امروز: شنبه, ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۷ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 286417
۱۷۹
۱
۰
نسخه چاپی

چرا کارل ساگان دربارهٔ مغز انسان اشتباه می‌کرد

این ایده که انسان‌ها ذهنِ خزنده دارند در حال از دست دادن جایگاهِ علمی خود است و سرانجام از قلمروی آکادمیک بیرون انداخته خواهد شد. با این حال کماکان افسانه‌ای جان‌سخت و شایع درمیان عوام باقی خواهند ماند.

 چرا کارل ساگان دربارهٔ مغز انسان اشتباه می‌کرد

کارل ساگان مبلغ علم و اخترفیزیکدان آمریکایی عموما به عنوان یک معلم صادق و شکاکِ علم شناخته می‌شده و می‌شود. اما او در کتاب برندهٔ جایزه پولیتزر خود، اژدهایان عدن، با طرح یک نظریهٔ جنجالی دربارهٔ تکامل مغز انسان، مدعی شد که انسان‌ها یک مغزِ «خزنده» در عمق ذهن خود دارند. از آن زمان تاکنون این ایده کاملا رد شده است، اما این افسانه که انسان‌ها دارای مغز خرنده هستند در سایهٔ تبلیغ حیرت‌آور ساگان کماکان دوام آورده است.

کارل ساگان مبلغ بااستعداد علوم و اخترشناس آمریکایی، جایزهٔ پولیتزر سال ۱۹۷۸را در بخش ادبیات غیرداستانی از آن خود کرد، اما این جایزه را به خاطر کتاب کلاسیک و پرطرفدارش، کیهان، یا به خاطر کتابِ نقطهٔ آبی کمرنگ، یا کتابِ حجیمش جهانِ دیوزده کسب نکرد. بلکه جایزه را برای کتابِ نسبتا کمتر شناخته‌شده‌اش برد: اژدهایان عدن. کتابی که در آن ساگان از خطِ خود خارج شد و به گمانه‌زنی دربارهٔ تکامل هوش بشر پرداخت.

اژدهایان که در ۱۹۷۷ منتشر شد، به‌طور گسترده از سوی منتقدان ادبی و رسانه‌های کثیرالانتشار به عنوان اثری لذت‌بخش که خواننده را مسحور می‌کند تحسین شد. اما برخی منتقدان ادبیِ باسواد، استقبال چندان گرمی از آن نکردند.

مثلا جوزف پیت، استاد فلسفهٔ علوم دانشگاه ویرجینیا تک، در مقاله‌ای در ژورنال اکولوژی انسانی نوشت:

«این کتاب پر است از اطلاعات جالب، نظریات جذاب، طنز، آینده‌نگری، و برخی ملاحظات طعنه‌دار دربارهٔ جامعه در کل. اما چیزی که ندارد، دقت و توازن عقلانی است».

مشخصا آن چیزی که پیت را غضبناک کرد این بود که ساگان بخش بزرگی از کتاب را صرفِ تبلیغِ نظریه‌ای نسبتا ناشناخته و غیرمتعارف کرد که از سوی پل مک‌لین فیزیولوژیست و روانپزشک دانشگاه ییل مطرح شده بود.

نظریهٔ تثلیث مغز

مک‌لین در تئوری تثلیثِ مغزیِ خود، مدعی شده بود که مغز انسان لایه به لایه تکامل یافت. عمیق‌ترین بخش، که مسئول کارکردهایی مثل حرکت و تنفس و همین‌طور غرایزی مثل گرسنگی، بقا، و جفت‌گیری است، از اجدادِ باستانیِ خزندهٔ ما به جای مانده است. لایه دوم، دستگاهِ کناره‌ای (لیمبیک)، پاسخ‌های هیجانی را کنترل می‌کند و در اجدادِ پستاندارِ جدیدتر ظاهر شد. لایهٔ سوم و آخر، قشر مخ، کارکرد زبان و استدلال را فراهم می‌کند و فقط در انسان‌ها ظاهر شد.

همان‌طور که جوزف پیت در نقدیهٔ خود نوشت، وقتی ساگان اژدهایان عدن را می‌نوشت، نظریه تثلیث مغز کاملا خارج از تفکر علمی رایج بود:

«ساگان یک نظریهٔ نسبتا عجیب دربارهٔ تبارِ خزندهٔ مغز ما خلق کرد، و بدون مطرح کردن جایگاه این تئوری، بقیهٔ بحث خود را حول این ایده بسط داد. چند نفری که او [ساگان] از آن‌ها اسم می‌برد، برای کسب اعتبار روی این ایده کار کرده بودند، ولی او نظرات مخالف یا نظریات جایگزین احتمالی را مطرح نکرد، و از میزان کلی پذیرش این نظریه در میان فیزیولوژیست‌ها، روان‌شناسان، یا انسان‌شناسان چیزی نگفت».

کارل ساگان عموما به عنوان یک مروج صادق و شکاک علم شناخته می‌شده است و می‌شود. این‌که او چنین نظریهٔ جنجالی را به عنوان امر واقع به مخاطب عام معرفی کرد مایهٔ تعجب است. به‌علاوهٔ این‌که کارل ساگان سه سال بعد در کتاب معروف خود کیهان کماکان بر این نظریه پافشاری کرد؛ و نوشت:

«در عمق جمجمهٔ هر یک از ما چیزی شبیه مغزِ یک تمساح جای گرفته است. هستهٔ خزنده را دستگاهِ کناره‌ای یا مغزِ پستاندار احاطه کرده که ده‌ها میلیون سال پیش در اجدادی تکامل یافت که پستاندار بودند ولی هنوز نخستی‌سان نبودند. این قسمتْ منبعِ مهمِ خَلقیات و عواطف ما، و نگرانی و مراقبت ما از کودکان است. و سرانجام، در ناحیهٔ بیرونی، قشر مخ، در آتش‌بسی ناپایدار با مغزهای بدوی‌ترِ زیرین قرار دارد؛ تمدنْ محصول قشر مخ است».

‌پرده‌گشایی از نظریهٔ مغز خزنده

طی دهه‌های بعد از آن که ساگان به خوانندگانِ خوش باورِ خود گفت که مغز خزنده دارند، این تئوری صریحا رد شده است. اسکن‌های مغزی نشان می‌دهد که کارکردهای مغز آن‌طور که مک‌لین تئوریزه کرده بود، بخش‌بندی‌شده نیست. به‌علاوه، این طرز فکر اساسا زیست‌شناسی را نفهمیده است. چون در حالی که گونه‌های جانوری در حال شکل‌گرفتن از اجداد مشترک‌شان بودند، دستگاه‌های عصبیِ مرکب و توانایی‌های شناختیِ پیچیده، مستقل از هم بارها و بارها تکامل یافتند.

اخیرا محققانْ مغزِ مارمولک‌ها و موش‌ها را مقایسه کردند تا ببینند آیا نورون‌های مشابه در هر دو گونه در نواحیِ خاصی از مغز متمرکز شده یا خیر. برخلافِ نظریهٔ تثلیث مغز، محققان دریافتند که نورون‌های مزبور در همه جا پخش شده‌اند. هیچ بخشِ مشخصا «خزنده»ای در مغز این پستانداران پیدا نشد.

متاسفانه همهٔ این اطلاعات هنوز به کتب درسی راه نیافته است. حتی در کتب درسیِ دانشگاهیْ ایدهٔ لایه‌بندیِ مغز بر اساسِ تئوری مک‌لین کماکان وجود دارد.

به‌هرحال این ایده که انسان‌ها ذهنِ خزنده دارند در حال از دست دادن جایگاه خود در بین اهالی دانشگاه است و سرانجام با هیاهوی اندک بیرون انداخته خواهد شد چون شواهد علمیْ نادرستیِ آن را ثابت کرده است. با این حال، تئوری مک‌لین دربارهٔ تثلیث مغز، کماکان افسانه‌ای جان‌سخت و شایع درمیان عوام است.

  • منبع
  • نبشت

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید