به نظر میرسد که داستان آنه فرانک دیگر بسیار تکراری شده باشد. از هر دست کتاب و خبر و نقدی در موردش این سالها منتشر شده است و حتی کتاب خاطراتش بخت آن را یافته که به فارسی هم ترجمه شود.
اما سریال نوری اندک A Small Light نمیخواهد همان داستان کلاسیک را روایت کند. ما داستان خانواده آنه فرانک را البته میبینیم، اما در کنار آن با داستان میپ گیز، منشی پدر او آشنا میشویم.
A Small Light راهی تازه برای روایت شجاعت، انعطافپذیری انسان و تراژدی است. در طول اشغال هلند توسط نازیها، میپ گیز و همسرش جان، به مخفی کردن خانواده فرانک و دیگران کردند. همین میپ بود که بعد از لو رفتن مخل اختفای آنه، دفتر خاطرات آن را پیدا کرد و نگه داشت. او نقش کلیدی در انتشار آن داشت.
بل پاولی، که نام خود را در فیلم خاطرات یک دختر نوجوان بر سر زبانها انداخت، نقش میپ را به عنوان مظهر نوجوانی سرکش، شجاع و مهربان بازی میکند.
البته در اول داستان تصریح میشود که سریال از وقایع تاریخی الهام گرفته اما شخصیتها و رویدادهای کوچکی در آن درماتیزه شدهاند.
یکی از تفاوت مثلا این است: در سریال میپ در ۱۸ سالگی برای اتو فرانک (لیو شرایبر) کار میکند. اما در واقع، او در ۲۴ سالگی منشی او شد.
ما میپ را میبینیم که تسلیم یک ازدواج از سر ناچاری نمیشود. با سختی کاری برای خودت پیدا میکند و همسری پیدا میکند که معمولا دختران جون فرصتی به تیپ او نمیدهد، یعنی یک روشنفکر کافکاخوان.
حوادث ناگوار زود اتفاق میافتند. میپ البته پیشینهای توام با بدبختی و فلاکت دارد که در اینجا چون همه خطوط داستان را نمیخواهم ذکر کنم، چیزی در موردش نمینویسم.
اما شما بعد از دیدن قسمتهای این سریال به احتمال زیاد از خود میپرسید که آیا مانند میپ و شوهرش، شجاعت فداکاری در همان شرایط داشتید؟
آیا شجاعت عبور دادن مارگو -خواهر بزرگتر آنه – را از ایست بازرسی نازیهای داشتید؟
البته ممکن است در مرتبهای پایینتر «نه» گفتن را بلد باشیم. مثلا در فاشیسم تحمیلی بین سالهای ۱۹۳۴ تا ۱۹۴۵ همسوی نازیها و آرمانهای آنها نمیشدیم. اما نیک میدانیم که یک مرحله بالاتر از این سطح، چقدر میتواند دشوار باشید؟
واقعا دشوار است که سریالی بسازید که همه پایانش را میدانند، اما علیرغم این لحظات اندک امید و پیروزیهای موقت هم دیدنی است.
سریال با یادداشتی به پایان میرسد که به ما میگوید میپ، که ۱۰۰ سال داشت، در طول زندگیاش سخنرانی میکرد و بر قدرت افراد برای ایجاد تفاوت پافشاری میکرد:
«حتی یک منشی معمولی، یک زن خانهدار یا یک نوجوان میتواند به تنهایی، در یک اتاق تاریک، چراغ کوچکی را روشن کند.»
شاید شعر سهراب سپهری ترجمان این گفته میپ باشد:
دستی افشان، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد،
هر قطره شود خورشیدی
باشد که به صد سوزن نور ، شب ما را بکند، روزن روزن.
بل پاولی در نقش میپ گیس
لیو شرایبر در نقش اتو فرانک
جو کول در نقش جان گیز
امیرا کازار در نقش ادیت فرانک
بیلی بولت در نقش آن فرانک
اشلی بروک در نقش مارگوت فرانک
النور تاملینسون در نقش تس
لیزا سادووی در نقش خانم استوپلمن
اندی نایمن در نقش هرمان ون پلز
کارولین کتز در نقش آگوست ون پلز
رودی گودمن در نقش پیتر ون پلز
نوح تیلور در نقش دکتر فردریش “فریتز” فافر
دانیل دونسکوی در نقش کارل یوزف سیلبرباوئر
دیدگاه