امروز: شنبه, ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۷ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 276013
۱۵۸۱
۱
۰
نسخه چاپی
Rabindranath Tagore

زندگی و میراث رابیندرانات تاگور: نوری از شعر، نویسندگی و فلسفه

تاگور و گاندى معاصر و دوست هم بودند و یکدیگر را تحسین مى کردند. تاگور گاندى را «روح بزرگ در جامه روستایى» مى خواند و گاندى او را «نگهبان بزرگ». مع الوصف این موضوع مانع از آن نبود که میان آنها از پاره اى جهات اختلاف وجودنداشته باشد

زندگی و میراث رابیندرانات تاگور: نوری از شعر، نویسندگی و فلسفه

زندگی رابیندرانات تاگور

رابیندرانات تاگور Rabidranath Tagor شاعر، نویسنده و متفکر مشهور هندی بود که در سال ۱۸۶۱ در شهر کلکته در خانواده ای بسیار ثروتمند و پر جمعیت متولد گردید و در ۱۹۴۱ در شهر کلکته در ۸۰ سالگی درگذشت.

رابیندرانات چهاردهمین فرزند خانواده بود. پدرش مهاریشی چهارده فرزند داشت که او کوچک‌ترین آنها بود.

رابیندرانات تاگور وقتی خیلی کوچک بود مادرش را از دست داد. تاگور درباره مرگ مادرش می‌گوید: اولین باری بود که با مفهوم نیستی و رفتن بی‌بازگشت آشنا شدم آن هنگام که پیکر مادرم را به معبدی بردند و سوزاندند.

پدرش به او سانسکریت و انگلیسی و ادب بنگالی آموخت

نخستین تأثیر اوپانیشاد (متون دینی – فلسفی هند) بر او، که با تعلیم پدرش حاصل گردید، چنان او را برانگیخت که بعدها به شعر و شاعری روی آورد و پیرامون اوپانیشاد شعر سرود، و روح متون مقدس در تمامی افکار و آثارش جاری بود.

برادران و خواهران بزرگتر تاگور نیز بسیار با استعداد بودند. آنها همواره رابیندرانات را تشویق به خود آموزی می‌کردند. رابیندرانات همواره آثار عرفانی قرون وسطایی و اشعار ویشنوی هند را می‌خواند. این آثار به انضمام اشعار چند ترانه سرای بنگالی در دوران کودکی تأثیری بسزا بر او گذاشتند.

تاگور که برای تحصیل در رشته حقوق عازم لندن گردید پس از یک سال به زادگاه خویش بازگشت زیرا دریافت که روح او هرگز با رشته حقوق همراهی نخواهد داشت.

زندگی و میراث رابیندرانات تاگور: نوری از شعر، نویسندگی و فلسفه

تاگور درسال ۱۸۷۸ منظومه های «ترانه های آفتاب» و «سرودهای شبانه» که حاوی ایده های انسانی و بزرگی بودند انتشار منتشر کرد. انتشار آنها در سراسر هندوستان وی را به عنوان یک شاعر بزرگ معرفی کرد. او برای اندیشه های خود قالبی از رمانتیسمی داشت که از فرهنگ و دانش و سرودهای جاویدان و با عظمت هند باستانی آکنده بود.

تاگور درسال ۱۸۸۴ طی یک ماجرای پرشور عاشقانه ازدواج کرد و پس از آن همسرش را مری‌نالینی می‌خواند. همسرش 5 فرزند به دنیا آورد.

تاگور مدرسه نمونه ای به نام «سنگر صلح» با هزینه ی خود تأسیس کرد و اصول وعقاید تربیتی خود را درآنجا به کار بست که متضمن نتایج درخشانی برای وی بود ؛ این مدرسه بعدها به صورت یک کانون آموزش جهانی شناخته شد.

او در این دوران با زندگی مردم عادی، با دردها و رنج ها، با گرسنگی و فقر و مرض آشنا شد. او ملت واقعی هند را شناخت و به ترسیم چهره آنان پرداخت: رخساره زرد و نحیف زنان، شکم های آماس کرده ی کودکان، و دستهای پینه بسته ی مردان دهقانی که هیچ گاه شکم خود را سیر ندیده بودند. تاگور با مفهوم واقعی کار، آشنا شد.

شعر او مرثیه مرگ کودکان گرسنه، و ترانه های او نمایشگر اندوه زنان رنجدیده دهقان بود. او بهترین آثار خود را در این دوران به وجود آورد، داستانهای هیجان انگیزی به رشته تحریر کشید و نمایشنامه های کم نظیری نگاشت که از میان آنها «باغبان و سنگ های گرسنه»، «امید دهقان»، « مهتاب درخشنده » را می توان نام برد.

زندگی و میراث رابیندرانات تاگور: نوری از شعر، نویسندگی و فلسفه

اما وقایع دردناکی برای وی پیش آمد. درسال ۱۹۱۰ ابتدا زن محبوبش و پس از آن دخترش و سه ماه بعد پسر کوچکش یکی پس از دیگری در ظرف یک سال جان سپردند. این وقایع ضربه ی هولناکی به روح حساس تاگور وارد کرد تا جایی که کنترل اعصاب خود را تا حدی از دست داد.

درسال ۱۹۱۱، مجدداً برای معالجه به انگلستان رفت و در این سال ترجمه انگلیسی اشعار او به نام « آوازهایی از قربانی»، «چیستان جالی » و «مرگ امید» مورد استقبال کم نظیری قرارگرفت و جوامع انگلیسی زبان، یک شاعر بزرگ از مشرق زمین را مورد تجلیل شایسته ای قرار دادند.

اشعار تاگور به اغلب زبان های اروپایی ترجمه شده و در سال ۱۹۱۳ به عنوان اولین هنرمند از آسیا جایزه نوبل گرفت.شخصیت تاگور کاملاً در آثار او متجلی است.

او به عنوان یک هنرمند رسالت خود را می شناخت و همیشه آماده ی مبارزه با بیداد و ظلم و شقاوت بود و مبارزه پی گیر و بی امانی را علیه ناسیونالیسم آلمان و رژیم نازی آغاز نمود. تاگور پس از مرگ زن و فرزندانش به مسافرت پرداخت و از کلیه ی کشورهای اروپایی ، چین و آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، ایران، آمریکای جنوبی وکانادا دیدن کرد.

تاگور در ۶۸ سالگی به آموختن نقاشی پرداخت و نمایشگاه آثار نقاشی او در مونیخ ، پاریس ، برلین ، نیویورک و مسکو مورد توجه قرارگرفت. وی در آهنگسازی نیز دست داشت و برای اغلب ترانه ها ی خود آهنگ های جالبی ساخته است .

متد فلسفی این نابغه ی بزرگ مبتنی بر درون بینی و اعتماد به تجلی بارقه ای از نورخداوند در وجود انسان است و اندیشه های فلسفی او در پیدایش مکاتب فلسفی جدید تاثیری عظیم بخشیده است .

زندگی و میراث رابیندرانات تاگور: نوری از شعر، نویسندگی و فلسفه

رابیندرانات تاگور و ایران

تاگور به ایران علاقه فراوان داشت و دو بار به ایران سفر کرد: بار اول در اردیبهشت ۱۳۱۱ (بهار ۱۹۳۲) که به همراه عروس خود و دینشاه ایرانی (از پیشوایان پارسیان هند) به دعوت دولت ایران به این کشور سفر کرد و جشن هفتادمین زادروز او در تهران برگزار شد. تاگور در دیدار از تهران و شیراز با بسیاری از نویسندگان و سخنگویان ایرانی دوست شد. ملک‌الشعرای بهار در ستایش تاگور قصیده‌ای بلند سروده‌است. او در سال ۱۳۱۳ برای بار دوم به ایران سفر کرد.

تاگور و مهاتما گاندی

تاگور نخستین بار در ۱۰ مارس ۱۹۱۵ با ماهاتما گاندی در شانتی‌نیکتان دیدار کرد و گاندی شش روز مهمان تاگور بود. از این پس دوستی پایداری میان این دو پدید آمد.

بار دوم در مه ۱۹۲۵ باز گاندی چند روزی را در کنار تاگور گذراند. در هنگامی که در سال ۱۹۳۲ گاندی دست به روزه برای پذیرش خواسته‌های هندیان از سوی انگلستان زد در آغاز کار نامه‌ای به تاگور نوشت و در آن از او خواست تا برایش دعا کند.

تاگور به دیار او شتافت و پس از بیست و شش روز که انگلستان درخواست های او را پذیرفت وی در حالی که سر بر بالین تاگور داشت روزه خود را گشود. او با وجود ارتباطش با ماهاتما گاندی ، فاصله خودش را با سياست حفظ كرد.

تاگور و گاندى معاصر و دوست هم بودند و یکدیگر را تحسین مى کردند. تاگور گاندى را «روح بزرگ در جامه روستایى» مى خواند و گاندى او را «نگهبان بزرگ». مع الوصف این موضوع مانع از آن نبود که میان آنها از پاره اى جهات اختلاف وجودنداشته باشد.

تاگور در اکتبر ۱۹۲۱ نخستین مقاله اصلى اش درباره گاندى و نهضت استقلال هند را با عنوان «نداى حقیقت» منتشر ساخت و درآن استدلال کرد که حقیقت هم به دل وابسته است و هم به سر، درحالى که گاندى عمدتاً بر عشق و حقیقت درونى تأکید مى کرد.

آثار تاگور

تاگور بیش از شصت جلد از آثار منظوم خود منتشر نمود و داستانهای بزرگ، مقالات، نمایشنامه‌های او به اغلب زبان‌های زنده دنیا ترجمه شده‌است. از آثار جاویدان او می‌توان «سلطان قصر سیاه»، «میوه جمع کن»، «اشعارخیبر»، «رشته‌های گسسته»، «نامه‌هایی به یک دوست»، «پیوند آدمی»، «مذهب بشر»، «شخصیت»، «نکاتی از بنگال»، «هدیه عاشق» و «چیترا» را نام برد.

  • منبع
  • حکیمانه
  • یک پزشک
  • مگ ایران
  • ویکی پدیا

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید