امروز: جمعه, ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۶ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 275492
۳۹۵۸
۱
۰
نسخه چاپی
Intelligence

هوش و انواع آن | نظریه هوش کتل - هورن | نظریه هوش چندگانه

هوش یکی از پیچیده‌ترین فرآیندهای روانی انسان است این فرآیند روانی به کمک آزمون‌های روان‌شناسی و نیز سنجش‌های مغزی قابل سنجش و اندازه‌گیری است.

هوش

هوش توانایی ذهنی است و قابلیت‌های متنوعی همچون استدلال، برنامه‌ریزی، حل مسئله، تفکر انتزاعی، استفاده از زبان، و یادگیری را در بر می‌گیرد.

هوش و انواع آن

هوش به مجموعه‌ای از استعدادها که تمرکز، درک، یادگیری، حافظه، دقت، پردازش و استدلال در آن‌ها وجود دارد گفته می شود.

هوش یکی از جذابترین و جالب توجه ترین فرایندهای روانی است که جلوه های آن در موجودات مختلف به میزان متفاوت مشاهده می‌شود. واژه هوش کیفیت پدیده ای را بیان می‌کند که دارای حالت انتزاعی بوده و قابل رویت نیست. به علت دارا بودن چنین ویژگی، تعریف آن مشکل است و از این رو تعاریف متعددی از آن ارائه شده است.

نظریه هوش کتل - هورن

طبق نظریه دو روان‌شناس آمریکایی، ریموند کتل و جان هورن دو نوع هوش وجود دارد: هوش سیال و هوش متبلور. طبق این نظریه هوش افراد نتیجه آمیزش و برهم‌کنش (تأثیر متقابل) مهارت‌ها و توانایی‌های مختلف می‌باشد.

هوش سیال

هوش سیال به عنوان توانایی جهت تفکر انتزاعی، استدلال، تشخیص الگوها، حل مشکلات و درک روابط توصیف می‌شود. این نوع هوش به طور عمده به توانایی ذاتی فرد بستگی دارد و از طریق تحصیلات و تمرین و تجربه قابل کسب نمی‌باشد.

هوش سیال معمولاً در زمان حل معما و یا رفع مشکلات استفاده می‌شود. برای مثال توانایی در یافتن مسیر در شهری شلوغ نشان‌دهنده وجود هوش سیال است.

یکی از روش‌های تشخیص هوش سیال، قابیلت انعطاف‌پذیری و سازگاری آن است؛ به این معنی که بسته به موقعیت‌های مختلف، این نوع هوش را می‌توان به شکل‌های مختلفی استفاده کرد.

هوش متبلور

هوش متبلور در نقطه مقابل هوش سیال قرار دارد؛ به این معنی که این نوع هوش به توانایی ذاتی فرد بستگی ندارد و از طریق تحصیلات، کسب تجربه و آموزش به دست می‌آید. در واقع هوش سیال در طول زندگی شخص یکسان باقی می‌ماند، ولی هوش متبلور قابل افزایش است.

یکی از نمونه‌های هوش متبلور افزایش تعداد واژگان زبانی می‌باشد. در طی دوران تحصیلات پس از گذشت سال‌ها دانش شخص در ارتباط با واژگان زبانی افزایش پیدا می‌کند. افزایش دانش ریاضیات نیز یکی دیگر از نمونه‌های هوش متبلور می‌باشد. با گذشت زمان شخص با نظریه‌های بیشتری در ارتباط با ریاضی آشنا می‌شود و مهارت شخص در این زمینه افزایش پیدا می‌کند.

نظریه هوش چندگانه

در سال 1970، هاوارد گاردنر (Howard Gardner) به بررسی تعیین هوش بر اساس تست‌های روانشناسی هوش پرداخت.

گاردنر با بررسی کودکان بااستعداد و افراد بالغی که دچار آسیب مغزی بودند، به این نتیجه رسید که افراد استعداد و نبوغ‌های دیگری دارند که شاید بر اساس آزمون‌های ایده‌آل سنتی شناسایی نشوند. او با استفاده از ابزار مختلف، مانند استفاده از تحقیقات عصبی جسمانی (نوروفیزیکی) و مطالعاتی که در رابطه با افراد اوتیسم، برای تأیید مدل خود، نشان داد که قسمت‌های مختلف مغز دارای توان هوشی متفاوتی هستند.

بر طبق این نظریه، دیدگاه‌های روان‌سنجی سنتی نسبت به هوش، بسیار محدود و ضعیف است.

گاردنر نظریه‌اش را نخستین بار در کتاب «چارچوب‌های ذهنی: نظریه هوش چندگانه»، در سال ۱۹۸۳ ارائه کرد. به عقیده او همه انسان‌ها دارای انواع مختلفی از هوش هستند. او در کتاب خود، هشت نوع مختلف هوش را معرفی نموده و احتمال داده است که نوع نهمی نیز به‌عنوان «هوش هستی‌گرا» وجود داشته باشد.

هوش

1. هوش تصویری - فضایی

استفاده و تفسیر تصاویر و الگوها و توان ایجاد یا چیدمان مجدد اشیاء به‌صورت سه‌بعدی را هوش تصویری-فضایی می‌نامند. کسانی که هوش تصویری-فضایی بالایی دارند در تجسّم چیزها قوی هستند. این افراد معمولاً جهت‌یابی خوبی دارند و با نقشه‌ها، نمودارها، عکس‌ها و تصاویر ویدیویی مشکلی ندارند.

مهارت‌های آن‌ها شامل موارد زیر است:

ساختن پازل، خواندن، نوشتن، درک نمودارها و شکل‌ها، حس جهت شناسی خوب، طراحی، نقاشی، ساختن استعاره‌ها و تمثیل‌های تصویری (احتمالاً از طریق هنرهای تجسمی)، دست‌کاری کردن تصاویر، ساختن، تعمیر کردن و طراحی وسایل عملی، تفسیر تصاویر دیداری.

نقاط قوت: قدرت تشخیص تصویری و فضایی

ویژگی‌های هوش تصویری-فضایی:

• لذت بردن از خواندن و نوشتن

• مهارت در درست کردن پازل

• مهارت در تفسیر عکس، گراف و نمودار

• لذت بردن از رسم، نقاشی و هنرهای تجسمی

• تشخیص راحت الگوها

انتخاب‌های شغلی: معمار، دریانورد، مجسمه‌ساز، هنرمند تجسمی، مخترع، کاشف، طراح داخلی، مکانیک، مهندس

2. هوش منطقی - ریاضی

معمولاً یکی از راه‌های تشخیص هوش در افراد، بررسی توانایی منطقی فرد در حل مسائل ریاضی است. این نوع هـوش، هـوش منطقی - ریاضی نام دارد.

هوش منطقی - ریاضی نشان‌دهنده قدرت استدلال و توانایی محاسباتی شخص می‌باشد؛ بنابراین افراد دارای این نوع هوش، قادر به تفکر به صورت ذهنی و عقلانی هستند. چنین افرادی در هر موقعیتی قادر به تشخیص الگوها و روابط هستند.

نقاط قوت: تحلیل مسائل و عملیات ریاضی

افراد دارای هوش منطقی - ریاضی دارای خصوصیات زیر هستند:

• قدرت محاسباتی بالایی دارند و در اندازه‌گیری مقادیر و حل فرمول‌های ریاضی مهارت دارند.

• از انجام آزمایش و تحقیق جهت اثبات فرضیه‌ها لذت می‌برند.

• معمولاً جهت بهبود و پرورش هوش خود از بازی‌های استدلالی و استراتژیک بهره می‌برند.

• از حل معما و کشف اسرار لذت می‌برند.

• حس کنجکاوی باعث می‌شود تا سؤالات بنیادی و عمیق از خود بپرسند.

افراد دارای هوش منطقی - ریاضی پیش از به کارگیری دانش و اطلاعات خود، ابتدا در مورد مفاهیم مختلف دانش نظری کسب می‌کنند.

ریاضی‌دان‌ها، کارآگاه‌ها، روزنامه‌نگاران تحقیقی و دانشمندان از جمله اشخاصی هستند که از هوش منطقی - ریاضی بالایی برخوردار هستند.

3. هوش کلامی - زبانی

منظور از این هوش توانایی به کار بردن زبان گفتاری و نوشتاری به صورتی مؤثر برای بیان (اندیشه، احساس و ...) خود است. کسانی که هوش کلامی-زبانی بالایی دارند به‌خوبی می‌توانند از کلمات، به هنگام نوشتن و حرف زدن، استفاده کنند. این افراد غالباً در نوشتن داستان، به خاطر سپردن اطلاعات و خواندن مهارت دارند.

مهارت‌های آن‌ها شامل موارد زیر می‌شود:

گوش دادن، حرف زدن، قصه‌گویی، توضیح دادن، تدریس، استفاده از طنز، درک قالب و معنی کلمه‌ها، یادآوری اطلاعات، قانع کردن دیگران به پذیرفتن دیدگاه آن‌ها، تحلیل کاربرد زبان

نقاط قوت: کلمات، زبان و نویسندگی

ویژگی‌های هوش کلامی - زبانی:

• مهارت در به یادآوردن اطلاعات نوشته یا گفته‌شده

• لذت بردن از خواندن و نوشتن

• مهارت در مباحثه یا صحبت‌های متقاعدکننده

• توانائی در توضیح دادن مسائل

• استفاده از شوخ‌طبعی به هنگام بیان داستان‌ها

انتخاب‌های شغلی: نویسنده، روزنامه‌نگار، وکیل، معلم، سیاستمدار، مترجم

4. هوش طبیعت‌گرا

توانایی درک طبیعت و ارتباط برقرار کردن با تمامی موجودات زنده موجود در آن نوعی هوش محسوب می‌شود. داشت حساسیت نسبت به تمامی عناصر جاندار و بی‌جان در طبیعت نشان‌دهنده وجود هوش طبیعت‌گرا می‌باشد.

نقاط قوت: یافتن الگوها و روابطی که با طبیعت وجود دارد.

افرادی که دارای خصوصیات زیر هستند، از هوش طبیعت‌گرای بالایی برخوردار هستند:

• علاقه بسیار زیادی به طبیعت دارند و زمان زیادی را در طبیعت سپری می‌کنند.

• با حیوانات به راحتی ارتباط برقرار می‌کنند.

• مهارت زیادی در پرورش حیوانات و گیاهان دارند.

افراد دارای هوش طبیعت‌گرا در مشاغلی مانند گیاه‌شناسی، زیست‌شناسی، ستاره‌شناسی، کشاورزی و جنگل‌بانی موفقیت زیادی کسب می‌کنند.

5. هوش جسمی - حرکتی (اندامی - جنبشی)

این هوش قابلیت استفاده از بدن برای بیان (اندیشه، احساسات و ...) است. افرادی که درجه بالایی از هوش جنبشی را دارا هستند، از ژست (حالت) بدن برای تسلط به مسائل استفاده می‌کنند. کسانی که هوش اندامی-جنبشی بالایی دارند در حرکت‌های بدنی، انجام عملیات و کنترل فیزیکی قوی هستند. این افراد در هماهنگ‌سازی چشم و دست مهارت دارند و افراد چالاک و تردستی هستند.

مهارت‌های آن‌ها شامل این موارد می‌شود:

رقص، هماهنگی بدنی، ورزش، استفاده از زبان بدن، صنایع‌دستی، هنرپیشگی، تقلید حرکات، استفاده از دست‌هایشان برای ساختن یا خلق کردن، ابراز احساسات از طریق بدن

نقاط قوت: تحرک فیزیکی، کنترل حرکات

ویژگی‌های هوش اندامی - جنبشی:

• مهارت در ورزش و رقص

• لذت بردن از ساختن چیزها با دست

• هماهنگی فیزیکی عالی

• به خاطر سپردن چیزها از طریق انجام دادن آن‌ها، به‌جای گوش کردن یا دیدن

انتخاب‌های شغلی: ورزشکار، معلم تربیت‌بدنی، رقصنده، هنرپیشه، آتش‌نشان، صنعتگر

6. هوش موسیقیایی (ریتمیک)

توانایی اجرا، ساخت و درک الگوهای موسیقی است که شامل درک تغییر لحن، ریتم و تن صداها است. کسانی که هوش موسیقیایی بالایی دارند در فکر کردن به الگوها، ریتم‌ها و صداها قوی هستند. این افراد از موسیقی لذت می‌برند و معمولاً در نواختن سازهای موسیقی و آهنگ‌سازی مهارت دارند.

مهارت‌های این افراد شامل موارد زیر می‌شود:

آواز خواندن، سوت زدن، نواختن آلات موسیقی، تشخیص الگوهای آهنگین، آهنگ‌سازی، به‌یادآوردن ملودی‌ها، درک ساختار و ریتم موسیقی

نقاط قوت: ریتم و موسیقی

ویژگی‌های هوش موسیقیایی:

• لذت بردن از آوازخوانی و نواختن سازهای موسیقی

• تشخیص آسان الگوها و نت‌های موسیقی

• توانایی به خاطر سپردن آهنگ‌ها و ملودی‌ها

• درک عمیق از ساختار، ریتم و نت‌های موسیقی

انتخاب‌های شغلی: موسیقیدان، آهنگ‌ساز، خواننده، معلم موسیقی، رهبر ارکستر

7. هوش میان‌فردی

عواطف و احساسات انسان ارتباط بسیار نزدیکی به هوش دارند: هوش احساسی یا هیجانی (EQ) نیز نوعی هوش محسوب می‌شود. هوش میان‌فردی یا بین فردی به توانایی انسان در پی بردن به احساس افراد دیگر و همچنین درک انگیزه‌ها و تمایلات آنان اشاره می‌کند.

افرادی که دارای مهارت‌های ارتباطی بالایی هستند (مهارت‌های کلامی و غیر کلامی) از هوش میان‌فردی زیادی برخوردار هستند. معمولاً مهارت‌های ارتباطی مهم‌ترین و اولین موردی هستند که در ارتباط با افراد دارای هوش میان‌فردی مورد توجه قرار می‌گیرند.

افرادی که از هوش میان‌فردی زیادی برخوردار هستند، دارای خصوصیات زیر هستند:

• به راحتی تفاوت‌های افراد مختلف را تشخیص می‌دهند؛ همچنین شناختن افراد در بین جمعیت برای افراد دارای هوش میان‌فردی کار بسیار ساده‌ای محسوب می‌شود.

• دارای دوستان و آشنایان بسیار زیادی هستند و از وقت گذراندن با افراد مختلف لذت می‌برند.

• نسبت به حالت‌های روحی و خلق و خوی افراد دیگر حساس هستند.

• قادر هستند که مسائل مختلف را از دیدگاه‌ها و چشم‌اندازهای مختلفی بررسی و ارزیابی کنند.

افرادی که دارای هوش میان‌فردی زیادی هستند شامل معلمان، مددکارهای اجتماعی و سیاست‌مداران می‌باشند. بازیگران نیز از هوش میان‌فردی خود برای نمایش شخصیت‌های مختلف در فیلم یا نمایش استفاده می‌کنند.

8. هوش درون‌ فردی

خودآگاهی نیز نوعی هوش محسوب می‌شود. در صورتی که شخص درک مناسبی از خودش داشته باشد، از احساسات خود و دلیل بروز احساسات کاملاً آگاه باشد و از نیازهای خود شناخت داشته باشد، با اطمینان می‌توان گفـت که چـنین شخـصی دارای هوش درون فردی است.

البته بایستی بین افراد خودپسند و خودشیفته و افرادی که دارای هوش درون فردی بالایی هستند تفاوت قائل شد. به طور کلی هوش درون فردی شامل قدردانی و رعایت احترام نسبت به همنوعان و انسان‌های دیگر نیز می‌شود. از این لحاظ دیدگاه شخص دارای هوش درون فردی نسبت به خود، با توجه ارزیابی دیدگاه‌های افراد دیگر شکل می‌گیرد.

افرادی که از هوش درون فردی زیادی برخوردار هستند، دارای خصوصیات زیر هستند:

• به صورت خود انگیخته عمل می‌کنند و در مواجه با رویدادهای مختلف زندگی و ارزیابی موقعیت‌های گوناگون خود را در اولویت قرار می‌دهند.

• با اراده، مصمم و مستقل هستند و به راحتی مسائل مختلف را بدون کمک دیگران می‌آموزند.

• از احساسات خود کاملاً آگاه هستند و بدون وابستگی به افراد دیگر جهت بهبود زندگی خود برنامه‌ریزی می‌کنند.

• ملاحظه‌کار و درون‌گرا هستند و ترجیح می‌دهند که در تنهایی به تأمل و ارزیابی خویش بپردازند.

رهبران معنوی، روانشناس‌ها، مشاوران و حتی فیلسوف‌ها  از جمله افرادی هستند که دارای هوش درون فردی زیادی هستند.

9. هوش وجودی یا هستی‌گرا

بررسی مسائل عمیق و فلسفی به هوش وجودی یا هستی‌گرا نیاز دارد. افرادی که هوش هستی‌گرای زیادی دارند، حساسیت زیادی نسبت به طرح سؤالات عمیق و پاسخ دادن به این گونه سؤالات دارند.

افراد دارای هوش وجودی یا هستی‌گرا از خصوصیات زیر برخوردار هستند:

• تمایل و علاقه زیادی جهت پاسخ داده به سوالاتی عمیق و فلسفی دارند. این سؤالات شامل “معنای زندگی چیست؟”، “دلیل مرگ انسان چیست؟” و پس از مرگ چه اتفاقی برای انسان می‌افتد؟” می‌باشند.

• نسبت به مسائل مرتبط با وجود انسان حساسیت بسیار بالایی دارند.

افرادی که از این نوع هوش برخوردار هستند، به مشاغل مرتبط با روان‌شناسی و الهیات علاقه دارند. سخنران‌های انگیزشی نیز به میزان زیادی دارای هوش هستی‌گرا هستند.

احتمال بسیاری زیادی وجود دارد که هر 9 نوع هوشی که شرح داده شد در یک شخص وجود داشته باشند. در واقع برخی از محققین ادعا می‌کنند که همه افراد تا حدی از هر 9 نوع هوش برخوردار هستند. با این حال امکان دارد که برخی از انواع هوش از انواع دیگر بالاتر و یا بیشتر آشکار باشند.

  • منبع
  • ویکی پدیا
  • کلینیک توانبخشی روشا
  • پروفایل‌سنتر
  • گام برتر

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید