امروز: شنبه, ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۷ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 280115
۹۸۴
۱
۰
نسخه چاپی

13 گام برای مقابله با خیانت و غلبه بر صدمه

13 گام برای مقابله با خیانت و غلبه بر صدمه

یک رابطه عاشقانه طولانی مدت و پایدار با یک شریک متعهد و دلسوز مزایای روانشناختی زیادی دارد که ما از انبوهی از تحقیقات روانشناختی منتشر شده در مورد آنها می دانیم. بنابراین، تلاش برای محافظت از رابطه خود در برابر تأثیرات خارجی چیز خوبی است. یکی از سخت‌ترین و سخت‌ترین راه‌های بازیابی و تأثیرات مخرب، خیانت است.

اگر خیانت به یک رابطه آسیب می رساند (و به نظر می رسد خیانت یکی از دلایل اصلی است که در بسیاری، اگر نه بیشتر، از هم پاشیدگی های رابطه ذکر شده است)، برای به حداقل رساندن آن چه کاری می توان انجام داد؟

به هر حال، آیا طبیعت انسان - و ماهیت وسوسه - این نیست که دائماً به دنبال جایگزین های مطلوب بگردد؟

یکی از راه هایی که مردم برای محافظت از رابطه طولانی مدت خود باید بدانند این است که به سادگی نسبت به گزینه های دیگر بی توجه بمانند. تحقیقات نشان داده است که بی توجهی به اعضای جذاب جنس مخالف به طور کلی باعث موفقیت رابطه می شود.

اما تحقیقات جدید نشان می دهد که این کار چندان ساده نیست. اگر شرایط یا موقعیت به طور ضمنی توجه فرد را به یک جایگزین جذاب محدود کند، آن جایگزین ناگهان به "میوه ممنوعه" تبدیل می شود.

محققان این را "فرضیه میوه ممنوعه" می نامند، که بر اساس تحقیقات قبلی نشان داده است که افراد وقتی چیزهایی را که محدود یا ممنوع هستند، مطلوب تر می یابند. چیزی در طبیعت انسان وجود دارد که چیزی را می خواهد که نمی تواند داشته باشد. (یا شاید بتوانیم آن را داشته باشیم، اما با عواقب جدی.)

این فرضیه با نظریه روان‌شناختی دیگری به نام «مدل فرآیند کنایه‌آمیز» مطابقت دارد. این مدل نشان می دهد که سرکوب افکار در مورد چیزی باعث برجسته تر شدن آن چیز می شود. هر چه بیشتر تلاش کنیم و به چیزی فکر نکنیم، بیشتر به آن فکر می کنیم.

شما احساس خیانت می کنید و اینکه کسی که به او اهمیت می دهید، شاید عشق و پیوندهای اعتماد را شکسته و کاری انجام داده است که قلب شما را عمیقاً جریحه دار کرده است.

چه کار میکنید؟ چگونه می توانید این خیانت را پشت سر بگذارید و درمان کنید؟ آیا هرگز قادر خواهید بود آنها را به خاطر کاری که انجام داده اند ببخشید؟

خواه این خیانت یکی از اعضای خانواده، بهترین دوست، شریک زندگی یا شخص دیگری باشد، اقداماتی که ممکن است برای غلبه بر صدمه ایجاد شده انجام دهید تقریباً یکسان است.

8 گام برای مقابله با عواقب فوری یک خیانت

1- احساسات خود را نام ببرید.

خیانت یک عمل است. وقتی می گوییم «احساس می کنیم به ما خیانت شده است»، منظورمان از احساسات ناشی از آن است.

برای شروع بهبودی پس از عمل، باید در مورد احساساتی که این عمل ایجاد کرده است دقیق تر باشید.

برخی از رایج‌ترین مواردی که ممکن است با آنها روبرو شوید عبارتند از:

خشم - شما صدمه دیده اید و یکی از طبیعی ترین احساسات در چنین شرایطی عصبانیت است. «چطور جرات می کنند؟! چطور توانستند؟! آنها هزینه این را خواهند پرداخت!»

غم و اندوه - ممکن است بسیار ضعیف شوید، حتی زمانی که یک خیانت را کشف کنید، گریه کنید. این ممکن است به این دلیل باشد که شما احساس از دست دادن می کنید. از دست دادن اعتماد، از دست دادن کسی که فکر می کردید، از دست دادن خاطرات خوشی که از او دارید، از دست دادن آینده ای که با او دیدید.

سورپرایز - بله، احتمالاً وقتی متوجه شدید که این شخص یا افرادی به شما خیانت کرده اند، شوکه شده اید. شاید هیچ تصوری از احتمال این موضوع نداشته باشید.

ترس - ممکن است نگران عواقب این خیانت باشید. ممکن است به معنای یک تحول بزرگ در زندگی شما باشد و این ناشناخته ها شما را می ترسانند.

انزجار - شما حتی نمی توانید در مورد آن یا آنها فکر کنید زیرا باعث می شود حال شما به هم بخورد.

ناامنی - ممکن است خود را زیر سوال ببرید و شک کنید که آیا شایسته عشق و مراقبت هستید یا خیر.

شرم - ممکن است خودتان را سرزنش کنید و از آنچه اتفاق افتاده است و اینکه دیگران ممکن است اکنون شما را ببینند و با شما رفتار کنند احساس شرمندگی کنید.

تنهایی - این خیانت به شماست و نه کس دیگری. آنها چگونه می توانستند درک کنند؟

سردرگمی - ممکن است به سادگی نتوانید آنچه را که اتفاق افتاده است درک کنید؟ به نظر می رسد هیچ کدام از اینها برای شما منطقی نیست.

این یک گام مهم برای شناسایی آنچه در هر لحظه احساس می کنید است. ممکن است پس از یک خیانت، بسیاری یا همه اینها را احساس کنید.

به عنوان مثال، تعجب و سردرگمی ممکن است اولین چیزهایی باشد که شما احساس می کنید، که سپس جای خود را به خشم و انزجار یا غم و اندوه و ترس می دهد. پس از آن ممکن است به غافلگیری با رنگ شرم بازگردید.

یک پیشرفت واضح یا یکنواخت از یکی به دیگری وجود نخواهد داشت، بلکه یک گرداب آشفته از احساسات وجود خواهد داشت.

2. در مقابل تلافی مقاومت کنید.

با برخی از خیانت ها، ممکن است تمایل شدیدی برای تلافی داشته باشید.

نکن!

ممکن است از آنچه اتفاق افتاده احساس عصبانیت کنید و احساس کنید که آنها مستحق مجازات هستند، اما به ندرت این یک تلاش سازنده است.

اگر یک راه برای طولانی کردن آسیب و به تأخیر انداختن روند بهبودی وجود دارد، نقشه کشیدن و برنامه ریزی برای انتقام است.

قیاس خیانت را به عنوان زخم یا بریدگی در گوشت بدن خود در نظر بگیرید. به زودی یک دلمه روی زخم ایجاد می‌شود، اما اغلب تمایل به تحریک و برداشتن آن وجود دارد. خارش دارد، درد دارد، و شما احساس می کنید که باید کاری برای آن انجام دهید.

با این حال، به تجربه می‌دانید که هرچه بیشتر پوستتان را لمس کنید و زخم را دستکاری کنید، مدت بیشتری باقی می‌ماند و احتمال بر جای ماندن جای زخم بیشتر می‌شود.

انتقام گیری کمی شبیه برداشتن دلمه است: فقط یک بار دیگر زخم را باز می کند و باعث درد بیشتر شما می شود. و هر چه بیشتر این کار را انجام دهید (حتی هر چه بیشتر به انجام آن فکر کنید)، احتمال اینکه این درد را تا آخر عمر با خود حمل کنید، بیشتر می شود.

در برابر وسوسه انتقام مقاومت کنید. این احساسات در نهایت محو می‌شوند و می‌گذرند و خوشحال می‌شوید که از تحمیل رنج مشابه به خیانت‌کار خودداری می‌کنید.

3- زمانی را به دوری بگذرانید

وقتی کسی به شما خیانت کرده است، بهترین راه حل کوتاه مدت این است که تا آنجا که ممکن است از نظر فیزیکی از او دوری کنید.

این بدان معناست که آنها را نبینید، به آنها پیام ندهید، شبکه های اجتماعی آنها را هر 5 دقیقه چک نکنید.

به احساساتی که در بالا در مورد آنها صحبت کردیم فکر کنید که توسط آتش ایجاد شده اند. در ابتدا آتش به شدت می سوزد و احساسات در شعله های آتش می درخشند.

قابل احتراق ترین سوخت برای آن آتش تماس با کسی است که به شما خیانت کرده است. بنابراین، برای اینکه آتش خاموش شود، باید سوخت به آن اضافه نکنید.

شما باید کمی وقت بگذارید و رابطه خود را با آن شخص قطع کنید.

اکنون، اگر آنها سعی می کنند با شما تماس بگیرند (و احتمالاً این کار را خواهند کرد)، شما فقط می توانید با آرامش به آنها بگویید که برای مقابله با کاری که انجام داده اند شما به زمان و مکان نیاز دارید تا به کارهایی که آنها انجام داده اند بپردازید. از آنها بخواهید به خواسته های شما احترام بگذارند و شما را رها کنند.

با تبدیل شدن آتش به اخگر، عواطف شما در نهایت شروع به محو شدن خواهند کرد. اکنون در موقعیت بسیار بهتری خواهید بود که به وضوح فکر کنید و رویدادها را پردازش کنید و تصمیم بگیرید که چه کاری انجام دهید.

4. با شخص ثالث صحبت کنید

در این مواقع، صحبت در مورد حادثه و احساساتی که در مورد آن دارید با یک فرد قابل اعتماد می تواند کمک کند. بیان احساسات خود به صورت بیرونی و گفتن آنچه در حال حاضر در درون ذهن و قلب شما در حال رخ دادن است را به شخص دیگری بگویید.

اما نکته مهم این است که با کسی صحبت کنید که بتواند نسبتاً بی طرف بماند.

دلیل این امر این است که آنها می توانند مشاوره صادقانه و بازخورد سازنده در مورد برنامه شما برای مقابله با موقعیت ارائه دهند.

چیزی که شما نمی خواهید، مرد یا زنی است که شما را در حالی که در مورد خیانت به خود ناله می کنید، هیزم به آتشی که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم، می افزاید. این ممکن است در آن زمان احساس خوبی داشته باشد، اما به شما کمکی نمی کند که احساسات خود را حل کنید.

5. خیانت را بررسی کنید.

مردم به دلایل مختلف کارهای آزاردهنده انجام می دهند و ممکن است به شما کمک کند که در مورد چگونگی وقوع این خیانت فکر کنید.

بی احتیاطی بود؟ ناشی از ضعف بود؟ یا این یک اقدام عمدی و آگاهانه بود؟

همه ما گاهی اوقات کاری را در کسری از ثانیه می گوییم یا انجام می دهیم و فوراً از آن پشیمان می شویم. یک عمل خیانت آمیز بی دقت مانند افشای اطلاعات شخصی که به طور محرمانه به شما گفته است بدون شک آسیب زا است، اما تا حدودی قابل بخشش است.

البته، هرچه اهمیت اطلاعات بیشتر باشد، باور اینکه خیانتکار شما اشتباهاً آن را فاش کرده است، آسان‌تر است. برخی از رازها به طور طبیعی در گفتگو آشکار نمی شوند.

سطح بعدی از یک خیانت سهل انگارانه، خیانتی است که به دلیل ضعف کسی به وجود می آید. برای برخی از افراد، کنترل برخی تمایلات بسیار دشوار است، حتی اگر به شما قول داده باشند که این کار را خواهند کرد.

اعتیاد مثال خوبی برای این موضوع است. برای مثال، ممکن است احساس کنید به شما خیانت شده است که یکی از شرکای زندگی یا یکی از اعضای خانواده گفته است که نوشیدن الکل را کنار می‌گذارد، اما متوجه می‌شوید که پشت سر شما این کار را انجام داده‌اند و در مورد آن به شما دروغ گفته‌اند.

سایر افراد ممکن است محرمانه نگه داشتن آنچه شما به آنها می گویید تقریبا غیرممکن بدانند. آنها فقط باید با کسی در مورد آن صحبت کنند، شاید به عنوان ابزاری برای پردازش احساسات خود در این مورد.

سپس خیانت هایی وجود دارد که اعمال عمدی آشکار و ساده است، یا از روی بدخواهی، فرصت طلبی یا بی تفاوتی عاطفه.

ممکن است شریک زندگی شما به شما خیانت کند، یکی از اعضای خانواده شما را در مقابل فرزندانتان تحقیر کند، یا یک شریک تجاری از معامله ای را که با شما توافق کرده بودد انکار کند. این اعمال آگاهانه اغلب توسط خودخواهی هدایت می شوند.

درک اینکه کدام یک از اینها در مورد شما بیشتر صادق است می تواند به شما کمک کند تا بر احساسات منفی غلبه کنید و از حادثه عبور کنید.

6. رابطه را بررسی کنید.

کسی که به او اهمیت می دهید به شما آسیب رسانده است، اما چقدر درد عاطفی دارید؟

همه چیز به نزدیکی آن رابطه بستگی دارد. پس از یک خیانت، احتمالاً خواهید دید که آن شخص چقدر برای شما ارزش دارد.

خیانت دوستی که از او جدا شده اید و اکنون بیش از یک یا دو بار در سال نمی بینید، با خیانت همسر یا والدینی که بخش عمده ای از زندگی شما را تشکیل می دهند، بسیار متفاوت است.

اینکه چقدر برای رابطه ارزش قائل هستید، تعیین می کند که آیا تصمیم می گیرید آن شخص را در زندگی خود نگه دارید یا او را برای همیشه کنار بگذارید (که بعداً در مورد آن بیشتر صحبت خواهیم کرد).

7. با کسی که به شما خیانت کرده صحبت کنید.

این گام بزرگی است که برداشتن آن نیاز به جرات و اراده دارد. اما به کسی که به شما خیانت کرده چه می گویید؟

خوب، وقتی احساس آمادگی کردید، ارزش این را دارد که با آن‌ها صحبت کنید و بگویید که اعمال آن‌ها چه احساسی در آن زمان به شما می‌داد، و هنوز هم در مورد آن چه احساسی دارید.

یک نکته مهم این است که آنچه را که می خواهید بگویید به گونه ای ساختار دهید که بر شما متمرکز شود نه آنها. به این ترتیب، می توانید از قرار دادن آنها در حالت دفاعی اجتناب کنید و گفتگو را دوستانه نگه دارید.

بنابراین، جملات خود را با "من" شروع کنید و سعی کنید به حقایق پایبند باشید. گفتن: «وقتی من احساس شوک و عصبانیت کردم» بهتر از گفتن «تو به من خیانت کردی که…»

خاص باشید. اگر هر کدام را همانطور که در بالا توصیه کردیم نامگذاری کنید، باید روی تمام احساسات مختلفی که تجربه کرده اید کنترل داشته باشید. از این کلمات برای بیان تاثیری که اعمال این شخص روی شما گذاشته استفاده کنید.

نه تنها این، بلکه مشخص کنید که دقیقاً چه چیزی بیشتر به شما آسیب زده است. آیا دیگر احساس نمی‌کنید که نمی‌توانید به آنها اعتماد کنید یا اعمال آنها در بخش‌های دیگر زندگی‌تان عواقبی داشته است؟

اگر به شما کمک می کند تا افکار و احساسات خود را در قالب کلمات بیان کنید، ممکن است نامه ای برای کسانی که به شما صدمه زده اند بنویسید. می توانید آن را به آنها بدهید تا بخوانند یا برایشان بخوانید. این به ویژه در مواردی مفید است که در شرایطی که مجبور هستید با کسی رو در رو روبرو شوید، دچار سردرگمی شوید.

8. قطع رابطه با خلافکار تکراری.

این که آیا خیانت را ببخشید و رابطه را حفظ کنید، به چیزهای زیادی برمی گردد: شدت آن، میزان ارزشی که برای رابطه قائل هستید، و نحوه کاهش خیانت و موارد دیگر.

با این حال، یکی از مواردی که باید در نظر داشته باشید این است که آیا این اولین باری است که آنها چنین کاری را با شما یا در واقع با سایر افرادی که ممکن است با آنها آشنایی باشید انجام دهند یا خیر.

اگر کسی قبلاً به شما آسیب رسانده است، یا اگر شکلی دارد که شما از آن آگاه هستید، باید به شدت فکر کنید که آیا حفظ این شخص در زندگی شما برای شما بهترین است (و برای سایر افراد مهم زندگی شما مانند کودکان بهترین است).

5 قدم برای غلبه بر خیانت

وقتی احساس می کنید به شما خیانت شده است، این چیزی نیست که بتوان خیلی سریع با آن برخورد کرد. شما به زمان نیاز دارید تا همه چیزهایی که اتفاق افتاده است را پردازش کنید و این بسته به رویدادهای خاص متفاوت خواهد بود

در ابتدا، فقط باید تمام تلاش خود را بکنید تا با طوفان احساسات درونی کنار بیایید و در عین حال ظاهر یک زندگی عادی را حفظ کنید. پس از همه، شما هنوز وظایفی دارید که باید از آنها مراقبت کنید.

با گذشت زمان، متوجه خواهید شد که بر شوک اولیه غلبه کرده اید و شروع به التیام زخم های عاطفی خود می کنید. کارهای خاصی وجود دارد که می توانید برای کمک به این موضوع انجام دهید.

1. به خودتان فکر کنید.

وقتی گرد و غبار کمی فرو نشست و احساسات شما کمتر خام شد، ممکن است از یک دوره درون نگری بهره مند شوید.

این زمانی است که به درون خود نگاه می کنید و سعی می کنید خیانت، عواقب و پیامدهای طولانی مدت زندگی خود را درک کنید.

ممکن است بخواهید بلافاصله پس از اینکه به شما خیانت شد، افکار، احساسات و رفتارهای خود را بازتاب دهید و در نظر بگیرید که چگونه ممکن است سعی کنید از موقعیت های مشابه در آینده اجتناب کنید (یا اگر با چنین موقعیتی مواجه شدید متفاوت عمل کنید).

برای اینکه بیشترین سود را از این موضوع ببرید، برخی از روانشناسان پیشنهاد می‌کنند که به جای پرسش‌های مبتنی بر چرایی، روی پرسیدن سؤال‌های مبتنی بر چیستی تمرکز کنید.

این تئوری، همانطور که در این مقاله به خوبی خلاصه شده است، می گوید که پرسیدن اینکه چرا اتفاقی افتاده یا چرا چنین احساسی کرده اید یا عمل کرده اید، شما را در دام گذشته نگه می دارد و در مورد رویدادها نشخوار می کنید.

همچنین ممکن است ذهنیت قربانی را القا کند که به موجب آن بر آنچه با شما انجام شده است و چه کسی مقصر آن است تمرکز می کنید.

از سوی دیگر، سوال فعال‌تر چیست: چه احساسی دارم، گزینه‌های من چیست و چه چیزی واقعاً 5 سال بعد اهمیت خواهد داشت؟

اینها همه سوالات آینده نگری هستند که می توانند شما را از خیانت دور کرده و به مکانی که بتوانید در آن شفا پیدا کنید و بهبودی پیدا کنید، هدایت کنید.

بنابراین، به هر طریقی فکر کنید، اما سعی کنید آن را به بازتابی مولد تبدیل کنید که بیش از حد درگیر نیست، بلکه به دنبال ادامه دادن است.

ممکن است مجبور شوید به هر گونه افکار وسواسی که در مورد خود خیانت دارید بپردازید. پس از همه، شما احتمالاً سؤالات زیادی در مورد آنچه اتفاق افتاد، چگونه اتفاق افتاد و چرا رخ داد دارید.

اما تا زمانی که نتوانید به طور واقع بینانه به این سؤالات پاسخ دهید، فکر کردن به آنها بارها و بارها فقط شما را در وضعیت دردناک عاطفی که اکنون در آن هستید گیر می دهد.

به سؤالات مربوط به خود و نحوه پاسخ شما به خیانت پایبند باشید - می توانید پاسخ آنها را بیابید.

2. سعی کنید در مورد رابطه واقع بین باشید.

از بت کردن به گذشته به عنوان لحظه ای عالی در زمانی که همه چیز در دنیا خوب بود خودداری کنید. واقع بین باشید و بپذیرید که قبل از وقوع خیانت مشکلاتی در رابطه شما وجود داشته است.

این ضربه را تا حدودی کاهش می دهد زیرا احساس نمی کنید که زندگی شگفت انگیزی را با این شخص از دست داده اید. شما تصدیق خواهید کرد که احتمالاً زمانی که این اتفاق افتاد در حال عبور از یک مشکل سخت بودید.

2. اندوهگین شدن.

بخشی از فرآیند غلبه بر آنچه اتفاق افتاده، غصه خوردن است. در برخی موارد، این ممکن است به معنای غمگین بودن برای رابطه ای باشد که به پایان رسیده است. در برخی دیگر، ممکن است به معنای غمگین شدن آینده ای باشد که برای خود و شخص دیگری تصور کرده بودید، صرف نظر از اینکه موفق به حفظ رابطه شده اید یا خیر.

این قطعاً شامل خشم و غم و اندوه است، اما بسیاری از احساسات دیگر را نیز شامل می شود. حتی ممکن است دچار افسردگی موقت شوید. شما باید این احساسات را به جای سرکوب آنها احساس کنید.

شما باید بپذیرید که اتفاق افتاده است. این به این معنی نیست که شما باید با آن مشکلی نداشته باشید، اما باید بپذیرید که این عمل اتفاق افتاده است و منجر به آسیب زیادی شده است.

3. ببینید آیا می توانید خیانتکار خود را ببخشید.

ممکن است در حال حاضر امکان پذیر نباشد، اما باید سعی کنید در نهایت کسی را که به شما خیانت کرده ببخشید. بخشش برای آنها نیست؛ این برای تو است. بخشیدن آنها به این معنا نیست که شما با کاری که آنها انجام دادند مشکلی ندارید. می گوید که می خواهید رنج خود را در اطراف آن رها کنید.

بخشش مستلزم این است که تصمیم بگیری بهتر است از آسیب عبور کنی تا اینکه بگذاری تو را ببلعد و آینده ات را مسموم کند. همچنین از شما می‌خواهد که هرگونه احساس بدی را که ممکن است نسبت به فردی که به شما خیانت کرده است رها کنید.

بخشش کار و زمان می‌طلبد و همیشه آرام نخواهد بود. ممکن است فکر کنید که آنها را بخشیده‌اید، اما متوجه می‌شوید که هنوز خشم یا رنجش را در خود نگه می‌دارید.

بخش مهمی از بخشیدن کسی این است که سعی کنید با او همدردی کنید و عیوب او را جزئی از انسان بودنش بدانید. ممکن است بخواهید در مورد نقص های خود فکر کنید تا شکاف بین شما و آنها را پر کنید. شما ممکن است به کسی خیانت نکرده باشید، همانطور که آنها به شما خیانت کردند، اما بدون شک با اعمال خود به دیگران آسیب رسانده اید.

در نهایت، شما می توانید خیانت را به گذشته خود بسپارید ... حداقل در بیشتر موارد. ممکن است هرگز نتوانید آن را به طور کامل رها کنید، اما دیگر تاثیری عالی بر زندگی شما نخواهد داشت. حتی ممکن است بتوانید آن را به عنوان یک لحظه مهم در زندگی یا رابطه خود ببینید که در درازمدت مزایایی دارد.

4. مراقب خودت باشید.

ممکن است مانند توصیه‌های بیات و خسته‌ای به نظر برسد که برای هر بیماری و بدی‌ای که تاکنون وجود داشته است داده می‌شود. اگر با جسم و ذهن خود با مهربانی رفتار کنید، خیلی سریعتر بهبود می یابند.

با خوب غذا خوردن، ورزش منظم، اطمینان از خواب کافی و گذراندن وقت برای انجام کارهایی که از آن لذت می برید، احساس بهتری نسبت به خود و موقعیت خواهید داشت.

این بدان معنا نیست که نمی توانید چند روز در رختخواب خود بنشینید و بستنی و شکلات بخورید، اما به خودتان اجازه ندهید که در آنجا بمانید. شما باید بگویید بس است و به زندگی خود و انجام کارهایی برگردید که باعث ایجاد این مواد شیمیایی در مغز شما می شود.

5. کمک بگیرید.

اگر متوجه شدید که نمی توانید درد را پشت سر بگذارید یا افکار مربوط به خیانت را از سر خود دور کنید، ممکن است از آسیب خیانت رنج ببرید. این می تواند در هر نوع خیانت اتفاق بیفتد، اما در خیانت هایی که در دوران کودکی اتفاق می افتد یا شامل آزار جنسی می شود رایج است.

اگر رفتارهای شما از زمان خیانت تغییر کرده است و به شیوه های قابل توجهی بر زندگی روزمره شما تأثیر می گذارد، باید برای غلبه بر آن از یک متخصص کمک بگیرید.

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید