شعار در فرهنگ سیاسی دهه پنجاه در ایران
شعار همانند شعر دربردارنده سه عنصر اصلی عاطفه، ارزش و بینش اجتماعی است. با این تفاوت که عواطف تجلییافته در شعار بسیار صریحتر و تندتر ظاهر می شود. در اغلب شعارها وزن و آهنگ رعایت می شود. اگر شعر ابزار اندیشه ها و احساسات نخبگان است، دامنه شعارها را باید بسیار وسیع تر دانست، به طوری که طبقات و گروه های مختلف جامعه را شامل می شود. اصولاً وجه اهمیت شعار در آن است که توده آن را به عنوان ذکر اهداف و زبان حال جامعه خود بر می گزیند و برای وحدت بخشیدن به تجمعات به کار می برد.
در روزهای اعتراض و انقلاب در ایران شعارهای بسیار فراوان و متنوعی ساخته و سر داده شد. برخی پژوهشگران معتقدند انقلاب 57 را از این جهت باید سرآمد دیگر انقلاب های جهان به شمار آورد. این شعارها ضمن آن که دربردارنده عواطف و ویژگیهای اخلاقی ایرانیان در آن سالها تلقی می شود، انگیزهها، اهداف و خواستهای آنان را از اعتراضاتشان به نمایش می گذارد. شعارها همچنین بیانگر ایدئولوژی، جهانبینی و نوع نگرش سرایندگان آن است. در بررسی آنها در می یابیم که بسیاری از مؤلفه های فرهنگ سیاسی استخراج شده در گذشته در این شعارها نیز نمود یافتهاند.
در شعارهای دهه پنجاه برآیندی از ویژگیهای اشاره شده مشاهده می شود.
در فهم فرهنگ سیاسی ایران در دهه پنجاه آنچه که در مجموع از تحلیل شعارها دریافت می شود، عبارتند از آزادیخواهی، استقلالطلبی، عدالتجویی، احقاق مساوات، رفع تبعیض، احساس عدم استقلال کشور و دستنشاندگی حاکمان و اعتراض به آن، مخالفت با سلطنت و شورای سلطنت، بدبینی به گذشته ایران باستان، مخالفت همزمان با کمونیسم، لیبرالیسم و ارتجاع، مخالفت با استبداد، استثمار و استعمار، امید به پیروزی، روحیه مقاومت و ایستادگی، تأکید بر جهاد و مبارزه، پافشاری بر ایمان و شهادت، داشتن روحیه تولا و تبری یا به عبارت دیگر حفظ مرز دوست و دشمن، انتقاد به دینستیزی حکومت پهلوی، گستردگی ایدئولوژی اسلامی، برتری یافتن مؤلفههای تشیع سرخ علوی، اعتقاد به حکومت اسلامی، پیگیری حکومت علوی، مسئولیتپذیری، احساس تکلیف و اعتراض به گوشهنشینی، اعتقاد به سادهزیستی و مردمی بودن حاکمان، اعتراض به کاخنشینی، تعبیر سلطنت و پادشاهی به طاغوت، نارضایتی از ریای سیاسی/ مذهبی حاکمان، اعتراض به حکومت شبهنظامی، احساس منفی درباره آشفتگی در اوضاع داخلی و اقتصادی کشور به دلیل نفوذ استعمار، نارضایتی از نفوذ بیگانگان، احساس منفی به سرمایهداری، اعتراض به وجود زندانیان سیاسی و کشتار معترضین، احساس بیگانگی از حکومت و ارتش، احساس به ضرورت پیوند با اسلام، اعتماد به روحانیت، تبری از خیانت به رهبری مذهبی، بیزاری از سازشکاری، اسطوره سازی از نمادهای اسلامی صدر اسلام مثل ابوذر و سلمان، استمداد از ائمه به ویژه امام زمان (عج)، پیروی از فرهنگ عاشورا و نهضت حسینی، فرهنگ امام و امت، اعتقاد به قرآنی کردن جامعه و حکومت، تءکید بر وفای سیاسی، تأکید بر پیروی از رهبری دینی، فرهنگ مهدویت، احساس نیاز به تشکل و وحدت، اعتراض به ترس، جهل، نفاق و اختلاف و دزد دیدن حاکمان.
در ادامه و پس از تلخیص شعارهای تدوین شده به ذکر برخی از مهم ترین و رایج ترین آن شعارها می پردازیم. اما پیش از آن لازم است که گفته شود دایره شمول و فراوانی چهار شعار زیر بیش از شعارهای دیگر بوده است:
«اللهاکبر»، «مرگ بر شاه»، «مرگ بر آمریکا»، و «الله اکبر، خمینی رهبر».
استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی
آزادی، آزادی، این است شعار ملی
آزادی فرهنگ ماست/ خانه نشینی ننگ ماست
آزادی، برابری، آگاهی، حکومت اسلامی
آزادی، برابری، مساوات، این است شعار اسلام
آزادی، مساوات، حق مسلم ماست
برقرار باد جمهوری عدل اسلامی
تبعیض آموزشی، بر پایه طاغوتی، نابود باید گردد
مساوات، عدالت، این است شعار ملت
پیوند شاه و ملت هرگز وجود ندارد
کوروش برخیز، گندش درآمد/ مشروطه سلطنتی عمرش سرآمد
بنا به رای ملت مظلوم/ شورای سلطنت بود محکوم
ای پاسدار اسلام، در هر کجا (که) هستی/ طاغوت کشورت را سر از بدن جدا کن
تازگی ها شاه مسلمان شده/ قبر امام هشتم گلوله باران شده
شاه وطن فروش است/ ساواکی خودفروش است
آزادگان در زندان، میهن به دست دزدان
مرگ بر شاه نفت دزد
مرگ بر سازشکار، مرگ بر شاه خائن
نفت را کی برد؟ آمریکا، گاز را کی برد؟ شوروی، پولش را کی خورد؟ پهلوی
نفت نمی خواهیم، نان نمی خواهیم، جز مرگ شاه هیچ نمی خواهیم
یزید به تخت نشسته، چه سفت و سخت نشسته
استعمار، استبداد، استثمار نابود است/ انقلاب، انقلاب، انقلاب پیروز است
آمریکا، اسراییل، انگلیس، همدست شاه جلاد
برپاخیز، از جا کن، بنای کاخ دشمن
امپریالیسم، کاپیتالیسم، صهیونیسم، مثلث استعمار
ارتجاع، لیبرالیسم، سازش ها و تضادها
نه چپگرا، نه راستگرا، حکومت عدل خدا
کمونیست، از ایران اخراج باید گردد
کمونیست میگه خدا نیست
لیبرال سازشکار، قبله تو اروپاست/ منافق، منافق، استاد تو آمریکاست
لیبرالیسم، جاده صافکن امپریالیسم
ابوذر، ابوذر، دشمن سرمایهدار، امید مستضعفان، راهت ادامه دارد
پیش به سوی جامعه آزاد و بی طبقه توحیدی اسلامی
ما ملت ایرانیم، همچو ابوذرها، همسنگر سلمانیم
برقرار باد حکومت علی
نظام شاهنشاهی با انقلاب مردم الغا باید گردد/ حکومت متقین به دست مستضعفین ایجاد باید گردد
نظام شاهنشاهی، عامل هر فساد است/ جمهوری اسلامی مظهر عدل و داد است
نه آمریکا، نه شوروی، حکومت عدل علی
حکومت اسلامی، دشمن هر ستمگر، مدافع کارگر، مدافع برزگر
نان، مسکن، آزادی، استقلال
نان، مسکن، آزادی، حکومت مردمی
نجات مستضعفان در پرتو اسلام است
تشیع سرخ علوی، مکتب مبارزه
نه سازش، نه تسلیم، حکومت اسلامی
ما بی نفتی می کشیم، گرسنگی می کشیم/ شاه تو را به خاک و خون می کشیم
ما با تمام قدرت، ما با سلاح وحدت، با رهبری نهضت، تجدید پیمان می کنیم
تنها راه رهایی، بسیج سیاسی و نظامی
تنها راه رهایی، راه امام خمینی
تنها ره سعادت، ایمان، جهاد و شهادت
تنها ره سعادت، قرآن، سنت، امامت
ما اهل کوفه نیستیم خمینی تنها بماند/ امت مگر بمیرد امام تنها بماند
ما لشکر خمینی، با نهضت حسینی، از پا نمی نشینیم، تا لحظه شهادت، جز این ره سعادت، راهی نمی گزینیم
ما ملت آزادیم، ما شاه نمی خواهیم
ما طالب حکومت خداییم، حکومت آزاد مصطفاییم
به دشمن انقلاب، از ما بود این جواب/ ولایت فقیه است عصاره انقلاب
ما همه سرباز توایم خمینی، گوش به فرمان توایم خمینی
سلام بر محرم، درود بر شهیدان، جاوید باد اسلام، پیروز باد قرآن
ما وارثان حسین، فرمانبر امامیم/ برای حفظ قرآن آماده قیامیم
ما پیرو قرآنیم، ما شاه نمی خواهیم
یا حجت ابن الحسن عسگری، مرگ بر این سلطنت پهلوی
آقا امام زمان (عج)، برس به فریاد ما، این شاه جلاد کشته جوانان ما
تا انقلاب مهدی نهضت ادامه دارد/ حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد
پیوند ما و اسلام هرگز گسستنی نیست/ پیمان ما و رهبر هرگز شکستنی نیست
تا خون در رگ ماست، اسلام مکتب ماست/ خمینی رهبر ماست، آمریکا دشمن ماست
تاسوعا قرار ما، عاشورا قیام ما
این زمان، عاشورا است/ این زمین کربلاست
آزادی تنها آرزوی من است/ پیروزی عاقبت مال من است
از این رژیم بتپرست/ هرگز نمی خوریم شکست
اتحاد، اتحاد، ضرورت انقلاب
نجات زحمتکشان، در وحدت و تلاش است
ترحم بر امیران و وزیران/ ستمکاری بود بر خلق ایران
ترس، نفاق، اختلاف، آفت هر انقلاب
ایهاالمسلمین گوشهنشینی خطاست/ کشته شدن به راه دین و ایمان به جاست
مرگ بر استبداد و استعمار و استحمار.
منبع: انقلاب و فرهنگ سیاسی ایران - حمیدرضا اسماعیلی
دیدگاه