بررسی تار و سه تار
تار و سه تار متعلق به ایران و در کل سرزمینهای آریایی هستند و جز سازهای اصلی ایرانیان است. ساز باستانی سه تار قدمتی چند هزار ساله و برای تار دستکم پانصد سال قدمت تخمین زده میشود. تار در دورههای پیشین، خصوصاً دوره قاجار، ساز غالب موسیقی ایرانی بوده است.
در گذر زمان این دو ساز دستخوش تغییراتی شده اند که در این مقاله به بررسی این تفاوت ها پرداخته ایم.
تفاوت های تار و سه تار
جنبه ظاهری
قبل از آن که آوای دلنشین هر ساز را بشنویم، مشخصات فیزیکی و ظاهری آن است که توجه ما را جلب میکند. اگرچه تار و سه تار هر دو در گروه سازهای زهی مضرابی دسته بلند قرار میگیرند، تفاوتهای ظاهری این دو ساز را نمیتوان نادیده گرفت. طبیعتا یکی از تفاوتهای تار و سه تار در ابعاد و شکل آنها است.
همانطور که مشخص است تار جثه بزرگتری دارد، کاسه آن دو بخشی است، تعداد سیمها و گوشیها به 6 عدد میرسد. شکل جایگذاری گوشیها در جعبه گوشی (سر دسته) که در ساخت تار به سرپنجه معروف است بر حسب مدل موردنظرِ سازنده تفاوتهایی دارد و به همین دلیل وزن ساز تار بیشتر از سه تار است.
سه تار در مجموع کوچکتر از تار است، 4 سیم دارد و کاسه آن گلابیشکل است. البته نوع ساخت کاسه سه تار ممکن است یکتکه تا ترکهای (چند تکه) باشد. گاهی ابعاد و شکل کاسه، بنا به الگویی که سازنده در ساخت سه تار از آن استفاده میکند کمی متفاوت است؛ یعنی در برخی سه تارها کاسه بیضیتر و در بعضی گردتر است. از نظر جرمی نیز سه تار بسیار سبکتر از تار است.
تعداد پردهها در تار و سه تار استاندارد امروزی برابر و 28 عدد است، طول دسته تقریبا یکی است اما ضخامت دسته تار بیشتر از سه تار است. جنس چوب استفاده شده در ساخت هر دو ساز، بسته به سلیقه و تکنیک سازنده ممکن است یکسان یا متفاوت باشد. بر روی کاسه تار پوست کشیده میشود اما روی کاسه سه تار را با لایه چوب نازکی میپوشانند که به آن صفحه گفته میشود.
جنبه صوتی
هنگام نواختن تار و سه تار تازه خواهید دید که تفاوت ظاهری فقط بخش کوچکی از تفاتهای این دو ساز است. شکل ظاهری و تعداد سیمهای هر ساز بر دستگاه تولید صوتی آن تاثیر مستقیم دارد. شاخصههای صوتی هر ساز را میتوان از زوایای مختلف بررسی کرد.
زیر و بمی صدا
نَواک یا ارتفاع صوتی، بسته به وضعیت فیزیکی ساز معنی میشود. سازی مثل تار و سه تار وسعت صدایی مشخص و یکسانی دارند چرا که تعداد پردهها و مناطق صدایی آنها کاملا یکسان و برابر است.
حجم صدا
توضیح این شاخصه دشوار است اما شاید ملموسترین توضیح حجم صدا را بتوان میزان پر بودن و ولوم صدا در نظر گرفت. تعداد تولیدکنندههای صوتی در تار (سیمها) بیشتر است پس طبیعتا صدای تار در هنگام نواخته شدن حجمدارتر و پرتر از صدای سه تار به گوش میرسد.
طنین و رنگ صدا
این مفهوم با نام شیوَش هم معروف است نوع و شخصیتِ صداییِ هر ساز را مشخص میکند. توصیف این مفهوم به واسطه کلمات دشوار است. اما از مجموع ویژگیهایِ صوتیِ ممکن، در صدای هر ساز میتوان برای توصیف شخصیت خاص آن یاری گرفت. مثلا صدای تار اصولا صدایی تیز تر و شفافتر است ولی در مقابلش سه تار، صدای تختتر و زنگداری تولید میکند.
کارکرد اجرایی
تفاوتهای ویژگیهای صوتی که توضیح دادیم در همهی سازهای مختلف از جمله تار و سه تار در نقش اجرایی آنها (در گروه یا تکنوازی) تاثیرگذار است. در مقایسه تار و سه تار درمییابیم که تار بخاطر صدای قویتر و پرتری که دارد به راحتی میتواند نقش ساز گروهی را در آنسامبلهای کوچک و بزرگ بپذیرد.
اما ساز سه تار بیشتر مناسب تکنوازی و یا دونوازی است. ساز دیگر در دونوازی با سه تار سازی است که رنگ صوتی مکمل دارد. ساز مکمل برای سه تار سازی است که مناطق صوتی بمتر از سه تار مثل عود یا سازهای کوبهای دارد.
ناگفته نماند که تکنیک اجرایی و رویکرد نوازندگی نیز در میزان صدادهی ساز اثر دارد. گاهی ممکن است یک نوازنده سه تار بنا به شیوه اجرایی خاص خود بتواند به عنوان عضو گروه فعالیت کند. یا گاهی یک آهنگساز بتواند نقش سه تار را طوری تنظیم کند که مشکل صدایی در اجرای گروه و ارکستراسیون اثر موسیقایی پیش نیاید.
نکته تکمیلی درباره ساختمان تار و سه تار
گاهی سازندگان تار و سه تار در روند ساخت این سازها، خلاقیتهایی پدید میآورند که هم باعث رفع نقصهای سازها میشود و هم ممکن است تفاوتهایی در ظاهر یا نوع صدادهی آنها ایجاد کند. به طور مثال استاد ابراهیم قنبریمهر تغییراتی روی سرپنجه تار داد تا از افت کوک جلوگیری شود. یا هنرمندی آذری به نام صادق جان، ساختمان تار آذری را تغییر داد و تاری با 11 سیم پدید آورد. کاسه بهترین سه تار و بهترین تار ها معمولا یک تکه هستند.
دیدگاه