مثبتاندیشی سمی چیست؟
تا به حال شده احساس کنید مجبورید احساسات منفیتان را پنهان کنید؟ یعنی تحت فشار باشید که به هر قیمتی شده "تظاهر کنید خوشحالید"؟ممکن است با عقل جور درنیاید اما مثبت اندیشی و مثبت گرایی میتواند سمی باشد.
روانشناسان در تعریف مثبت نگری سمی از طرز فکری میگویند که بر اساس آن شخص همیشه باید دید مثبتی داشته باشد و از هر گونه احساس منفیای دوری کند. کسانی که چنین طرز فکری دارند اغلب دچار افراط میشوند. آنها در تلاش برای پیدا کردن روی مثبت هر چیزی، به جای عبور از احساسات منفی خود، آنها را سرکوب میکنند، امری که در نهایت باعث وخیمتر شدن وضعیت شان میشود.
مارک منسون، نویسنده کتاب پرفروش "هنر ظریف بیخیالی" میگوید: همه چیزهای باارزش در زندگی، از طریق غلبه بر تجربیات منفی به دست میآید. هر تلاشی برای فرار از این تجربههای منفی یا اجتناب از آنها و فرو نشاندن و خفه کردنشان، نتیجه عکس خواهد داد. پرهیز از رنج، خودش شکلی از رنج است. پرهیز از کشمکش، کشمکش است. انکار شکست، شکست است.
اما مثبتاندیشی سمی یا مثبتگرایی افراطی از شما میخواهد همه این کارها را انجام دهید: خود را مجبور کنید به داشتن یک روحیه مثبت جعلی (بدون اهمیت دادن به اینکه خوشبینی شما چقدر تقلبی است) و احساسات منفی خود را خفه کنید.
مثبتاندیشی سمی و ممنوع کردن احساسات منفی برای خود و دیگران
نادیده گرفتن و سرکوب احساسات منفی خود، نتیجهای جز شدت گرفتن آنها ندارد. شاید اینطور به نظر برسد که داشتن توانایی مبارزه با احساسات «بد» خود مثل خشم، غم یا افسردگی، ویژگی یک شخصیت قوی است. با این حال، دروغ گفتن مداوم به خود دربارهی اینکه همه چیز خوب است در حالی در واقع برعکس است، درنهایت بر روی سلامت روان ما اثر میگذارد.
طرفداران مثبت نگری سمی نه احساسات منفی خودشان را میتوانند بپذیرند، نه احساسات منفی دیگران را. آنها هنگام مواجهه با اضطراب، احساس پوچی یا افسردگی دیگران، سعی میکنند احساسات منفی گوینده را کم اهمیت جلوه دهند و به این ترتیب خودشان را از احساسات درونی شان دور نگه دارند.
بی ارزش کردن احساسات دیگران در مثبت اندیشی سمی
میان حمایت کردن و بی ارزش کردن نگرانیهای دیگران مرز بسیار باریکی وجود دارد. گاهی حضور در کنار کسی که حال بدی دارد و در حال رنج کشیدن است، برای آدمها غیرقابل تحمل است. این افراد برای پنهان کردن حس ناخوشایندی که دارند، از طرف مقابل خود میخواهند رفتار و واکنشی داشته باشد که در توانش نیست. مثلاً میگویند: «خودت را جمع و جور کن!» یا «بی خیال، یک کم بخند. حرفهای خوب بزن!» چنین توصیههایی معمولاً تنها به احساس گناه و شرم در طرف مقابل دامن میزند.
مثبت اندیشی سمی و احساس گناه کردن از نشان دادن احساسات منفی خود
با ظهور شبکههای اجتماعی، بیشتر شاهد وقوع مثبت نگری منفی در خود هستیم. در شبکههای اجتماعی آدمها معمولاً تنها اتفاقات مثبت زندگی خود را با دنبال کنندگان شان به اشتراک میگذارند. خوش بینی یک هنجار محسوب و بدبینی تقبیح میشود. با این حال، بیشتر اوقات پشت آن عکسهای خوش رنگ و لعاب یک نارضایتی عمیق درونی وجود دارد.
این دائماً خود را شاد نشان دادن، شخص را در یک تله گرفتار میکند: پنهان کردن احساسات واقعی خود باعث تلنبار شدن احساسات منفیای میشود که منتظر فرصتی برای بیرون ریختن هستند. این امر باعث به وجود آمدن یک ناهماهنگی درونی میشود. «چرا حالم انقدر بد است؟ همه چیز که در زندگی من خوب است.» ممنوع کردن احساسات واقعی خود در اغلب اوقات منجر به افسردگی و خود انتقادی میشود.
خطرات مثبتاندیشی سمی
هدف از مثبت نگری سمی اگر چه ظاهرا حفظ آرامش و شادی در زندگی میباشد، اما عملا اثر معکوس داشته و بیشتر باعث تخریب روحیه میشود.
از دلایلی که مشاوران و روانشناسان این نوع مثبتنگری را رد میکنند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
احساس شرم را به افراد القا میکند
زمانی که فردی از مسئلهای غمگین است، نیاز دارد که مطمئن شود احساساتش طبیعی هستند و دوستان و اطرافیان او را درک میکنند. با بیان چنین جملاتی، عملا به آنها میگوییم که احساسی که دارند غلط و خجالتآور است.
فرد را دچار احساس گناه میکند
تصور اینکه همیشه و در هر شرایطی باید خوشبین و شاد باشیم، باعث میشود تا زمانهایی که غمگین و ناراحت هستیم احساس بدی نسبت به خودمان داشته باشیم و فکر کنیم ضعیف و ناتوان شدهایم.
ما را وادار به سرکوب کردن احساسات میکند
وقتی فکر میکنیم بیان مشکلات و احساسات منفی باعث میشود دیگران از ما دور شوند، کمکم این ارزش را درونی کرده و سعی میکنیم حتی در خلوت خود نیز، از فکر کردن به مشکلات اجتناب کرده و احساس خود را کتمان کنیم.
فرصت رشد را از ما میگیرد
درد فیزیکی بیانگر وجود مشکلی در بدن ماست و باید به دنبال علاج واقعی برای درمان آن باشیم. احساس غم و ناراحتی نیز بیانگر مشکلی درونی است که باید به آن پرداخته شود. با عبور از احساسات منفی و نادیده گرفتن آنها، عملا فرصت رسیدگی به مشکلاتی که موجب این احساس شدهاند و رشد را از خودمان میگیریم.
مقابله با مثبت نگری سمی
احساس صمیمیت با خود و خود شفقتی (Self-Compassion) یکی از جایگزینهای سالم و صحیح مثبت نگری سمی میباشد. از جمله کارهایی که میتوانید انجام دهید میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
احساسات منفی خود را به جای سرکوب کردن مدیریت کنید
بهتر است به جای این کار به دنبال یافتن علت آن باشید. با دنبال کردن احساسات منفی و پیدا کردن ریشههای این افکار، میتوانید تغییرات مثبت بسیاری در زندگی خود ایجاد کنید.
نسبت به احساسات و افکار خود واقعنگر باشید
اینکه در مواجهه به شرایط دشوار دچار استرس، ترس یا نگرانی شوید کاملا طبیعی است. خودتان را برای اجتناب از چنین احساساتی تحت فشار نگذارید. اما از تکنیکهای مراقبت فردی و فعالیتهای مورد علاقه خود برای افزایش میزان آرامش خود باشید.
نسبت به دنبال کردن محتوای انگیزشی محتاط باشید
یکی از عادتهای افراد در هنگام مواجهه با شرایط نامطلوب و احساس نگرانی و ناامیدی، مشاهده پستهای افراد موفق و سخنرانان انگیزشی در شبکههای اجتماعی میباشد. اگر پس از دیدن چنین محتواهایی دچار احساس گناه، ضعف و خود کمبینی میشوید، بهتر است این روش مقابله با احساسات منفی را حذف کنید.
اینکه در آن واحد چندین احساس متضاد داشته باشید کاملا طبیعی است
کاملا عادی است که به عنوان یک فرد سالم، در عین اینکه نسبت به وضعیت خود نگران و مضطرب هستید، خوشبین و امیدوار نیز باشید. همانطور که با موقعیتهای پیچیدهای مواجه میشویم، میتوانیم احساسات پیچیدهای نیز داشته باشیم.
توصیههایی برای تشخیص اینکه در دام مثبتاندیشی سمی افتادهاید یا نه
۱- احساسات واقعی خود را پنهان میکنید و روی آنها سرپوش میگذارید
۲- سعی میکنید با انکار و طرد احساسات خود، به زندگی معمولی ادامه بدهید
۳- از احساساتی که دارید، احساس عذاب وجدان میکنید
۴- تجربههای دیگران را با استفاده از نقل قولها و حرفهای شعاری، کوچک جلوه میدهید تا حس خوبی پیدا کنید
۵- به جای آنکه به تجربههای عاطفیتان اعتبار بدهید، سعی میکنید آنها را بهتر از آنچه بودهاند نشان بدهید (مثلا بگویید: میتوانست بدتر از این باشد!)
۶- اگر فردی حس استیصال یا حسی "غیر مثبت" از خودش ابراز کند، او را شرمنده خاص و عام میکنید
۷- با گفتن اینکه "همین است که هست" از اقرار به آنچه شما را آزار میدهد، طفره میروید
دیدگاه