اگرچه اقتصاد چین به دلایل مختلف پیوندی ناگسستنی و استراتژیک با اقتصاد جهانی به طور کلی و با اقتصاد کشورهای مختلف به صورت اخص دارد اما وابستگی به اقتصاد چین باعث شده تا کشورها به راهکارها و استراتژی هایی متمایل شوند تا از حجم وابستگی به اقتصاد چین بکاهند.
در برابر این سوال که آیا کشورها باید از اقتصاد خود در برابر چین محافظت کنند نظرات ضد و نقیضی وجود دارد. برخی معتقدند کشورها باید صنایع حساس و استراتژیک خود را در برابر رقابت چین محافظت کنند تا از اشتغال و امنیت اقتصادی دفاع کنند.
طرفداران تجارت آزاد معتقدند محافظهکاری در اقتصاد قیمتها را افزایش میدهد و منافع مصرفکنندگان را زیر سؤال میبرد. بهتر است کشورها صنایع رقابتپذیرتر خود را تقویت کنند.
برخی میگویند چین باید استانداردهای بیشتری در زمینههایی مانند محیط زیست رعایت کند تا رقابت بر مبنای ارزشهای عادلانهتری باشد.
برخی نیز محافظهکاری موقت در صنایع حساس را توجیهپذیر میدانند تا صنایع ملی بتوانند تغییرات لازم را انجام دهند.
اما در کل جنگ تجاری میان آمریکا و چین به عنوان دو قدرت برتر اقتصادی جهانی نشان می دهد که کشورها تمایل دارند از اقتصاد خود در برابر غول اقتصادی چین محافظت کنند.
برخی رویکردها برای محافظت در برابر اقتصاد چین عبارتند از:
- حمایت مالی از صنایع راهبردی مانند تحقیق و توسعه و فناوریهای نوین
- اعطای سوبسید و وامهایی با شرایط مناسب به تولیدکنندگان داخلی
- افزایش سرمایهگذاری دولت در زیرساختهایی مانند حملونقل و انرژی
- اعمال محدودیتهای سرمایهگذاری خارجی در برخی بخشها
- تقویت استانداردهای کیفیت و محیط زیست برای کاهش واردات
- همکاری بیشتر با متحدان تجاری برای فشار به چین
- تسهیل صادرات و ورود به بازارهای جدید
- حمایت از صنایع نوظهور مانند فناوریهای سبز
در زیر برخی از کشورهایی که تمایل دارند در برابر چین سیاست های محافظه کارانه اقتصادی داشته باشند ذکر شده است:
ایالات متحده: تعرفههای بالا بر روی کالاهای مانند فولاد و الومینیوم از سوی ترامپ علیه چین.
اتحادیه اروپا: تحقیقات ضد تجاری برای محافظت از بخشهایی مثل خودروسازی.
کره جنوبی: حمایتهای مالی و اعطای وامهای ترجیحی به شرکتهای بزرگ برای رقابت با چین.
هند: محدودیتهایی برای سرمایهگذاری چین در بخشهای حساس مانند تجهیزات شبکه.
کانادا: قوانین سختگیرانهتر برای خرید شرکتهای کانادایی توسط بنگاههای چینی.
البته برخی کشورها همچون آلمان و ژاپن بیشتر بر تقویت توانمندیهای خود تأکید داشتهاند تا محافظهکاری.
استراتژیهای کشورها برای کاهش وابستگی به اقتصاد چین
برای رقابت با صنایع چین در بخش تولید صنعتی، کشورها میتوانند از راهکارها و استراتژیهای زیر استفاده کنند:
ارتقای نوآوری و تکنولوژی
سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، نوآوری و بهروزرسانی فناوریها میتواند به کشورها کمک کند تا رقابتپذیری خود را در برابر صنایع چینی افزایش دهند. توسعه فناوریهای راهبردی، بهبود فرآیندها، کاهش هزینهها و افزایش کیفیت محصولات میتواند عوامل مهمی در مقابله با رقابت باشد.
توسعه مزایای نسبی
کشورها باید تلاش کنند تا مزایای نسبی خود را تقویت کنند. این مزایا میتوانند شامل دسترسی به بازارهای هدف، تخصصهای خاص، منابع طبیعی، منابع انسانی ماهر و زیرساختهای قوی باشند. با تمرکز بر توسعه و بهرهبرداری از این مزایا، کشورها میتوانند رقابت قابل توجهی با صنایع چینی داشته باشند.
توسعه بنگاههای کوچک و متوسط
تشویق و پشتیبانی از بنگاههای کوچک و متوسط (SMEs) میتواند در مقابله با رقابت با صنایع چینی مؤثر باشد. بنگاههای کوچک و متوسط میتوانند با انعطافپذیری بیشتر، نوآوری سریعتر و تطبیق سریعتر با تغییرات بازار، رقابت را در برابر شرکتهای بزرگ چینی بهبود بخشند.
تقویت زیرساختها و بنیادهای صنعتی
سرمایهگذاری در زیرساختهای صنعتی مانند حمل و نقل، انرژی، ارتباطات و فنآوری اطلاعات میتواند به کشورها در مقابله با رقابت با صنایع چینی کمک کند. توسعه بنیادهای صنعتی قوی، قابلیت تولید و عرضه محصولات بهتر، کاهش هزینههای حمل و نقل و افزایش کارایی را به همراه دارد.
توسعه بازارهای جدید
کشورها باید بازارهای جدید را شناسایی کنند و تلاش کنند تا در آنها حضور پیدا کنند. تنوع بازارهها و توسعه صادرات به بازارهای جدید میتواند به کشورها در رقابت با صنایع چینی کمک کند. بهعنوان مثال، توسعه تجارت الکترونیک، تسهیلات صادراتی، ایجاد توافقنامههای تجاری و تشویق به سرمایهگذاری خارجی میتواند در این زمینه موثر باشد.
توسعه مزیتهای رقابتی ناشناخته
کشورها میتوانند در بخشهایی که صنایع چینی تاکنون فعالیت چندانی ندارند، مزیتهای رقابتی ناشناخته را توسعه دهند. این مزیتها میتوانند مرتبط با منابع طبیعی، دانش فنی خاص، تخصصهای خاص یا نیازهای بازار داخلی باشند.
همکاری بینالمللی
کشورها میتوانند با برقراری همکاریهای بینالمللی و تشکیل تیمهای کاری با سایر کشورها، قدرت رقابتی خود را در برابر صنایع چینی افزایش دهند. این همکاریها میتوانند شامل توسعه مشترک فناوری، به اشتراک گذاری منابع، تأسیس شرکتهای مشترک و تبادل دانش و تجربه باشند.
توسعه کارآمدی و افزایش بهرهوری
بهبود کارآمدی و افزایش بهرهوری در صنایع داخلی میتواند به کشورها در رقابت با صنایع چینی کمک کند. این شامل بهبود فرآیندها، کاهش هدررفت و هزینهها، افزایش کیفیت محصولات و کارایی استفاده از منابع است.
توسعه مهارتهای کارگران
آموزش و توسعه مهارتهای کارگران در صنایع داخلی میتواند به کشورها در رقابت با صنایع چینی کمک کند. ارتقای سطح دانش و تخصص کارگران و افزایش قدرت انجام کارهای پیچیده و فنی میتواند مزیت رقابتی مهمی باشد.
توسعه سیاستهای حمایتی
کشورها میتوانند سیاستهای حمایتی مختلفی را برای توسعه صنعت داخلی و مقابله با رقابت با صنایع چینی اجرا کنند. این شامل اعطای تسهیلات مالی و مالیاتی، تشویق به سرمایهگذاری، حذف موانع تجاری، تنظیم قوانین و مقررات محلی، و تعامل با بخش خصوصی میشود. این سیاستها میتوانند به تشویق تولید داخلی، افزایش صادرات، حفظ بازار داخلی و تقویت قدرت رقابتی کمک کنند.
توسعه شبکه همکاریهای منطقهای
کشورها میتوانند در سطح منطقهای و با تشکیل شبکههای همکاری و تجارت، قدرت رقابتی خود را در برابر صنایع چینی تقویت کنند. ایجاد توافقات تجاری و اقتصادی با کشورهای همسایه، ایجاد سازوکارهای مشترک برای تبادل تجربه و دانش، و ترویج تجارت منطقهای میتواند در این زمینه مؤثر باشد.
تنوعبخشی صادرات
کشورها میتوانند سیاستهایی را اجرا کنند که به تنوعبخشی صادرات کمک کند. وابستگی به یک بازار صادراتی واحد میتواند کشور را در مقابل تغییرات بازار آسیبپذیر کند. با تلاش برای صادرات به بازارهای مختلف، کشورها میتوانند در مقابله با رقابت با صنایع چینی مقاومت بیشتری داشته باشند.
استفاده از مزایای نرخ ارز
استفاده هوشمندانه از نرخ ارز میتواند به کشورها در رقابت با صنایع چینی کمک کند. بهعنوان مثال، تنظیم نرخ ارز به گونهای که صادرات تشویق شود و واردات کاهش یابد، میتواند در تعادل تجاری کشورها کمک کند و تأثیر رقابتی چین را کاهش دهد.
توسعه فناوری و نوآوری
سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، فناوری و نوآوری میتواند به کشورها در رقابت با صنایع چینی کمک کند. توسعه فناوری و ایجاد محصولات و خدمات با ارزش افزوده بالا، میتواند قدرت رقابتی یک کشور را در بازار جهانی افزایش دهد. همچنین، توسعه فناوری میتواند به بهبود کیفیت و بهرهوری در تولید کمک کند.
این سیاستها و راهکارها برای کشورها قابل اجرا هستند و میتوانند در رقابت با صنایع چینی تأثیر قابل توجهی داشته باشند. با اتخاذ یک استراتژی یکپارچه و توسعه منابع داخلی، کشورها میتوانند در مقابل رقابت چالشبرانگیز صنایع چینی مقاومت کنند و رشد و توسعه پایدار را تضمین کنند.
دیدگاه