اختلال تبدیلی، یک وضعیت روانشناختی است که باعث ایجاد علائمی میشود که به نظر میرسد عصبی هستند، مانند فلج، اختلال گفتار یا لرزش و بدون دلایل واضح یا شناخته شده. در گذشته، این رویدادها اغلب به عنوان "کوری هیستریک" یا "فلج هیستریک" نامیده می شد.
اختلال تبدیلی یک بیماری روانی نسبتاً نادر است که 2 تا 5 نفر از هر 100 هزار نفر در سال علائم بیماری را گزارش میکنند. درک تعریف پزشکی از اختلال تبدیل اولین قدم برای کمک گرفتن و اقدام برای بهبود می باشد.
علائم اختلال تبدیلی
معمولاً علائم به صورت ناگهانی شروع می شوند که بر عملکرد حرکتی یا حسی ارادی فرد مبتلا تأثیر می گذارند و این علائم می توانند به همان صورت ناگهانی و بدون هیچ دلیل فیزیولوژیکی ناپدید شوند.
علائم فیزیکی اختلال تبدیلی اغلب به عنوان روش بدن برای مقابله با استرس حل نشده یا احساسات ابراز نشده که باعث این اختلال شده است توصیف می شود. اختلال تبدیلی معمولاً بر عملکرد حرکتی و همچنین حواس فرد تأثیر می گذارد.
علائم اختلال تبدیلی می تواند با هر نقص عصبی مرتبط باشد، از جمله:
• راه رفتن غیر طبیعی یا لرزش
• کوری یا دوبینی
• ناشنوایی یا مشکلات شنوایی
• اختلال در هماهنگی
• اپیزود عدم پاسخگویی
• از دست دادن تعادل
• از دست دادن حس بویایی (آنوسمی)
• از دست دادن لمس (بیهوشی)
• از دست دادن صدا (آفونیا)
• بی حسی یا از دست دادن حس لامسه
• تشنج
• گفتار نامفهوم یا ناتوانی در صحبت کردن
• کوری موقت یا دوبینی
• مشکل در بلع یا احساس "یک توده" در گلو
• ضعف یا احساس فلجی
تشخیص اختلال تبدیلی
DSM-5 چندین معیار خاص را برای تشخیص اختلال تبدیل ارائه می دهد، از جمله:
• حداقل باید یک علامت اختلال حسی یا حرکتی وجود داشته باشد.
• علائم، ناشی از یک بیماری عصبی، بیماری فیزیکی یا مصرف مواد نیست.
• علائم مرتبط با یک تجربه روانی دردناک یا پریشانی روحی در حال یا گذشته باشند.
• نشانهها ناشی از بیماری روانی دیگری با علائم مشابه نباشند.
پزشک با بررسی پیشینه فرد و خانواده او، درباره تجربیات تلخ یا شدید روانی فرد تحقیق میکند. در کنار اینها، تصویربرداری امآرآی (MRI) نیز ممکن است فعالیتهای غیرطبیعی یا فعالنبودن نواحی خاصی از مغز را نشان دهد. این علامت مهم است چراکه بیمار نمیتواند چنین چیزی را جعل کند.
همچنین امآرآی مشخص میکند که آیا فرد بیماریای مرتبط با مغز و اعصاب دارد که منجر به بروز علائم شده باشد یا اینکه نشانهها منشأ روانی دارند. درنهایت اگر همه شرایط محقق شدند، میتوان گفت که فرد به این اختلال دچار است.
علل بروز اختلال تبدیلی
در حالی که علل دقیق آن به خوبی شناخته نشده است، تحقیقات نشان می دهد که می تواند ناشی از جریان غیر طبیعی به مناطق خاصی از مغز باشد.
اختلال تبدیلی همچنین ممکن است یک واکنش روانی به یک رویداد بسیار استرس زا یا آسیب عاطفی باشد. به عنوان مثال، سربازی که ناخودآگاه می خواهد از شلیک اسلحه خودداری کند، ممکن است دستش فلج شود.
این اختلال لزوماً بلافاصله پس از محرک ایجاد نمی شود، بنابراین مهم است که هنگام صحبت با درمانگر، استرس اخیر و گذشته خود را بیان کنید.
عوامل خطر ابتلا به اختلال تبدیلی
عوامل خطر اختلال تبدیلی عبارتند از:
• زن بودن (زنان در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به این اختلال هستند.)
• بسیار وظیفه شناس، سخت کوش و کمال گرا بودن
• سابقه ی خانوادگی (اگر یکی از اعضای درجهیک سابقه ابتلا به این اختلال را داشته باشد).
• داشتن بیماری های روانی، از جمله اختلالات خلقی یا اضطرابی، اختلال هویت تجزیه ای (که قبلا به عنوان اختلال شخصیت چندگانه شناخته می شد) یا سایر اختلالات شخصیتی
• داشتن ویژگی های شخصیتی ناسازگار
• وجود بیماریهای عصبشناختی با علائم مشابه ممکن است شدت نشانهها هنگام بروز این اختلال را بیشتر کند.
• سابقه سوء استفاده جسمی یا جنسی و بی توجهی در کودکی
شیوه های درمان اختلال تبدیلی
خوشبختانه این اختلال مادامالعمر نیست و درمانپذیر است. حتی در برخی موارد با گذشت زمان، نشانههای آن کاهش مییابند. بااینحال اگر فردی علائمی دارد که زندگی عادی او را مختل کردهاند، میتواند از روشهای درمانی مختلف برای درمان استفاده کند.
رواندرمانی
فنون مختلف رواندرمانی مانند رواندرمانی گروهی، درمان شناختیرفتاری و هیپنوتیزم برای درمان اختلال تبدیلی به کار میروند. این روشها بر کاهش علائم و مهار آنها تمرکز دارند.
دارو درمانی
گاهی اوقات مهار علائم و ریشههای این اختلال نیازمند مصرف داروست. در درمان دارویی اختلال تبدیلی پزشک ممکن است داروهای ضداضطراب و ضدافسردگی تجویز کند.
فیزیوتراپی
تکنیکهای فیزیوتراپی برای درمان بیمارانی به کار میروند که دچار علائم حرکتی اختلال تبدیلی هستند. در صورتی که این علائم مهار و درمان نشوند، شاید فرد برای انجام امور روزمره دچار مشکل شود. برای همین بازیابی توان جسمی با کمک فیزیوتراپی ضروری است.
شیوههای غیرتهاجمی تحریک مغز
روشهای غیرتهاجمی مانند شوکدرمانی (ECT) و تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS) از روشهای نوین برای درمان علائم این اختلال، بهخصوص ضعف ماهیچه و فلجشدگی، هستند. البته باید در نظر داشت که این دو روش در حال حاضر آزمایشی هستند و تأثیر آنها هنوز قطعی اثبات نشده است.
علاوه بر درمان، اتخاذ برخی تغییرات در سبک زندگی سالم می تواند به شما کمک کند که استرس و اضطرابی که باعث علائم شما می شود را بهتر مدیریت کنید. این می تواند شامل موارد زیر باشد:
• داشتن یک رژیم غذایی متعادل
• تقویت روابط مثبت
• خواب کافی
• تمرین تکنیک های تمدد اعصاب مانند یوگا، مدیتیشن یا آرام سازی پیشرونده عضلانی
دیدگاه