امروز: شنبه, ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۷ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 285677
۵۰۷
۱
۰
نسخه چاپی

بازتاب روانی فیلم، موزیک و بازی های خشن در اندیشه و رفتار کودکان و نوجوانان

 بازتاب روانی فیلم، موزیک و بازی های خشن در اندیشه و رفتارکودکان و نوجوانان

پیشرفت ها و دستاوردهای شگفت انگیز تکنولوژی در چند دهه اخیر جهان را کاملا دگرگون ساخته، رنگ و نمایی نو به شیوه زندگی مردم داده است. بی شک هرگونه تغییر، تحول و دستاوردهای جدید علمی – فنی، وابسته به شیوه کاربرد و بهره گیری از آن می تواند تاثیرات متضادی در زندگی روزمره مردم داشته باشد. همچنانکه دسترسی همگانی به کامپیوتر و پیوندهای اینترنتی مرزهای جغرافیایی-سیاسی را در هم شکسته، پیوند انسان ها و امکان دسترسی به آخرین نتیج دستاوردهای علمی و تحولات سیاسی-اجتماعی و فرهنگی را در کوتاه ترین زمان میسر ساخته است، هم زمان و به موازات آن، موجب ظهور خطرات غیرقابل پیش بینی شده برای کودکان و نوجوانان در عرصه های سلامتی روحی، رفتارهای اجتماعی، تحصیل و آموزش و ... شده است.

تاثیر مخرب فیلم های خشن تلویزیونی بازی های متنوع اینترنتی-ویدیویی و آهنگ های راک متال در کودکان و نوجوانان و اختلالات روانی-بدنی مولد آن، منجر به پیدایش بیماری های جدید شده که امروزه از آنها به عنوان سندروم اینترنت و سندروم جهان خبیث یاد می کنند. فیلم های خشن تلویزیونی، بازی های ویدیویی و آهنگ های راک و متال نقش برجسته ای در تغییرات رفتاری کودکان و نوجوانان، کشاندن آنها به پاسیفیسم، گوشه گیری، گسترش جنایت و بزهکاری، خشونت، پرخاشگری، تنش های خانوادگی، بی احترامی به قوانین اجتماعی، بی احترامی به حقوق دیگران و به ویژه زنان، عقب ماندن از تحصیل و پایین آمدن سطح نمرات درسی، پوچگرایی، از دست دادن تمرکز حواس و کاهش شعور اجتماعی-علمی و عدم تمایل به شرکت در هرگونه و فعالیت مفید اجتماعی، علمی،هنری، ورزشی و دیدار و معاشرت با دوستان و افراد خانواده و... داشته است.

هرچند که گسترش دامنه این بیماری مهلک و مولد پیشرفت های علمی پایانه سده بیستم و آغازین سده 21 هر روز زندگی  کودکان و نوجوانان بیشتری را در چهارگوشه جهان به خطر می اندازد، معذالک به غیر از موارد پراکنده ای در ایالات متحده آمریکا و برخی از کشورهای پیشرفته اروپایی بهای چندانی به این معضل بزرگ اجتماعی داده نشده است، درمقابل تبلیغات وسیع و فراگستر فیلم های خشن هالیوودی، بازی های متنوع ویدیویی-اینترنتی، تولیدات روزافزون دستگاه های مختلف بازی و...، عرصه هرچه بیشتر موزیک های گروه های راک،رپ، متال سنگین، متال مرگ، آلترناتیو و ... با پشتیبانی مالی کمپانی های بزرگ و دکترین توجیه کننده تاثیرات مثبت آن ها در پرورش فکری کودکان و نوجوانان از طریق رسانه های گروهی، هرچه بیشتر به ترویج، توزیع و رسوخ این طاعون سده 21 در میان نوجوانان یاری می رساند.

تاثیرات مخرب و خانمان برانداز موارد یاد شده به حق موجب آشته خاطری، آزردگی و نگرنی بسیاری از خانواده ها در رابطه با سلامتی روحی-روانی و جسمی و آینده تاریک و نه چندان روشن فرزندان شان شده است.

خشونت و تفریح

کشاندن مردم به نمایش های خشن تفریحی، تاریخ دیرین دارد. در روم قدیم یکی از تفریح های عمومی مردم مشاهده رزم گلادیاتورها با هم یا با حیوانات درنده بود. امروز سرگرمی های خشن به شیوه ای مدرن از طریق سینما، تلویزیون و بازی های ویدیویی به خانه های مردم کشانده شده، مردم صرفنظر از سن، جنس و موقعیت های شغلی و اجتماعی شان به گونه ای پاسیف تحت تاثیر آن قرار می گیرند.

خشونت و فیلم

اکثر فیلم های خشن تلویزیونی تصویری تحریف شده و کاذب از جامعه، ماهیت انسانی، توانایی انسان و مناسبات اجتماعی نشان می دهند. تا زمانی که فرد به این کذب آگاه نشود، زندگی و آینده اش دستخوش تلاطمات و حوادث غیرقابل پیش بینی خواهد بود. کودکان و نوجوانان تحت تاثیر مداوم فیلم های خشن و تحریف شده از واقعیت های زندگی که توأم با بزرگ نمایی حوادث زندگی و ماجراجویی های غیرواقع بینانه است به درک و سنجشی نادرست از آن رسیده، مقایسه آن با زندگی واقعی موجب کشاندن آنها به خیالبافی، برجسته کردن غیرواقعی مشکلات اجتماعی، پرخاشگری، عدم درک واقعیت های فردی، خانواده و دوستان شده، با پذیرش صحنه های کاذب، هرگونه توهم را واقعیت می پندارند. فیلم های خشن موجب رشد خشونت و پرخاشگری، حساسیت زدایی از خشونت و ترس از جهان پیرامون می شوند. تماشای مداوم صحنه های خشونت در تلویزیون تاثیر ضداجتمااعی درتمام افراد دارد، خشونت و پرخاشگری اولین شکل واکنش آنها در مقابله با مسائل غیردلخواه بوده، موجب افزایش خشونت و ناهنجاری در سطح جامعه می شود.

اکثر محققیت علمی-اجتماعی-رفتاری در رابطه با چند نقطه عمده متفقند:

1. مشاهده منظم و مداوم صحنه های خشن در فیلم تاثیر منفی بر رفتار، برخورد و رویکرد انسان دارد.

2. خشونت های تلویزیون موجب ترویج اشکال مختلف رفتارهای خشن و پرخاشگرانه شده، ارزش های اخلاقی و اجتماعی را تحت الاشعاع قرار داده، بروز خشونت در زندگی روزمره را به امری طبیعی تبدیل می کند.

3. احتمال بروز رفتارهای خشن و پرخاشگرانه در کودکانی که به فیلم های خشن نگاه می کنند بیشتر است.

4. خشونت های تلویزیونی بر تمام بینندگان صرف نظر از سن، جنس، سطوح مختلف هوش و اقتصادی-اجتماعی اثر دارد.

5. بینندگانی که به عداد قابل توجهی از فیلم های خشن نگاه می کنند به درک بدبینانه ای از جهان پیرامون وارزیابی های غیرواقعبینانه قربانی شدن در مقابل خشونت می رسند.

بسیاری از محققین همچنین اشاره به ارتباط مستقیم دراز مدت چندین مساله ناشی از تاثیر فیلم های تلویزیونی در پیدایش خشونت بینندگان می کنند که می توان آن را در 3 مورد جمع بندی کرد:

تقلید کردن

در سال های دهه 1920 منتقدان اجتماعی در ایالات متحده آمریکا هشدار دادند که نوجوانان از داستان های حاوی خشونت در روزنامه ها تقلید کرده، آن را در زندگی واقعی خود تکرار می کنند. معذالک تحقیقات جدی در این مورد پس از سال 1968 شروع شده، رابطه صحنه های خشن در فیلم های تلویزیونی و ظهر ناهنجاری های رفتاری و پرخاشگری کودکان بیشتر مورد توجه قرار گرفت. اعتراض جامعه علیه خشونت در رسانه های گروهی و تاثیر آن در افزایش صعودی میزان حنایت و پرخاشگری و خشونت نوجوانان و جوانان به ویژه از سال 1995 به بعد، همراه با افزایش روز افزون تیر اندازی در مدارس آمریکا و کشته شدن دانش آموزان و معلمین به نقطه اوج خود رسید.

حساسیت زدایی

بی شک یکی از تاثیرات تخریبی و فراگستر خشونت های تلویزیون حساسیت زدایی به شکل کاهش آستانه ترس ببینندگان از تکرار خشونت در زندگی واقعی است. بیننده تا حد زیادی به صحنه های خشن عادت کرده، تنها خشونتی برتر از آن چیزی که او دیده، می تواند برای او شوک زا و تکان دهنده باشد. در بعضی ها ممکن است حالت عابر تماشاچی (شاهد واقعه) رشد کرده، در نظر آنها خشونت های واقعی غیر حقیقی به نظر برسد. تحقیقات انجام گرفته نشان می دهد بچه هایی که بیننده ثابت برنامه های خشن تلویزیونی هستند در هنگام درگیری مستقیم یا مشاهده آن در میان افراد دیگر، به نسبت آنهایی که کمتر نظاره گر چنین فیلم هایی هستند، کمتر درخواست کمک و مداخله از والدین و دیگران کرده، از نقطه نظر آنها وجود چنین برخوردهایی در خانواده، مدرسه و جامعه کاملاً طبیعی می باشد.

احساس قربانی شدن

تماشاگران ثابت فیلم های خشن بیشتر از دیگران معتقد به خطرناک بودن جهان پیرامون و تهدید از سوی دیگران هستند و به سندروم جهان خبیث دچار می شوند.

بازی های ویدیویی-اینترنتی

اعتیاد

امروزه بازی های ویدیویی-اینترنتی به یکی از عمده ترین سرگرمی کودکان و نوجوانان تبدیل شده است. کشش به این بازی ها موجب ایجاد حالت اعتیاد، رشد پرخاشگری، آسیب های مغزی واختلالات شدید رفتاری در بخش عمده ای از علاقمندان به این بازی ها شده است تا آنجا که گروه بزرگی از پزشکان این گونه رفتارها را در رده بیماری های روانی طبقه بندی کرده، تاثیر مخرب آن را بر روح و روان کودکان بدتر از اعتیاد به مواد مخدر می داند. به باور آنان کوشش برای درمان اختلالات-روانی این افراد هیچ تفاوتی با ترک اعتیاد یا الکل نداشته، گاهاً میزان مقاومت این افراد بیشتر از معتادان به مواد مخدر و الکلی ها در هنگام تراپی است.

آسیب های مغزی

تحقیقات و مطالعات در رابطه با تاثیر بازی های منظم ویدیویی در کودکان نشان از کاهش فعالیت های مغزی این افراد و آسیب های جدی و گاهاً برگشت ناپذیر در قسمت پیشین مغز، یعنی بخش مربوط به احساسات و خلاقیت دارد.

بازی های ویدیویی منظم به ویژه نوع خشن و جیمز باندی آن موجب تغییرات فیزیولوژیک و فونکسیونی مغز می شود. این بازی ها افزایش فعالیت آمیگدالا در مغز، ناحیه مربوط به تحریک واکنش های هیجانی و هم زمان موجب کاهش فعالیت های بخش فرونتال(پیشانی) مغز که در رابطه با خویشتنداری، کنترل تصمیم گیری و رفتار و همچنین دقت و حواس جمعی و دیگر اعمال مختلف معرفتی است، می شود.

خشونت و پرخاشگری

مطالعات و بررسی های بی شمار رابطه محکم و مستقیم بازی های خشن را در رشد پرخاشگری، خشونت و جنایت افراد زیر 18 سال نشان داده است. در دنیای پرشمار کامپیوترها، کشتن به نوعی ورزش تبدیل شده، خشونت های تخیلی موجب هدایت کودکان و نوجوانان به خشونت های واقعی می شود. ایفای نقش کودکان به عنوان یکی از بازیگران اصلی در نبرد با دشمنان، استفاده سلاح های مرگ بار تخیلی، داشتن نقش تیرانداز، قاتل، متجاوز و گرفتن امتیاز هرچه بیشتر با انجام هر چه بهتر و بیشتر موارد یاد شده؛ نه تنها موجب آموزش قتل و تجاوز به حریم دیگران می شود بلکه به آنان می آموزد تا از انجام این حرکات  نیز لذت برده، در نظر آنها ضرب و شتم، کشتن،تجاوز و پناه بردن به خشونت در زندگی روزمره به امری عادی و طبیعی تبدیل شود.

موزیک و آوازهای خشونت زا

کمتر کسی در مورد تاثیر موزیک بر روح و روان انسان تردید دارد. به باور افلاطون نغمه و وزن موسیقی تاثیر فوق العاده ای در روح انسان دارد و اگر درست به کار رود، می تواند زیبایی را در رویاهای روح جایگزین کند. او در تعرف موسیقی می گوید: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح جهانیان، بال تفکر، جهش به تصور، ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز می بخشد.

موزیک همواره بخش جدایی ناپذیر زندگی بشریت بوده است، انسان ها در هنگام درد و حرمان، شادی و  خوشی به  آن پناه می برند، با آن به وجد در آمده و می رقصند و گاهاً تحت تاثیر آن به گریه در می آیند. امروز  موسیقی جای خاصی را در فکر و زندگی روزمره نوجوانان اشغال کرده است.

موزیک هایی که حاوی اشعار خشن هستند موجب افزایش خشونت های رفتاری-عاطفی در کودکان و نوجوانان می شوند. برخلاف باور کنفوسیون، در چنین مواردی موسیقی به جای آنکه، بهترین عامل اصلاح آداب و رسوم و اخلاق جامعه و موجی از دوستی و نیکخواهی شود، به ضد آن تبدیل شده، مشوق کودکان و نوجوانان به پرخاشگری، خودکشی، خشونت، اعتیاد به مواد مخدر، توجه نامعمول به سکس پیش از وقت، حاملگی در نوجوانان، بی احترامی و رفتار خشن با زنان می شود.

بی شک شیوه مقابله با تاثیرات مخرب فیلم ها و بازی های خشن و گروه های مختلف موزیک نه تنها نیاز به کنترل و مراقبت و روشنگری والدین دارد بلکه مستلزم همکاری و کنترل قانونی از سوی نهادهای قانونی و مدنی جامعه است. در جامعه ای که والدین به طور عمده گرفتار تامین معاش روزانه هستند و فرصت کمی برای معاشرت با فرزندان شان دارند، فرزندان به طور دائم در خطر تاثیر تبلیغات سرسام آور رسانه های گروهی هستند، نیاز به دخالت مستقیم نهادهای دولتی، اجتماعی-مدنی و کنترل شدید تولید و پخش و فروش آن و همچنین پیشگیری دارد.

  • منبع
  • تمیم نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید