امروز: چهارشنبه, ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۴ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۴ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 274358
۶۰۶۴
۴
۰
نسخه چاپی
Delirium

اختلال روان آشفتگی یا دلریوم | آشفتگی و سردرگمی شدید در افراد

روان‌آشفتگی یا دلیریوم درحقیقت اختلال کلیِ اعمالِ شناختی و عدم هشیاری است.

اختلال روان آشفتگی یا دلریوم

اختلال روان آشفتگی یا دلریوم

اختلال روان آشفتگی یا دلیریوم یک اختلال عصبی شناختی است که پس از تغییرات ناگهانی ناشی از عوامل مختلف در مغز، فرد دچار آشفتگی و سردرگمی می شود و هشیاری خود را تا حد زیادی از دست می دهد. دلیریوم ممکن است با توهم و هذیان همراه باشد. به طور کلی این بیماری یک اختلال گذرا و موقتی است و زمانی که علت اولیه حذف شود، فرد به سرعت بهبود پیدا می کند. طول این بیماری کوتاه است و از یک روز تا یک ماه طول می کشد.

دلیریوم در افراد مسن درصد بالاتری دارد اما در افرادی که بیماری‌های روانی دارند هم شایع است. افراد مسن به دلیل اینکه به راحتی تعادل خود را از دست می دهند مستعد دلیریوم هستند. دلیریوم معمولا ناگهانی رخ می‌دهد و بیشتر از یک ماه ادامه نمی‌یابد.

شدت بروز این بیماری در شب ها بدتر است و روزها کاهش می یابد و در طول شب فرد کابوس های آشفته می بیند. در بعضی از افراد اختلال های زبانی نیز رخ می دهد.

نارسایی های عصبی مشخصی این بیماران ندارند اما لرزش های بدنی مشاهده می شود و در این افراد علائم اختلال سیستم عصبی خودمختار که شامل تپش قلب و چهره برافروخته و مردمک های گشاد و فشار خون بالا بروز می دهد.

انواع اختلال روان آشفتگی

دلیریوم، شدت و ویژگی های متفاوتی دارد که متناسب با آن ها دسته بندی می شوند. طبقات دلیریوم به شرح زیر می باشد:

روان آشفتگی شدید هایپو اکتیو

این نوع دلیریوم، شایع ترین نوع آن است که در آن بیمار بیشتر تمایل به خوابیدن دارد، از انجام وظایف روزانه باز مانده و از خود ناسازگاری نشان می دهد. در این نوع دلیریوم ممکن است بیمار کارهای معمولی مثل غذا خوردن را نیز فراموش کند. دیگر نشانه ها شامل؛ عدم فعالیت یا کاهش فعالیت حرکتی، کندی، خواب آلودگی غیرطبیعی یا خیره شدن و گیجی می باشد.

روان آشفتگی شدید هایپر اکتیو

در این نوع دلیریوم بیمار دچار ناسازگاری و رفتارهای هشدار دهنده شدید می شود. روان آشفتگی هایپر اکتیو به سادگی قابل تشخیص می باشد و با نشانه هایی شامل بیقراری (مثلا قدم زدن)، تحریک، تغییرات خلقی سریع یا توهمات، و امتناع از همکاری با مراقبت تشخیص داده می شود.

روان آشفتگی ترکیبی

برخی از بیماران ترکیبی از دلیریوم هایپر اکتیو و هایپو اکتیو دارند که حالت بیمار بین این دو نوع نوسان دارد. حال بیمار به سرعت از حالت هیواکتیو به هاپراکتیو جابه جا می شود. همچنین گاه نشانه های دمانس و دلیریوم به قدری مشابه یکدیگر است که نمی توان آن ها را از یکدیگر تفکیک کرد.

 

 اختلال روان آشفتگی یا دلیریوم

 علائم و نشانه های اختلال روان آشفتگی

علائم و نشانه‌های دلیریوم معمولا در عرض چند ساعت یا چند روز شروع می‌شود. این علائم اغلب در طول روز حالت نوسانی دارند و در برخی از دوره‌های زمانی ممکن است محو شوند. شب‌ها، که محیط اطراف تاریک است و اشیا به‌خوبی قابل شناسایی نیستند، این علائم حادتر می‌شوند. نشانه‌ها و علائم اولیۀ دلیریوم عبارت‌اند از:

کاهش هوشیاری نسبت به محیط

• ناتوانی در متمرکزماندن روی یک موضوع یا ناتوانی در تغییردادن موضوعات

• گیرکردن روی یک ایده به‌جای شرکت در گفت‌وگوها یا پاسخ به پرسش‌ها

• پرت‌شدن حواس به‌دلیل عوامل بسیار بی‌اهمیت

• گوشه‌گیری؛ بی‌تحرکی یا کم‌تحرکی یا نداشتن کوچکترین واکنشی نسبت به محیط

مهارت‌های فکری ضعیف (اختلال شناختی)

• حافظهٔ ضعیف، به‌ویژه درمورد اتفاقاتی که اخیرا رخ داده‌اند

• موقعیت‌ ناآگاهی (سردرگمی)، برای مثال نمی‌دانید که کجا یا چه کسی هستید

• دشواری در صحبت‌کردن یا یادآوری کلمات

• پرت‌گویی یا بی‌معنی‌بودن گفتار

• مشکل درک گفتار

• دشواری در خواندن یا نوشتن

تغییرات رفتاری

• دیدن چیزهایی که وجود خارجی ندارد (توهم)

• بی‌قراری، سراسیمگی یا رفتار همراه با خشم

• دا دزدن، ناله‌ کردن یا ایجاد صداهای دیگر

• ساکت و گوشه‌گیر بودن، به‌ ویژه در افراد مسن

• حرکات کند یا سستی

• به‌ هم‌ خوردن عادات خواب

• وارونگی چرخهٔ خواب و بیداری در شب و روز

اختلالات عاطفی

اضطراب، ترس یا پارانویا

افسردگی

• زود رنجی یا خشم

• احساس شادمانی (سرخوشی)

• بی‌ تفاوتی

• تغییرات سریع و غیر قابل پیش‌بینیِ خلقی

• تغییرات شخصیتی

علت اختلال دلیریوم

دلیریوم هنگامی بروز می‌کند که ارسال و دریافت سیگنال‌ های عادی در مغز ضعیف شود. این اختلال به‌احتمال‌ زیاد ناشی از عوامل متعددی است که مغز را آسیب‌ پذیر می‌کنند و سبب عملکرد نادرست در فعالیت‌های مغزی می‌شوند.

این بیماری ممکن است یک یا چند علت داشته باشد. به‌عنوان‌ مثال گاهی احتمال دارد ترکیبی از یک وضعیت پزشکی و مسمومیت دارویی باشد، اما گاهی‌اوقات تشخیص علت آن ناممکن است. علل احتمالی ابتلا به این بیماری عبارت‌اند از:

• داروهای خاص یا مسمومیت دارویی

• مسمومیت الکلی یا ترک اعتیاد

• وضعیت پزشکی مانند سکته مغزی، حملهٔ قلبی، وخیم‌ شدن بیماری ریه یا کبد یا آسیب ناشی از سقوط

• عدم‌ تعادل متابولیسمی مانند کمبود سدیم یا کلسیم

• بیماری شدید، مزمن یا لاعلاج

• تب و عفونت حاد، به‌ویژه در کودکان

عفونت دستگاه ادراری، ذات‌ الریه یا آنفولانزا، به‌ویژه در افراد مسن

• قرارگرفتن در معرض سمومی مانند مونوکسیدکربن، سیانور و نظایر آنها

• سوءتغذیه یا کم‌آبی

• محرومیت از خواب یا رنج‌های شدید عاطفی

• درد

• جراحی یا سایر شیوه‌های پزشکی که با بیهوشی انجام می‌شوند

برخی داروها (یا ترکیبی از آنها) نیز می‌توانند سبب ابتلا به دلیریوم شوند. به‌عنوان‌ مثال:

• داروهای مسکن

• داروهای خواب‌آور

• داروهایی برای اختلالات خلقی مانند اضطراب و افسردگی

• داروهای ضدحساسیت (آنتی هیستامین‌ها)

• داروهای آسم

• داروهای استروئیدی به نام کورتیکواستروئیدها

• داروهای بیماری پارکینسون

• داروهای درمان اسپاسم یا تشنج

ملاك های تشخیصی دلیریوم

ویژگی اساسی دلیریوم اختلال در هوشیاری است، كه با تغییر در شناخت همراه است.

این اختلال در كوتاه مدت، كه معمولا از چند ساعت تا چند روز متغیر است، به وجود می آید و اغلب در طول روز با نوسان هایی همراه است.

اختلال در هوشیاری با كاهش آگاهی روشن از محیط مشخص می شود. توانایی تمركز، نگهداری یا تغییر توجه، اختلال پیدا می كند.

پرسش ها را باید تكرار كرد زیرا توجه فرد منحرف می شود یا ممكن است به جای تغییر كانون توجه همچنان پاسخ پرسش قبلی را تكرار كند.

حواس فرد بر اثر محركهای نامربوط به آسانی پرت می شود.

این امر با تغییر در شناخت (كه ممكن است اختلال در حافظه، اختلال در جهت یابی، یا اختلال در زبان را شامل شود) یا پیدایش اختلال ادراكی همراه است.

اختلال در حافظه بیشتر درحافظه اخیر مشاهده می شود و برای آزمودن آن می توان از بیمار خواسته شود تا چند شی نامربوط یا جمله كوتاهی را به خاطر بسپارد، و چند دقیقه بعد از آنكه توجهش به جای دیگرمعطوف شد، آن ها را تكرار كند.

اختلال در جهت یابی معمولا به صورت اختلال در جهت یابی نسبت به زمان (برای مثال در نیمه شب تصور كند صبح است) یا نسبت به مكان (برای مثال به جای اینكه بداند در بیمارستان است تصور كند در منزل است) جلوه گر می شود.

در دلیریوم خفیف، اختلال در جهت یابی نسبت به خود (شخص) كمتر دیده می شود.

اختلال زبان و گفتارممكن است به صورت نارساگویی عضوی (یعنی اختلال در تولید گفتار)، نام پریشی (یعنی اختلال درتوانایی نامگذاری اشیا) یا نوشتار پریشی (یعنی اختلال درتوانایی نوشتن) یا حتی زبانپریشی مشاهده شود.

در برخی موارد، صحبت بیمار مبهم و نامربوط است و دربرخی دیگر گفتار به صورت فشرده و نامفهوم، همراه با تغییرغیر قابل پیش بینی بوده و از موضوعی به موضوع دیگر می پردازند.

اختلال های ادراكی ممكن است سو تعبیر، خطاهای حسی، یا توهم را شامل شود.

برای مثال ممكن است درب زدن را با شلیك تفنگ اشتباه كنند (سو تعبیر).

چین های رختخواب ممكن است به صورت اشیا متحرك جلوه گر شوند (خطاهای حسی) و یا ممكن است فرد گروهی از افراد را ببیند كه بالای تختخواب معلق اند در حالیكه در واقع كسی آنجا نیست.

اگرچه ادراك های نادرست حسی اغلب از نوع بینایی هستند، اما ممكن است در حواس دیگر نیز، مانند شنیداری، بساوشی، چشایی و بویایی رخ دهند.

دامنه ادراك های نادرست از انواع ساده و یكنواخت تا خطاهای بسیار پیچیده گسترده است.

این اختلال در كوتاه مدت بروز می كند و معمولا در طول روز نوسان دارد.

به عنوان مثال، طی ملاقات های صبح گاهی، فرد ممكن است دارای گفتار منطقی و رفتاری همكاری كننده باشد، اما شب هنگام اصرار داشته باشد كه لوله سرم را بیرون بكشند تا به منزل، نزد والدینش كه سالها قبل فوت كرده اند، برگردد.

درمان اختلال روان آشفتگی یا دلیریوم

درمان دلیریوم وابسته به تشخیص علت آن است. در برخی از بیماران تشخیص داده می شود که دارو مصرف کنند و در برخی از بیماران تشخیص داده می شود که داروی خاصی را قطع کنند. برای درمان دلیریوم ممکن است بیمار مدتی تحت مراقبت قرار بگیرد و بستری شود.

دارو درمانی

درمان دلیریوم بیشتر مبتنی بر حذف علت اولیه می باشد. ولی برخی از علائم و مشکلات حاصل از بیماری باید با دارو درمان شوند. مثلا در صورتی که بیمار توهم و هذیان داشته باشد، داروهای آنتی سایکوتیک تجویز می شود. در صورتی که خلق بیمار نوسان شدید پیدا کرده باشد از داروهای تثبیت کننده خلق استفاده می شود. همچنین برای درمان مشکلات خواب ناشی از دلیریوم نیز دارو تجویز می شود.

مشاوره و روانشناسی

درمان مبتنی بر مشاوره کمک می کند که بیمار در مکانی امن و راحت و در کنار فردی که هیچ سوگیری نسبت به او ندارد، افکار خود را مرتب کند و سردرگمی پس از بیماری را کاهش دهد. همچنین، مشاوره در کنترل بیمارانی که امکان انجام رفتارهای پر خطر مثل خودکشی دارند نیز موثر است. در جلسات مشاوره روانشناسی، متخصص با استفاده از تکنیک های درمانی مثل شناخت درمانی به فرد کمک می کنند تا افکار پریشان خود را سر و سامان داده و بتوانند مجددا به طور منطقی بیاندیشد.

  • منبع
  • ویکی پدیا
  • هنر زندگی
  • فول فکر
  • چطور
  • میگنا

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید