امروز: شنبه, ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۷ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 288103
۲۲۱
۱
۰
نسخه چاپی

بینش پالیمسست: آگاهی عمیق در لایه های مختلف تاریخ

بینش پالیمسست: آگاهی عمیق در لایه های مختلف تاریخ

پالیمسست چیست؟

پالیمپسست صفحه ای از یک نسخه خطی، مثل یک طومار یا یک کتاب است، که متن آن خراشیده یا شسته شده و مجدداً مورد استفاده قرار گیرد. پوست مناسب برای نگارش از پوست بره، گوساله یا بز ساخته می‌شد و بسیار گران بود و به راحتی در دسترس نبود، بنابراین به علل اقتصادی، یک صفحه معمولاً با خراشیدن نوشته‌های قبلی بارها مورد استفاده قرار می‌گرفت.

این تعریف ها، هر چند که معانی پالیمسست را نشان می دهند اما تعاریفی صرفا فرهنگنامه ای هستند و دلالت های مجازی این اصطلاح را منعکس نمی کنند.

اگر بخواهیم مفاهیم تازه تری برای پالیمسست در نظر بگیریم باید به نظریه های روان شناسانه ی زیگموند فروید توجه کنیم و تعریفی که او از لایه ی ناخودآگاه ذهن به دست می دهد.

پالیمسستی که فروید از آن سخن می گوید لوحه ای است که رویا بر آن شکل می گیرد و در واقع لایه ی ناخودآگاه ذهن انسان را به نمایش می گذارد. همین ایده را می توان در نظریه ی واسازی ژاک دریدا و معماری پیتر آیزنمن هم تعقیب کرد.

وقتی به اصفهان و یزد و خرانق و بم [اکنون کدام بم؟] می رسیم، در واقع به مکان هایی می رسیم که یک شبه بر بستر زمین پدید نیامده اند و راز و رمز هزاران ساله را در خود جای داده اند. اینها و ده ها شهر تاریخی دیگر در گذار از فرایند زمان و رسیدن به افق تاریخی اکنون و این جا، حامل لایه هایی بوده و هستند که ضمن برخورداری از معناهای گذشته، دلالت های فرا زمانی – مکانی نیز برقرار می کنند.

در این فرایند، با ناخودآگاهی تاریخی رو به رو هستیم که به صورت حفظ و تداوم برخی نشانه ها، انتقال یافته است. طاق های هلالی تخت جمشید به شمایل گنبد مسجد جامع درآمده و در این نقل و انتقال، جدای از کار معمارانه، ذهنیت ایرانی هم دخالت داشته است؛ نشانه ای دینی به کنشی تاریخی پیوند خورده، شاید محتوا به تحولی ایدئولوژیک رسیده اما ساختار اولیه دقیقا تکرار یا به قول آیزنمن " جا به جا" شده است.

این آن اتفاقی است که در معماری و به طور کلی در هر آنچه با ساختن و ویران کردن مرتبط است دیده می شود. زبان نیز چنین ماهیتی دارد، همنشینی و جانشینی عناصر زبانی در فرایند تحول تاریخی، نوعی پالیمسست است. همه ی آنها که به زبان فارسی حرف می زنند در واقع با " زبانی در گذشته" حرف می زنند که به صورت لایه ای نمادین، خود را نشان می دهد. آنچه در پالیمسست اهمیت می یابد توجه به همین لایه های نمادین و کنش رازآمیز آن است.

مفهوم پالیمسست در ادیان

همانطور که گفته شد پالیمسست در فرهنگ و بستر چنین تعریف شده است:

لوحه ای که متن یا طرح روی آن به منظور استفاده مجدد پاك شود، با این حال اثری از متن یا طرح قبلی بر آن باقی بماند.

و اما دین، مجموعه ای از عقاید موروثی و مورد قبول است، در مورد رابطه انسان با آنچه مبدا وجود خوانده می شود. دین عبارت از نیروهای تسکین دهنده ی فوق انسانی است که رفتار و زندگی را تحت انضباط در می آورد. دین طبیعت بشری است. شاید همه چیز تحلیل رود، ولی اعتقاد به خدا که اصل نهایی همه ادیان جهان است بر جای خواهد ماند.

ادیان در ایران از آغاز تا اسلام

• عیلامی ها: قدیمی ترین اسنادی که از دوره تاریخی نواحی مختلف ایران امروزه موجود است، اسناد تاریخ عیلامیست. هرچند که عیلامیان از نژاد آریائیان ایرانی نبودند، اما چون بعد ها تابع ایران شده و تا مدتی یکی از توابع شاهنشاهی هخامنشی بودند، برخی از جزئیات تمدن آنها وارد تمدن ایران شده است.

مذهب عیلامی ها زیاد روشن نیست ولی کلیاتی معلوم شده که عیلامی ها خدای بزرگ را، شوشیناك می نامیدند که پرستش این خدا فقط به پادشاهان و کاهنان اختصاص داشت، بعد از شوشیناك به شش خدا و پس از آن ها به گروهی از ارواح معتقد بودند و هر کدام از ارواح را خدای جایی می دانستند.

• کاسی ها: قوم کاسی در لرستان سکنا داشتند. این قوم دارای خدایان متعدد بودند از جمله کاشو خدای قبیله و نیای کاسیان.

• آریایی ها: اوستا (مجموعه‌ای از کتاب‌های دینی در مَزدَیَسنا است که به زبان اوستایی نوشته شده‌است) مملکت اصلی آریان ها را ایرن واج یعنی مملکت آریان ها می نامد. مذهب آنها مدت ها با مذهب هندی ها یکی بود. ولی در قرون بعد، جدایی مذهبی بین انها روی داد. که می توان تاریخ جدایی را بین قرن های هشتم و چهاردهم قبل از میلاد ذکر کرد.

• مادها: تنها قبیله های آریایی زبان بودند که پیش از هخامنشیان در بخش بزرگی از سرزمین ایران امروزی پادشاهی داشتند. احتمالا معلوم نیست که مذهب زرتشت در میان ماد بوده یا خیر ولی هرودوت درباره مغان و معتقدات و رسوم دینی آنها در دوره ماد سخن می راند.

• آئین مغان: قبل از ظهور زردشت، یعنی پیش از پادشاهی مادها، بومیان غیر آریایی ایران دینی داشتند که آیین مغان نامیده می شود. کلمه مغ (مگوش) در زبان قدیم ایران به معناى خادم بوده است. به نظر می رسد مغان سکنه بومی ایران بوده اند و مانند دراویدیان هندوستان، پس از ورود آریاییان سرزمین خود را تسلیم آنان کرده اند.

• سکاها: سکا ها نیز که شاخه دیگری از قوم آریایی هستند، هرودوت (کهن‌ ترین تاریخ‌ نگار یونانی‌زبان) درباره عقاید و مذهب این قوم می گوید: این قوم ارباب انواع را می پرستیدند.

• مهرپرستی: به عقیده مهرپرستان، خداى مهر روزى به صورت انسانی در یک غار ظهور کرد و شبانانی که در آن مکان به چرانیدن گوسفند مشغول بودند، به وى ایمان آوردند.

از آنجا که به عقیده مهرپرستان، خداى مهر در آغاز در غارى ظاهر شد، آنان معابد خود را در غارها می ساختند و درون آن به پرستش مهر می پرداختند. برخی از آن معابد متروکه اکنون در بخشهایی از اروپا یافت می شود.

• آئین زرتشت: پیش از آنکه حکومت ساسانی به دست مسلمانان منقرض شود، آئین رسمی کشور ایران آئین زرتشتی یا مزدیسنا بود. زرتشت قدیمی ترین پیامبر اریایی است. سخنی که اکثر محققان با آن موافقند آن است که این پیامبر آریایی در هزار سال پیش از میلاد ظهور کرده است.

تغییراتی که در دین زرتشت روی داد از عصر شاهان هخامنشی آغاز شد و به مرور زمان تحول یافت از آن پس همچنان ادامه داشت و در دوره کوتاهی که کشور پایمال حمله سپاهیان اسکندر شد بر آن اسیب فراوان وارد شد. لیکن بعد از آن در زمان ساسانی همچنان در آن تغییرات تازه روی داد. در این دوره قدرت دین زرتشت به درجه ای رسید که در قوم یهود و اعراب عصر جاهلیت نیز نفوذ فراوان کرد.

در فاصله زمانی بین آئیین زرتشت تا ظهور دین مبین اسلام ادیان توحیدی یهودی و مسیحیت به ایران وارد شد و پیروان خود را نیز یافت.

• اسلام: اسلام آخرین دین آسمانی بود که پیامبر اسلام از طرف خداوند برای بشر به ارمغان آورد. اسلام در لغت به چند معنی آمده است:

اول، به معنای انقیاد و پیروی. دوم، به معنای داخل شدن در دین اسلام است. سوم، به معنای پرستش خداوند و اخلاص به وی می باشد.

بعضی از محققان، نام اسلام را از کلمه سلم به معنای صلح و آرامش و برخی به معنای تسلیم به خدا دانسته اند، که از صفات خاصه ی مسلمانان است.

پالیمسست در معماری و شهر

مفهوم پالیمسست در معماری از این حقیقت گرفته شده است که یک مکان را نمی توان تنها به صورت شکل و فرم موجود تعریف کرد بلکه به عنوان یک بافت گرامری است که از طریق به یادآوری معماری و رابطه معماری و اجتماع درگذشته، می توان آینده آن را خواند. به عبارت دیگر، پالیمسست شرایطی را نشان می دهد که در آن معنای پیچیدگی به صورت کلی دربرگرفته می شود و محل کشف و تعبیر مجدد لایه ها مشخص می شود.

شهرهایی هستند که در طی زمان سیر تکاملی خود را طی می‌کند. این شهرها دائم چهره عوض می‌کنند، لکن همواره نقش و بن‌مایه‌ای از قدیم را در صورت خود دارند. این شهرها عموماً دارای لایه‌های متفاوتی از فرم، کالبد و کاربری‌ها هستند. این شهرها دربردارنده هویت و خاطره هستند. در این شهرها عناصر مادی همچون کالبد، کاربری و نشانه‌ها، نمادی از خاطرات فرهنگی اصیل و با تاریخ کهن هستند. در این مدل از شهرها به فرم‌های مختلفی از لایه‌های زندگی، رفتار اجتماعی و کالبدی می‌رسیم.

 در معماری نیز چنین است. گاهی اوقات معماری و معماران تیشه به ریشه هویت و فرهنگ می‌زنند و گاهی اوقات معماران متعهد به ریشه‌های کهن گذشته چنگ می‌زنند.

در معماری با 2 نوع پالیمسست یا تجلی خاطره روبه‌رو هستیم:

1. تجلی گذشته در کالبد جدید

2. تجلی مفهوم گذشته در ذات و رفتار امروز

در حوزه تجلی در کالبد نیز 2 نوع نحوه نمایش وجود دارد:

• طراحی بر روی خرابه‌های قبلی با حفظ هویت خرابه‌ها (شبیه موزه جنگ در خرمشهر).

• طراحی جدید با استفاده از زیر نقش‌ها و زیر متن‌های قبلی.

به تعبیر دیگر پالیمسست در معماری باید ایجاد معماری و کالبد چندصدایی با امتداد مشخص و بدون انقطاع داشته باشد. در شهرسازی و معماری پالیمسستی همواره آنچه از گذشته به حال رسیده است مورد احترام و تقدیر است.

در اصل در این مدل از شهرسازی و معماری، دیدن رد پای گذشته و محافظت کالبد نو از کالبد کهنه یک اصل جدایی‌ناپذیر است. شهرسازی و معماری تا زمانی زنده است که متصل به گذشته بوده و به آن به دیده احترام و ارزشمندی و مفید بودن نگاه کند. این مدل، معمارانه طراحی کردن، موجب ایجاد گفت‌وگوی آرامش‌بخش با رعایت اصول فرهنگی و اجتماعی بین انسان‌ها می‌شود. در این مدل از معماری لایه‌های ادیان، حکومت‌ها، تاریخ و زمان قابل درک است.

مساجد جامع اصفهان، تاریخانه دامغان، جامع نایین، اردستان و قزوین و ایضاً ایاصوفیه در ترکیه، نمودهای موفقی از این دست می‌باشند.

وقتی در محیط‌های شهری و معمارانه آن قدم می‌زنیم، باید گوش شنوایی داشته باشیم تا سخن موزون شهر را بشنویم این سخن باید شاعرانه، دارای ریتم و آهنگ، ردیف و قافیه، متن و زیرمتن، سمبل و نماد باشد. باید رمزهای شهر را درک کرد و یا آن را لمس کرد.

نمونه هایی از پالیمسست در معماری و شهر

معماری نو، بیشتر مواقع، زمانی که در مکان معماری کهن واقع می شد، معماری پیشین را کاملاً نمی زدود بلکه آن را در دل خود می پذیرفت. نمونه عالی این مضمون را در مساجد می یابیم.

مسجد یزد خواست بر آتشکده ای پابرجا، مسجد بروجرد بر آتشگاهی نیمه ویران و مسجد جامع اردستان بر روی بنایی ساسانی بنا شده اند مسجد جامع اصفهان عظیم ترین معماری پالیمسستی ماست که در آن نشانه هایی از 1200سال قبل تا به امروز قابل رویت است.

 معماران متفاوت دایره المعارفی از هنر را خلق کرده اند که هم در معنا و هم در کالبد، چه در معماری و چه در باستان شناسی پالمسستیک است. مسجد جامع اصفهان یک بنای نو احداث زمان سلجوقی نبوده بلکه از قرون ها پیش وجود داشته و آثار آن در زیر سطح بنا و یا در داخل جرز های فعلی پنهان شده است.

در محوطه تاریخی بیستون، کتیبه ها و بناهایی که ساختاری این گونه دارند نیز وجود دارد. برای نمونه کتیبه وقفنامه شیخ علیخان زنگنه که بر روی نقش برجسته میترادات دوم شکل گرفته است.

بر روی کاخ ناتمام خسرو، بقایای کاروانسرایی از دوره ایلخانی دیده می شود. این کاروانسرا به طول 85 متر و عرض 80 متر با لاشه سنگ، آجر و ملاط گل بر روی شالوده بنای ناتمام ساسانی ساخته شده است و پس از آن دهکده ای بر روی آن ساخته شده است.

از این دست بناها و بافت ها در دیگر شهرهای ایران فراوان است. در معماری معاصر ایران با وجود بستر غنی معماری و شهرسازی ایرانی می توان پالیمسست و مفاهیم کاربردی آن را مورد استفاده قرار داد.

شهرهای تاریخی، در گذر از فرآیند زمان و رسیدن به افق تاریخی اکنون حامل لایه هایی بوده اند که ضمن برخورداری از معناهای گذشته، دلالت های فرا زمانی- مکانی را نیز برقرار می کنند. در این فرآیند با ناخودآگاهی تاریخی روبرو هستیم که به صورت حفظ و تداوم برخی نشانه ها انتقال یافته است. بسیاری از شهرها پالیمسست هایی عظیم اند، زدودن، گاه یک حادثه طبیعی است همچون زلزله، گاه حادثه ای است انسانی، همچون غارت و کوچ. شهر تبریز یکی از نمونه های عالی از یک شهر پالیمسستی است. زلزله این شهر را بارها و بارها زدوده اما مردمان این سرزمین آنرا دوباره نوشته اند.

تاریخ بنای اصفهان به زمان های پیش از تمدن ماد و هخامنشی باز می گردد. که در گذر زمان تا به امروز پالیمسستی رو به رشد، در عین هماهنگی با ساختار های قبلی پدید آورده است.

از دیگر شهرهایی که کیفیت پالیمسست در محوطه آن به گونه ای دیگر درك می شود شهر رم است. رم از آن دسته شهرهایی ست که در آن ساختمان ها و یا خیابان ها، از نشانه ها و آثار ساختمان ها و خیابان های موجود در گذشته، شکل گرفته اند.

شهرهای تاریخی همانند لایه های رسوب کرده ای است که در مدت طولانی جمع شده است و همان طور که هگل نشان داد، مکان، زمان اعمال شده بر فضا است پس برای کشف بافت زمان، باید به لایه های پالیمسست یک شهر نگاه کرد. این تجارب انسان هاست که زمانی را ایجاد می کند که در تعامل با مکان است.

مسجد جامع عتیق اصفهان قطعه ای هنری، معماری و باستانی است که جای جایش مخزن اسرار و آثار تمدن گذشته و شاهدی برآینده است، با قدمتی چند صد ساله که در طول دوره های مختلف و از لایه های متفاوت معماری باستانی تشکیل شده است. معماران متفاوت آن بدون آن که پی نام آوری باشند دایره المعارفی از هنر را خلق کرده اند که هم در معنا و هم در کالبد، چه در معماری و چه در باستان شناسی پالیمسستیک است.

اینک ما در یکی از مراحل این پالیمسست شهری هستیم. چقدر مواظب هستیم این سلسله ارتباطی شامل فرم، کالبد، محتوا و مفهوم قطع نشود؟ حافظان این لوح پالیمسیستی چه کسانی هستند؟

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید