امروز: چهارشنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۰۷ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۱۷ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 274296
۲۲۱۱۳
۸
۰
نسخه چاپی
Cubism

تعریف کوبیسم | تاریخچه کوبیسم | هنرمندان سبک کوبیسم | مراحل سبک کوبیسم

عقیده کلی کوبیست ها بر طرد کردن سنت قدیمی پرسپکتیو یا علم استفاده از مناظر و مزایا بود، که از دوره رسانس بر کلیه آثار هنری سایه افکنده بود. این جنبش در واقع سعی داشت به نوعی خاصیت واقعی بودن را از عناصر اثر حذف کند. به این صورت که گاهی اجازه می داد تا عناصر و فیگورها فضایی خالی یا حفره هایی در میانشان باشد، زمینه کار با خود عناصر تلفیق شوند و یا اشیاء از زوایای متعددی به نظر برسند

تعریف کوبیسم | تاریخچه کوبیسم | هنرمندان سبک کوبیسم | مراحل سبک کوبیسم

کوبیسم یکی از سبک‌های مطرح نقاشی در صدسال اخیر است. در این سبک موضوعات نقاشی در قالب اشکال هندسی شکسته و نامشخص ترسیم می‌شوند و اغلب عمق چندانی ندارند. مورخان هنر، اکثراً از کوبیسم بعنوان تأثیرگذارترین جنبش هنری نیمه اول قرن بیستم یاد می کنند.

تعریف کوبیسم

کوبیسم یا حجم گری، انقلابی ترین و نافذترین جنبش در هنر دنیای مدرن، علی الخصوص در نقاشی است که به وسیله دو هنرمند، یکی اسپانیایی، (پابلو پیکاسو Pablo Picasso) و دیگری فرانسوی (جرج براکGeorges Braque) در سال های ۱۹۰۷ و ۱۹۰۸ بنیان گذاری شد.

کوبیسم جنبشی به واقع انقلابی بود که اولین مکتب انتزاعی تلقی می شود، و پاسخی به دنیایی بود که تغییرات آن سرعتی به مانند سرعت نور داشت.

در 4 دهه سالهای 1910-1870 میلادی و جامعه غرب شاهد پیشرفت های تکنولوژیکی بسیاری در قیاس با 4 سده قبلی بود.

در این دوران، اختراعاتی مثال عکاسی، سینما، صدابرداری و تلفن، اتومبیل و هواپیما را شاهد بودیم.

مساله اساسی هنرمندان چگونگی انعکاس مدرنیته ولی با استفاده از همان روش های سنتی سابق بود که 4 قرن استفاده شده بود.

آنها روشی افراطی تر جهت ارائه هنر داشتند همانطور که تکنولوژی مرزهای ارتباط ها را هر لحظه در می نوردید. محدودیت های ایجاد شده توسط پرسپکتیو به عنوانی نوعی عامل بازدارنده محسوب شد که جلوی ارتقاء کوبیسم را می گرفت.
این که تصویر کشیده شده با پرسپکتیو تنها از یک زاویه دیده شود کلیه نظریات این گروه را محدود می کرد، به این دلیل که این تصویر دچار نوعی یخ زدگی می شد در حالیکه کوبیست ها به دنبال چیز دیگری بودند.

عقیده کلی کوبیست ها بر طرد کردن سنت قدیمی پرسپکتیو یا علم استفاده از مناظر و مزایا بود، که از دوره رسانس بر کلیه آثار هنری سایه افکنده بود. این جنبش در واقع سعی داشت به نوعی خاصیت واقعی بودن را از عناصر اثر حذف کند. به این صورت که گاهی اجازه می داد تا عناصر و فیگورها فضایی خالی یا حفره هایی در میانشان باشد، زمینه کار با خود عناصر تلفیق شوند و یا اشیاء از زوایای متعددی به نظر برسند.

وقتی بیننده به شی ء نگاه می کند، چشمانش آن شیء را اسکن می کند و تا هنگامی که برای دیدن زوایای دیگر آن حرکت نکند، دیدن قسمت دیگری شیء امکانپذیر نمی باشد. در نتیجه کوبیست ها این باور را داشتند که (چشم ما) (منظور از چشم دید می باشد) مجموعه ای از چند زاویه گوناگون در خصوص یک شی می باشد و ساختار هر شی محدود به تنها یک زاویه نبوده و نیست – چیزی که در پرسپکتیو خلاف این موضوع ثابت می شود.

هرچند ظاهر کوبیسم و ایده های درونی آن در طول سالها تکامل یافته و مبانی زیبایی شناختی کوبیسم طی هفت سال شکل گرفت، ولی این مکتب، خصوصیت های عمومی و خاص خود را در گذر زمان به تمامی حفظ کرده است. نقاشی های کوبیست با به کارگیری اشکال هندسی که طرحها را مسطح و هموار می کنند و با استفاده از سطوح فضایی خرد شده و یا اشکالی که روی شکل های مجاورشان می غلتند و یا از آن ها عبور می کنند، حس مبهمی از فضا را می آفرینند.

در کوبیسم اشکال شکسته و ترکیبات درهم‌وبرهم دیده می‌شود، تصاویر تلویحی و تمثیلی یافت شده در دیگر ژانرهای هنر کنار گذاشته و به‌سوی انتزاع مطلق گام برمی‌دارد. این جنبه، همراه با تکامل منحصربه‌فرد و تأثیر پایدار آن، کوبیسم را به یکی از شناخته‌شده‌ترین اشکال هنر در قرن بیستم تبدیل کرده است.

تعریف کوبیسم | تاریخچه کوبیسم | هنرمندان سبک کوبیسم | مراحل سبک کوبیسم

تاریخچه کوبیسم

کوبیسم یا حجم گری، انقلابی ترین و نافذترین جنبش در هنر دنیای مدرن، بویژه در نقاشی است که توسط دو هنرمند، یکی اسپانیایی،(پابلو پیکاسو Pablo Picasso) و دیگری فرانسوی(جرج براکGeorges Braque) در سال های ۱۹۰۷ و ۱۹۰۸ پایه گذاری شد.

تاریخ دقیق اولین ردپای کوبیسم در هنر همیشه موضوع بحث و مناقشه میان مورخان هنر بوده است. برخی آغاز پیدایش آن را در تابلوی معروف«دوشیزگان آوینیون» متعلق به پیکاسو می دانند. این تابلو تصویر زنی است که با ترکیب اشکال دندانه دار،نقش های هموار و فرم هایی برگرفته از نقاب های آفریقایی نقاشی شده است.برخی دیگر، تأثیر آثار هنرمند فرانسوی، پائول سزان را بر روی پیکاسو و براک مهمترین عامل شکل گیری این جنبش می دانند.

سزان، پیش از مرگش در سال ۱۹۰۶ در تابلو هایش به طور فزاینده ای به تسهیل و هموار ساختن اشکال می پرداخت. به علاوه، او برای اولین بار شیوه ای را در نقاشی خلق کرد که مورخان هنر آن را passage (گذرگاه) نامیدند.در این شیوه گاهی قسمت هایی از تابلو بدون رنگ رها می شد، به عنوان مثال حد فاصل میان دو کوه خالی می ماند، به طوری که صخره و هوا در هم ادغام شوند و از هم عبور کنند.

چنین نوآوری هایی از دو جهت برای کوبیست ها حائز اهمیت بودند. اولاً چنین شیوه ای قانون های تجارب فیزیکی را به چالش می طلبید و ثانیاً هنرمندان را تشویق می کرد تا دید خود را نسبت به نقاشی تغییر دهند و آن را به عنوان تمامیتی غیر وابسته (و حتی مخالف) با تجارب فیزیکی دنیای بیرون ببینند که دارای هویت و منطق درونی مستقلی است.

به این ترتیب پیکاسو و براک تحت تأثیر شیوه سزان در نقاشی، آثاری را از مناظر طبیعی به شیوه وی آفریدند و در سال ۱۹۰۸ در نمایشگاهی در پاریس آنها را در معرض دید عموم گذاردند. این نمایشگاه نیز مانند اولین نمایشگاه آثار امپرسیونیستی با اعتراضات گسترده منتقدین روبه رو شد و در بازدید از همین آثار بود که منتقد معروف لوئیس واکسل در تمسخر این سبک نو، واژه کوبیسم را که از cubeبه معنای «مکعب» گرفته شده، به آن نسبت داد.

پیکاسو و براک، در این نقاشی های اولیه، ابزارهایی را به غیر از «تحلیل بردن توهم فضا» بکار گرفته بودند. در اولین قدم آنها از شر قراردادهای مرسوم رهایی یافتند! ساختمان ها به جای قرار گرفتن در یک خط عرضی یا پشت سر هم، یکی بر روی دیگری بنا می شدند. به علاوه پیکاسو در برخی آثارش،نه تنها ساختمان ها بلکه تمام تصویر پیش زمینه را به شکل مکعب های ریزی نقاشی می کرد. او با پرداخت های مشترک به زمین و آسمان، فضای بوم را به نوعی وحدت می رساند، اما در این میان با ترکیب حجم های تو پر و میان تهی، از ایجاد «ابهام» نیز غافل نمی شد!

موضوع دیگری که آثار کوبیست را در معرض انتقادات شدید می گذاشت، این بود که برخلاف شیوه معمول پرداختن به نور برای ایجاد فضای سه بعدی در نقاشی های متداول آن دوران، در این نقاشی ها منبع و زاویه مشخصی برای تابش نور وجود نداشت. در برخی سایه های موجود منبع نور را در چپ و در بعضی دیگر در راست یا بالا و یا پائین و حتی روبه رو نشان می داد. علاوه بر آن نقش ها به نحوی تقارن یافته بودند که محدب یا مقعر بودن آنها برای بیننده ممکن نبود. در واقع ایجاد ابهام در ذهن بیننده را می توان به عنوان برجسته ترین ویژگی کوبیسم برشمرد.

کوبیسم بر خلاف ظاهر غیر واقعی خود، دارای تفکری کاملا واقع گرایانه می باشد، که به واقعیت شی و آنچه وجود واقعی دارد و نه آنچه که فقط وجود بصری دارد می پردازد.

یک اثر معمولی کوبیست، مردم واقعی، اماکن و اشیاء را نشان می دهد ولی نه تنها یک زاویه دید. در عوض قسمت های زیادی از یک مضمون و موضوع را از زوایای متفاوت نشان می دهد.

تمامی ذهنیات ما از یک فضا همانند قسمت های پیشین عقب و پشت یک شی و جوانب آن به صورت قابل تبدیل به یکدیگر اجرا می شوند.

تعریف کوبیسم | تاریخچه کوبیسم | هنرمندان سبک کوبیسم | مراحل سبک کوبیسم

هنرمندان سبک کوبیسم

۱. ژرژ براک

ژرژ براک نقاش، مجسمه ساز و چاپگر فرانسوی، از پیشگامان هنر مدرن و یکی از بنیان گذاران جنبش کوبیسم به شمار می آید. آثار فووها در سالن پاییز ۱۹۰۵ او را سخت تحت تأثیر قرار داد. اثرپذیری از فوویسم را در منظره هایی که او با تکه رنگ های خالص نقاشی کرده است، به روشنی میتوان بازشناخت. براک این مناظر را اولین آثار مورد علاقهٔ خویش به شمار می آورد. او در ایجاد بافت های مرمرین و چوبین روی بوم، بر پیکاسو مقدم بود. وی به اکتشافات خود در سبک کوبیسم به بقیه فعالیت هنری اش ادامه داد.

۲. رابرت دولونه

روبر دولونه نقاش فرانسوی بود که در سبک اُرفیسم شبیه به نقاشی انتزاعی و کوبیسم کار می کرد. دولونه بر اُرفیسم متمرکز بود، حال آن که آثار متأخر وی بیش تر انتزاعی بودند، به مانند پل کله. مؤلفه های آثار او استفاده از رنگ های اشباع شده و دلبستگی عمیق به تجربه در محتوا و فرم بود. ارفیسم بر رنگ های روشن و رابطه بین نقاشی و موسیقی متمرکز شده است.

۳. خوان گریس

وی را «خوزه ویکتوریانو گونزالس» نامیدند. در سن ۱۵ سالگی، وارد مدرسه هنرها و صنایع دستی پایتخت شد. «گری» به واسطه برخورداری از استعدادی شگفت انگیز در طراحی، خیلی زود بعنوان تصویرگر به استخدام روزنامه های «مادرید» به خصوص Blanco y negro و Madrid Cómico درآمد. گریس نقاش، طراح و حکاک اسپانیایی بود، وی همچنین یکی از رهبران کوبیسم ترکیبی بود.

۴. ژان متزینگر

متزینگر هنرمند و نویسنده بود. او کوبیسم را هم از نقطه نظر علمی و البته هم جنبه هنری مورد کاوش قرار داد. او نخستین مقاله قابل اعتنا را در زمینه کوبیسم نوشت.

۵. فرنان لژه ژوزف

فرنان هانری لژه مشهور به هانری لژه، نقاش، مجسمه ساز و فیلم ساز فرانسوی است کارهای او را میتوان در سبک های کوبیسم و اورفیسم طبقه بندی کرد. او توانست شیوهٔ مردم پسندی در کارهایش خلق کند که به همین خاطر او را از پیشگامان هنر پاپ می دانند. لژه سبک خاص خویش را در کوبیسم داشت. 

۶. پابلو پیکاسو

پابلو روییس ای پیکاسو نقاش، شاعر، طراح صحنه، پیکرتراش، گراورساز و سرامیک کار اسپانیایی و یکی از بهترین و تأثیرگذارترین هنرمندان سده ۲۰ میلادی بود. او به همراه ژرژ براک، نقاش و پیکرتراش فرانسوی، سبک کوبیسم را پدیدآورد. از جمله آثار معروف او میتوان به دوشیزگان آوینیون و گرنیکا اشاره کرد. پیکاسو بیشتر عمر خود را در فرانسه به سر برد. او به علت جستجوگری، نوآوری، پرکاری و اثرگذاری بر معاصران، بعضی می گویند که پیکاسو بانی هنر ابتکاری و منحصر بفرد پنج یا شش هنرمند مختلف بوده است.

تعریف کوبیسم | تاریخچه کوبیسم

مراحل سبک کوبیسم

کوبیسم شامل دو مرحله می شود.

کوبیسم تحلیلی

اولین مرحله آن که تا 1912 میلادی به طول انجامید (کوبیسم تحلیلی) نام دارد.

در این قسمت هنرمند موضوع را از زوایای مختلف به تصویر کشیده و آنرا به صورت هندسی در کادر خود بازسازی می کند.

معمولاً این نوع از کوبیسم توسط سطوح رنگی زیادی به وحدت و یگانگی می رسید، و عناصر و سطوح و رنگها به صورت یکدست ارائه می شدند بدون اینکه بیننده فقط شاهد سطوح و خطوط باشد.

در حدود سال 1912، نوع آثار براک و پیکاسو به نوعی قابل پیش بینی شد، به این صورت که آنقدر آثارشان شبیه به هم می شد که گاهاً تشخیص آنها از هم دشوار می نمود.

کوبیسم مصنوعی(ترکیبی)

نوع دوم مراحل کوبیسم (کوبیسم مصنوعی) بود به این معنا که: هنرمندان عوض استفاده از سطوح خنثی تصمیم به ایجاد سبکی تزئینی و رنگارنگ کرده و رو به استفاده از کولاژ آوردند،

با اینکه این سبک به نظر بیشتر انتزاعی می رسد، ولی عناصر دیگری که در ترکیب بندی ها استفاده می شدند سنتی تر بودند؛ همانند تغییراتی که در نوع خطوط رنگها، نقوش بافت ها ایجاد شد، که به گونه ای که از حالت هندسی دورتر شده به حالت آزادانه تری به کار گرفته شدند، و سطوح از سادگی درآمده و منقوش شدند.
پکوبیسم در سالهای بعد به اشکال مختلفی در کشورهای متفاوت خود را نشان داد.

برای مثال در ایتالیا به فوتوریسم در روسیه به کنستروکتیویسم و در آلمان به اکسپرسیونیسم تغییر فرم داد.

تفاوت کوبیسم تحلیلی و کوبیسم ترکیبی

کوبیسم تحلیلی، دوران اولیه کوبیسم که تا سال ۱۹۱۲ ادامه یافت و به دنبال آن، کوبیسم ترکیبی که تا ۱۹۱۵ پیش رفت. کوبیسم تحلیلی دنیای فیزیکی را به نقوش هندسی ریز و حجم هایی نفوذپذیر تقسیم می کرد. اما برخلاف آن کوبیسم ترکیبی، اشکال انتزاعی را برای نمایش اشیا به شیوه ای نوین با یکدیگر ترکیب می نمود.

درسال ۱۹۱۰ زمانی که پیکاسو تابلوی معروف Ambroise of Vollard Portrait را نقاشی کرد، زبان کوبیسم اندکی تغییر یافت و هموارتر و معین تر گشت،اما این سبک همچنان ابهام خود را حفظ نمود.در این اثر، پیکاسو چهره انسانی را به اشکال هندسی متعددی با تقارن های مختلف تقسیم کرده بود.اما هیچکدام از این اشکال، سه بعدی بودن را که از ملزومات هر «مکعب» است،نشان نمی داد.

در این مرحله از کوبیسم تحلیلی این امر به وضوح روشن شد که در کوبیسم،اصلاً مکعبی وجود ندارد! چنین به نظر می رسد که پیکاسو در این اثر با بهره گیری از تقسیم بندی و همچنین تکنیک «گذرگاه» سزان، نظریه سه بعدی بودن اشکال در نقاشی را به کلی نقض کرد.این اثر که ترکیبی بود از انسان و طبیعت،پر و تهی و زمینه و پیش نما،با وجود دارا بودن انسجام بصری به نظر می رسید که قوانین فیزیکی طبیعت را به درستی رعایت نکرده است.

بر اساس ویژگی تقسیم بندی و تقارن اشکال در کوبیسم تحلیلی، بسیاری از مردم تصور می کردند که هدف هنرمندان کوبیست نمایش اشیا و چهره های انسانی از ابعاد مختلف است.در صورتی که این تنها یک بعد از کوبیسم بود. تعبیر گسترده تر دیگر این بود که هدف کوبیسم ایجاد زبان بصری نوینی با انسجام و منطق درونی خاص خود است.زبانی که قصد آن تقلید بلاواسطه از طبیعت نیست. از یک یا چند نقطه نظر می توان نتیجه گرفت که کوبیست ها هرگز قصد نمایش دقیق طبیعت را نداشته اند. اینکه پیکاسو و براک به طور آگاهانه دامنه رنگ های خود را به خاکستری ها و قهوه ای های تیره محدود می کردند به تنهایی می تواند نتیجه انقطاع آنها از طبیعت باشد.

در سال ۱۹۱۲ پیکاسو با ابداع شیوه نوینی به نام «کلاژ» (collage)،دومین مرحله از کوبیسم را آغاز کرد.در این مرحله اصول زیبایی شناسی کوبیسم کامل تر شد. «کلاژ» که واژه ای فرانسوی به معنای «تکه چسبانی» بود،به الحاق تکه ای کاغذ و یا پارچه بر روی نقاشی اطلاق می شد. تأکید در این اسلوب بیشتر بر مادیت اشیا و رد شگردهای وهم آفرین در روش های نقاشی های پیشین بود.پیکاسو در تابلوی Still Life with Chair Caning برای نشان دادن حصیر، یک تکه پارچه روغنی را به نقاشی اش چسباند و سه حرف JOU را با حروف چاپی بر روی آن نقش کرد.

این عمل بسیار جنجال برانگیز بود، چرا که تا آن زمان تنها اسباب نقاشی بر روی بوم، رنگ بود و این ایده، استفاده از چسب و قیچی و پارچه را علاوه بر رنگ و قلم در نقاشی القا می کرد که چندان هم خوشایند به نظر نمی رسید! در واقع تکنیک «کلاژ» درهای بسته نقاشی را بر روی اشیا و یا اجناس به ظاهر بی اهمیت گشود و به نوعی به آنها ارزش هنری بخشید.

بر خلاف کوبیسم تحلیلی که در جهت خلق آثار منسجم بر سطوح یکپارچه تلاش می کرد، کوبیسم ترکیبی از طریق ترکیب زبان های بصری و سبک ها و سطوح مختلف، به «چندگانگی» می پرداخت.

آثار بعدی پیکاسو و براک دارای تغییرات سبکی فراوانی بودند، اما تأثیر کوبیسم را همچنان در خود حفظ می کردند. پس از آنها هنرمندان بسیار دیگری نیز به شیوه ها و راه های متفاوتی از این سبک بهره بردند. اما هیچکدام ویژگی های ادغام و شفافیت آثار آن دو را نداشتند و در نتیجه آغازگر جنبش های جدیدی شدند.

هنرمندان سبک کوبیسم | مراحل سبک کوبیسم

جنبش هایی که تحت تاثیر کوبیسم شکل گرفتند

از میان جنبش هایی که تحت تأثیر کوبیسم خلق شدند می توان فوتوریسم ایتالیایی، وورتیسیسم انگلیسی و رایونیسم روسی را نام برد.علاوه بر آن جنبش مشهور ساختارگرایی روسی نیز به وضوح از ویژگی تقسیم بندی هندسی کوبیسم بهره برده بود. کوبیسم تأثیر قابل ملاحظه ای بر اعضای جنبش آلمانی اکسپرسیونیسم گذاشته بود که از اشکال آن برای بیان شخصی تر و عاطفی تر معانی استفاده می کردند.

جنبش دادا، با رویکرد تحریک آمیز ترکیب لغات با تصاویر و هنر با غیر هنر قطعاً بدون تأثیر «کلاژ» نمی توانست ظهور یابد و همین طور جنبش های سوررئالیسم و اکسپرسیونیسم که تأثیرات قابل ملاحظه ای از این سبک هنری اتخاذ کردند.حتی امروزه هم کوبیسم در عرصه هنر معاصر مطرح است و بسیاری از هنرمندان در کشورهای مختلف و در رشته های گوناگونی همچون عکاسی، معماری، طراحی و. / / از مفاهیم و اسلوب های آن بهره می گیرند.

  • منبع
  • پرشین پرشیا
  • دانش چی
  • سرپوش
  • تصویرگران پویااندیش

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید