پدیده رانت و دولت رانتیر یا دولت تحصیلدار به ویژه با مطرح شدن نفت به عنوان عامل ایجاد دولتهای رانتیر مورد توجه پژوهشگران و اندیشمندان حوزه سیاست و جامعه قرار گرفت و در پی آن نظریات دولت و اقتصاد رانتی برای تبیین و توجیه فقدان توسعه یافتگی سیاسی و اقتصادی در کشورهای متکی به درآمد حاصل از رانت مورد استفاده قرار گرفت.
این نظریات در مجموع چنین استدلال میکنند که اتکا به درآمدهای بادآورده حاصل از رانت و به ویژه رانت نفتی موجب میشود تا این موضوع بر ساخت دولت، روابط دولت و جامعه و در نهایت بر اقتصاد کشور پیامدهای منفی بسیاری داشته باشد. نظریهپردازان دولت رانتیر همچنین تصریح میکنند چنین شرایطی موجب میشود تا روحیه رانتجویی و مصرفگرایی در جامعه تشدید، ماهیت نمایندگی دولت تضعیف، قشربندی اجتماعی تغییر و دولت به توزیعکننده رانت تبدیل شود.
این مقاله با تجزیه و تحلیل مشهورترین آثار نویسندگان و نظریهپردازان دولت رانتیر و با تأکید بر این نکته که نظریه دولت رانتیر و اقتصاد رانتی ناگزیر از پذیرفتن تغییر جدی در اقتصاد به ویژه در کشور ما میباشد ضمن معرفی ابعاد و پیامدهای دولت رانتی در دوران پهلوی و حاکم بودن یک اقتصاد رانتی در دوران جمهوری اسلامی ایران در پی این است تا ضمن به چالشکشیدن یک مدل دولت رانتیر، راهکارهای برون رفت از این موضوع را نشان داده و یک طراحی جدید برای جدا شدن از آن ارائه نماید.
اقتصاد رانتی در ایران و راههای برون رفت از آن
سیفالله فضلی نژاد و مرتضی احمدیان
دیدگاه