امروز: شنبه, ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۷ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 286742
۲۵۰
۱
۰
نسخه چاپی

آیا می دانید فرق قرار با حکم در چیست؟ انواع قرار در قانون

تصمیمات دادگاه در مورد دعوا را می توان به دو شکل مجزا طبقه بندی کرد: حکم و قرار. در حالی که اصطلاحپ حکم اهمیت خاصی در قلمرو مطالعات حقوقی دارد، به همان اندازه مهم است که مفهوم قرار را بررسی کنیم.

آیا می دانید فرق قرار با حکم در چیست؟ انواع قرار در قانون

فرق قرار با حکم

آرای دادگاه در مورد دعوی معمولاً به دو دسته اصلی تقسیم می شود: حکم و قرار.

بر اساس ماده ۲۹۹ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، رأی دادگاه زمانی حکم می شود که در مورد ماهیت دعوی تصمیم جزئی یا کلی داشته باشد. در غیر این صورت به آن قرار می‌گویند.

حکم

بر اساس ماده ۲۹۹ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، رأی دادگاه زمانی حکم می شود که در مورد ماهیت دعوی تصمیم جزئی یا کلی داشته باشد. در غیر این صورت به آن قرار می‌گویند.

با توجه به ماده حقوقی ذکر شده، تصمیم دادگاه به عنوان حکم طبقه بندی می شود اگر دارای دو ویژگی زیر باشد:

1- برای اینکه تصمیم دادگاه به عنوان یک حکم طبقه بندی شود، باید در درجه اول به اصل یا ماهیت خود دعوا و با تمرکز بر اختلاف اصلی بین طرفین درگیر بپردازد.

بیایید مثالی را برای تشریح مفهوم در نظر بگیریم. فرض کنید که شخص الف در دادگاه شکایت کرده و مدعی است که شخص ب به خودروی او آسیب رسانده است. در پاسخ، شخص ب استدلال می کند که شخص الف مالک قانونی خودرو نیست و بنابراین نمی تواند خسارت وارده به آن را مطالبه کند.

در مثال ارائه شده، تصمیم دادگاه در مورد صحت یا نادرستی اظهارات شخص ب، ارتباط مستقیمی با ماهیت یا حکم دعوی که حول محور خسارت خودرو است، ندارد. بنابراین، این تصمیم خاص یک حکم تلقی نمی شود زیرا به اصل یا ماهیت اصلی خسارت وارد نمی کند.

2- اگر تصمیم دادگاه به دعوی خاتمه داده و منجر به بردن پرونده شود:

برای مثال وقتی قاضی تصمیم می گیرد از یک کارشناس کمک بگیرد و دستور ارجاع پرونده به آنها را می دهد، این درست نیست که بگوییم قاضی در مورد دعوی حکمی صادر کرده است. تصمیم قاضی در این سناریو بیشتر یک دستور اداری یا رویه ای است و با هدف اخذ تحلیل و نظر کارشناسی برای کمک به حل و فصل ابعاد پیچیده و تخصصی پرونده می باشد.

قرار

همانطور که در ماده 299 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی آمده است، هرگاه دادگاه تصمیمی را صادر کند که مستقیماً به ماهیت دعوی مربوط نباشد یا تأثیر قاطع نداشته باشد، به آن تصمیم قرار می گویند.

برای مثال اگر دادگاه در مورد شخص الف علیه شخص ب تشخیص دهد که شخص ب واقعاً مسئول وارد کردن خسارت به خودروی شخص الف است، آن تصمیم در واقع یک حکم تلقی می شود.

در واقع در یک دعوی که در آن یکی از طرفین استدلال می کند که دادگاه صلاحیت رسیدگی به اختلاف را بر اساس دلایل قانونی ندارد، تصمیم دادگاه در مورد صلاحیت معمولاً به جای حکم، به عنوان "قرار"  نامیده می شود.

مفهوم رای

بر اساس قانون آیین دادرسی به ویژه وکیل کیفری و حقوقی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی، هر دو عبارت «حکم» و «قرار» را می‌توان به جای یکدیگر برای اشاره به رأی به کار برد.

در واقع رای بر دو نوع است: حکم و قرار.

توجه به این نکته ضروری است که قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی شامل مقررات مربوط به تصحیح «احکام» مدنی تحت عنوان تصحیح «رای» است. در نتیجه این مقررات نه تنها در مورد تصحیح حکم بلکه در مورد تصحیح قرار نیز اعمال می شود

مفهوم حکم مدنی

دادگاه‌های عمومی معمولاً به دو شعبه تقسیم می‌شوند: شعبه حقوقی (مدنی) و شعبه جزایی. شعبه حقوقی دادگاه‌های عمومی عمدتاً به امور حقوقی می‌پردازد. از سوی دیگر، شعبه های جزایی مسئولیت رسیدگی به امو جزایی را بر عهده دارد.

امور جزایی شامل اموری است که صراحتاً توسط قانونگذار منع شده و با مجازاتهای مقرر همراه است. در مقابل، امور حقوقی به مواردی اطلاق می شود که در زمره امور جزایی قرار نمی گیرند.

بر این اساس، احکام دادگاه ها به دو نوع احکام حقوقی (یا مدنی) و احکام جزایی دسته بندی می شوند.

انواع قرار

در قسمت های قبل، تعریف قرار را بیان کردیم و گفتیم که طبق قانون آیین دادرسی مدنی، برای اینکه رای دادگاه عنوان یک قرار را به خود بگیرد، باید دارای دو ویژگی باشد. اولاً، نباید صرفاً به ماهیت دعوی مربوط باشد. ثانیاً، برخلاف حکم به صورت جز کلی و جزئی از دادگاه صادر نمی شود. در این بخش به بررسی انواع اقرارها می پردازیم. طبق قانون، انواع اصلی قرار عبارتند از:

قرار اِعدادی یا مقدماتی

قرارهای اعدادی که به عنوان قرارهای مقدماتی نیز شناخته می‌شوند، به‌منظور بسترسازی برای صدور رأی نهایی یا قاطع در یک پرونده طراحی می‌شوند. به طور معمول، قرار اعدادی یا مقدماتی در طول رسیدگی و قبل از پایان آنها انجام می شود. قرارهای اعدادی ( مقدماتی) انواع مختلفی را در بر می گیرد که دو مورد از مهمترین آنها تحقیق و معاینه محلی در دعاوی مدنی و قرار موقوفی تعقیب در دعاوی کیفری است.

قرارهای قاطع دعوی

قرارهای قاطع دعوی به قرارهایی اطلاق می شود که عملاً پرونده را ختم و از صلاحیت دادگاه رسیدگی کننده به دعوی خارج می کند. در این راستا، قرارهای قاطع دعوا شباهتی با حکم دارند. طبق قانون آیین دادرسی مدنی، مصادیق متعددی از . قرارهای قاطع دعوی وجود دارد. یکی از این انواع، قرار رد دعوا است.

قرار های شبه قاطع

قرارهای شبه قاطع ، قرارهایی هستند که پس از صدور، یا از ادامه رسیدگی و گردش خارج می شوند و یا همان پرونده را برای رسیدگی به شعبه یا دادگاه دیگری ارجاع می دهند، در حالی که در صلاحیت مرجع رسیدگی است از مصادیق قرارهای شبه قاطع می توان به قرار عدم اهلیت طرفین در دعاوی مدنی و قرار امتناع از رسیدگی در دعاوی کیفری اشاره کرد.

توجه به این نکته ضروری است که قرارهای صادر شده از دادگاه را می توان به روش های مختلفی دسته بندی کرد. قرارها را می توان بر اساس قابلیت تجدید نظر به دو دسته قرارقطعی یا قرارغیرقطعی طبقه بندی کرد. علاوه بر این، آنها را می توان به عنوان قرار نهایی یا غیر نهایی، همچنین بر اساس قابلیت فرجام آنها طبقه بندی کرد.

فرق حکم برائت با قرار منع تعقیب

مجازات ها و حکم های مختلفی بر اساس ماهیت جرایم ارتکابی اعمال می شود. وقتی جرم یک فرد ثابت شد، مجرم شناخته می شود و عواقب مناسبی در پی خواهد داشت. اما اگر جرم قابل اثبات نباشد و فرد بی گناه شناخته شود، حکم برائت برای او صادر می شود.

در برخی شرایط استثنایی ممکن است برای مجرم قرار منع تعقیب صادر شود. علاوه بر این، در موارد خاصی که مجرم دارای شرایط منحصر به فردی بوده است، مانند محجوریت بوده، ممکن است بر اساس ارزیابی و نظر دادستان قرار منع تعقیب صادر شود.

فرق دادنامه با حکم

پس از طی مراحل قانونی، رسیدگی عادلانه و دقیق به پرونده شامل اسناد و مدارک مربوطه بر عهده قاضی است. متعاقباً رای قطعی چه در قالب حکم یا قرار صادر می شود. دادنامه به رای کتبی قاضی اطلاق می شود که پس از انجام بررسی های لازم اتخاذ می شود. پس از رسیدگی، قاضی مکلف به صدور رأی است. رای می تواند به صورت حکم یا قرار باشد.

پس از رسیدگی، قاضی مکلف به صدور رأی است و نمی تواند به دلیل اجمال یا ابهام از صدور رأی خودداری کند. رای قاضی می تواند به صورت حکم یا قرار باشد، اما همیشه این رای به صورت دادنامه صادر می شود. اساساً به رای مکتوب قاضی حکم دادنامه گفته می شود. بنابراین قاضی پس از بررسی دقیق اعم از پرونده کیفری و حقوقی به تصمیم می رسد و رای صادره را با صدای بلند اعلام می کند.

فرآیند صدور یک رای مکنوب یا به صورت دادنامه معمولاً شامل مراحل زیر است: ابتدا قاضی یک نسخه دست نویس از تصمیم تهیه می کند و در پایین آن را امضا می کند. پس از آن، دادنامه تایپ می شود و اطمینان حاصل می شود که نسخه تایپ شده به طور دقیق محتویات نسخه دست نویس را منعکس می کند. پس از انجام این کار، دادنامه تایپ شده برای طرفین درگیر یا وکلای مربوطه آنها ارسال می شود. با ارائه نسخه تایپ شده به طرفین و حفظ نسخه اصلی در دفاتر دادگاه (بایگانی می شود)، امضای قاضی در دادنامه صادره به طرفین ارائه می شود.

قرار صادره قطعی است یعنی چه؟

احکام قطعی به آرایی اطلاق می شود که مراحل بدوی و فرجام خواهی را طی کرده و یا به دلیل انقضای مهلت درخواست تجدیدنظرخواهی به حالت قطعی رسیده اند و یا در صورت عدم امکان تجدیدنظرخواهی می باشد. این آرا که توسط دادگاه بدوی یا تجدیدنظر صادر می شود، از نظر قانونی به عنوان آرای قطعی شناخته می شوند.

عموماً حکم قطعی احکامی هستند که از نظر بطن و مفاد قابل تغییر یا تغییر نیستند. در نتیجه، این احکام دارای اختیارات لازم الاجرا هستند. مفهوم احکام قطعی با ماهیت لازم الاجرا بودن آنها مطابقت دارد و منعکس کننده درک عرفی از اهمیت حقوقی آنهاست.

  • منبع
  • وکیل وند

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید