جنگ منجمد چیست؟
جنگ منجمد، جنگی است که علیرغم وجود تنش و درگیری، به طور رسمی اعلام نشده است. این نوع جنگ ها اغلب در مناطق مرزی یا مناطقی که دو کشور یا گروه قومی از یکدیگر جدا شده اند رخ می دهد.
جنگ منجمد دارای ویژگی های زیر است:
عدم اعلام رسمی جنگ
در جنگ منجمد، هیچ یک از طرفین به طور رسمی جنگ را اعلام نمی کند. این امر می تواند به دلایل مختلفی باشد، از جمله اینکه هیچ یک از طرفین نمی خواهد از نظر قانونی مسئولیت درگیری را بر عهده بگیرد، یا اینکه هیچ یک از طرفین نمی خواهد حمایت بین المللی را از دست بدهد.
وجود تنش و درگیری
در جنگ منجمد، علیرغم عدم اعلام رسمی جنگ، تنش و درگیری بین دو طرف وجود دارد. این تنش و درگیری می تواند به شکل حملات مرزی، عملیات نظامی محدود، یا فعالیت های تروریستی باشد.
پایداری درگیری
در جنگ منجمد، درگیری معمولاً برای مدت طولانی ادامه می یابد. این امر به دلیل عوامل مختلفی است، از جمله اینکه هیچ یک از طرفین نمی تواند به طور کامل بر دیگری غلبه کند، یا اینکه هیچ یک از طرفین نمی خواهد هزینه های پایان دادن به درگیری را بپردازد.
عوامل ایجاد جنگ منجمد
عوامل مختلفی می توانند منجر به ایجاد جنگ منجمد شوند، از جمله:
اختلافات سیاسی یا ایدئولوژیک
اختلافات سیاسی یا ایدئولوژیک بین دو کشور یا گروه قومی می تواند منجر به درگیری شود. اگر این اختلافات حل نشود، ممکن است به یک جنگ منجمد تبدیل شود.
تعارضات مرزی
تعارضات مرزی نیز می تواند منجر به جنگ منجمد شود. اگر دو کشور یا گروه قومی بر سر مالکیت یک منطقه مرزی اختلاف داشته باشند، ممکن است این اختلاف منجر به درگیری شود.
تغییرات ژئوپلیتیکی
تغییرات ژئوپلیتیکی نیز می تواند منجر به جنگ منجمد شود. اگر یک کشور یا گروه قومی احساس کند که موقعیت خود در منطقه یا جهان در خطر است، ممکن است به جنگ متوسل شود.
پیامدهای جنگ منجمد
جنگ منجمد می تواند پیامدهای جدی برای منطقه و جهان داشته باشد، از جمله:
افزایش تنش و بی ثباتی
جنگ منجمد می تواند منجر به افزایش تنش و بی ثباتی در منطقه و جهان شود. این امر می تواند خطر وقوع درگیری های بیشتر را افزایش دهد.
تلفات انسانی و مالی
جنگ منجمد می تواند منجر به تلفات انسانی و مالی قابل توجهی شود. این امر می تواند به اقتصاد و جامعه منطقه آسیب برساند.
تقسیم منطقه
جنگ منجمد می تواند منجر به تقسیم منطقه به دو یا چند منطقه شود. این امر می تواند روند توسعه منطقه را کُند کند.
نمونه هایی از جنگ منجمد
در طول تاریخ، نمونه های زیادی از جنگ های منجمد وجود داشته است، از جمله:
• جنگ کره (1950-1953): جنگ کره یک جنگ بین کره شمالی و کره جنوبی بود که در سال 1950 آغاز شد. این جنگ با یک آتش بس در سال 1953 به پایان رسید، اما هیچ پیمان صلحی بین دو کشور امضا نشد. در نتیجه، کره شمالی و کره جنوبی همچنان در وضعیت جنگی هستند.
• جنگ سرد (1947-1991): جنگ سرد یک درگیری سیاسی و نظامی بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بود که از سال 1947 تا 1991 ادامه داشت. این درگیری به طور رسمی اعلام نشده بود، اما تنش و درگیری بین دو طرف وجود داشت.
• نزاع بین هند و چین بر سر تبت (1962): نزاع بین هند و چین بر سر تبت یک درگیری نظامی بین دو کشور بود که در سال 1962 رخ داد. این درگیری با یک آتش بس به پایان رسید، اما دو کشور همچنان بر سر مالکیت تبت اختلاف دارند.
آیا جنگ اوکراین جنگ منجد است؟
پاسخ کوتاه به این سوال این است که هنوز مشخص نیست که جنگ اوکراین جنگ منجد است یا خیر.
جنگ اوکراین در 24 فوریه 2022 آغاز شد، زمانی که روسیه به اوکراین حمله کرد. این حمله منجر به جنگی شد که صدها هزار نفر را کشته و میلیون ها نفر را آواره کرده است.
برخی از کارشناسان معتقدند که جنگ اوکراین ممکن است به یک جنگ منجمد تبدیل شود. آنها استدلال می کنند که روسیه ممکن است نتواند اوکراین را به طور کامل فتح کند و اوکراین ممکن است نتواند روسیه را از خاک خود بیرون کند. در نتیجه، ممکن است دو طرف به یک آتش بس رضایت دهند که منجر به یک وضعیت صلح ناپایدار شود.
با این حال، برخی دیگر معتقدند که جنگ اوکراین ممکن است به یک جنگ تمام عیار تبدیل شود. آنها استدلال می کنند که روسیه ممکن است برای شکست کامل اوکراین به تلاش خود ادامه دهد و اوکراین ممکن است برای دفاع از خود به تسلیحات و کمک بیشتری از غرب نیاز داشته باشد. در نتیجه، ممکن است جنگ به یک درگیری طولانی و خونین تبدیل شود.
در حال حاضر، هنوز مشخص نیست که جنگ اوکراین به کجا خواهد رسید. عوامل مختلفی می توانند بر نتیجه این جنگ تأثیر بگذارند، از جمله:
• توانایی نظامی دو طرف
• حمایت بین المللی از دو طرف
• وضعیت اقتصادی و سیاسی جهانی
عوامل احتمال تبدیل جنگ اوکراین به جنگ منجمد
همانطور که گفته شد، هنوز مشخص نیست که جنگ اوکراین به جنگ منجمد تبدیل خواهد شد یا خیر. با این حال، عوامل مختلفی وجود دارند که می توانند احتمال این امر را افزایش دهند.
یکی از این عوامل، توانایی نظامی دو طرف است. اگر روسیه نتواند اوکراین را به طور کامل فتح کند، یا اگر اوکراین نتواند روسیه را از خاک خود بیرون کند، ممکن است دو طرف به یک آتش بس رضایت دهند که منجر به یک وضعیت صلح ناپایدار شود.
عامل دیگر، حمایت بین المللی از دو طرف است. اگر روسیه از حمایت بین المللی خود محروم شود، یا اگر اوکراین از حمایت بین المللی بیشتری برخوردار شود، ممکن است دو طرف احساس کنند که مجبور به پایان دادن به جنگ هستند.
در نهایت، وضعیت اقتصادی و سیاسی جهانی نیز می تواند بر نتیجه جنگ اوکراین تأثیر بگذارد. اگر وضعیت اقتصادی و سیاسی جهانی به سمت بی ثباتی پیش برود، ممکن است دو طرف جنگ را ادامه دهند تا از موقعیت خود در منطقه و جهان محافظت کنند.
مدتی میشود که اوکراین دیگر در صدر اخبار جهان نیست. از ژوئن امسال که روسیه سدّ نوا کاخووکا روی رود دنیپر را تخریب کرد و نیروهای اوکراین ضدحملهٔ طویل الانتظار خود را شروع کردند، تعداد کمی از رویدادهای این جنگ در دنیا جلب توجه کرد. و با شروع جنگ تازه بین اسرائیل و حماس در غزه، اوکراین کلا از صحنهٔ اخبار عمومی ناپدید شد. باور غالب آن است که این جنگ دارد منجمد میشود، و در یک اکوسیستم رسانهای که تشنهٔ خبر است، این یعنی کلا فراموش کردن جنگ.
مشکل روایت انجماد این است که اصلا صحت ندارد. و هر اوکراینی که در متن این جنگ زندگی میکند این را خوب میفهمد. حتی بدون تحولات بزرگ، نبردهایی تاریخی در تمام جبهههای جنوب شرق مدام در جریان است، و موشکهای روسیه کماکان دهها شهروند را هر ماه به وحشت انداخته و میکشد. طنین جنگ در تمام عرصهٔ سیاست اروپا و جهان حس میشود، و هرچند تهدید وجودی روسیه علیه اوکراین از فوریه ۲۰۲۲ قدری فروکش کرده، خطر درگیری قدرتهای بزرگ فرو ننشسته است.
این ذهنیت که اوضاع در اوکراین خوابیده، توهمیست که از علاقه و حمایت خارجی نسبت به اوکراین میکاهد. اگر جهان خارج مثل روزهای پرماجرای پارسال به دفاع اوکراین متعهد است، بسیار مهم است که توجهش را به این جنگ حفظ کند و از آنچه روی میدهد باخبر باشد، حتی اگر چیزهای جذابی مثل پیشرویهای نظامی چشمگیر در کار نباشد.
ضدحملهٔ تابستانِ امسال به خاطر انتظارات فراواقعی از آن، محتوم به ناکامی بود. در بهترین حالتش، نیروهای مسلح اوکراین میتوانستند خطوط دفاعی عمیق روسیه را بشکنند و شهر توکماک را پس بگیرند و با رسیدن به بردیناسک، راه را به دریای آزوف باز کنند. اما حتی این نتیجه هم با توجه به خطوط دفاعی مستحکم و متراکم روسیه در امتداد جبههٔ جنوب، نامحتمل به نظر میرسید. از ماه ژوئن، اوکراین فقط توانسته در چند ناحیه قدری نفوذ کند، بهخصوص در روبوتین، که در تئوری میتوانست نیروهای اوکراینی را در مسیر توکماک قرار دهد به شرط آنکه آنها واقعا پیشروی موثری کنند ــ که این هم از نظر فرمانده کل نیروهای مسلح اوکراین ژنرال والری زالوژنی بسیار بعید است.
هر چند در مقایسه با عملیاتهای بسیار پرتحرکتر مثل ضدحملهٔ خارکیف در ۲۰۲۲، امسال تابستان اراضی اندکی دست به دست شد، ولی کماکان زدوخوردها جان هزاران تن را از هر دو طرف گرفته است. اما نتیجهٔ نبردهای فرسایشی و نارضایتبخش از این دست، به صدر اخبار راه پیدا نمیکند. شاید مایهٔ تعجبتان باشد اگر بدانید که یکی از پرهزینهترین برهههای جنگ برای نیروهای روسی، همین ماه گذشته بود. در تهاجمی به آودیئیفکا در منطقهٔ دونباس که هفتهها در جریان بود، روسیه چندصد سرباز و بیش از ۱۰۰ تانک و خودروی زرهی را از دست داد. برای اوکراین این یک تحول نیست، و از آن دست فتوحات جنگ-عوضکن که در شروع ضدحمله امیدش میرفت نیست، اما چنین جبههای را نمیشود منجمد نامید.
اما بزرگترین تهدید برای جامعهٔ بینالمللی این است که جنگ در اوکراین واقعا ممکن است به یک درگیری ابرقدرتی بین ناتو و روسیه تبدیل شود. هرچند همهٔ چشمها به خاورمیانه به عنوان منشأ یک آتشافروزی بینالمللی بزرگتر متوجه شده است، اوکراین کماکان یک محرک احتمالی باقی میماند. روسیه در اکتبر یک حملهٔ اتمی را تمرین کرد، و یک ممنوعیت قدیمی آزمایش اتمی را به نوعی زیر پا گذاشت. حالا هفتههاست که فنلاند تازهوارد به ناتو، مشکوک است که یک بازیگر خارجی یک خط لولهٔ گاز بین این کشور و استونی، عضو دیگر ناتو، را تخریب کرده باشد. کشتی هنگکنگی نیونیو پولار بیر که مالکش شرکتی روسی است و بلافاصله بعد از حادثه از یک بندر روسی سر در آورد، گویا با لنگرش به خط لوله زده است. مطابق یک گزارش، تمام شواهد دولت روسیه را متهم میکند. چنین اقدامی اگر تایید شود، درگیری پنهان بین ناتو و روسیه را تشدید خواهد کرد، هرچند آنقدر که باید توجه بینالمللی را به خود جلب نکرده است.
درعینحال زلنسکی رئیسجمهور اوکراین بسیار نگران توانایی اوکراین برای عقب راندن دشمن است. کمک غرب کمکم کمتر میشود، که گزینههای اوکراین را در ضدحملهٔ جاریاش کمتر میکند. بحثِ جنگ منجمد که حالا بیش از همیشه جریان پیدا کرده، اصلا نتیجهٔ ایدهآل برای اوکراین نیست. زلنسکی بهتازگی در مصاحبهای به مجلهٔ تایم گفت: انجماد جنگ برای من یعنی باختن آن.
او اشتباه نمیکند. یک آتشبس بلندمدت به مسکو امکان میدهد تا آنچه را در اوکراین کسب کرده تثبیت کند و به حذف هویت اوکراینی در اراضیِ فتحشده ادامه دهد. وضعِ موجودِ جاری هم خیلی بهتر نیست، و تا وقتی تفنگها و موشکها خاموش شوند، و تا وقتی اوکراینیها دیگر هر ساعتِ هر روز نگران آیندهٔ خود نباشند، این جنگ کماکان داغ خواهد بود ــ چه دنیا به آن توجه کند یا نکند.
دیدگاه