امروز: یکشنبه, ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 285560
۲۷۳
۱
۰
نسخه چاپی

15 فیلم که در آن شخصیت برنده‌ ای وجود ندارد!

 15 فیلم که در آن شخصیت برنده‌ ای وجود ندارد!

باید بدانید فیلم‌ها همیشه با شخصیت‌ برنده‌ که به سمت غروب خورشید قدم می‌زند، بسته نمی‌شوند. در واقع هر فیلمی با یافتن آرامش در سمت قهرمان داستان، به پایان نمی‌رسد. این یعنی برخی از فیلم‌ها با نکته‌ای پایان می‌یابند که تنها می‌توان آن را تاریک نامید. به طور طبیعی، این در آثار ژانر ترسناک رایج است، اما، صرف نظر از ژانر، تعداد زیادی فیلم وجود دارند که با یک بدبختی بزرگ به پایان می‌رسند.

چنین اتفاقی به این دلیل است که هر ژانری از فیلم شخصیت هایی دارد که البته اهداف مشخصی دارند. به طور معمول، برخی به اهداف خود می‌رسند، در حالی که برخی دیگر از آنها با هدف خود فاصله دارند. وقتی این اتفاق برای یک شخصیت شرور رخ می‌دهد طبیعی به نظر می‌رسد، اما شکست دادن یک قهرمان نکته‌ای بسیار نادر است؛ ولی اگر همه ببازند، آن به کل نادرتر از هر چیزی است. با این نگاه اکنون ما در ویجیاتو می‌خواهیم ۱۵ فیلم که در آن شخصیت برنده‌ وجود ندارد را به شما معرفی کنیم.

Butch Cassidy and the Sundance Kid

در کمال تعجب، «بوچ کسیدی و ساندنس کید» ساخته جورج روی هیل یکی از دو فیلمی است که رابرت ردفورد و پل نیومن با هم ساخته‌اند. با این حال، از آنجایی که این فیلم و البته فیلم The Sting دیگر اثر مشترک آن‌ها بسیار خارق‌العاده هستند، بنابراین به نظر می‌رسد همکاری آنها باهم دهه‌ها طول کشیده است.

اما از بین دو فیلم، بوچ کسیدی احتمالاً به شدت سرگرم کننده‌تر است، حداقل برای کسانی که طرفدار تیراندازی و تماشای آثار وسترن قدیمی خوب هستند. چند سکانس اکشن در سرتاسر فیلم وجود دارد، اما هیچ کدام مشهورتر از فینال آن نیست، جایی که دو شخصیت عنوان فیلم در شعله‌ای از شکوه و هجوم گلوله‌ها فرو می‌روند. پس بدون شک این اثر در لیست فیلم‌های بدون شخصیت برنده ما قرار می‌گیرد.

The Thing

The Thing

مانند بسیاری از کارهای دیگر جان کارپنتر، The Thing یک فیلم ترسناک است که درباره جامعه نظر می‌دهد. با این حال، برخلاف پیام آشکارا ضد مصرف‌گرایی موجود در They Live، پیام The Thing درباره پارانویا بسیار ظریف‌تر (و وحشتناک‌تر) است.

مانند احساسی که مردم به طور کلی در دوران اوج جنگ سرد داشتند؛ The Thing فیلمی است که در آن به هیچ کس نمی‌توان اعتماد کرد. این امر حتی زمانی که همه به جز دو نفر (آر.جی مک‌ریدی کورت راسل و چیلدز کیت دیوید) باقی می‌مانند، بازهم صادق است. چرا که هر دو این واقعیت را تصدیق می‌کنند و خود را به سرنوشت تلخشان تسلیم می‌کنند، چه با حمله بیگانه‌ها، و چه در نهایت با یخ زدن تا حد مرگ.

Scarface

Scarface

پایان فیلم Scarface اثر برایان دی پالما به یکی از شناخته شده‌ترین سکانس‌های تیراندازی در تاریخ سینما تبدیل شده است، که دلیل آن عبارت «دوست کوچک» است. و در حالی که صحنه هیجان‌انگیز است، این آخرین حرکت غم‌انگیز برای سبک زندگی انتخابی تونی مونتانا است.

به طور خاص، او یکی از بهترین صحنه‌های مرگ درون یک فیلم را می‌گیرد. مونتانا، حال و روز آلخاندرو سوسا را به هم ریخته است، کسی که ارتشی را به یک مجتمع می‌فرستد. مونتانا نیز تعداد قابل توجه‌ای خون و خون‌ریزی می‌کند و سپس تیر‌های سربی بر پیکر او نیز می‌نشیند. این یعنی بازهم برنده‌ای درکار نیست و سرنوشت همه به سمت نابودی و سیاهی پیش می‌رود.

Se7en

Se7en

در این روزگار مجازی، احتمالا پایان فیلم Se7en از خود فیلم مشهورتر است. اما، این فقط یک جنبه از چنین اثر ماندگاری است که خیلی خوب کار می‌کند. تنظیم روایت فوق‌العاده تلخ در شهری بارانی و بی‌نام تماس خوبی بود، زیرا به Se7en کمک کرد تا بیش از یک داستان جنایی واقعی، مانند یک کابوس سوررئال‌تر احساس شود. پایان پر پیچ و خم این اثر، جنایت نهایی قاتل زنجیره‌ای را به تصویر می‌کشد، زیرا او فاش می‌کند که همسر کارآگاه میلز را هدف قرار داده است تا میلز را تشویق کند که نقش خود را به عنوان خشم انجام دهد و نقشه این قاتل زنجیره‌ای همانطور که برنامه ریزی کرده است به نقطه نهایی‌اش برسد.

هر کس پایان این فیلم ماندگار را دیده باشد متوجه خواهد شد چرا در این اثر نیز کسی برنده از ماجرا خارج نمی‌شود. رشته‌ای از قتل‌های وحشیانه، به شیوه‌ی روان‌پریشانه و به عنوان توبه و نمونه‌ای از هفت گناه مرگبار شروع به خودنمایی می‌کنند. در واقع شکم‌پرستی، طمع، تنبلی، شهوت، غرور، حسادت و خشم، ریشه‌های این جنایت‌ها را شکل می‌دهد. تمام صحنه‌های وحشتناکی که قاتل با دقت پیرامون آن برنامه‌ریزی کرده بود، در یک هفته جهنمی در شهری ناشناس و غرق باران رخ می‌دهد. این اثر دیوید فینچر تاریک و غم انگیز است، و پویایی بین بازیگران اصلی و همچنین پایان قوی فیلم، دو عنصری هستند که فیلم‌های جنایی پلیسی حال حاضر در تلاش برای بازآفرینی آن‌ها هستند.

Dawn of the Dead

Dawn of the Dead

«طلوع مردگان» زک اسنایدر تقریباً به همان شکلی که شروع شد به پایان می‌رسد: یعنی در هرج و مرج. اما، به جای نابودی محله افتتاحیه، پایان فیلم، بازماندگان را نشان می‌دهد که سوار یک قایق شده و از مرکز خرید و زامبی‌های درون آن دور می‌شوند.

اما، وقتی به جزیره می‌رسند، متوجه می‌شوند که همه چیز سخت و دردناک‌تر است. زنده ماندن برخی از شخصیت‌های دوست‌داشتنی فقط برای اینکه در تیتراژ پایانی خورده شوند، کمی روی اعصاب مخاطب است، و این برای فیلم اسنایدر مناسب‌ترین نکته نیست. علاوه بر فیلم شب مردگان زنده، این تاریک ترین راهی است که یک قسمت از مجموعه فیلم‌های آخرالزمانی تا به حال به پایان رسیده است، اگرچه روز مردگان رومرو صحنه پایانی مشابهی را به نمایش گذاشت. اما، طلوع مردگان در مورد اتفاقاتی که برای شخصیت‌هایش می‌افتد «کمی» واضح‌تر از پاسخ‌های مبهم آن فیلم به این سؤال است.

The Departed

The Departed

مارتین اسکورسیزی تمایلی به پایان دادن به فیلم هایش ندارد، اما پایان بهترین فیلم او، The Departed، یک سرانجام تلخ و سنگین را به نمایش می‌گذارد. این به ویژه از نظر ارزش شوک وارده به مخاطب نکته درست است، زیرا در پرده سوم بیننده مجبور می‌شود سرنوشت تلخ و خاص تک‌تک شخصیت‌ها را تماشا کند که دو ساعت و نیم با آنها بدون تشریفات سپری کرده است.

با وجود تعداد زیادی شخصیت در دو طرف خوب و بد داستان که در فیلم برنده اسکار مارتین اسکورسیزی به نام The Departed در مقابل یکدیگر قرار گرفته‌اند، و انواع متحدان ناآرام و سوء ظن‌ها، خیلی تعجب آور نیست که در نهایت همه چیز با خشونت تمام شود. اما در پایان این فیلم تغییری خاص در چارچوب یک موقعیت بن‌بست مکزیکی اتفاق می‌افتد. ما به عنوان مخاطب با یک پشت‌بام روبرو هستیم که وقتی تعدادی مهمان غیرمنتظره ظاهر می‌شوند، اسلحه‌ها به هر طرف نشانه می‌روند و فقط یک نفر زنده می‌ماند. این یعنی بازهم خبری از برنده نیست.

The Mist

The Mist

اقتباس تماشایی فرانک دارابونت از کتاب‌ استیون کینگ، یعنی داستان «مه»، یکی از معدود فیلم‌هایی است که شاید پایان آن، منبع مربوطه خود را نیز بهبود داده است. نکته به طور خاص، بر سر یک پایان غم انگیز فراموش نشدنی در فیلم است. دیوید درایتون، با بازی توماس جین، یک نقاش است که پس یک طوفان و شکل‌گیری یک مه با حضور بیگانگان، به همراه پسرش و تعدادی از مردم شهر که به خوبی استرس را تحمل نمی‌کنند در یک فروشگاه مواد غذایی به دام می‌افتد.

اقتباس فرانک دارابونت از رمان استفن کینگ، فیلم‌های هیولایی را به سطح جدیدی می‌برد و داستان را به گونه‌ای بازنویسی می‌کند تا پایان کاملاً ویرانگری را در بر بگیرد که هیج برنده‌ای باقی نماند. اقتباس فرانک دارابونت از رمان «مه» استفن کینگ حتی قبل از اکران آن جنجال برانگیخت، زیرا کارگردان تصمیم گرفت پایان متفاوتی با کتاب داشته باشد. هنگامی که نویسنده تغییرات را تأیید کرد، طرفداران کینگ آسوده خاطر شدند، اگرچه تنها مردی (شخص کینگ) که یک عمر را صرف کندوکاو در این تاریکی کرده است، می‌تواند ادعا کند که از آن لذت می‌برد یا خیر.

No Country for Old Men

No Country for Old Men

برنده جایزه اسکار بهترین فیلم برای برادران کوئن، یعنی «No Country for Old Men»، یک فیلم کلاسیک مدرن با فیلمنامه عالی و دوربین حرفه‌ای است. با این حال، حتی بهتر از آن، معرفی خاویر باردم به مخاطبان آمریکایی است. باردم به عنوان آنتون چیگور، دینام یخی از ارعاب و بی رحمی در این فیلم است، اما حتی او نیز با رسیدن به اهدافش برنده این داستان نیست. این اثر فیلمی است که در آن پول به هیچ کس کمک نمی‌کند.

هسته اصلی فیلم No Country for Old Men داستانی در مورد حرص و طمع، سرنوشت و نوع افرادی است که توسط جهان به سایه‌ها رانده شده‌اند. ولی بازی‌های متفکرانه جاش برولین و تامی لی جونز نیز در این میان دیدنی است، اما این کار خلاقانه خاویر باردم در نقش آنتون چیگور قاتل است که به اصلی‌ترین عنصر فیلم تبدیل می‌شود. داستان یک معامله مواد مخدر را روایت می‌کند که چگونه دو میلیون دلار زنجیره‌ای از حوادث خشونت‌آمیز را شکل می‌دهد، و تگزاس پس‌زمینه‌ای عالی برای این داستان جنایی ذاتاً آمریکایی ایجاد می‌کند که یکی از بهترین‌هایی است که تاکنون ساخته شده است.

The Cabin in the Woods

The Cabin in the Woods

بخشی از فیلم کمدی تاریک و بخشی دیگر ترسناک، کابین در جنگل به کارگردانی درو گدارد چیزی شبیه یک تکشاخ سینمایی است. به عبارت دیگر، این یک اثر واقعا غافلگیر کننده است که اگر تماشاگر بدون دانستن چیزی وارد آن شود، کاملا غیرقابل پیش بینی است. و این از همان ابتدا شروع می‌شود که فیلم در «تاسیسات یک شرکت عجیب» با بردلی ویتفورد و ریچارد جنکینز، دو بازیگر مضحک دوست داشتنی که نقش شخصیت‌هایی را بازی می‌کنند که گفتگویشان به طرز عجیبی بی ربط است، شروع می‌شود.

در این فیلم ترسناک، گروهی متشکل از پنج دوست دانشگاهی برای کمی سرگرمی در آخر هفته به کلبه‌ای در جنگل سفر می‌کنند. اما این گروه دوستانه نمی‌دانند که توسط سازمانی فوق سری و مخفی مورد آزمایش عجیبی و مخوفی قرار گرفته‌اند، تا به خاطر همه بشریت قربانی موجودات باستانی شوند. جاس ویدون و درو گدارد از عناصر تقریباً همه زیرژانرهای ترسناک استفاده می‌کنند تا فیلمی منحصر به فرد و خاص بسازند. کابین در جنگل یک ساختارشکنی سیستماتیک از داستان‌های ترسناک است. پیچیدگی داستان بزرگ این فیلم شایسته پنهان ماندن است.

Hereditary

Hereditary

موروثی ساخته آری استر واقعاً وحشتناک ترین فیلمی بود که در مدتی طولانی به سینماها رفت، حتی برای آنهایی که با ژانر ترسناک آشنایی کامل داشتند. گاهی اوقات شیاطین این عالم به اندازه ترومای دردناک بینِ نسلی ترسناک نیستند. آری آستر، فیلمسازی است که ادعا می‌کند اولین کارگردانی آسیب زای او در ژانر وحشت بیشتر یک «ملودرام خانگی» است تا یک کابوس فراطبیعی، اما این را از من بشنوید: چند دقیقه از این درام عمیقا تأثیرگذار درباره خانواده‌ای داغدار در بحران به گونه‌ای می‌گذرد که موهای شما همچون یک چوب خشک سرد و ساکن می‌شوند.

این فیلم اساساً اثری است که در آن نباید کسی برنده داستان باشد؛ چرا که در طول مدت دو ساعت اجرای آن در هیچ کجا احساس نمی‌کنید که می‌توانید بایستید و نفسی بکشید، یا حتی حدس بزنید که چه چیزی در راه است. آیا این یک فیلم ماوراء طبیعی است؟ یا آیا این تمرینی در غم و اندوه، شبیه بابادوک است؟ این جوابی است که شما باید آن را پیدا کنید. فیلم موروثی دارای تصاویری است که برای افراد با روحیات ضعیف مناسب نیست.

Avengers: Infinity War

Avengers: Infinity War

در فیلم انتقام جویان: جنگ ابدیت ساخته جو و آنتونی روسو می‌بینیم که وقایع فاز سه به نتیجه می‌رسد، زیرا تانوس با گرفتن بیشتر سنگ‌های بی‌نهایت، امنیت کل جهان را تهدید می‌کند. در این مرحله، نابودی نیمی از زندگی کیهانی توسط تانوس یک لحظه نمادین است، و از نظر فنی به این معنی است که شرور فیلم به هدف خود رسیده است، اما آیا او برنده شد؟ نه. تمام صحنه‌های اکشن در Infinity War به خوبی پایانی دلهره‌آور را ایجاد می‌کنند، که صحنه ویرانگر تانوس و پیامدهای دلخراش آن را برجسته می‌کند.

اما چرا با شکست ابرقهرمانان، بازهم تانوس شخصیت برنده نیست؟ چون افتتاحیه Avengers: Endgame نشان می‌دهد که تانوس در یک سیاره دور در انزوا زندگی می‌کند، که از نظر فنی می‌توان آن را یک زندگی صلح‌آمیز در نظر گرفت، اما حتی با وجود این، او دقیقاً هیجان‌زده به نظر نمی‌رسد. به طور کلی حوادث این فیلم نشان می‌دهد که نه تانوس پیروز ماجراست، و نه ابرقهرمانان توانستند برنده ماجرا باشند.

Spider-Man: Far From Home

Spider-Man: Far From Home

در میان تمام فیلم‌هایی که عنکبوت مورد علاقه جهان را به نمایش می‌گذارند، مرد عنکبوتی: دور از خانه در جایگاهی متوسط قرار دارد. اما چرا؟ چون اغلب از نظر داستانی نسبتاً بی‌اهمیت به نظر می‌رسد، هم برای قوس پیتر پارکر و هم نسبت به جهان بزرگتر مارول. این داستانی در مورد درک اهمیت استفاده مسئولانه از قدرت است که تنها دو سال قبل توسط Spider-Man: Homecoming به پایان رسید. اما جیک جیلنهال در نقش کوئنتین بک یا همان میستریو، یک توهم‌پرداز و شبه قهرمان برآمده از فناوری، یک شخصیت فوق‌العاده است.

اما اگر بسیاری از لحظات این فیلم‌ مانند یک پرده پر زرق و برق پوچ به نظر می‌رسد، ولی پایان آن پیامدهای عظیمی دارد و هیچ‌کدام از آنها برای پیتر پارکر خوب نیست. ولی چرا؟ زیرا اکنون همه در نیویورک (و جهان) می‌دانند که او مرد عنکبوتی است و فکر می‌کنند پیتر کسی است که میستریو یا همان قهرمان را به قتل رسانده است. پس این اثر نیز با پایان خود نشان می‌دهد که هیچ شخصیتی برنده ماجرا نیست.

The Lighthouse

The Lighthouse

وقتی کارگردان رابرت اگرز در سال ۲۰۱۵ برای اولین بار با The Witch شروع به کار کرد، واضح بود که او (مانند آری استر) استعدادی برای تماشا کردن است. فیلم دوم او، فانوس دریایی، ثابت کرد که موفقیت اولین داستان‌گویی او اتفاقی نبود. و کار دوم او مانند آن فیلم، با یک یادداشت غم انگیز به پایان می‌رسد. این فیلم داستانی از دو نگهبان فانوس دریایی را نشان می‌دهد که سعی می‌کنند عقل خود را هنگامی که در یک جزیره دور افتاده گیر کرده‌اند، حفظ کنند. هنگامی که طوفانی رخ می‌دهد و آنها قادر به ترک پست خود نیستند، وسواس آنها در مورد نور فانوس این دو را به یک پایان وحشی و خشن سوق می‌دهد.

به طور کلی فانوس دریایی اثری است که در محدوده یک مکان کوچک اتفاق می‌افتد. در این فیلم ویلیام دافو و رابرت پتینسون در نقش دو نگهبان فانوس دریایی بازی می‌کنند که هنگام تمایل به همین فانوس دریایی دور افتاده به آرامی دیوانه می‌شوند، و یک دیگر را به سمت نابودی سوق می‌دهند.

The Irishman

The Irishman

ایرلندی ساخته مارتین اسکورسیزی بهترین فیلم گانگستری نیست که نویسنده تا به حال ساخته است، اما در رتبه بالایی قرار دارد. خلاصه داستان فیلم شامل زندگی فرانک شیران، قاتل اوباش با بازی رابرت دنیرو، مردی ترسو است که با جیمی هوفا (آل پاچینو)، رابطه برقرار می‌کند.

و هوفا واقعاً تنها کسی است که شیران را در زندگی خود رو به جلو سوق داده است. با این حال، در پایان فیلم، شیران، هوفا را به قتل رسانده و از آن فرار می‌کند. اما قاتل بی‌وفا نمی‌تواند از همه راحت فرار کند. چرا که دخترش می‌داند این پدر چه بر سر «عمو» هوفا آورده است و حالا پدرش برای او مرده است. و دیری نمی‌پاید که سرنوشت شیران نیز سیاه و تاریک می‌شود. چرا که او تنها در خانه سالمندان نشسته و به طور متناوب با یک کشیش صحبت می‌کند و البته در نمای پایانی در ناتوانی از این دنیا می‌رود. بنابراین ایرلندی نیز شامل هیچ شخصیت برنده‌ای نیست.

Pet Sematary

Pet Sematary

اقتباس سینمایی Pet Sematary در سال ۲۰۱۹ از آثار استفن کینگ نتوانست از موفقیت عظیمی که دو سال قبل It یعنی دیگر اقتباس از آثار کینگ بدست آورده بود، استفاده کند. اما، موضوع خوب یا بد بودن این اثر سینمایی نیست. طرفداران معمولی و دو آتیشه، از جمله خود کینگ، اغلب Pet Semetary را ترسناک‌ترین داستان او می‌دانند. اما چرا؟ چون در این فیلم کسی زنده نمی‌ماند که برنده ماجرا باشد.

فیلم داستان لوییس کرید را بازگو می‌کند، مردی که به همراه خانواده خود به یک شهر جدید نقل مکان می‌کنند چرا که کاری جدید به او سپرده شده و حقوق و مزایای بهتری دارد. این خانواده چهار نفره به همراه گربه خانوادگی‌شان وارد خانه جدید شده و دیری نمی‌گذرد که متوجه می‌شوند یک قبرستان کوچک و عجیب و غریب پشت خانه آنها قرار دارد؛ قبرستانی که اهالی محل از دیرباز حیوانات خانگی خود را در آنجا دفن می‌کردند. داستان احیای زندگی و زندگی پس از مرگ بارها و بارها به طرق مختلف در سینما و دیگر مدیوم‌ها به تصویر کشیده شده اما در فیلم Pet Sematary این موضوع به طرز هیجان انگیزی ترسیم شده و حسی توام از وحشت را نیز در کنار خود دارد.

  • منبع
  • دیجیاتو

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید