با وجود اینکه هزاران روش برای خودکشی وجود دارد، برخی از آنها به شدت عجیب و تلخ هستند. در این مقاله قصد داریم شما را با عجیب ترین و تلخ ترین خودکشی های تاریخ در جهان آشنا کنیم.
1. جداکردن سر خود
یکی از عجیب ترین و تلخ ترین خودکشیهای تاریخ، خودکشی تاجر ثروتمند بریتانیایی، جرالد ملین ۵۴ ساله است. جرالد بعد از جدایی از همسرش، دیگر علاقهای به ادامه زندگی نداشت. بررسیها نشان میدهد که ملین و همسرش باهم اختلاف پیدا کرده و تصمیم گرفتند از یکدیگر جدا شوند.
ملین پس از جدایی افسرده شد و همسر ۳۳ساله اش را با پیامهای خودکشی تهدید میکرد. این موضوع تا جایی پیش رفت که ملین طنابی را که قرار بود با آن به زندگی خود پایان دهد را به همسر خود نشان داد. هدف جرالد این بود که با بیان این موضوع، توجه و محبت ازدسترفته همسرش را دوباره برگرداند.
بعد از اینکه جرالد موفق به بازگرداندن همسرش نشد، اقدام خود را عملی کرد. او که افسرده شده بود، یک سر طناب را دور یک درخت و سر دیگرش را دور گردن خودش بسته و سوار خودرو شد. جرالد در جادهای با سرعت بالا شروع به رانندگی کرد. بعد از چند دقیقه فشار ناشی از طناب سر جرالد را از بدنش جدا کرد. رانندههای زیادی شاهد این صحنه وحشتناک بودند.
2. خودکشی با دستنبد
ریچارد سامنر زمانی طراح اپرا در گلیندبورن بود. ریچارد از سال ۱۹۸۴ از بیماری اسکیزوفرنی رنج میبرد. به همین دلیل برای رهایی از این مشکل چندین مرتبه اقدام به خودکشی کرد.
او سرانجام در سال ۲۰۰۲ بدون اطلاع دیگران به یک منطقه دورافتاده در ولز رفت و برای همیشه ناپدید شد.
در آن زمان هیچکس نمیدانست که علت غیبت او چیست. پس از این اتفاق هیچ خبری از او نبود و سرانجام ۳ سال بعد، جسدش پیدا شد.
ریچارد برای رهایی از بیماری خود، به اعماق جنگلی دورافتاده رفته و خود را با یک دستبند به درخت بسته بود. او برای رهایی از وسوسه نجات، کلید دستبند را بهجای دوری پرت کرد. البته خراشهای اطراف دستنبد نشان میدهد که او تلاش کرده تا خود را نجات دهد.
ریچارد در سال ۱۹۹۶ نیز با استفاده از همین روش، خودکشی را امتحان کرده بود اما پس از چهار ساعت موفق شد خود را آزاد کند.
جسد ریچارد سامنر ۴۷ساله سرانجام در آوریل ۲۰۰۵ در منطقهای دورافتاده در جنگلی در دنبیگشایر پیدا شد. خانمی که به دنبال سگ گم شده خود در میان جنگل قدم میزد، با جسد در حال تجزیه ریچارد روبهرو شد و او را پیدا کرد.
3. زنده به گور شدن
زنده به گور شدن در زمانهای قدیم بسیار رایج بود و تعداد زیادی از انسانها به این شکل جان خود را از دست میدادند.
در قرن دوم میلادی، خطیب معروف رومی به نام پولمون، بر اثر بیماری فلج شد. بعد از آن روش زندگی او تغییر کرد و مجبور به تحمل مشکلات بسیاری بود.
مشکلات ایجاد شده برای او طاقتفرسا بود. درنهایت به این نتیجه رسید که زندگی ارزش ادامهدادن ندارد و تصمیم گرفت به همه چیز پایان دهد.
پولمون در سن ۶۵ سالگی به خدمتکارانش دستور داد که او را در مقبره خانوادگی بگذارند تا بمیرد. این روش شاید از نظر او راهی برای رهایی از درد به نظر میرسید؛ درحالیکه لحظهای فکرکردن به آن، باعث وحشت بسیار میشود.
پولمون که در یک اتاق تاریک توسط اجساد اجدادش محاصره شده بود، بهآرامی از گرسنگی جان باخت.
4. غرق کردن ویلچر
هری سوارت که از کمر به پایین فلج شده بود، به مدت ۹ سال در آسایشگاه معلولان در شیکاگو زندگی میکرد.
هری درد بسیاری را تحمل میکرد، ضمن اینکه زندگی در چنین خانهای برای او بسیار عذابآور بود. نالههای شبانهروزی افراد ناتوان، نوازشهای ترحمآمیز کارکنان آسایشگاه، بردن او به حمام و توالت توسط خدمه، همه برای او طاقتفرسا شده بود.
در بعدازظهر ۲۱ مه ۱۹۲۱، سرانجام هری در ۴۵ سالگی، از آسایشگاه خارج شد. او بدون توقف به سمت اسکله جکسون پارک در دریاچه میشیگان حرکت کرد. نگهبانان آسایشگاه به دنبال او میدویدند؛ درحالیکه در آن لحظه بازوهای هری قدرت زیادی یافته بود. به همین دلیل نتوانستند به او برسند.
هری با سرعت بالایی خود را به اسکله رساند. در نهایت خود را با ویلچر به داخل آب پرت کرد. شاید بتوان داستان خودکشی هری را یکی از تلخ ترین خودکشی های تاریخ دانست.
5. چسباندن شمش داغ به گلو
در سال ۱۸۵۶ مردی به نام توماس بارکر یکی از تلخ ترین خودکشی های تاریخ را تجربه کرد. دو روز قبل از کریسمس، توماس به همراه گروهی در لابی هتل لیدز انگلستان جمع شده بودند.
او آشفته و سرگردان به نظر میرسید. توماس با ناراحتی جلوی آتش نشسته بود. در حالت عادی، او میتوانست کنده دیگری را روی آتش بیندازد، کمی چای بنوشد و بدنش را گرم کند. اما به نظر میرسید که شعلههای رقصنده آتش، او را به یاد جهنم شخصیاش میانداخت. فقط همانجا نشسته بود و عصبانی به نظر میرسید.
پس از گذشت چند دقیقه او به آتش نزدیک شد و یک شمش را در آتش انداخت. کمی صبر کرد تا داغ شود و سپس آن را برداشت و روی زمین زد تا تمام خاک و خاکستر اضافی از بین برود.
سپس بهصورت ناگهانی شمش داغ را به گلویش فشار داد. در یکلحظه، بافتهای مخاطی صورتی رنگ داخل دهانش به یک همبرگر زغالی خونی تبدیل شد.
مشتریان هتل شمش را از توماس گرفته و او را به بیمارستان بردند. پنجروز بعد، شخصی از او پرسید که چرا این کار را انجام داده است و توماس کمی قبل از مرگ گفت که «بدون هیچ دلیلی این کار را کرده است».
6. شلیک به خود در برنامه زنده
خیلی از آدمها جلوی تلویزیون مینشینند و چشم به صقحه آن میدوزند تا خستگی کار روزانه از تنشان بیرون رود؛ اما باد دوایر مطمئن شد در یک مورد خاص، این اتفاق نیفتد.
این سیاستمدار آمریکایی در ژانویه سال ۱۹۸۷ و یک روز قبل از اینکه به جرم گرفتن رشوه به زندان بیفتد، یک نشست خبری برگزار کرد و وقتی مطمئن شد دوربینهای تلویزیونی روی او زوم کردهاند، خودش را کشت.
دوایر که در ازای ۳۰۰ هزار دلار رشوه، یک قرارداد ۴.۶ میلیون دلاری را به یک شرکت کامپیوتری داده بود، ممکن بود به ۵۵ سال زندان محکوم شود، در حالی که خودش میگفت بیگناه است.
آقای دوایر در نشست خبریاش از توی پاکت یک اسلحه درآورد، به آرامی گفت: «اگر این مساله روی شما تاثیر میگذارد، از اتاق بیرون بروید» و قبل از این که بتوانند اسلحه را از دستش بیرون بیاورند، لوله آن را درون دهانش گذاشت و ماشه را کشید.
خودکشی او یکی دیگر از تلخ ترین خودکشی های تاریخ بود که بهصورت ملی پخش شد.
7. تیر سهگانه
علیرغم آنچه گفته میشود، اکثر روشهای خودکشی میزان موفقیت بسیار پایینی دارند. برای مثال، مصرف بیش از حد دارو در موارد کمی میتواند موفقیتآمیز باشد. یا بریدن یک عضو بدن مانند دست به ندرت باعث مرگ یک نفر میشود.
بنابراین جای تعجب نیست که افراد معمولا به اسلحه روی میآورند. با این تفاوت که اسلحه هم همیشه عمل نمیکند و ممکن است همه چیز بدتر شود.
یکی از تلخ ترین خودکشی های تاریخ در سال ۱۹۹۵ و توسط یک مرد استرالیایی صورت گرفت. او لوله تفنگ ساچمهای خود را روی سینهاش قرار میدهد و شلیک میکند. گلوله پشتش را سوراخ میکند، درحالیکه هیچ یک از اعضای حیاتی او آسیب نمیبیند.
او مجدد از جایش بلند شده و اسلحه را زیر آروارهاش میگذارد و دوباره تلاش میکند. در این مرحله همه چیز بدتر میشود. با وجود آسیب وحشتناک در ناحیه فک، او هنوز زنده بود، با اینکه نیمی از صورت خود را از دست داده بود.
او یکبار دیگر اسلحه را به دست گرفت و به خود شلیک کرد و سرانجام با شلیک سوم موفق شد جان خود را بگیرد.
8. گیوتین دستساز
بوید تیلور ۳۶ساله در بریتانیا در تلاش بود تا با روشی مطمئن خود را بکشد. به همین دلیل سه ماه را برای ساختن یک گیوتین دستساز اختصاص داد. او میخواست با استفاده از گیوتین سر خود را جدا کرده و به زندگیاش پایان دهد.
این وسیله مجهز به ساعت و ابزار موردنیاز برای فعالکردن گیوتین بود. بوید تخت خود را زیر تیغ گیوتین قرار داده و ۱۲ قرص خواب آور خورد. مدتی پس از اینکه او دراز کشید و به خواب عمیقی رفت، دستگاه طبق برنامه مشخص شده، فعال شد و سر بوید را از بدنش جدا کرد.
دیدگاه