یکی از مهمترین دلایل اثبات دعوا شهادت یا بهاصطلاح «شهادت شهود» یا «گواهی گواهان» است.
شهادت یا گواهی عبارت است از بیان اطلاعاتی که شخص به طور مستقیم از واقعهای دارد. منظور از بهطور مستقیم این است که شهادت در صورتی پذیرفته است که گواه، ناظر واقعه مورد نزاع باشد و آنچه را که خود دریافته است بگوید و اطلاعات او متکی بر گواهی دیگران و شیاع بین مردم نباشد.
حضور کودکان در جلسات دادگاه به عنوان شاهد، اغلب با سـؤالات و تـردیـدهـایی در مورد صـلاحیت و اعتبار آنها همراه است.
بــسیاری از افــراد مـعتقدنـد کـه شـاهدان بزرگسال قابل اعتمادتر از کودکان به عنوان شاهد هستند؛ زیرا کودکان با حافظه ضعیف و مقاومت کم در برابر تلقینات، قادر به درک و ضـبط مـناسـب وقــایع نـیـستند.
در قوانین حقوقی ایران شهادت افراد نابالغ قابل پذیرش نیست و فقط از آنها برای کسب اطلاع استفاده میکنند؛ زیرا اصل بر آن است که معمولا اطلاعات اطفال میتواند تلقینی باشد.
بر اساس قوانین هر کسی نمیتواند شهادت دهد و فردی که میخواهد در دادگاه گواهی بدهد باید شرایط خاصی داشته باشد، از جمله اینکه، بالغ، عاقل، باایمان و عادل بوده و نباید ذینفع در موضوع باشد.
همچنین، نداشتن خصومت با طرفهای دعوی یا یکی از آنها و اشتغال نداشتن به تکدیگری و ولگردی؛ از دیگر شرایط اصلی برای شاهد است.
شرط بلوغ یکی از مهمترین شروط برای ادای شهادت است.
بلوغ به این معناست که شاهد شرعی باید «بالغ» باشد. از دیدگاه فقهی و حقوقی، وقتی در قانون تصریح میشود که شاهد شرعی باید بالغ باشد، منظور این است که شاهد شرعی نباید «صغیر» باشد. «صغیر» که اصطلاحاً «طفل» یا «کودک» نیز نامیده میشود، فردی است که سن او به سن بلوغ نرسیده است. بهموجب ماده ۱۴۷ قانون مجازات اسلامی «سن بلوغ، در دختران و پسران، به ترتیب نه و پانزده سال تمام قمری است.»
بهاینترتیب، وضعیت «صغر» یا «طفولیت» (کودکی) جزو موانع شهادت شرعی محسوب میشود. البته بر اساس ماده ۱۷۸ قانون مذکور، هرگاه شاهد در زمان تحمل شهادت، غیر بالغ ممیز باشد، امّا در زمان ادای شهادت به سن بلوغ برسد، شهادت او معتبر است.
باید دانست که از دیدگاه فقهی و حقوقی، «غیر بالغ» (صغیر) به دو نوع «غیرممیز» و «ممیز» تقسیم میگردد. بر اساس روایتهای موجود از حضرت معصومان (ع)، سن تمییز یا سن تشخیص برای افراد غیر بالغ، ۶ یا ۷ سالگی است.
دیدگاه