی که در مورد کار مورد نظر شما را به شک می اندازند لیست کنید و یکی یکی به آن ها بپردازید.
همه کلمات بالا مقداری منفی نگری و عدم اطمینان در خود دارند که یک چرخه از باورها و خروجی های منفی را رقم می زند. در مورد اینکه چه می خواهید اطمینان داشته باشید. شما قطعا نمی خواهید که هیچ اتفاق بدی بیافتد. تصور خروجی مثبت و تلاش برای رسیدن به آن جایی است که افراد بدون اعتماد به نفس جایی در آن ندارند.
دیدگاه