امروز: شنبه, ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۷ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 287184
۴۲۰
۱
۰
نسخه چاپی

شخصیت های خودشیفته چگونه روان و ذهن ما را دستکاری می‌کنند؟

 شخصیت های خودشیفته چگونه روان و ذهن ما را دستکاری می‌کنند؟

جزء اصلی خودشیفتگی، احساس ارزشمندی فراوان است. چنین شخصی عطش عمیق به تحسین شدن و تخیلات قوی در این مورد دارد. بر این اساس، خودشیفته‌ها روابط انسانی را عمدتاً به‌عنوان فرصت‌هایی برای ارتقای خود می‌بینند، تحسین‌کنندگان بالقوه را گرد می‌آوردند و در عین حال  کسانی را که از آنها انتقاد می‌کنند یا تحسین‌شان نمی‌کنند طرد می‌کنند یا از آنها دوری می‌گزینند. فرآیند جذب و حفظ توجه دیگران، تلاشی پایان ناپذیر برای یک انسان خودشیفته است که به انرژی و تلاش قابل توجهی نیاز دارد.

اگر در نزدیکی یک حودشیفته هستید، آگاهی از تکنیک‌های مورد علاقه آن‌ها مفید است.

خودشیفته‌ها ابتدا به نیاز‌های شما توجه می‌کنند، بعد از این سادگی شما که آنها واقعا نگران شما هستند استفاده می‌کنند. با گذشت زمان، تلاش‌های آنها برای دستکاری احساسات و رفتار شما افزایش می‌یابد، اما شناسایی این دستکاری ممکن است دشوار باشد، زیرا مبتنی بر فریب است.

فیلسوف و نویسنده مشهور -نیکولو ماکیاولی- در اثر معروف خود -شهریار- که پس از مرگش در سال ۱۵۳۲ منتشر شد، موارد استفاده عملی از زور، فریب، چاپلوسی غیرصادقانه و سایر ابزار‌های ناجوانمردانه را که حاکمان از طریق آن قدرت سیاسی را اعمال می‌کردند، بیان کرد. مشاهدات او در مورد جنبه‌های تاریک طبیعت انسان، همراه با راهبردهایی برای بهره‌کشی از دیگران، امروزه نیز کهنه و قدیمی نشده‌اند و صادقند.

اصطلاح « ماکیاولیسم» توسط روانشناسان شخصیت ابداع شد تا به تکنیک‌های حیله‌گرانه و اغلب ظریفی که توسط خودشیفته‌ها (و همچنین افراد ضداجتماعی) که برای کنترل دیگران برای ارتقای موقعیت، قدرت یا شهرت خود استفاده می‌کنند، اشاره نماید. در زیر برخی از تاکتیک‌های رایج دستکاری ذهنی که توسط خودشیفته‌ها استفاده می‌شود، فهرست می‌کنیم:

تقصیر به گردن شماست

خودشیفته‌ها به شیوه ظریفی سرزنش می‌کنند و احساس شرم و تنفر تضعیف‌کننده‌ای در شما ایجاد می‌کنند.

خودشیفته‌ها از شما می‌خواهند که روایت‌های آن‌ها را در مورد رخدادها و مقصرها، بپذیرید و تأیید کنید. ناگزیر، خودشیفته دیگران را به خاطر کارهایشان یا کاستی‌های خود سرزنش می‌کند و شما را در نقش تشویق‌کننده منفعل خود قرار می‌دهد. این کار خودسرزنشی شما را برمی‌انگیزد.

تلاش شما برای دفاع از خود در برابر‌ اتهامات غیرمنطقی نتیجه معکوس خواهد داشت و شما به بی‌رحمی از سوی خودشیفته‌ها متهم می‌شوید و خشم شما برانگیخته می‌شود.

کاهش ارزش نامحسوس یا آشکار

برای اینکه خودشیفته احساس بزرگی کند باید شما را پست کند. او ممکن است آشکار یا ظریف به شما بقبولاند که شما فاقد ویژگی‌های مهمی هستید که خودشیفته ادعا می‌کند دارد. اگر نتوانید مطیع و سپاسگزارش باشید، ممکن است با فوران خشم یا سکوت تنبیهی او مواجه شوید.

گناه برانگیختن در عین مصون بودن خودشیفته‌ها از این حس

احساس گناه احساسی است که پس از پشیمانی از اعمال اسیب‌رساننده در اشخاص عادی حس می‌شود. شخصیت خودشیفته نسبتاً از احساس گناه واقعی مصون است. تجربه احساس گناه واقعی مستلزم توانایی اعتراف به عیب و تمرکز بر تأثیرات اعمال منفی خود بر شخص دیگر است. این ویژگی‌ها به طور کلی در افراد خودشیفته وجود ندارد.

خودشیفته‌ها احساس گناه واقعی را تجربه نمی‌کنند، اما می‌دانند که دیگران این کار را می‌کنند و ابزارشان برای دستکار روانی می‌شود.

اگر با یک خودشیفته رابطه دارید، تلاش شما برای ابراز نیاز‌ها یا ارزش‌های خود ممکن است باعث طرح شکایت یا‌ اتهاماتی شود که برای بازی با احساس گناه شما طرح‌ریزی شده است.

یکی از نشانه‌هایی که نشان می‌دهد شما در یک رابطه سمی با یک خودشیفته هستید این است که احساس می‌کنید به‌دلیل احساس گناه و نه از روی اراده آزادتان، به ارتباط خود ادامه می‌دهید.

قلدری و بی‌اعتباری

یکی از دردناک‌ترین نتایج دستکاری یک خودشیفته این است که نیاز‌ها، نظرات و ترجیحات شما شنیده نمی‌شود. خودشیفته به سختی شما را به عنوان فردی که فقط وظیفه‌اش تحسین آنها نیست، می‌پدیرند. با گذشت زمان، فشار آنها برای پذیرش جهان بینی خودشیفته، عوارض خود را بر شما تحمیل می‌کند. به عنوان مثال، کودکانی که توسط والدین خودشیفته بزرگ شده‌اند، با تردید در صحت تجربیات خود، از درمان خودداری می‌کنند. در بزرگسالی ممکن است دچار اختلال در عزت نفس همراه با احساسات خشم شوند که در زیر لایه گیج‌کننده‌ای از احساس گناه قرار دارد.

 شخصیت های خودشیفته چگونه روان و ذهن ما را دستکاری می‌کنند؟

چگونه می‌توان در برابر دستکاری خودشیفته‌ها مقاومت کرد؟

• بیماران اغلب تجربه ر‌هایی از رابطه با یک خودشیفته را با ترک یک فرقه مقایسه می‌کنند.

• تعیین و پایبندی به مرز‌های محکم اولین کار ضروری است. آنچه در نهایت تصمیم شماست را انجام دهید.

• استقلال و رابطه دو سو برد را در پیش بگیرید.

• گرچه عملا نمی‌توان و توصیه نمی‌شود که به رابطه با یک عضو خودشیفته خانواده پایان بدهید، ولی می‌توان تماس‌ها را محدود کرد.

• محدودیت‌های قاطع در مورد رفتار و انتظارات متقابل را تعیین کنید و رعایت کنید.

• اگر با خودشیفته روابط عاشقانه داشته‌اید، ممکن است به تراپی و روان‌درمانی نیاز داشته باشید.

• ایمنی خود را در نظر بگیرید. چرا که جدا شدن از یک شریک زندگی خودشیفته ممکن است خشم خودشیفته را تحریک کند که مقابله با آن بدون حمایت مؤثر می‌تواند خطرناک باشد.

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید