امروز: شنبه, ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۷ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 284688
۱۹۱
۱
۰
نسخه چاپی

معرفی و بررسی کتاب سرمایه داری به سبک چینی؛ چرا الگوی توسعه چینی تقلیدناپذیر است؟

 معرفی و بررسی کتاب سرمایه داری به سبک چینی؛ چرا الگوی توسعه چینی تقلیدناپذیر است؟

کتاب «سرمایه داری با ویژگی‌های چینی: کارآفرینی و دولت» که در ایران با عنوان اصلی و فرعی: سرمایه داری به سبک چینی – چرا الگوی توسعه ی چینی تقلیدناپذیر است؟ ترجمه و منتشر شده، نوشته یاشنگ هوانگ، استاد اقتصاد و مدیریت جهانی در مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) است.

این کتاب با تمرکز بر نقش دولت در ارتقای رشد اقتصادی و کارآفرینی، توسعه اقتصاد چین را از دهه ۱۹۸۰ تا به امروز تحلیل می‌کند. هوانگبر این باور است که مدل اقتصادی چین شکل مستقیمی از سرمایه داری نیست، بلکه یک سیستم ترکیبی منحصر به فرد است که عناصر سرمایه داری مبتنی بر بازار و کنترل دولتی است.

هوانگ به بررسی راه‌هایی می‌پردازد که دولت چین از کارآفرینی و نوآوری حمایت کرده است، از جمله ایجاد مناطق ویژه اقتصادی و ترویج شرکت‌های خصوصی. او همچنین چالش‌هایی را که کارآفرینان در چین با آن مواجه هستند، مانند فقدان یک سیستم حقوقی توسعه‌یافته و تسلط شرکت‌های دولتی در بخش‌های کلیدی، تحلیل کرده است.

این کتاب که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و به هشت فصل تقسیم می‌شود که جنبه‌های مختلف اقتصاد چین را بررسی می‌کند. هوانگ با ردیابی تاریخ اصلاحات اقتصادی در چین، از آزمایشات اولیه با اصلاحات بازار محور در اواخر دهه ۱۹۷۰ تا ایجاد مناطق ویژه اقتصادی و رشد سریع شرکت‌های خصوصی در دهه ۱۹۹۰ شروع می‌کند.

هوانگ سپس به جزئیات سیستم اقتصادی چین، از جمله نقش دولت در ترویج نوآوری، چالش‌های پیش روی کارآفرینان، و تأثیر جهانی شدن بر اقتصاد چین می‌پردازد. در سراسر کتاب، هوانگ از میزان زیادی از منابع  و مطالعات موردی استفاده می‌کند تا از استدلال‌های خود حمایت کند و نمونه‌های عینی از سیستم اقتصادی چین در عمل ارائه دهد.

یکی از موضوعات کلیدی کتاب تنش بین عناصر بازارمحور سیستم اقتصادی چین و نفوذ مستمر دولت است. هوانگ استدلال می‌کند که در حالی که دولت چین نقش مهمی در ارتقای کارآفرینی و رشد اقتصادی ایفا کرده است، تسلط آن در بخش‌های کلیدی اقتصاد نیز موانعی برای رقابت و نوآوری ایجاد کرده است.

علیرغم این چالش‌ها، هوانگ به طور کلی نسبت به آینده اقتصاد چین خوش بین است. او استدلال می‌کند که چین پتانسیل تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ اقتصادی جهانی را دارد، اما برای مقابله با چالش‌های قرن بیست و یکم باید به اصلاح و تطبیق سیستم اقتصادی خود ادامه دهد.

یکی از کمک‌های کلیدی این کتاب، تحلیل آن از رویکرد دولت چین برای ترویج کارآفرینی و نوآوری است. هوانگ استدلال می‌کند که دولت برای اصلاحات اقتصادی رویکردی «دو مسیری» را اتخاذ کرده است که شامل آزادسازی انتخابی بخش‌های خاصی از اقتصاد و در عین حال حفظ کنترل بر سایر بخش‌ها است.

برای مثال، دولت رشد شرکت‌های خصوصی را در بخش‌هایی مانند خرده‌فروشی، املاک و مستغلات و فناوری اطلاعات تشویق کرده است، در حالی که کنترل بخش‌های استراتژیک مانند انرژی و مالی را حفظ کرده است. هوانگ استدلال می‌کند که این رویکرد در ارتقای رشد اقتصادی موفق بوده است، اما همچنین تعدادی چالش برای کارآفرینان ایجاد کرده است، از جمله دشواری رقابت با شرکت‌های دولتی در بخش‌های کلیدی.

موضوع مهم دیگر کتاب رابطه بین رشد اقتصادی و اصلاحات سیاسی در چین است. هوانگ استدلال می‌کند که در حالی که آزادسازی اقتصادی منجر به بهبود قابل توجهی در استاندارد زندگی برای بسیاری از شهروندان چینی شده است، اما با اصلاحات سیاسی مربوطه همراه نشده است. او خاطرنشان می‌کند که دولت چین توانسته است کنترل شدیدی بر مخالفت‌های سیاسی داشته باشد، حتی اگر آزادی اقتصادی بیشتری را فراهم کند.

یکی از بحث‌های کلیدی که هوانگ در کتاب مطرح می‌کند این است که مدل اقتصادی چین صرفاً کپی‌برداری از سرمایه‌داری به سبک غربی نیست، بلکه یک سیستم ترکیبی متمایز است که عناصر سرمایه‌داری مبتنی بر بازار و کنترل دولتی را در خود جای داده است. او تأکید می‌کند که چین رویکرد منحصر به فرد خود را برای اصلاحات اقتصادی ایجاد کرده است که بر اساس بافت تاریخی، فرهنگی و سیاسی آن شکل گرفته است.

رویکرد دولت به نوآوری بسیار عمل‌گرایانه بوده و بر توسعه فناوری‌هایی تمرکز دارد که می‌توانند به سرعت تجاری‌سازی و به کار گرفته شوند. هوانگ خاطرنشان می‌کند که در حالی که این رویکرد در بسیاری از موارد موفق بوده است، به جای برنامه‌ریزی استراتژیک بلند مدت، به تمرکز بر دستاورد‌های کوتاه مدت منجر شده است.

این کتاب همچنین بینش‌هایی را در مورد چالش‌های پیش روی مشاغل خارجی فعال در چین ارائه می‌دهد. هوانگ استدلال می‌کند که در حالی که بازار چین فرصت‌های قابل توجهی را برای شرکت‌های خارجی ارائه می‌دهد، آن‌ها باید در یک محیط نظارتی پیچیده و اغلب مبهم حرکت کنند. وی خاطرنشان می‌کند که دولت چین تمایل دارد شرکت‌های داخلی را بر رقبای خارجی ترجیح دهد، که می‌تواند موانع قابل توجهی برای ورود کسب و کار‌های خارجی ایجاد کند.

کتاب هوانگ همچنین می‌گوید که در حالی که دولت چین نقش مهمی در ارتقای رشد اقتصادی و کارآفرینی ایفا کرده است، عوامل دیگری مانند نیروی کار بزرگ و تحصیل کرده، فرهنگ سخت کوشی و نوآوری و روند‌های جمعیتی مطلوب نیز به موفقیت اقتصادی چین کمک کرده است.

هوانگ همچنین در مورد خطرات و چالش‌های بالقوه پیش روی اقتصاد چین در سال‌های آینده بحث می‌کند. وی خاطرنشان می‌کند که رشد سریع اقتصادی چین با تخریب قابل توجه زیست محیطی همراه بوده است و دولت برای حفظ رشد اقتصادی بلندمدت باید گام‌های مهمی برای رسیدگی به این مسائل بردارد. او همچنین خاطرنشان می‌کند که پیری جمعیت چین و کاهش نرخ رشد اقتصادی ممکن است چالش‌های مهمی در سال‌های آینده ایجاد کند.

یکی از جالب‌ترین جنبه‌های کتاب هوانگ، تحلیل او از نقش حزب کمونیست چین در نظام اقتصادی چین است. هوانگ استدلال می‌کند که حزب نقش مهمی در ارتقای رشد اقتصادی و کارآفرینی ایفا کرده است، اما تداوم تسلط آن در زندگی سیاسی چالش‌های مهمی را برای توسعه جامعه بازتر و شفاف‌تر ایجاد می‌کند.

هوانگ همچنین راه‌هایی را بررسی می‌کند که دولت چین به دنبال ارتقای نوآوری در بخش‌های کلیدی اقتصاد، مانند ارتباطات راه دور و راه آهن سریع السیر بوده است. دولت اغلب از ترکیبی از یارانه‌ها، مقررات و سرمایه‌گذاری استراتژیک برای حمایت از توسعه این بخش‌ها استفاده کرده است و این رویکرد در بسیاری از موارد موفق بوده است.

موضوع مهم دیگر کتاب تأثیر جهانی شدن بر اقتصاد چین است. هوانگ استدلال می‌کند که ورود چین به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱ نقطه عطف بزرگی در توسعه اقتصادی این کشور بود و جهانی شدن نقش مهمی در ارتقای رشد اقتصادی و کارآفرینی در چین ایفا کرده است. با این حال، او همچنین خاطرنشان می‌کند که جهانی شدن چالش‌های مهمی برای اقتصاد چین ایجاد کرده است، از جمله افزایش نابرابری درآمد، تخریب محیط زیست و از دست دادن مشاغل در بخش‌های خاص.

دولت سرمایه‌گذاری زیادی در تحقیق و توسعه انجام داده است و به دنبال ایجاد فضای مطلوب‌تری برای شرکت‌های خصوصی در بخش‌های کلیدی مانند بیوتکنولوژی و انرژی‌های تجدیدپذیر بوده است.

موضوع مهم دیگر کتاب تأثیر مدل اقتصادی چین بر اقتصاد جهانی است. هوانگ استدلال می‌کند که در حالی که مدل اقتصادی چین به راحتی در کشور‌های دیگر قابل تکرار نیست، درس‌های ارزشمندی را برای سایر اقتصاد‌های در حال توسعه ارائه می‌دهد. او همچنین خاطرنشان می‌کند که رشد اقتصادی چین پیامد‌های مهمی بر توازن قدرت جهانی دارد و احتمالاً تأثیر زیادی بر آینده اقتصاد جهانی خواهد داشت.

هوانگ  خاطرنشان می‌کند که چین به یک بازیگر اصلی در صنعت فناوری جهانی تبدیل شده است و دولت تأکید زیادی بر توسعه فناوری‌های داخلی در بخش‌های کلیدی مانند هوش مصنوعی و شبکه‌های بی‌سیم ۵G داشته است. هوانگ استدلال می‌کند که در حالی که چین گام‌های قابل توجهی در توسعه قابلیت‌های تکنولوژیکی خود برداشته است، اما همچنان در رقابت با بازیگران تثبیت شده در صنعت فناوری جهانی با چالش‌های مهمی مواجه است.

کتاب سرمایه داری به سبک چینی
چرا الگوی توسعه ی چینی تقلیدناپذیر است؟
انتشارات: دنیای اقتصاد
نویسنده: یاشنگ هوانگ

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید