فرانسیس فورد کوپولا از مشهورترین کارگردانان و تهیهکنندگان آمریکایی ایتالیاییتبار سینمای هالیوود است. او را بیشتر به خاطر ساخت سهگانه پدرخوانده میشناسند که سینمای گانگستری را متحول کرد.
فرانسیس فورد کاپولا
فرانسیس فورد کاپولا یکی از مشهورترین فیلمسازان و کارگردانان تاریخ سینمای جهان است. کاپولا اصلیتی آمریکایی - ایتالیایی دارد. او به جز کارگردانی، فیلمنامه مینویسد، شراب تجارت میکند، مجله چاپ میکند و صاحب هتل نیز هست و این ها همه بخشی از تجارت های وی می باشد.
فرانسیس در هفتم آوریل ۱۹۳۹ میلادی در دیترویت میشیگان به دنیا آمد. خانواده آنها ۲ سال بعد به نیویورک نقل مکان کرد و کودکی و جوانی فرانسیس در این شهر گذشت. پدر وی، کارمین کوپولا، آهنگساز و موسیقیدان در ارکستر شهرشان (دیترویت) فلوت می زد و مادرش با نام ایتالیا بازیگر بود.
او دومین فرزند از خانوادهی پنج نفرهشان میباشد. برادر بزرگترش، آگوست کاپولا، و خواهر کوچکترش، تالیا شایر، بازیگر است. او در خانوادهای ایتالیایی متولد شد. اجدادش از برنالدای باسیلیکتا به آمریکا مهاجرت نموده بودند. کاپولا در بیمارستان هنری فورد به دنیا آمد و پدر موسیقیدانش نیز در صنایع اتومبیل سازی فعالیت داشت. بنابراین نام میانی او را از هنری فورد برگرفتند.
دو سال بعد از تولد کاپولا، پدرش به عنوان فلوت زن اصلی ارکست سمفونی NBC انتخاب شد و به همراه خانوادهاش به نیویورک نقل مکان کرد. جایی که دوران کودکی اش را در آنجا سپری نموده بود.
وی به دلیل بیماری فلج اطفال، مدت زیادی از دوران کودکی خود را بستری بود. همین امر باعث شد تا بتواند تخیل خود را با عروسک خیمه شب بازیش رها سازد.
خواندن نمایشنامهی «اتوبوسی برای هوس» در پانزده سالگی علاقه اش را به تئاتر افزایش داد و به دلیل اشتیاق زیادی که نسبت به فیلمهای دستی داشت با دوربین سوپر 8 اش توانست دو فیلم خانگی با نام های «میلیونر ثروتمند» و «کیف گمشده» بسازد.
در دوران مدرسه، دانش آموز متوسطی بود اما علاقهی زیادی به تکنولوژی و مهندسی داشت به طوری که دوستانش به او لقب دانشمند را داده بودند. در ابتدا برای حرفهی موسیقی آموزش دید و به دلیل مهارتش در شیپور زنی، به او کمک هزینهی تحصیل در آکادمی نظامی نیویورک تعلق گرفت.
کاپولا قبل از فارغالتحصیلیاش از دبیرستان روی هم رفته در 23 مدرسه تحصیل کرد. او در سال 1955 برای تحصیل در رشتهی تئاتر، وارد دانشگاه هافسترا شده و سپس جایزهی کمک هزینهی تحصیلی در نمایشنامهنویسی را دریافت کرد. در حالی که پدرش میخواست او مهندسی بخواند، این جایزه باعث افزایش علاقهی کاپولا برای کارگردانی تئاتر شد.
او با دیدن فیلم «اکتبر: ده روزی که دنیا دسته بندی شد» عمیقا تحت تاثیر قرار گرفت و تصمیم گرفت که به جای تئاتر وارد سینما و به همراه برادرش نویسنده شود و مدتی در کنار الیا کازان برای کارگردانی کار کند. از همکلاسیهای معروف او در هافسترا می توان به جیمز کان، لینی کازان و هنرمند رادیویی، جو فرانک، اشاره کرد. جیمز کان در فیلم مردم بارانی حضور داشت و درپدرخوانده نقش سانی کورلئونه را ایفا نمود.
کاپولا به عنوان رئیس گروه تئاتر و رئیس کلوب کمدی موزیکال دانشگاه انتخاب شد. سپس هر دو انجمن را با یکدیگر ادغام نموده و رهبری آن را به دست گرفت؛ گروهی که هر هفته نمایش جدیدی را روی صحنه میبردند. همچنین کارگاهی سینمایی را در هافسترا تاسیس نمود و کمکهای بسیار مهمی به مجلهی ادبی دانشگاه نمود.
او برای ساخت و کارگردانی، سه بار برندهی جایزهی لاورنس و به خاطر کمکهای برجسته به بخش تئاتر برندهی جایزهی بکرمن شد. در هنگام فارغالتحصیلی یکی از شاگردان دوروتی آرزنر بود. کسی که به گفتهی کاپولا نقش بسیار مهمی در زندگی شغلی او داشت. کاپولا در سال 1959 در رشتهی هنرهای تئاتر از دانشگاه هافسترا فارغالتحصیل شد
رنگین کمان فینیان و مردم بارانی جزو نخستین تلاش های او برای ورود به جریان اصلی فیلمسازی بودند که سرانجام با ساختن پدرخوانده ( ۱۹۷۲ میلادی) ، پدرخوانده ۲(۱۹۷۴ میلادی) و مکالمه( ۱۹۷۴ میلادی) به بار نشست.
پدرخوانده در سال۱۹۷۳ برنده اسکار فیلمنامه اقتباسی و نامزد اسکار کارگردانی شد.
در سال ۱۹۷۵ کاپولا توانست برنده اسکار کارگردانی برای پدر خوانده ۲ شود. این فیلم همچنین اسکار بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه اقتباسی را از آن خود کرد. این سال برای کاپولا با موفقیت دیگری نیز همراه بود.
فیلم مکالمه محصول سال ۱۹۷۴ نامزد اسکار بهترین فیلم و فیلمنامه غیراقتباسی شد. پدر خوانده ۳ هم در سال ۱۹۹۱ نامزد اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد.
کاپولا تا حالا 5 بار جایزه اسکار را دریافت کرده است و بهترین آثار او را می توان مکالمه، اینک آخرالزمان، تترو، پدرخوانده، دراکولای برام استوکر و ماهی جنگی نام برد که هرکدام در زمان خود از بهترین آثار سینمای جهان به حساب می آمده اند.
زندگی خصوصی فرانسیس فورد کاپولا
در فوریهی سال 1963 کاپولا با النور نیل ازدواج کرد. آن دو بر سر فیلمبرداری فیلم جنون 13 با هم آشنا شدند. کاپولا از النور سه فرزند دارد: جیان-کارلو (متولد 1963)، رومن (متولد 1965) و سوفیا (متولد 1971).
جیان کارلو کاپولا در اوایل شغل تهیهکنندگی خود در سال 1986 در مسابقات قایق سواری کشته شد و دخترش جیا پس از مرگ او در سال 1987 به دنیا آمد و هم اکنون بازیگر است. سوفیا کاپولا در سه فیلم پدرخوانده بازی کرد اما در دو فیلم اول ناشناس بود و در فیلم سوم نقش مری، دختر مایکل کورلئونه، را ایفا نمود. او در بخش نویسندگی جایزهی اسکار را دریافت کرده و در بخش کاگردانی نیز نامزد اسکار شده است.
فیلم های او The Virgin Suicides وLost In Translation هستند. در سال 2004 او اولین زن آمریکایی بود که برای جایزهی کارگردانی، نامزد اسکار شد.
پسر دیگر کاپولا، رومن کاپولا، فیلمساز و کارگردان موزیکویدئو میباشد و در بین فیلمهایش میتوان به فیلم CQ و ویدیوهای گروه The Stokers اشاره کرد. همچنین به همراه وس اندرسون نویسندگی فیلم های The Darjeeling و Moonrise Kingdom را انجام داده است.
او در فیلم دراکولا نیز دستیار دوم کارگردان بود. کاپولا اغلب در فیلمهایش با خانوادهاش کار میکند. دو پسر او در فیلم پدرخوانده در صحنهی درگیری سانی و کارلو و تشیع جنازهی ویتو کورلئونه حضور داشتند. خواهرش، تالیا شایر، نیز در سه فیلم پدرخوانده در نقش کانی کورلئونه بازی کرد.
پدرش، کارمین کاپولا، آهنگساز حرفهای، در بسیاری از موزیکهای سه گانه ی پدرخوانده کمک کرد و به همراه نینو روتا در بخش بهترین موسیقی اصلی برندهی اسکار شد. نیکلاس کیج، برادرزادهی کاپولا (پسر آگوست کاپولا)، در فیلم های پگی سو ازدواج کرد، ماهی رامبل و کلوب پنبهای بازی کرد.
از اعضای معروف خانوادهی کاپولا میتوان به خواهرزادههای او، جیسون شوارتزمن و رابرت شوارتزمن، اشاره نمود.
تحلیل هنری سینمای کاپولا
از کاپولا به عنوان یکی از کارگردانان خلاق و تاثیرگذار هالیوود یاد میشود. همچنین کاپولا را یکی از فیلمسازان گروه "هالیوود نو" میدانند. او در اوایل دههی 70 با ایدههای خلاف عرف و مبتکرانهاش، توانست فیلمسازان معاصرخود از جمله مارتین اسکورسیزی، ترنس مالیک، رابرت آلتمن، وودی آلن، ویلیام فردکین، فیلیپ کافمن و جورج لوکاس را به چالش بکشد.
فرانسیس فوردکاپولا به لحاظ اثرگذاری جایگاه مهمی در سینما دارد و در کنار افرادی مانند اسپیلبرگ و کوبریک قرار می گیرد. احمد طالبی نژاد منتقد و روزنامه نگار درباره کارنامه سینمایی کاپولا و تاثیر پدرخوانده ها در تاریخ سینما نوشته است: فرانسیس فورد کاپولا پیش از ساخت پدرخوانده چهار فیلم دیگر ساخته بود، اما با این اثر به عنوان یک فیلمساز مهم مطرح شد. این فیلم در تمام نظرخواهی ها و تحلیل ها جزو ۱۰ فیلم برگزیده است و کاپولا را از یک فیلمساز گمنام به یک فیلمساز اثرگذار تبدیل کرد.
همچنین مارلون براندو که پیش از پدرخوانده در اوج تنهایی و انزوا بود، بار دیگر با این فیلم به یک ستاره بدل شد و پس از آن در فیلم های مطرحی مانند آخرین تانگو در پاریس بازی کرد. پدرخوانده توانست بار دیگر ژانر نوآر (سیاه) که در آن زندگی تبهکاران، فعالیت زیرزمینی و جدال پنهان آنها با هم بر سر قدرت را مطرح می کند، مورد توجه فیلمسازان قرار دهد.
کاپولا در سال ۱۹۶۳ با ساخت فیلم کمهزینه «جنون ۱۳» برای کمپانی روجر کورمن رسما فعالیت حرفهایاش را بهعنوان یک فیلمساز آغاز کرد. وی پس از آن فیلم موفق «حالا پسر بزرگی هستی» را در سال ۱۹۶۶ کارگردانی کرد و دو سال بعد، فیلم «رنگینکمان فینیان» را ساخت و اولین شکست مالیاش را در گیشه سینما در سال ۱۹۶۹ با فیلم «مردم بارانی» تجربه کرد.
کاپولا پس از آنکه در سال ۱۹۷۱ برای فیلم «پاتون» اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را گرفت، شاهکار فیلمسازیاش یعنی «پدرخوانده» را در سال ۱۹۷۲ ساخت که شهرتی جهانی برای وی رقم زد. این فیلم با نقشآفرینی «مارلون براندو» و «آلپاچینو»، موفق به کسب سه جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد (مارلون براندو) و بهترین فیلمنامه اقتباسی (کاپولا) شد. این فیلم که همواره یکی از سه اثر سینمایی برتر جهان نام برده میشود، با بودجه ۶/۵ میلیون دلاری ساخته شد و فروش جهانی ۲۴۵ میلیون دلار را به ثبت رساند.
کاپولا در فاصله مابین قسمتهای اول و دوم «پدرخوانده»، فیلم «مکالمه» را ساخت و یکی از معدود کارگردانان تاریخ سینما نام گرفت که در یکسال، با دو فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم میشد. در این رقابت، اگرچه جایزه اسکار به «پدرخوانده ۲» رسید، اما «مکالمه» در همان سال نخل طلای جشنواره کن را به خود اختصاص داد. این فیلم در سال ۱۹۹۵ از سوی کنگره آمریکا برای نگهداری در آرشیو ملی فیلم انتخاب شد. «کوپولا» همواره از فیلم «آگراندیسمان» میکلانژ آنتونیونی بهعنوان الهامبخش اصلی مضامین فیلم «مکالمه» یاد کرده است. کوپولا برای این فیلم نامزد اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی نیز بود که البته ناکام ماند.
موفقیتهایی بزرگی که کاپولا با «پدرخوانده» بهدست آورد، عاملی شد تا وی در سال ۱۹۷۴ قسمت دوم این فیلم پرطرفدار را به سینماهای جهان بیاورد. این فیلم که باردیگر «آلپاچینو» و «رابرت دنیرو» را به بازی گرفته بود، در ۱۱ بخش نامزد دریافت جوایز اسکار شد و در شش بخش از جمله بهترین کارگردانی، بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین موسیقی متن و بهترین بازیگر نقش مکمل (رابرت دنیرو) موفق به کسب جایزه اسکار شد. «آلپاچینو» برای این فیلم بهعنوان بهترین بازیگر جوایز بافتا انتخاب شد. در میان فیلمهای چندقسمتی، «پدرخوانده» تنها فیلمی است که قسمتهای اول و دوم آن موفق به کسب اسکار بهترین فیلم شده است.
کاپولا پس از درخشش با فیلمهای «مکالمه» و «پدرخوانده ۱ و ۲»، تصمیم گرفت براساس رمان «قلب تاریکی» جوزف کونراد، فیلمی بهنام «اینک آخرالزمان» بسازد. داستان این فیلم در کامبوج هنگام وقوع جنگ ویتنام رخ میدهد. قبل از شروع ساخت فیلم، «روجر کورمن» که سابقه ساخت چند فیلم در ویتنام را داشت، به کاپولا توصیه کرد که به آنجا نرود. تولید این فیلم پرهزینه با وجود مشکلات فراوان ازجمله وقوع طوفان، ناآمادهبودن «مارلون براندو» و درگیری ناگهانی شورشیان با نظامیانی که سر صحنه مشغول بازی بودند ساخته شد و سرانجام در سال ۱۹۷۹ به نمایش درآمد. این فیلم در همان سال نخل طلای کن را مشترکا با فیلم «طبل حلبی» کسب کرد. شهرت «اینک آخرالزمان» همانند فیلم «همشهری کین» با گذشت زمان افزایش یافت و هماکنون یکی از شاهکارهای عصر جدید هالیوود محسوب میشود.
پس از این موفقیتهای پیدرپی، کاپولا فیلمنامهای براساس رمان «گتبسی بزرگ» نوشته اسکات فیتزجرالد نوشت که به کارگردانی «جک کلایتون» و نقشآفرینی «رابرت ردفورد» ساخته شد. البته نباید فراموش کرد که «کوپولا» یکسال پیش از آن با همکاری «جورج لوکاس» در مقام تهیهکننده، فیلم «گرافیتی آمریکایی» را ساخت که نامزد اسکار بهترین فیلم هم شده بود. کاپولا پس از آن در سال ۱۹۸۱ نسخه بازسازیشده فیلم «ناپلئون» (۱۹۲۷) ساخته «آبل گانس» را ساخت و یک سال بعد فیلم موزیکال «از صمیم قلب» را کارگرانی کرد که یک شکست مالی برای او محسوب میشد.
در این سالها که کاپولا دچار افت کیفی در فیلمهایش شده بود، ساخت فیلم «خارجیها» در سال ۱۹۸۲ تا حدودی قابلتوجه بود. این فیلم از لحاظ بکارگیری بازیگران جوان که بعدها ستارههای سینما شدند، زبانزد شد که از جملهی آن بازیگران میتوان به «تام کروز» و «مت دیلون» اشاره کرد. وی دو سال بعد فیلم «کاتن کلاب» را ساخت که در گیشه سینماها یک ناکام بزرگ بود که با بودجه ۴۵ میلیون دلاری، تنها ۲۵ میلیون دلار فروش داشت. این کارگردان با ساخت فیلمهای «کاپیتان ائو»، «باغهای سنگی» و «تاکر؛ مرد و رویاهایش» حضور کمفروغی در عرصه سینما داشت.
در سال ۱۹۹۲ کاپولا فیلم «دراکولای برام استوکر» را با بازی «آنتونی هاپکینز» روانه سینما کرد که علاوهبر فروش بالا، سه جایزهی اسکار بهترین طراحی لباس، بهترین تدوین صدا و بهترین چهرهپردازی را نیز کسب کرد. در سال ۱۹۹۴ وی تهیهکنندگی فیلم «فرانکشتاین» را برعهده گرفت. تا پایان دهه ۹۰، «کوپولا» تنها دو فیلم دیگر را کارگردانی کرد؛ یکی کمدی «جک» در سال ۱۹۹۶ و دیگری «بارانساز» در سال ۱۹۹۷ که اقتباسی از رمان «جان گریشام» بود.
فیلم دیگری که کاپولا کارگردانی کرد، «جوان بدون جوانی» است که در سال ۲۰۰۷ اکران شد.
کاپولا همچنان به فیلم سازی اشتغال دارد و آخرین فیلم او در ترکیه فیلم برداری شد.
دیدگاه