امروز: پنج شنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۵ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ میلادی

زندگی امام سید موسی صدر | اخلاق و سیاست در عملکرد امام موسی صدر | امام موسی صدر و تشیع

امام موسی صدر یکی از نوادر روزگار در دنیای معاصر است، که تاثیرات غیر قابل انکاری در هویت بخشی به جامعه تشیع در لبنان بر عهده داشته است

 اخلاق و سیاست در عملکرد امام موسی صدر | امام موسی صدر و تشیع

امام موسی صدر پیشوای دینی مشهور و ایرانی تبار مسلمانان شیعه لبنان است. او با سلوک سیاسی معتدل خویش همه پیروان ادیان گوناگون را به همزیستی مسالمت‌آمیز هدایت و نقش برجسته‌ای را در صحنه لبنان معاصر و سیاست بین‌الملل خاورمیانه ایفا کرد.

زندگی امام سید موسی صدر

سید موسی صدر، مشهور به امام موسی صدر، در ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ شمسی در شهر قم به دنیا آمد. پدر ایشان مرحوم آیت الله سید صدرالدین صدر، جانشین مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم و از مراجع بزرگ زمان خود بود. جد پدری ایشان مرحوم آیت الله سید اسماعیل صدر، جانشین مرحوم آیت الله میرزا حسن شیرازی و مرجع مطلق زمان خود، و جد مادری ایشان مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی، جانشین مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، رهبر قیام مردم مشهد علیه رضا خان بود.

امام موسی صدر پس از اتمام سیکل اول و بخش مقدمات علوم حوزوی، در خرداد ۱۳۲۲ رسما به حوزه علمیه قم پیوست، و طی مدتی کوتاه، ضمن بهره گیری از محضر حضرات آیات سید محمد باقر سلطانی طباطبایی، شیخ عبدالجواد جبل عاملی، امام خمینی و سید محمد محقق داماد، دروس دوره سطح را به پایان رسانید.

وی از ابتدای بهار ۱۳۲۶ وارد مرحله درس خارج گردید، و تا اواخر پاییز ۱۳۳۸، از مدرسین بزرگ حوزه‌های علمیه قم و نجف کسب فیض نمود. اساتید اصلی دروس خارج ایشان در قم، حضرات آیات سید حسین طباطبایی بروجردی، محقق داماد، صدر و سید محمد حجت، و در نجف حضرات آیات سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، شیخ حسین حلی و شیخ مرتضی آل یاسین بودند.

صدر، دروس فلسفی را نزد حضرات آیات سید رضا صدر و علامه سید محمد حسین طباطبایی در قم، و آیت الله شیخ صدرا بادکوبه‌ای در نجف فرا گرفت. دوستان اصلی هم بحث امام موسی صدر را در قم، حضرات آیات سید موسی شبیری زنجانی، دکتر بهشتی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و ناصر مکارم شیرازی، و در نجف شهید سید محمد باقر صدر تشکیل می‌دادند.

امام موسی صدر در کنار تحصیلات حوزوی، دروس دبیرستان خود را به اتمام رساند، و در ۱۳۲۹ به عنوان اولین دانشجوی روحانی در رشته «حقوق در اقتصاد» به دانشگاه تهران وارد، و در ۱۳۳۲ از آن فارغ التحصیل گردید. امام موسی صدر قبل از عزیمت به نجف اشرف، از سوی علامه طباطبایی مسؤولیت نظارت بر نشریه «انجمن تعلیمات دینی» را بر عهده گرفت. وی همزمان با تحصیل در حوزه علمیه نجف، به عضویت هیئت امناء جمعیت «منتدی النشر» در آمد، و پس از بازگشت به قم ضمن اداره یکی از مدارس ملی این شهر، مسئولیت سردبیری مجله تازه تاسیس «مکتب اسلام» را عهده دار گردید. از مهم‌ترین اقدامات امام موسی صدر در آخرین سال اقامت در شهر قم، تدوین طرحی گسترده جهت اصلاح نظام آموزشی حوزه‌های علمیه بود، که با همفکری حضرات آیات دکتر بهشتی و مکارم شیرازی صورت گرفت.

صدر، در اواخر سال ۱۳۳۸ و به دنبال توصیه‌های حضرات آیات بروجردی، حکیم و شیخ مرتضی آل یاسین، وصیت مرحوم آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین، رهبر متوفی شیعیان لبنان را لبیک گفته و به عنوان جانشین آن مرحوم، سرزمین مادری خود ایران را به سوی لبنان ترک نمود. اصلاح شؤون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه شیعیان لبنان از یک سو، و استفاده از ظرفیتهای منحصر به فرد لبنان جهت نمایاندن چهره عاقل، عادل، انساندوست و سازگار با زمان مکتب اهل بیت به جهانیان از سوی دیگر، اهداف اصلی این هجرت را تشکیل می‌داد. امام موسی صدر برای نیل به این اهداف، و با توجه به جغرافیای اجتماعی و سیاسی لبنان در منطقه و جهان، از‌‌‌ همان بدو ورود فعالیتهای خود را سه حوزه سازماندهی نمود:

یکم. بازسازی هویت، انسجام و عزت تاریخی طایفه شیعه لبنان

ایشان از زمستان ۱۳۳۸ و همزمان با آغاز فعالیتهای گسترده دینی و فرهنگی خود در مناطق شیعه نشین لبنان، مطالعات عمیقی را به منظور ریشه یابی عوامل عقب ماندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان لبنان به اجرا گذارد. حاصل این مطالعات، برنامه‌های کوتاه مدت، میان مدت و درازمدتی بود که از اواسط ۱۳۳۹ و در راستای سیاست محرومیت زدایی، طراحی و اجرا گردید. وی در زمستان ۱۳۳۹ و پس از تجدید سازمان جمعیت خیریه «البر و الاحسان»، با تنظیم برنامه‌ای ضربتی جهت تامین نیازهای مالی خانواده‌های بی‌بضاعت، ناهنجاری تکدی را به کلی از سطح شهر صور و اطراف آن برانداخت.

صدر، در فاصله سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۸ و در چارچوب برنامه‌ای میان مدت، ده‌ها جمعیت خیریه و مؤسسه فرهنگی و آموزش حرفه‌ای را در لبنان راه اندازی نمود که حاصل آن کسب اشتغال و خودکفایی اقتصادی هزاران خانواده بی‌بضاعت، کاهش درصد بیسوادی، رشد فرهنگ عمومی، و به اجرا در آمدن صد‌ها پروژه کوچک و بزرگ عمرانی در مناطق محروم آن کشور بود. امام، در تابستان ۱۳۴۵ و پس از اجتماعات عظیم و چند روزه شیعیان لبنان در بیعت با ایشان، رسما از حکومت وقت درخواست نمود تا همانند دیگر طوائف آن کشور، مجلسی برای سازماندهی طایفه شیعه و پیگیری مسائل آن تأسیس گردد. مجلس اعلای اسلامی شیعه که اولین بخش از برنامه درازمدت امام صدر به شمار می‌رفت، در یکم خرداد ۱۳۴۸ تأسیس، و خود آن بزرگوار با اجماع آراء به ریاست آن برگزیده شد.

امام موسی صدر از بهار ۱۳۴۸ تا اواسط زمستان ۱۳۵۲ با دولت وقت لبنان به گفتگو نشست، تا آن را برای اجرای پروژه‌های زیربنایی و وظایف قانونی خود در قبال مناطق شیعه نشین و محروم آن کشور ترغیب نماید. در پی امتناع دولت لبنان از پذیرش این مطالبات و نیز اتمام حجت با آن، جنبش محرومان لبنان در اوایل سال ۱۳۵۳ تحت رهبری امام شکل گرفت، و راهپیماییهای مردمی عظیمی در شهرهای بعلبک، صور و صیدا علیه دولت به وقوع پیوست. اوجگیری بحران خاورمیانه، صف آرایی احزاب افراطی مسیحی در برابر مقاومت فلسطینی، و کشیده شدن برخی اختلافات جهان عرب به لبنان، صدر را بر آن داشت تا برای حفظ ثبات کشور و ممانعت از سرکوبی فلسطینی‌ها، توده‌های مردم را موقتا از عرصه رویارویی با دولت کنار کشاند، و پیگیری مطالبات بر حق شیعیان را تا آمدن رئیس جمهور بعد به تاخیر اندازد. ایشان در ۱۳۵۴ به رغم کارشکنیهای شدید دولت، مجددا با اجماع آراء به ریاست مجلس اعلای اسلامی شیعه برگزیده شد.

با آغاز جنگ داخلی لبنان در فروردین ۱۳۵۴، تمامی تلاشهای صدر مصروف پایان دادن به این بحران گردید. وی در خرداد‌‌‌ همان سال در مسجد عاملیه بیروت به اعتصاب نشست، و به پشتوانه مشروعیت کاریزماتیک و مقبولیت وسیع خود در میان تمامی طوائف، آرامش را به لبنان بازگردانید. با شعله ور شدن مجدد آتش جنگ و پدیدار شدن ابرهای شکست بر آسمان جبهه مسلمانان، امام صدر در اردیبهشت ۱۳۵۵ حافظ اسد را وادار نمود تا با اعزام نیروهای سوری به لبنان، موازنه قوا و آرامش را به این کشور بازگرداند. حل اختلافات مصر با سوریه و متعاقب آن برپایی کنفرانس ریاض در مهر ۱۳۵۵، آب سردی بود که امام بر آتش جنگ داخلی لبنان فرو ریخت.

 امام موسی صدر و تشیع

دوم. پرچمداری حرکت گفتگوی ادیان و تقریب مذاهب در لبنان

هدف استراتژیک امام موسی صدر آن بود تا طایفه شیعه لبنان را همسان دیگر طوایف، و نه مقدم بر آنان، در تمامی عرصه‌های حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن کشور مشارکت دهد. وی از اولین روزهای هجرت به لبنان در زمستان ۱۳۳۸، با طرح شعار «گفتگو، تفاهم و همزیستی»، پایه‌های روابط دوستانه و همکاری صمیمانه‌ای را با مطران یوسف الخوری، مطران جرج حداد، شیخ محی الدین حسن و دیگر رهبران دینی مسیحی و اهل سنت آن کشور بنا نهاد.

در طول دو دهه حضور امام صدر در لبنان، هیچ مراسم سرور یا اندوهی از شیعیان نبود که وی در آن شرکت جوید، و تنی چند از فرهیختگان مسیحی و اهل سنت در معیت وی نباشند. حمایت جوانمردانه امام صدر از بستنی فروشی مسیحی در اوایل تابستان سال ۱۳۴۱ در شهر صور، که به فتوای صریح ایشان مبنی بر طهارت اهل کتاب منجر گردید، توجه تمامی محافل مسیحی لبنان را به سمت خود جلب نمود. در اواخر تابستان ۱۳۴۱ مطران گریگوار حداد به شهر صور آمد، و از امام صدر برای عضویت در هیئت امناء «جنبش حرکت اجتماعی» دعوت نمود.

از اواخر سال ۱۳۴۱ حضور گسترده امام در کلیسا‌ها، دیر‌ها و مجامع دینی و فرهنگی مسیحیان آغاز گردید. سخنرانیهای تاریخی امام صدر در دیرالمخلص واقع در جنوب، و کلیسای مارمارون در شمال لبنان طی سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲، تأثیرات معنوی عمیقی بر مسیحیان آن کشور بر جای نهاد. امام صدر در تابستان ۱۳۴۲ و طی سفری دو ماهه به کشورهای شمال آفریقا، طرحی نو جهت همفکری مراکز اسلامی مصر، الجزایر و مغرب با حوزه‌های علمیه شیعی لبنان در انداخت. وی در بهار ۱۳۴۴، اولین دور سلسله گفتگوهای اسلام و مسیحیت را با حضور بزرگان این دو دین الهی، در مؤسسه فرهنگی «الندوه اللبنانیه» به راه انداخت. وی پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در ۱۳۴۶ به دیدار پاپ شتافت، و نشستی که ابتدائاً نیم ساعت پیشبینی شده بود، به تقاضای پاپ بیش از دو ساعت به درازا کشید. صدر از ۱۳۴۷ به عضویت مرکز اسلام‌شناسی استراسبورگ در آمد، و از رهگذر همفکری و ارائه سمینارهای متعددی در آن، انتشار آثاری ذی قیمت چون «مغز متفکر جهان شیعه» را زمینه سازی نمود.

صدر، در بهار ۱۳۴۸ و بلافاصله پس از افتتاح مجلس اعلای اسلامی شیعه، از شیخ حسن خالد مفتی اهل سنت لبنان دعوت نمود، تا با همفکری یکدیگر برای توحید شعائر، اعیاد و فعالیتهای اجتماعی طوایف اسلامی، تدبیری بیندیشند. وی در همین خصوص طرح مدونی را به اجلاس ۱۳۴۹ «مجمع بحوث اسلامی قاهره» ارائه نمود، و متعاقب آن به عضویت دائم این مجمع درآمد. امام در ۱۳۴۹ رهبران مذهبی طوایف مسلمان و مسیحی جنوب لبنان را در چارچوب «کمیته دفاع از جنوب» گرد هم آورد، تا برای مقاومت در برابر تجاوزت رژیم صهیونیستی چاره اندیشی نمایند.

وی در زمستان ۱۳۵۳ و در اقدامی بی‌سابقه، خطبه‌های عید موعظه روزه را در حضور شخصیتهای بلندپایه مسیحی لبنان در کلیسای کبوشیین بیروت ایراد نمود، و اگر آتش جنگ داخلی شعله ور نمی‌شد، در پی آن بود تا کاردینال مارونی لبنان را برای ایراد خطبه‌های یکی از نمازهای جمعه شهر بیروت دعوت نماید. امام، در زمستان ۱۳۵۵ و در جمع سردبیران جرائد بیروت، با پیشبینی صریح حذف فاصله‌ها و روند جهانی شدن در اواخر قرن بیستم، قرن بیست و یکم را قرن همزیستی پیروان ادیان، مذاهب، فرهنگ‌ها و تمدنهای گوناگون نامید، و بر رسالت تاریخی لبنان جهت ارائه الگویی موفق در این زمینه پای فشرد. وی در اواسط ۱۳۵۷ موفق گردید رهبران مسلمان و مسیحی لبنان را جهت برپایی یک جبهه فراگیر ملی متقاعد نماید، و در این مسیر تا آنجا پیش رفت که حتی موعد تأسیس و اولین گردهمایی آنان را برای پس از بازگشت خود از سفر لیبی مشخص نمود.

سوم. تأسیس جامعه مقاوم و مقاومت لبنانی در برابر تجاوزات اسرائیل

امام موسی صدر از ۱۳۴۳ و یک سال پیش از تأسیس جنبش فلسطینی فتح، در پی اندیشه تبدیل جامعه مصرفی لبنان به جامعه‌ای مقاوم در برابر تجاوزات آینده رژیم صهیونیستی برآمد. وی در بهار ۱۳۴۴ گروهی از جوانان مؤمن شیعه را به مصر اعزام نمود، تا در دوره‌ای شش ماهه فنون نظامی را فرا گیرند. با بازگشت این جوانان که اولین کادرهای مقاومت لبنان بودند، عملیات ایذایی مشترک رزمندگان فلسطینی - لبنانی در شمال فلسطین اشغالی آغاز گزدید. بخش اعظم نیروهای رزمنده از جوانان شیعه لبنان، و فرماندهی عملیات بر عهده رزمندگان فلسطینی بود. این نوع عملیات مشترک تا اوایل ۱۹۷۲ ادامه یافت. اولین شهید شیعه در عملیات ایذایی علیه رژیم صهیونیستی، از جوانان شهر مرزی «ناقوره» بود که در ۱۳۴۷ به شهادت رسید.

در مهر ۱۳۴۸ مؤسسه صنعتی جبل عامل یا کارگاه کادر سازی امام صدر رسما آغاز به کار نمود. در پی بمباران شدید جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی در ۱۳۴۹ و عدم واکنش مناسب دولت وقت، اعتصابی بی‌سابقه به دعوت امام لبنان را فرا گرفت، به گونه‌ای که دولت وقت را بر آن داشت برای بازسازی مناطق جنگی و برپایی پناهگاههای مناسب در آن، مجلس جنوب را تأسیس نماید. از اوایل ۱۳۴۱ عملیات ایذایی جوانان شیعه در داخل فلسطین اشغالی شکلی مستقل به خود گرفت. در شهریور ۱۳۵۱ و کمتر از ۲۴ ساعت پس از اشغال ۴۸ ساعته دو روستای «قانای جلیل» و «جویا» توسط سربازان رژیم صهیونیستی، نشست فوق العاده مجلس اعلای اسلامی شیعه با حضور تمامی اعضاء در روستای جویا برگذار گردید، و از‌‌‌ همان روز اولین بذرهای «مقاومت لبنانی» توسط امام موسی صدر پاشیده شد. یک ماه پس از این حادثه و به هنگام تجاوز نیرهای صهیونیستی به روستای «فاووق» در جنوب لبنان، اولین عملیات غیر رسمی مقاومت لبنان به اجرا در آمد، که حاصل آن چند کشته و مجروح اسرائیلی بود.

از پاییز ۱۳۵۱ آموزش نظامی جوانان شیعه شتاب بیشتری گرفت. اولین شهید مقاومت لبنان «فلاح شرف الدین» مؤذن چهارده ساله مؤسسه صنعتی جبل عامل بود که در زمستان ۱۳۵۲ و پس از به هلاکت رساندن چند تن از سربازان رژیم صهیونیستی، در روستای مرزی «بنت جبیل» به شهادت رسید. در خرداد ۱۳۵۴ و به دنبال وقوع انفجاری در اردوگاه نظامی عین البنیه در کوههای بقاع، که به شهادت ۲۷ تن از جوانان شیعه انجامید، امام موسی صدر رسما ولادت «مقاومت لبنان» را اعلان نمود. با پایان یافتن جنگ داخلی لبنان و انتقال دامنه ناآرامی‌ها به جنوب، واحدهای مقاومت لبنان رسماً در نقاط استراتژیک مناطق مرزی مستقر شدند. اولین عملیات بزرگ مقاومت لبنان علیه تجاوزات اسرائیل در اواخر ۱۳۵۵ صورت گرفت که پس از چند روز درگیری، به آزادسازی شهرکهای «طیبه» و «بنت جبیل» منجر گردید.

صدر، نخستین شخصیتی بود که در زمستان ۱۳۵۶، طرح سازشکارانه توطین پناهندگان فلسطینی در جنوب لبنان را افشا، و با مواضع شجاعانه خود از تحقق آن جلوگیری نمود. در حمله گسترده ۱۳۵۷ اسرائیل به جنوب لبنان و به رغم عقب نشینی احزاب چپ و گروههای فلسطینی، جوانان مقاومت لبنان و دانش آموزان مؤسسه صنعتی جبل عامل در منطقه اشغالی باقی ماندند، و به رغم امکانات اندک تا به آخر علیه اشغالگران صهیونیست ایستادگی کردند.

امام صدر اگرچه لبنان را محل اصلی فعالیتهای خود قرار داده بود، اما هیچگاه از دیگر مسائل جهان اسلام غافل نبود. انقلاب اسلامی ایران، امنیت حوزه‌های علمیه، اتحادیه عربی اسلامی جهت مبارزه با اسرائیل و گسترش تشیع در آفریقای سیاه، مهم‌ترین دغدغه‌های خارج از لبنان ایشان را تشکیل می‌دادند. در پی دستگیری امام خمینی و در اوایل تابستان ۱۳۴۲، وی راهی اروپا و شمال آفریقا گردید، تا از طریق واتیکان و الازهر، شاه ایران را برای آزادسازی امام خمینی تحت فشار قرار دهد. با آزاد گشتن امام در پایان این سفر، آیت الله خویی تصریح نمود که این آزادی، بیش از هر چیز مرهون سفر آقای صدر بوده است.

در پی تبعید امام به ترکیه در پاییز ۱۳۴۳، صدر اقدامات مشابهی را به انجام رساند، تا ضمن تأمین امنیت آن بزرگوار، ترتیب انتقال ایشان به عتبات عالیات را فراهم شود. در نیمه دوم دهه چهل و پس از آماده شدن اولین کادرهای نظامی مقاومت لبنان، ده‌ها تن از جوانان مبارز ایرانی به لبنان آمدند، و زیر نظر آنان فنون نظامی را فرا گرفتند. در اواخر دهه چهل و مقارن با تأسیس مجلس اعلای اسلامی شیعه، امام خمینی در پاسخ برخی فضلای ایرانی مقیم نجف، امام صدر را امید خود برای اداره حکومت پس از شاه نامید. در زمستان ۱۳۵۰ و بر اساس تقاضای مراجع وقت، صدر، پیرامون برخی زندانیان سیاسی با شاه گفتگو نمود، که بعضی از آنان از جمله حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی، اندکی بعد از زندان آزاد گردیدند.

با به قدرت رسیدن حافظ اسد در ۱۳۵۰ و آغاز همکاریهای تنگاتنگ وی با امام صدر، سوریه به امن‌ترین کشور خاورمیانه برای مبارزین ایرانی بدل گردید. ایشان در تابستان ۱۳۵۶ جوانمردانه سینه سپر نمود، و با اقامه نماز، تدفین و برپایی مراسم چهلمین روز شهادت دکتر شریعتی در بیروت، از سست شدن پیوند جوانان تحصیلکرده با روحانیت، جلوگیری به عمل آورد. به دنبال درگذشت مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی در پاییز ۱۳۵۶، وی پسر عموی خود شهید آیت الله سید محمد باقر صدر را بر آن داشت تا بیش از پیش به حمایت از امام خمینی برخیزد. امام موسی صدر در بهار ۱۳۵۷ لوسین ژرژ نماینده روزنامه لوموند در بیروت را به نجف فرستاد، تا با انجام اولین مصاحبه بین المللی با امام خمینی، افکار عمومی جهانیان را با انقلاب اسلامی ایران آشنا سازد.

امام موسی صدر در دیدارهای مکرر سال ۱۳۵۷ خود با رهبران سوریه، عربستان سعودی و برخی دیگر از کشورهای جهان عرب، اهمیت انقلاب اسلامی ایران، پیروزی قریب الوقوع آن، و ضرورت همپیمانی آنان با این انقلاب را به آن‌ها گوشزد نمود. وی در شهریور ۱۳۵۷ و یک هفته پیش از ربودن شدن خود، با انتشار مقاله «ندای پیامبران» در روزنامه لوموند، امام خمینی را به عنوان تنها رهبر انقلاب اسلامی ایران معرفی نمود. بدون تردید بزرگ‌ترین خدمت امام موسی صدر به انقلاب اسلامی ایران آن بود که در سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷ و پس از قریب دو دهه ترویج ارزشهای زیبای اسلام راستین در لبنان، عموم مردم، خصوصا شیعیان و بالاخص کادرهای مقاومت آن کشور را با این انقلاب آشنا و مرتبط نمود.

زندگی امام سید موسی صدر

ناپدید شدن امام موسی صدر

معمر قذافی رهبر سابق لیبی فعالانه در امور داخلی لبنان مداخله می کرد و به نیروهای سیاسی طرفدار لیبی یاری و کمک می رساند و تلاش داشت تا به کمک جنگ داخلی در لبنان، تمام مسیحیان را از این کشور بیرون براند و لبنان را به یک کشور سرتاسر مسلمان تبدیل کند. این عقاید و عملکرد قذافی بدیهی است که با نظرات و مواضع امام صدر مبنی بر تفاهم و همزیستی همه احزاب و طوایف لبنانی اختلاف جدی و اصولی داشت،۲ طرف حتی در بیشتر مسایل بین المللی منطقه خاورمیانه بحث و مشاجره داشتند. در ۱۹۷۸ میلادی، در برابر اوضاع جدی و رو به وخامت لبنان، امام موسی صدر تصمیم گرفت که مصرانه از رهبران کشورهای عربی نگران اوضاع لبنان، بخواهد برای حل و فصل این مساله میانجیگری و اقدام کنند. به این خاطر سفر خود به چهار کشور عربی را آغاز کرد و در این میان سفری نیز به لیبی کرد و با قذافی برای تبادل نظر و مشورت و توضیح همه جانبه و صریح مسایل مورد نظر دیدار کرد تا اختلاف نظرهای سیاسی را به طور کامل برطرف کند.

لیبی نهمین سالگرد انقلاب خود را جشن گرفت اما امام موسی صدر در جایگاه میهمانان حضور نداشت. چند روز بعد مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان فوراً با سفارت لیبی در لبنان تماس گرفت و جویای وضعیت امام صدر شدند، اما سفارت لیبی هیچ پاسخی ارایه نداد. سفارت لیبی پاسخ داد: «امام موسی صدر و دو همراه ایشان عصر روز ۳۱ اوت با هواپیمای خطوط هوایی ایتالیا لیبی را به قصد رم ترک کرده اند.»

دولت لبنان، مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان و رهبران احزاب و طوایف دینی مسیحیان لبنان از دولت ایتالیا و دربار پاپ واتیکان درخواست کردند تا تحقیقاتی درباره ناپدید شدن امام موسی صدر انجام دهند، دربار واتیکان و دولت ایتالیا نیز موضوع را مهم و جدی تلقی کردند و تحقیقات جدی انجام دادند و بعدها رسماً اعلام کردند که امام صدر و ۲ همراه او هرگز وارد خاک ایتالیا نشده اند. بدین گونه، امام موسی صدر ستاره درخشان سیاسی و دینی و محبوب همه شیعیان لبنان و شخصیت های گوناگون آن سرزمین که بیش از ۱۸ سال در محافل سیاسی لبنان و خاورمیانه نقش ارزنده ای ایفاء کرده بود در جریان سفر رسمی به لیبی و به اتفاق ۲ همراهش در آن سرزمین به طور اسرارآمیزی ناپدید شد.

 اخلاق و سیاست در عملکرد امام موسی صدر

سه مشتق در اخلاق و سیاست امام موسی صدر قابل استخراج است که به ترتیب به آن‌ها پرداخته می‌شود: انفتاح، اعتدال و شیوۀ برخورد با مخالف. شاید اولین ویژگی شخصیتی و اخلاقی امام موسی صدر که به موفقیت‌های گسترده اجتماعی و سیاسی او منتهی شد، خصلت انفتاح او بود. ایشان با همه کس از هر طبقه و از هر گروه و در هر موقعیت اجتماعی و سیاسی آماده سخن و تعامل بود. خود را به هیچ جریان و شخص و گروهی محدود نمی‌نمود و این آمادگی را داشت که در مورد همه مسایل با افراد به سخن بنشیند. امام موسی صدر به سبک پیامبران، اصلاح و اندرز و اثرگذاری را مبانی رفتاری و تعاملی خود در جامعه پیچیده‌ای مانند لبنان قرار داد. نویسنده‌ای می‌گوید که در جامعه لبنانی هر فردی که صاحب قدرت و فضیلت ومنصب می‌شد، دیگران را تحقیر می‌نمود، بی‌توجهی می‌کرد و آن‌ها را می‌ترساند.

قدرت در لبنان با مفهوم ابزاری شناسایی می‌شد که در ‌‌نهایت به آزار و اذیت مخاطب می‌انجامید. اما مرام و سبک امام موسی صدر چنین نبود و افراد می‌توانستند بدون احساس نا‌امنی و حقارت همه سخنان خود را با او در میان بگذارند و از عواقب آن نهراسند. سلوک امام موسی صدر درست در مقابل راه و روش بسیاری در منطقه خاورمیانه و کشورهای مسلمان نشین است به طوری که عصبانیت، حذف، برتری طلبی، غرور بیجا و بسیاری خصایص دیگر مانع از تعامل و گفتگو می‌شود. تعامل در منطقه خاورمیانه بسیار ضعیف بوده و خط‌کشی‌های سیاسی، قومی، فکری و جغرافیایی نارسایهای فراوانی را در به نتیجه رساندن مباحث و مشکلات ایجاد می‌کند. امام موسی صدر در چنین فضایی از اخلاق اسلامی و تحمل و صبر و خویشتنداری و سعی در اجماع سازی بهره می‌برد. لبنان کانون اضداد است و امام موسی صدر در چنین ساختاری با خلق و خوی اسلامی می‌توانست نه تنها گروههای مختلف شیعی را بهم نزدیک کند بلکه جایگاه معتبر و محترمی برای شیعیان در کلیت جامعه لبنانی ایجاد نماید. از این رو، محبوبیت امام موسی صدر صرفاً به واسطه روحانی بودن و تعلیمات دین او نبود بلکه اخلاقیات و سلوک او نقش مهمی در جایگاه او نه تنها در لبنان بلکه به تدریج در جهان عرب داشت. امام موسی صدر اهل تحمیل نبود و بسیار آزادیخواه بود.

خصلت آزادیخواهی در لبنان که گرفتار قوم گرایی و تفکیک اندیشه و عمل بود از ارزش ویژه‌ای برخوردار بود. سخنرانی امام موسی صدر در کلیسا‌ها به شخصیت او و جایگاه شیعیان در جامعه لبنانی اعتبار خاصی بخشید. خبرنگاری در رابطه با سخنرانی امام موسی صدر در یک کلیسای کاتولیک چنین می‌گوید: «وقتی امام موسی صدر وارد سالن کلیسا شد، مسیحیانی که روی صندلی‌ها نشسته بودند با حسی آمیخته از نگرانی و خوشحالی او را نگاه می‌کردند. امام موسی صدر با تکان دادن سر خود، به مردم احترام گذاشت. پس از نشستن در جایگاه خود، رییس جمهور سابق لبنان او را معرفی کرد و سپس امام موسی صدر در رابطه با مأموریت مشترک همه ادیان سخنرانی نمود. سخنرانی امام موسی صدر بقدری حضار را تحت تأثیر قرار داد که آن‌ها آرزو می‌کردند که در کلیسا نبود تا می‌توانستند کف بزنند. پس از سخنرانی مردم صف کشیدند تا با امام موسی صدر دست دهند. انفتاح امام موسی صدر برای کسب قدرت و محبوبیت فردی نبود بلکه با ورود در کلیسا‌ها، ملاقات با سران دولت‌ها و بازدید از مراکز مذهبی و علمی اروپا، قصد او معرفی اسلام و شیعیان و حل و فصل مشکلات آنان بود.

ویژگی و خصلت بارز دیگر امام موسی صدر در دایره اخلاق و سیاست، اعتدال او بود. لحن، کلام، لغات و مفاهیمی که امام موسی صدر در تعامل عادی و سیاسی خود بکار می‌برد حاکی از فهم طرف مقابل بود. توانایی و هنر اقناع در میان مردم خاورمیانه و کشورهای مسلمان‌نشین بسیار ضعیف است. به دلیل حاکمیت طولانی حکومتهای استبدادی در این منطقه، فرهنگ سیاسی مردم عموماً حاکی از معاشرتهای یک طرفه است. سعی در فهم طرف مقابل و خواسته‌ها و نگرانی‌های آنان و تلاش برای دستیابی به راه حلی که همگان را رضایت بخشد هنری کمیاب در این منطقه است. به دلیل مشکلات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در خاورمیانه و کشورهای عربی، رادیکالیسم و پوپولیسم نیز از رشد قابل توجهی برخوردار بوده است. سیاست در خاورمیانه بازی با حاصل جمع صفر است.

تندروی در اتخاذ مواضع و خلع سلاح کامل طرف مقابل و به گوشه راندن حاملان دیدگاههای مخالف عرف رفتاری در عرصه سیاست خاورمیانه است. یکی از ویژگیهای امام موسی صدر قدرت تفکر تسلسلی او بود که معاصرین او بدین مسئله اذعان کامل دارند. توان فکر کردن تسلسلی زمینه ساز فهم یک موضوع یا مشکل و حل آن است به واسطه اینکه شخص سعی می‌کند ابتدا آنرا تجزیه کند و قدم به قدم آن را به مرحله استنباط و حل و فصل برساند. اعتدال نه تنها در شخصیت بلکه در فکر امام موسی صدر نمایان بود و چنین خصلتی باعث جذب افراد و جریان‌ها در جامعه‌ای مانند لبنان که تقسیم بندی‌های سرسختی دارد می‌شود. اعتدال سیاسی، درونی آرام و اعتقاداتی راسخ می‌خواهد که بتواند در همه حال و شرایط آن را به مرحله اجرا بگذارد. اعتدال امام موسی صدر ریشه در شخصیت و باورهای باثبات او داشت.‌‌ همان گونه که در ابتدای این مقاله آورده شد امام موسی صدر در سن سی سالگی و در دوره‌ای که به ثبات فکری و شخصیتی و استنباطی رسیده بود نهضت تحول در اوضاع شیعیان لبنان را آغاز کرد. به واسطه رایج بودن خصایص عاطفی و احساسی در میان مردم خاورمیانه، شخصیت یک فرد از جذابیت بیشتری نسبت به نظام استدلالی در میان مردم و حتی خواص دارد.

اعتدال امام موسی صدر جزئی از نظام کنشی- واکنشی ناخودآگاه او بود و در رفتار و کلام و حتی نشستن و برخاستن و سئوال کردن او جلوه داشت. در شرایطی که در منطقه خاورمیانه، افراد رادیکال و تندرو فرصت مطرح شدن را پیدا می‌کنند، امام موسی صدر راه اعتدال که سلوک پیامبران است را انتخاب کرد و در تعاملات خود با دیگران هیچگاه شخصی برخورد ننمود. در عین حال چون امام موسی صدر در مدارهای پیچیده‌ای عمل می‌کرد برای بسیاری رازی کشف نشدنی بود. او با ابتکارات خود، فرصتهای زمانه را در اختیار می‌گرفت و به مفروضات و عادات و پایه‌هایی که بسیاری جرأت تغییر آن‌ها را نداشتند خرده می‌گرفت. اما روش او تقابل نبود بلکه با حوصله، روش تدریجی، اخلاق نیکو و تسلسلی سعی می‌نمود اصلاحات اجتماعی را بنا نهد.

در سال ۱۳۴۹ امام موسی صدر جهت ملاقات با شخصیت‌های فرهنگی و رسانه‌ای به آلمان می‌رود و در هتلی در هامبورگ اقامت می‌کند که شاه ایران نیز در سفرهای خود در‌‌ همان هتل اقامت کرده بود. ایرانیان تندرو به امام موسی صدر پیغام می‌دهند که به علت اقامت شاه در آن هتل بهتر است ایشان به هتل دیگری منتقل شود. امام موسی صدر به آن‌ها پاسخ داده بود که بهتر است شاه در سفر بعدی در این هتل اقامت ننماید. این نوع برخورد با رادیکالیسم ایرانی حاکی از تعادل فکری و اعتدال در روش و توجه کردن و متمرکز شدن در مسائل اصلی بوده است. در عین حال، استدلال افراد تندرو ایرانی نشانگر تمرکز اندیشه سیاسی در افراد است تا در نظام‌های فکری و قایل بودن به اهداف. سبک و روش امام موسی صدر در برخورد با طیفی از مسایل خرد و کلان معرف پایه‌های مستحکم اعتقادی و اخلاقی ایشان بوده است.

خصلت سوم امام موسی صدر که او را با دیگران در صحنه لبنان و حتی جهان اسلام متمایز می‌نمود نحوه برخورد و تعامل با مخالفان بود. از آنجا که مرام و عملکرد و جهت‌گیریهای امام موسی صدر منافع بسیاری را در صحنه اجتماعی و سیاسی شیعیان و غیر شیعیان به خطر می‌انداخت به طور طبیعی و با گذشت زمان، مخالفین و حتی دشمنان بسیاری پیدا کرد. اما نگاه تسلسلی و دراز مدت امام موسی صدر، چهار ویژگی نهادینه شده در او ایجاد کرده بود که در برخورد با مخالفان بسیار موثر و مفید بودند: سکوت، خویشتنداری، گذشت و احترام فراوان. هر چهار ویژگی بنیانهای اخلاقی داشتند و در صحنه سیاسی آشوب زده لبنان از کاربرد قابل توجهی برخوردار بودند.

امام موسی صدر در هیچ مقطعی در پی حذف مخالفین خود نبود و بسیاری از مسایل را به روی خود نمی‌آورد. کاری را به کسی تحمیل نمی‌کرد و شاید بارز‌ترین ویژگی امام موسی صدر در دایره اخلاق و سیاست در رابطه با مخالفین خود این بود که بدگویی کسی را نمی‌کرد. این خصلت‌ها تاکتیک نبودند بلکه در شخصیت امام موسی صدر به طور عمیقی نهادینه شده بودند. این طیف رفتاری با مخالف و این درجه از بزرگواری در هیچ مرام دیگری یافت نمی‌شود. مبانی اعتقادی و اخلاقی مستحکم امام موسی صدر زمینه‌ساز عملکرد او در دوائر مختلف اجتماعی و سیاسی بود. معاصرین او در هیچ مقطعی او را عبوس ندیدند و علی رغم شرایط بسیار سخت دهه ۱۳۵۰ لبنان و جنگ داخلی و موضوع فلسطینی‌ها، امام موسی صدر، خلق و خوی اسلامی خود را حفظ کرد و پایدار ماند.

اخلاق و سیاست در عملکرد امام موسی صدر

امام موسی صدر و تشیع

امام موسی صدر یکی از نوادر روزگار در دنیای معاصر است، که تاثیرات غیر قابل انکاری در هویت بخشی به جامعه تشیع در لبنان بر عهده داشته است.

شاید بتوان گفت در طول تاریخ تشیع، امام موسى صدر، نخستین مجتهد جامع الشرایطى است که قدم پیش نهاد، و نهادى شیعى با عنوان مجلس اعلاى شیعیان را در لبنان پایه‏ گذارى کرد و نفوذ معنوى و مادى این نهاد، چنان توسعه یافت که در مدت کوتاهى لبنان را به‏ طور جدى تحت تاثیر قرار داد.

در دوره حضور امام موسی صدر در لبنان، جامعه شیعه لبنان به دو قسمت جنوب و بقاع تقسیم شده بود، که از دو فرهنگ متفاوت و دو نظام فکری، اجتماعی و حتی اقتصادی گوناگون نشأت می‌گرفت. امام موسی صدر با صبر، درایت و اجماع‌سازی دو جامعه شیعه را به هم نزدیک کرد و تشکیلات منسجمی به آن‌ها بخشید و سپس آن‌ها را وارد صحنه کلان جامعه لبنانی و حتی بیرون از لبنان کرد.

از نکات مهم عملکردش، اولویت دادن به تقویت بنیه مالی و تشکیلات اقتصادی شیعیان قبل از کار سیاسی و مبارزاتی با اسراییل بود.

رسیدگی به وضع زندگی خانواده‌های کم‌بضاعت شیعه از برنامه‌های جدی امام موسی صدر بود و در لابلای اینگونه فعالیتهای وسیع که حتی شامل سفر به کشورهای آفریقا و جمع‌آوری کمک از تاجران شیعه بود،

ایشان به دین و اعتقادات مردم می‌پرداخت و مبنا بودن این نوع تربیت بر اتخاذ مواضع سیاسی که پشتوانه‌های اعتقادی و اقتصادی نداشته باشد را تأکید می‌کرد.

زمانی که امام موسی صدر در سال ۱۳۳۸ وارد لبنان شد، اندیشه و فکر در منطقه خاورمیانه و جهان عرب عمدتاً اصالت خود را از سوسیالیسم و مارکسیسم می‌گرفت.

افراد صاحب اندیشه در حوزه‌های اجتماعی و سیاسی به بنیان‌های مادی سوسیالیستی اعتقاد داشتند و در این رابطه متون بسیار گسترده‌ای از زبان‌های غربی به عربی ترجمه شده بود. تفکر و اندیشه اسلامی به تدریج در میان جوانان و تحصیل‌کرده‌ها و گروه‌های حرفه‌ای جامعه وارد می‌شد.

امام موسی صدر با تأسیس مرکز مطالعات اسلامی در لبنان، جوانان شیعه را از سوسیالیسم به سوی اسلام هدایت کرد. به عبارت دیگر، در فضای سیاست زده لبنان و دنیای عرب که مکاتبی مانند پان عربسیم، بعثیسم، سوسیالیسم، اگزیستانسیالیسم و… وجود داشتند، امام موسی صدر جوانان را به سوی اعتقادات و اخلاق اسلامی سوق داد؛ با این تفاوت که کار و فعالیت سیاسی را حداقل برای یک دهه مطرح نکرد. ایشان قبل از آنکه مصلح سیاسی باشد، یک مصلح فرهنگی و اجتماعی بود. این نه تنها یک گرایش بلکه در حد یک استراتژی بود.

امام موسی صدر در سخنرانی‌ها و متون خود اشاره‌ای کانونی به مفهومی تحت عنوان <<جامعه صالح>> دارد و معتقد است که در سایه چنین جامعه‌ای اسلامی، ارکان دیگر اسلامی قابل رشد و نمو است.

ایشان اعتقاد داشت که کار سیاسی محتاج دین و ایمان است و اگر پشتوانه‌های اعتقادی و اخلاقی کار سیاسی تهی باشد، در ‌‌‌نهایت عمل سیاسی مسلمانان فرقی با پیروان دیگر مکاتب نخواهد داشت. او مطرح کرد که پیامبران خدا و ائمه اطهار علیهم السلام در پی قدرت نبودند که برای کسب و حفظ آن از هر اقدامی حمایت کنند.

مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) درباره این بخش از فعالیت‌های امام موسی صدر می‌فرمایند: «... بخشی از خدمات بزرگی که آن عالم مبتکر و پر نشاط در مدتی نزدیک به بیست سال در صحنه اجتماعی و سیاسی لبنان به شیعه و به لبنان تقدیم کرد.

وحدت و هویت بخشیدن به شیعه لبنان و ایجاد همزیستی و احترام متقابل میان پیروان ادیان و طوایف سیاسی در آن کشور از سوئی، و صراحت در معرفی رژیم غاصب صهیونیست به عنوان شر مطلق و اعلام حرمت همکاری با آن از سوی دیگر، و بالاخره ابراز ارادت و صمیمیت نسبت به رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، چه در عرصه فرهنگی و نوشتاری و چه با همکاری با عناصر مبارز ایرانی، در مدتی طولانی از این عالم بزرگواری که فرزند حوزه علمیه قم و بازمانده یکی از خاندان‌های بزرگ علمی در جهان تشیع است، شخصیتی همه جانبه پدید آورده بود و چنین بود که امام راحل بزرگوار ما دلبستگی و تکریم خود به این شخصیت معزز را از اوایل پیروزی انقلاب با بیانات گوناگون ابراز داشتند...»(۵)

البته این دست فعالیتهای امام در لبنان، می‌توانست مخالفت‌ها و دشمنی‌هایی را نیز برانگیزاند، اما امام با داشتن سعه صدر، برخورد پیامبرانه با مخالفان و تحمل کارشکنى‏‌ها و گذشت در برابر آزار و اذیت آنان، کارشکنی‌ها را مدیریت می‌نمود.

در دوران زعامت امام صدر بر شیعیان و بلکه کل جامعه لبنان، هیچ‏یک از مخالفان روحانى و غیر روحانى آن بزرگوار - که بسیار بودند - نه تحت کمترین فشار قرار گرفتند و نه حتى با یک مورد هتک حرمت با محدودیت یا محرومیت از برخى‏ حقوق اجتماعى خود شدند و این در حالى بود که بر حسب قانون لبنان، امام صدر به عنوان رئیس طایفه شیعه آن کشور از حرمت و منزلت بسیار زیادى برخوردار بود.

  • منبع
  • موسسه امام موسی صدر
  • ایرنا

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید