توهین، که غالباً به صورت حضوری است و موارد غیابی آن خیلی اندک است و در اصطلاح قضایی، نسبت دادن هر فعل و ترک فعلی است، که عرفاً مخالف حیثیت و احترام طرف تلقی گردد.
تعریف توهین
در اصطلاح توهین به هر رفتاری (اعم از فعل، گفتار، اشاره یا نوشتار ) دلالت دارد که بتواند به نحوی موجب وهن حیثیت کسی در نظر افراد متعارف و معمولی جامعه شود.
برای تحقق توهین، همانند هر جرم دیگر، وجود دو عنصر ضروری است: عنصر مادی جرم توهین، همان گفتار، نوشتار یا کرداری است که سبب تحقیر میشود. عنصر معنوی آن نیز وجود قصد و اراده برای انجام عمل پیشگفته است، و در مقام اثبات این رکن، کافی است ثابت شود رفتار مرتکب از روی اراده بوده و در خواب یا مستی انجام نشده است.
شرایط تحقق توهین
شرایطی که برای توهینآمیز تلقی شدن رفتار مرتکب ضرورت دارد، بهطور خلاصه بهشرح زیر است:
- توهین غالباً بهصورت گفتار (شفاهی یا مکتوب) است. اما گاهی نیز از طریق انجام دادن یک فعل، بدون استعمال لفظ محقق میشود. مانند پرتاب کردن آب دهان به صورت شخص دیگر یا انجام دادن حرکاتی که در اصطلاح عامیانه، به آن شکلک درآوردن میگویند.
- توهینآمیز بودن رفتار با توجه به عرف (از لحاظ زمان و مکان و طبقهی اجتماعی مخاطب) سنجیده میشود.
- مخاطب توهین باید فرد معینی باشد و درصورتیکه به جمعی توهین شود، باید بهگونهای باشد که بتوان آن را به تکتک افرادِ جمع قابل انتساب دانست.
- مخاطب توهین باید زنده باشد. (استثناءً در توهینی که موجب قذف میشود، حیات مخاطب شرط نیست.)
- توهین باید صریح باشد و نمیتوان بر اساس تفسیرپذیر بودن یک کلام، گوینده یا نویسندهی آن را به اتهام توهین تعقیب نمود. با کنایه سخن گفتن، اصولا موجب تحقق بزه توهین نمیشود، مگر آنکه کنایه بهوضوح بیانکنندهی مقصود گوینده باشد و شنوندگان بهسرعت و بیواسطه متوجه شوند که گوینده چه کسی را طرف اهانت قرار داده است.
- برای تحقق جرمِ توهین لازم نیست که مخاطب حتما ناراحت شود و احساس تحقیر کند. همین که رفتار یا گفتار توهینآمیز، شرایط ذکرشده را داشته باشد، موجبات محکومیت توهینکننده فراهم است.
اقسام توهین
جرم توهین را می توان به ترتیب زیر تقسیمبندی کرد:
الف) توهین حدی
توهین حدی توهینی است که مجازات آن از سوی شارع مقدس تعیین شده است و بر خلاف جرائم مستوجب تعزیر (که مجازات آن در محدودهی حداقل و حداکثر مشخص شده و تعیین آن در اختیار قاضی است) مجازات ثابتی دارد که در صورت احراز ارتکاب جرم، از سوی دادگاه مورد حکم قرار میگیرد.
تنها مصداق توهین حدّی در قانون مجازات اسلامی، سب النبی یعنی دشنام دادن به پیامبر است.
مطابق مادهی 262 قانون مجازات اسلامی «هر کس پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم و یا هر یک از انبیاء عظام الهی را دشنام دهد یا قذف کند سابالنبی است و به اعدام محکوم میشود.» در واقع سبالنبی نوع خاصی از توهین است و همهی اقسام توهین را شامل نمیشود.
ماده ی 262 قانون مجازات اسلامی: هر کس پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم و یا هریک از انبیاء عظام الهی را دشنام دهد یا قذف کند ساب النبی است و به اعدام محکوم می شود.
تبصره- قذف هر یک از ائمه معصومین علیهم السلام و یا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یا دشنام به ایشان در حکم سب نبی است.
سبالنبی همانند توهین عادی در صورتی تحقق مییابد که از روی آگاهی و اراده باشد و چنانچه از روی اکراه، غفلت، سهو یا در حالت مستی یا غضب یا لغزش زبان یا بدون توجه به معانی کلمات یا نقل قول از دیگری باشد، سبالنبی محقق نمیشود.
البته مطابق ماده 263 قانون مجازات اسلامی اگر عمل مزبور مصداق اهانت تلقی شود، موجب تعزیر تا هفتاد و چهار ضربه شلاق است.
ماده ی 263 قانون مجازات اسلامی: هرگاه متهم به سب، ادعاء نماید که اظهارات وی از روی اکراه، غفلت، سهو یا در حالت مستی یا غضب یا سبق لسان یا بدون توجه به معانی کلمات و یا نقل قول از دیگری بوده است ساب النبی محسوب نمی شود.
تبصره- هرگاه سب در حالت مستی یا غضب یا به نقل از دیگری باشد و صدق اهانت کند موجب تعزیر تا هفتاد و چهار ضربه شلاق است.
ب) توهین تعزیری
توهین تعزیری خود به دو دسته تقسیم میشود:
1-توهین ساده: توهین از نظر قانون، عبارت است از هر رفتاری که موجب شود حیثیت یک فرد در نظرِ افراد متعارف و معمولی خدشهدار شده و لطمه ببیند. بهطور کلی هر توهینی که جزء مصادیق توهین حدّی یا توهین تعزیری مشدّد نباشد، توهین تعزیری ساده است و مجازات آن تحمل تازیانه تا ۷۴ ضربه و یا پنجاه هزار ریال تا یک میلیون ریال جزای نقدی است.
2-توهین مشدد: گاهی قانونگذار برای عمل توهین، بهسبب مقام یا جنسیت مخاطب توهین، مجازات سنگینتری تعیین کرده است.
موارد توهین مشدد عبارت است از:
توهین به مقدسات اسلام (به غیر از سبالنبی)
در مادهی 513 قانون تعزیرات بیان شده که اگر شخصی به مقدسات اسلام یا یکی از پیامبران عظیمالشأن (ع) یا ائمه اطهار (ع) و یا حضرت فاطمه زهرا (س) توهین کند، درصورتیکه شامل حکم سابالنبی شود (توهین به پیامبر)، اعدام و درغیراینصورت به یک تا پنج سال حبس محکوم میشود. در این ماده منظور از مقدسات، تمام آن اشخاص و مکانهایی است که در دین قداست خاصی دارند و محترم شمرده میشوند. در مورد عبارت «عظیمالشأن» منظور صرفاً پیامبران اولوالعزم نیست، بلکه شامل تمام پیامبران میشود.
ماده 513 قانون تعزیرات: هر کس به مقدسات اسلام و یا هر یک از انبیاء عظام یا ائمه طاهرین(ع) یا حضرت صدیقه طاهره(س) اهانت نماید اگر مشمول حکم سابالنبی باشد اعدام میشود و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.
توهین به امام خمینی (ره) و مقام رهبری
بر اساس ماده ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی «هر کس به امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی رضوان الله علیه و مقام معظم رهبری به نحوی از انحا اهانت نماید، به حبس از شش ماه تا دوسال محکوم خواهد شد.
ماده 514 قانون مجازات اسلامی: هر کس به حضرت امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی رضوانا… علیه و مقام معظم رهبری به نحوی از انحاء اهانت نماید به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.
همانطور که از متن قانون مشخص است، علت شدیدتر بودن مجازات این نوع توهین نسبت به توهین عادی، مقام اشخاص طرف جرم است. استفادهی قانونگذار از ترکیب «به نحوی از انحا» به این معناست که هر نوع فعل یا ترک فعلی که عرفا توهین محسوب شود، مشمول این ماده است و فرقی ندارد که فرد از واژهی عرفا توهینآمیز استفاده کند یا اعمالی انجام دهد که حاکی از توهین باشد. به هر حال تشخیص این موضوع با قاضی خواهد بود.
رسیدگی به این قسم از توهین، بر خلاف سایر توهینهای تعزیری (که در دادگاههای کیفری دو مورد رسیدگی قرار میگیرد) در صلاحیت دادگاه انقلاب میباشد.
توهین به مقامات سیاسی داخلی و مقامات دولتی
بر اساس ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی «هر كس با توجه به سمت یكی از رؤسای سه قوه یا معاونان رییسجمهور یا وزرا یا یكی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا كاركنان وزارتخانهها و مؤسسات و شركتهای دولتی و شهرداریها در حال انجام وظیفه یا بهسبب آن توهین نماید، به سه تا شش ماه حبس و یا تا ۷۴ ضربه شلاق و یا پنجاه هزار تا یك میلیون ریال جزای نقدی محكوم میشود.
توهین به مقام سیاسی خارجی در خاک ایران
قانون مجازات اسلامی توهین به مقامات خارجی در خاک ایران را جرمانگاری کرده است.
بر اساس ماده 517 این قانون «هر کس علناً نسبت به رییس کشور خارجی یا نمایندهسیاسی آن که در قلمرو خاک ایران وارد شده است توهین نماید، به یک تا سه ماه حبس محکوم میشود، مشروط به اینکه در آن کشور نیز در مورد مذکور نسبت به ایران معامله متقابل بشود.
درباره این جرم چند نکته قابل توجه است:
اولاً- فقط توهین «علنی» به رئیس یا نمایندهی سیاسی کشور خارجی جرم است.
ثانیاً- توهین علنی به رؤسای کشورهای خارجی مطلقاً جرم است، ولی توهین به نمایندهی دیپلماتیک درصورتی جرم است که نمایندهی مذکور وارد خاک ایران شده باشد.
ثالثاً- شرط تعقیب و مجازات مرتکب این است که قوانین کشور متبوع بزهدیدهی خارجی نیز توهین به مقامات خارجی را جرم بشناسد و دادگاههای کشور مذکور هم عملاً با توهینکنندگان به رئیس کشور و نمایندگان سیاسی ایران برخورد قضایی کنند.
رابعاً- مطابق تبصرهی ذیل مادهی ۵۱۷، مرتکب جرم صرفاً در صورتی از سوی مراجع قضایی ایران تعقیب میشود که دولت متبوع شخص بزهدیده یا نمایندهی سیاسی آن دولت یا خود مجنیعلیه تعقیب او را تقاضا کنند. همچنین بهمحض اینکه متقاضی تعقیب درخواست خود را مسترد کند، تعقیب جزایی نیز موقوف خواهد شد. درنتیجه این جرم، در زمرهی جرائم قابل گذشت است و دادستان نمیتواند بدون درخواست مقام سیاسی خارجی یا دولت متبوع او مرتکب جرم را تحت تعقیب قرار دهد.
توهین به شان و حیثیت بانوان و اطفال
مطابق مادهی 616 قانون مجازات اسلامی هر کس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان بشود یا با الفاظ و حرکات مخالف شؤون و حیثیت به آنان توهین نماید، به حبس از دو تا شش ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
بنابراین هرگونه دستدرازی و ایجاد مزاحمت یا توهین با کلمات و حرکات خلاف شأن نسبت به بانوان و کودکان در اماکن عمومی که محل رفتوآمد عموم است، ممنوع بوده و مرتکب به مجازات مندرج در قانون محکوم خواهد شد. بدیهی است اگر شرایط مندرج در این ماده فراهم نباشد، توهین به بانوان از نوع عادی محسوب شده و مشمول مادهی 608 خواهد بود.
توهین به صاحبان حرف و مشاغل خاص
گاه در قوانین مختلف توهین به برخی صاحبان حرفهها و مشاغل خاص جرم شناخته شده است. به عنوان مثال، در ماده 20 لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب سال 1333، برای توهین به وکیل دادگستری حین انجام وظیفه وکالتی یا به سبب آن مجازات حبس از 15 روز تا 3 ماه تعیین شده است.
ماده 20 هر کس نسبت به وکیل دادگستری در حین انجام وظیفه وکالتی یا به سبب آن توهین نماید به حبس تأدیبی از پانزده روز الی سه ماهمحکوم خواهد گردید.
توهین به اشخاصی که در قید حیات نیستند
برخی معتقدند توهین به اشخاصی که در قید حیات نیستند نیز مشمول ماده 608 بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی میشود. به نظر میرسد واژه «افراد» در ماده فوق به انسانهای زنده اشاره دارد و در نتیجه توهین به مردگان تنها در صورتی میتواند مشمول ماده مذکور قرار گیرد که عرفاً توهین به بازماندگان تلقی شود و در واقع آنان بزهدیده محسوب میشوند.
این موضع در تبصره 2 ماده 30 قانون مطبوعات نیز پذیرفته شده است که به موجب آن، «هرگاه انتشار مطالب مذکور در ماده فوق راجع به شخص متوفی بوده اما عرفاً هتاکی به بازماندگان وی به حساب آید، هر یک از ورثه قانونی میتواند از نظر جزایی یا حقوقی طبق ماده و تبصره فوق اقامه دعوی کند.»
توهین به مقدسات اسلامی
مقوله اهانت به مقدسات، از جرائمی است كه بشر در طول تاريخ با آن روبرو بوده، و در هر زمان، مجازات ها و نحوه برخورد با آن، متفاوت بوده است، اين موضوع عمري به قدمت زندگي بشر دارد؛ زيرا در هر زماني، موضوعات، پديده ها، اشياء و مكان هايي بوده اند، كه مورد احترام شديد افراد بوده اند و انسان ها به دليل ارزشمندي مقدسات جان خود را را بر سر دفاع يا در ازاي اهانت به آنها گذاشته اند.
در اسلام جرم اهانت به مقدسات از جـمله جـرایمی مـیباشد که کاملا ریشه فقهی دارد. این جرم در قالب قاعدهی «حرمت اهانت المحترمات» تحت عنوان تـعظیم شـعایر اسلامی مطرح گردیده است.
از دیدگاه فقهای شیعه، جرم توهین به مقدسات، آن گاه محقق می شود که پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین ع مورد اهانت و استهزا قرار گیرند. بسیاری از فقهای شیعه در توهین به مقدسات، حضرت زهرا (س) را نیز ملحق به سایر معصومین دانسته اند.
تمییز توهین از مفاهیم مشابه
در منابع فقهی و حقوقی عبارت و مفاهیمی به کار رفته است کـه ایـن الفـاظ قرابت معنایی با لفظ توهین دارد با وجوه اشتراک این مفاهیم مشابه از وجـوه افـتراق این الفاظ با جرم توهین نباید غافل شد.در اینجا با استناد به منابع فقهی و حقوقی بـعضی از ایـن الفاظ و مفاهیم را به صورت مختصر توضیح میدهیم تا میزان قرابت و وجوه افـتراق و اشـتراک آنها مشخص شود.
قذف
قذف در لغت بـه مـعنی رمـی یعنی افکندن، انداختن و پرتاب کردن است. در اصطلاح فقهی قذف به عنوان یکی از جرایم مشمول حد عبارت است از نسبت دادن زنـا یـا لواط و انحراف جنسی به دیـگری زیـرا دشنامدهنده بـا پرتـاب کـردن کلمه دشنام،حیثیت دشنام داده شده را تـرور مـیکند. در مادهی 931 ق م ا به پیروی از تعاریف فقهی در تعریف قذف آمده است: قـذف نـسبت دادن زنا و لواط به شخص دیگری است.
افترا
این واژه ۶ بار در آیات ۱۱۲ و ۱۵۶ سوره نساء، آیه ۱۶ سوره نور، آیه ۵۸ سوره احزاب، و در آیه ۱۲ سوره ممتحنه بهکار رفته است.
افتراء در لغت به معنی دروغ بستن است، بهتانزدن و چیزی را بـدروغ گـفتن اسـت. در فرهنگ قرآن نیز به همین معناست.
نشر اکاذیب
مبنای شرعی این مفهوم در سورهی نور است که خداوند میفرماید:
آنانکه چون عـبد اللّه أبـی و منافقان دیـگر دوست میدارند.که در میان اهل ایمان کار منکری اشاعه و شهرت یابد آنها را در دنیا و آخرت عذابی دردناک خـواهد بود و خدا (فتنهگری و دروغشان)را میداند و شما نمیدانید.
این آیه مفهومش تـهدید تـهمتزنندگان اسـت و مقصود از فاحشه مطلق فحشا است مانند قذف زنا و امثال آن،دوست داشتن اشاعه و شیوع قذف و فحشا در مـیان مـومنین خود مستوجب عذاب الیم در دنیا و آخرت بر دوستدارنده استو اللّه یعلم...این جمله تـأکید بـزرگداشت عـملی است که موجب سخط و عذاب خداوند است هرچند مردم از بزرگی آن بیخبر باشند.
در منابع فـقهی هم به مسألهی نشر اکاذیب اشاره شده است.شهید ثانی در این زمینه مـیفرماید:
کسی که به نیرنگ با نشر اکاذیب و نامههای جعلی قصد ضرر رساندن به دیگری را داشته باشد(چه ضـرر مادی مانند اینکه اموالش را به چنگ بیاورد.چه ضرر معنوی یعنی با این کار حیثیت و آبروی شخص را لکهدار کند)این کارها از افعال حرام هستند و شارع وعید داده که عذاب دردناکی در دنیا و آخـرت در انـتظار آنها خواهد بود و چون شارع مقدار حد آن را تعیین نکرده در این صورت بنابر صلاحدید حاکم تعزیر میشوند.
هجو
هجو در لغت از هـجی یـهجو گرفته شده است و به معنی برشمردن عیب دیگری و توهین و شتم و اهانت به فرد است. هجوکننده را هاج و هجوشونده را مهجو مـیگویند. در فقه: هجو به معنای ذکر معایب با شعر مـیباشد و آن برخلاف مدح است.
در اصطلاح حقوقی گفته شده است «برشمردن و ذکر معایب واقعی یا غیرواقعی به دیگری بـا نـظم و نـثر میباشد.
هتک حرمت
هـتک در لغـت به معنی شکستن و پاره کردن است. در اصطلاح به معنی تجاوز بـه اشـخاص و اموال و اعراض آنان و جریحهدار کردن افکار عـمومی اسـت بـهطوری که متجاوز مشمول کیفر مقرر در قانون جـزاء گـردد. در منابع فقهی مصادیق هتک حرمت در بخش پایانی کتاب حدود (دفاع از جان و مـال و حـریم) آمده است در این بخش آمـده اسـت هرکسی بـه جـان و مـال و حریم دیگری تجاوز نمود دفاع در بـرابر او واجـب است حتی اگر به هلاکت مهاجم بیانجامد.
هتک حرمت مـؤمن از امـوری است که حرام بودن آ ن با اسـتناد به حدیثی ثابت شـده اسـت1و صاحب جواهر هم در این زمـینه مـیفرماید: اذیت کردن مؤمن و ظلم کردن به او و هتک حرمتش و جراحتی وارد کردن بر او و تجاوز کـردن بـه جان و اموال و اعراض وی امـری اسـت کـه بر حرمت آن ادعـای اجـماع شده است.
اهانت یا توهین واژه ای عربی است که از ریشه «وهن» به معنای سستی گرفته شده است. پس اهانت به معنای سست کردن و خفیف کردن می باشد و اصطلاحاً به تحقیر وجود معنوی و حیثیت مجنی علیه گفته می شود و در اینجا اهانت به معنای آن است که یکی از شخصیت ها یا اشیاء یا اعتقادات مورد احترام دین اسلام تحقیر شود.
سب
سب در لغت به معنای فحش، ناسزا، بهتان و افتراء آمده است. دهخدا در لغت نامه ي خود، در ذیل کلمه سب می ّ نويسد: سب، سبب (ع مص)، ّ دشنام دادن، دشنام، سب، سبب، مرد بسيار دشنام دهنده، دهار. سب (س ب ب) سقط، سقم، شبه، شنطره، شواظ، طلاء، عار، علق، فحش، همه به یک معنی می باشند.
مفهوم اصطلاحی سبّ
واژه سب دو بار در قرآن به صراحت ذکر شده است و در احادیث نیز به صورت متواتر از کتب ّ اهل سنت و تشیع بیان شده است.
در اصطلاح سب (به فتح اول و تشدید ثانی) در فقه از جرائم ضد شرف است و عبارت است از ناسزا گفتن و اخص از توهین است.
با دقت در معنی لغوی و عرفی سبّ، این نکته به دست می آید، که در صورتی سبّ مصداق مییابد که توهین آور باشد؛ یعنی باعث کسر شأن و تحقیر محسوب شود و اهانت او را در پی آورد؛ لذا برخی در تعریف فحش آورده اند: «به هر کلام زشت و رکیک و مستهجن و قبیح گفته می شود، که برای تحقیر و تضعیف به کار برده شود.»
از نـکتههای اشـتراک سـبّ و تـوهین این است که سبّ هم مانند توهین از نظر عرف زمانی و مکانی موجب تخدیش شخصیت معنوی اهانتشونده گردد.
سبّ اگرچه در بسیاری از قواعد عمومی شبیه اهانت و توهین است امـا در توهین هر فردی ممکن است مورد اهانت قرار گیرد درحالیکه اهانتشونده در جرم سبّ پیامبر اکرم(ص)و افراد خاص دیگر است.تفاوت دیگر جرم توهین و سبّ در مجازات آن است که در مادهی 315 بیان شـده و ایـن تفاوت بسیار است در جرم توهین،اهانتکننده باید قصد تحقیر طرف مقابل را داشته باشد تا جرم تحقق پیدا کند ولی در سبّ حتی اگر چنین سوء نیتی هم وجود نداشته باشد جـرم سـبّ محقق میشود.
بنابراین سبّ أخص از توهین است و واژهی سبّ ظهور در الفاظ توهینآمیزی دارد که قصد توهین نیز در آنها نهفته و توهین، مفهومی عام اسـت کـه سبّ را دربر میگیرد.
بـا لحـاظ معنای لغوی کلمات سبّ و توهین که ذکر شد و اینکه مجازات توهین به مقدسات حبس تعزیزی است و مجازات سابّ النبی اعدام است و این دو عنوان مـجرمانه بـاهم فرق دارند.اگرچه احـتمال وجـوه تشابه در آنها نیز وجود دارد اما روشن است که تفاوت مجازات این دو جرم متأثر از تفاوت ماهوی آنها میباشد.
مقدسات اسلامی چیست؟
مقدسات اسلامی جـمع مقدسه است و مقدس به معنای پاک، پاکیزه، منزه، مرد خدا که از منهیات بپرهیزد، پارسا و آنچه از نظر دینی مورد تـوجه و تـقدیس قـرار گیرد، آمده است.
در اینجا هم مقدس، معنای لغوی خود را دارد و از این جـهت اخـتلافی وجود ندارد.
در نوشته های فقهی و حقوقی به ندرت تعریف جامعی از مقدسات اسلامی ارائه گردیده است و بیشتر به مصادیق آن پرداخته می شود.
در قوانین موضوعه، واژه مقدس برای موضوعات مختلفی به کار رفته است، مانند ساحت مقدس روحـانیت(مـقدمه قـانون اساسی)، اماکن مقدسه، مقام مقدس انبیاء و ائمه اطهار، لباس مقدس روحـانیت، اهداف مقدس انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، اهداف مقدس جمهوری اسلامی ایران و...
ایـن امـور گرچه دارای احترام زیادی هستند و واژه مقدس نیز در مورد آنها به کار رفته اسـت، امـا اهـانت به آنها را نمیتوان اهانت به مقدسات اسلام محسوب کرد. مثلا اهانت به نظام مقدس جـمهوری اسـلامی، یـا اهانت به دفاع مقدس یا اهانت به برخی اماکن مقدسه و نظایر ایـنها اهـانت به مقدسات اسلامی تلقی نمیشود.
می توان در تعریف مقدسات اسلام گفت: مقدسات اسلام به اشخاص، اشیاء و اموری گفته می شود که جزء ارکان یا ضروریات دین اسلام بوده و انکار آنها مستلزم انکار دین اسلام و اهانت به آنها مستلزم اهانت به اساس دین اسلام باشد.
در این صورت مفهوم مقدسات اسلامی بسیار محدود گردیده و به مصادیق خاصی منحصر خواهد شد و به هر چیزی که مورد احترام اسلام باشد عنوان مقدسات اسلام اطلاق نمی گردد.
مستندات جرم اهانت به مـقدسات
از دیدگاه فقهای شیعه، جرم توهین به مقدسات، آن گاه محقق می شود که پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین (ع) مورد اهانت و استهزاء قرار گیرند. بسیاری از فقهای شیعه در توهین به مقدسات، حضرت زهرا(ع) را نیز ملحق به سایر معصومین دانسته اند.
جـرم اهانت به مقدسات یکی از جرایم مـهم و دارای اهـمیت ویـژهای اسـت در حقوق اسلامی ادلهـای بـرمبنای جرمانگاری وجود دارد که حاکی از توجه ویژه شارع به این جرم بوده است.
الف-کتاب: آیههای بسیاری مـتعددی از قـرآن مـجید برای مسائل مربوط به جرم اهانت و هـتک حـرمت و سـایر مـفاهیم مـشابه بـا آن تشریح شده است که نمونههایی از این آیهها را جهت آشنایی با دیدگاه اسلام دربارهی این جرم بیان میکنیم.
برای نمونه خداوند در سوره نساء میفرماید:
خدا دوست نمیدارد کـه کسی به گفتار زشت به عیب خلق،صدا بلند کند مگر آنکه ظلمی به او رسیده باشد همانا که خدا شنوا و داناست.
کلمه «جهر» به معنی صدای بلند است وقتی بـه کـار میرود که بیشتر از اندازه برای حواس بینایی و شنوایی ما ظاهر شده باشد.کلمه«سوء من القول..»به معنای هر سخنی است که دربارهی کسی گفته شود،ناراحت گردد مـثل نـفرین و فحش چه فحشی که مشتمل بر بدیها و عیبهای طرف باشد چه فحشی که در آن بدیهایی به دروغ به وی نسبت داده شود در این صورت چنین کـسی نـمیتواند هرچه از دهانش بیرون میآید بـه دیـگری نسبت دهد بلکه تنها میتواند صفات بدی از او را به زبان بیاورد که ارتباط با ظلم او دارد.«و کان اللّه سمعیا...»میگوید خداوند سخن زشت را میشنود و علیمی است کـه سـخن هر صاحب حق را مـیداند.
همچنین در آیهای از سورهی حج آمده است:
این است سخن حق و هرکس شعائر(خدا را بزرگ و محترم دارد این امر صفت دلهـای بـاتقواست.
شعائر جمع شعیره است و شعیره به معنی علامت است و شعائر خدا علامتهایی هستند که خداوند آنها را برای اطاعتش نصب فرموده.تعظیم شعائر الهی از تقوی است و حقیقت تقوی و احتراز و اجتناب از غـضب خـدا و تورع از مـحارم او، امری است معنوی که قائم بر قلبهاست و منظور از قلب،دل و نفوس است.
در تمام این آیهها، خداوند اهـانت به مقدسات را ممنوع گردانیده و به اهانتکنندگان وعده عذاب الهی داده است.
ب-سـنت: در مـنابع مـعتبر فقهی احادیث و روایاتی وجود دارد بر حمت و تقبیح توهین به مقدسات،هتک حرمت،هجو و سایر عناوین مشابه کـه در ایـنجا به برخی از آنها اشاره میکنیم از هشام بن سالم از امام صادق (ع) روایت شده کـه او از امـام (ع) پرسـیده است در مورد کسی که نسبت به رسول خدا دشنام و اهانت کند چه نظری دارد امام(ع) فـرمودند:هرکس دسترسی به او آسانتر است میتواند بدون مراجعه به حاکم او را بکشد.»
روایتی دیگر از صـفوان نـقل شده است که امام صادق(ع)فرموده است خداوند از اینکه به مؤمنی جز به خیر و صحت نظر داشته باشید نهی کرده است و حرمت شکستن استخوان مؤمن چه درحال زنده بودن او و چه درحـالیکه مرده است یکسان است.
ج-اجماع: یکی دیگر از دلیلهایی که در حرمت اهانت مطرح میشود اجماع است به این معنا که بر هتک حرمت و توهین به مقدسات و ترک شعایر اجماع شـده. البته این اجماع با وجود نصوص و روایات مدرکی بوده و اجماع مصطلح و اصولی به حساب نمیآید و بدون ارزش است.
بسیاری از فقهای عظام نیز وجود اجماع را تأیید کردهاند مانند آیت اللّه خویی،امام خمینی(ر ه)ابن زهره و...یکی از موارد اجماعی در خصوص جواز و وجـوب قـتل سـابّ النبی است که بسیاری از فـقهاء در ایـن مـورد ادعای اجماع نمودهاند.
از جمله از آن فقها صاحب جواهر است که میفرماید؛کسی که پیامبر(ص)را دشنام دهد بـر شـنونده ایـن دشنام جایز بلکه واجب است که او را بکشد،بـدون اخـتلافی در آن،بلکه بر این قتل اجماع نیز وجود دارد.
د-عقل: عقل نیز حکم میکند به قبح اهانت به آن چیزهایی کـه مـحترم هـستند،در صورتی که فرد مکلف آنچه را که نزد مولی محترم شـمرده شده اهانت نماید عقل به استحقاق عذاب او حکم میکند و از طریق قاعدهی ملازمه نیز حکم قبح این عمل کـشف مـیشود زیـرا هر آنچه را که عقل،به قبح و زشتی آن حکم کند شرع نـیز حـکم میکند.
سب النبی چیست؟
همانگونه که بیان شد، تنها مصداق توهین حدّی در قانون مجازات اسلامی، سب النبی یعنی دشنام دادن به پیامبر است.
سب نبی از نظر لغوی به معنای دشنام دادن به پیامبر اسـلام (ص)مـیباشد.
یکی از قوانین مسلم فقه مذاهب اسلامی، لزوم مجازات کسی است که ناسزا و کلمات زشت و اهانت آمیز نسبت به خاتم انبیاء، حضرت محمد (ص) بگوید، کسی که بی مهابا، پاکترین و مهربانترین و دلسوزترین مصلح تاریخ، که تمام هستی اش را وقف خدمت و ارشاد به بشریت کرده بود، به باد استهزاء و اهانت بگیرد و با در هم شکستن شخصیت زیباترین الگوی انسانیت جامعه بشری را محروم از راهبر نماید، پاداشی جز مرگ نخواهد داشت.
با تأملی در کتابهای فقهی این مطلب به دست میآید که فقها در مورد اینکه سبّ پیامبر مستوجب قتل است و کشتن او منوط بـه اجازه امام و حاکم شرع نیست به شرطی که مستلزم فتنه و خوف تلف جان و مال خود و مؤمنان نباشد اتفاقنظر دارند
در خصوص حکم فرد توهینکننده به پیامبر (ص) باید گفت: برخی فقها، سب النبی را، موجب ثبوت ارتداد می دانند و حکم به قتل او را از باب ارتداد می دانند.
بر طبق احکام مراجع تقلید، هرگاه شخصی ّ اقدام به سب پیامبر، یا یکی از ائمه نماید، بر شنونده اش واجب است او را به قتل برساند و این اقدام به اذن امام یا نایب او متوقف نیست، مگر آنکه خطر جانی، مالی، عرضی یا ضرر به جان و مال مؤمنی یا عرض و آبرو او وجود داشته باشد. این امر در قوانین موضوعه نیز دیده شده است.
بر اساس ماده 302 قانون مجازت اسلامی مصوب 1392 شخص می تواند مهدورالدم را به قتل برساند و اگر ادعای خود را مبنی بر مهدور الدم بودن مقتول به اثبات برساند، نه قصاص می شود و نه دیه از او اخذ می گردد.
ماده 302 قانون مجازات اسلامی: درصورتی که مجنیٌ علیه دارای یکی از حالات زیر باشد، مرتکب به قصاص و پرداخت دیه، محکوم نمی شود:
الف- مرتکب جرم حدی که مستوجب سلب حیات است.
ب- مرتکب جرم حدی که مستوجب قطع عضو است، مشروط بر اینکه جنایت وارد شده، بیش از مجازات حدی او نباشد، در غیر این صورت، مقدار اضافه بر حد، حسب مورد، دارای قصاص و یا دیه و تعزیر است.
پ- مستحق قصاص نفس یا عضو، فقط نسبت به صاحب حق قصاص و به مقدار آن قصاص نمی شود.
ت ـ متجاوز و کسی که تجاوز او قریب الوقوع است و در دفاع مشروع به شرح مقرر در ماده(۱۵۶) این قانون جنایتی بر او وارد شود.
ث- زانی و زانیه در حال زنا نسبت به شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اضطرار به شرحی که در قانون مقرر است.
تبصره ۱- اقدام در مورد بندهای(الف)، (ب) و (پ) این ماده بدون اجازه دادگاه جرم است و مرتکب به تعزیر مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می شود.
تبصره ۲- در مورد بند(ت) چنانچه نفس دفاع صدق کند ولی از مراتب آن تجاوز شود قصاص منتفی است، لکن مرتکب به شرح مقرر در قانون به دیه و مجازات تعزیری محکوم می شود.
با تشکیل حکومت اسلامی و برای جلوگیری از هرج و مرج از یک طرف، و رعایت اصل برائت افراد (اصل سی و ششم قانون اساسی) و اثبات جرم افراد در دادگاه صالحه (اصل سی و هفتم) دیگر نمی توان فرد مهدورالدم از جمله ساب الله را بدون اذن حاکم به قتل رسانید.
منابع:
اهانت به مقدسات دینی در حقوق ایران و انگلیس- محسن رهامی - سیروس پرویزی - مجله حقوقی دادگستری - شماره 81 - 1392
بررسی جایگاه حقوقی توهین در قانون ایران - صالح باقری - محمد وفادرویش پور - تحقیقات جدید در علوم انسانی - شماره 20 - 1396
بررسی جرم اهانت به مقدسات اسلام - عباس زراعت - دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران - شماره 56 - 1381
جایگاه فقهی، حقوقی جرم اهانت به مقدسات اسلام - صدیقه اشرف - طلعت ساقی - فقه و تاریخ تمدن اسلامی - شماره 190- 1388
قانون مجازات اسلامی
mahdad .ir
wikiqh.ir
ana.ir
دیدگاه