امروز: جمعه, ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۶ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 275006
۱۰۶۴۹
۵
۰
نسخه چاپی
Romanticism

مکتب رمانتیسم | اصول مکتب رمانتیسم | رمانتیست ها در کشورهای مختلف

رُمانتیسم یا رمانتیسیسم عصری از تاریخ فرهنگ در غرب اروپا است، که بیشتر در آثار هنرهای تجسمی، ادبیات و موسیقی نمایان شد.

مکتب رمانتیسم

   رمانتیسم، نهضتی فلسفی و ادبی است که از اواخر قرن هجدهم در کشور های انگلستان، آلمان، شمال اروپا و فرانسه پدید آمد. این نهضت با دوره پیش رمانتیک یا عصر احساسی گری آغاز شد.

مکتب رمانتیسم

رمانتیسم نام جنبش هنری است که در اواخر سده ی هجده و اوایل سده ی نوزدهم میلادی شکل گرفت. و در معنای عام، به دوره هایی اطلاق می شود که کیفیت های عاطفی و تخیلی در هنر و زندگی مورد تاکید قرار می گیرند. دوره ی اوج این جنبش بین سال های ۱۷۹۰تا ۱۸۴۰ بود و در اصل انگلستان، زادگاه این شیوه بود. مضمون های شاخص هنر رمانتیک عبارت بودند از: عشق به منظره های بکر طبیعی و امور رمز آمیز غریب در هر هیئت و ظاهری، غم غربت درباره ی دوران گذشته، اشتیاق پرشور به نیروهای لگام گسیخته، تمایل شدید به آزادی و… ( واژه ی رمانتیک در لغت به معنای خیالی، افسانه وار و واهی است)

در همین معنا رمانتیسم چون یک روش هنریِ متضاد با کلاسیسیسم و رئالیسم دانسته می شود. رمانتی سیسم اصطلاحی است که در تاریخ هنرهای نوین نمی توان آن را کنار گذاشت، این اصطلاح را اواخر قرن هجدهم، ابتدا منتقدین آلمانی برای تفکیک خصوصیات هنری "مدرن" از خصوصیات " کلاسیک" به کار بردند. رمانتیسیسم به قدری جلوه ها و نمودهای متنوعی دارد که ذکر یک توصیف واحد برای آن غیر ممکن است. اما موضوع اصلی آن اعتقاد به ارزش تجربه ی شخصی و فردی است، در واقع رمانتیسم واکنشی بود در مقابل خردگرایی عصر روشنگری و نظم سبک کلاسیک. واژه ی رمانتیک از واژه ی فرانسوی " رُمانس" – به معنای داستان تخیلی قرون وسطایی که به زبانهای لاتینی نوشته می شد – مشتق شده است. و در اصطلاح تاریخ هنر و نقد هنری به کاربرد صور به صورت غیر صحیح، نااستوار، غیر منطقی، شخصی و بیانگر در هر اثر هنری اشاره دارد (در نقطه ی مقابلِ گرایش به صور صریح، استوار، منطقی، غیر شخصی، و دارای تناسب آثار کلاسیک).

هنر رمانتیک از اصول و قواعد معین زیبایی صوری پیروی نمی کند، ولی همچون هنر کلاسیک گرا، بیشتر به مفاهیم آرمانی می پردازد تاامور واقعی.

در میان مکتب های «ادبی و فکری» اروپایی، مکتب رمانتیسم از اهمیت خاصی برخوردار است. در ایران تصور نسبتاً رایجی وجود دارد که بر اساس آن این اصطلاح عمدتاً برای دلالت بر آثار ادبی احساساتی و پر اشک و آه به کار می ‏رود. اما واقعیت این است که رمانتیسم نهضتی جهانی است که علاوه بر جنبه ادبی دارای ابعاد متنوع هنری، فکری و فلسفی، اجتماعی و تاریخی است و از بسیاری جهات سر فصل فرهنگ و اندیشه عصر جدید و ریشه اصلی بسیاری از گرایش ها و مکتب های دو قرن اخیر در سطح جهان به شمار می‏ رود. بدون شناخت این نهضت عظیم، نمی ‏توان اندیشه مفهوم رمانتیسم در تاریخ ادبی و فرهنگ عصر جدید را شناخت.

رمانتیسم، بیشتر گرایش ذهنی ارائه می دهد تا مجموعه ای از روش های سبک شناسانه و بیشتر با بیان ایده ای مرتبط است که منشاء در قالب سخن دارد تا قالب بصری. به همین دلیل رمانتیسم خود را با سهولت بیشتری در موسیقی و ادبیات بیان می کند تا هنرهای بصری.

زیرا مفهوم لایتناهی و تعالی، مفهوم نیروهایی که فراتر از مرزهای خرد می روند، ضرورتا باید مبهم باشند، یعنی بیشتر مصداق ذهنی داشته باشند تا محسوس به آن صورت که در نقاشی و مجسمه سازی مشهود است.

عقاید رمانتیست ها

این گروه که به نام رمانتیست ها شناخته می شدند بر این عقیده بود که، بیان استدلال تنها راه رسیدن به حقیقت نبوده و برای درک ناگفته ها و نادیده های زندگی کفایت نمی کند.

این ناگفته ها در عین حال در پس احساسات و عواطف و تخیل آدمی پنهان هستند.

رمانتیست ها بر زندگی پر از احساسات و مملو از عواطف و ابراز آن ها به طور کاملا آزادانه تاکید داشتند، آنها که انقلاب صنعتی را مایه تحقیر انسان می انگاشتند؛ از عواطف و احساسات آدمی به عنوان سنگری محافظت کننده در برابر حقارت نام بردند.

همچنین پیروان مکتب رمانتیسم ارزش های انسانی را می ستودند و از آن به عنوان نیروهای بالقوه، بی نهایت و خداگونه یاد کردند.

ایشان عقل گرایی و قانونمندی محض را که نئوکلاسیسم روشنگری را به وجود می آورد، کنار زده و همانند دوره باروک تصمیم داشتند تا پاسخی عاطفی را در بیننده خود بوجود آورند.

مکتب رمانتیسم

اصول رمانتیسیسم

1. اهمیت دادن به فردیت و احساس هنرمند. (شخصیت)

2. در این مکتب احساس به خاطر احساس و عاطفه به خاطر عاطفه اهمیت دارد. (هیجان و احساسات)

3. عدم تبعیت از قوانین ثابت و پیروی از امیال ذهنی. (گریز و سیاحت)

4. برتر شمردن عواطف انسانی و مسائل معنوی (رمانتیسیسم در نقاشی با عبارت برتری و غلبه احساس بر عقل توصیف می‌شود).

5. استفاده از هنر به عنوان وسیله‌ای برای تحریک احساسات.

6. نمایش فضاهای خیال‌انگیز و اسرارآمیز و حالت غیرعادی آشفته و گاه جنون‌آمیز انسان‌ها.

7. نمایش هیجان طوفان و طبیعتی سرکش شیوه‌ای پر از حرکت و رنگ را می‌طلبد.

8. آزادی؛ بدین معنی که هنرمند هر بخشی از زندگی را که خواست می‌تواند آزادانه به تصویر بکشد.

9. رمانتیک‌ها با نوعی حالت عارفانه به زندگی می‌نگرند (کشف و شهود).

10. کوشش برای فرار از واقعیت. (که افراط رمانتیک‌ها در این اصل باعث پیدایش جنبش واقع‌گرایی شد)

رمانتیسم درآلمان

درمیان هنرمندانی که دراواخرقرن ۱۸ م به مخالفت با اصول کلاسیک برخاستند، دوچهره ماندگار وجود داشت. یعنی " گوته " و " شیلر"

گوته: وی شاعر، درام نویس، ادیب و متفکر آلمانی بود. مدتی استاد دانشگاه بود و سپس نماینده مجلس شد. درسال ۱۷۹۱ به سرپرستی " تئاتر وایمار" برگزیده شد. همکاری او باشیلر سبب بسط و گسترش تئاتر شد. مهمترین اثر ادبی او " رنجهای ولتر" است. و مهمترین نمایشنامه او " فاوست " است.

شیلر: متولد۱۷۵۹. ادیب و نمایشنامه نویس آلمانی، از آثار او: دون کارلوس، ماری استوارت، دوشیزه اورلئان (نمایشنامه ای رمانتیک درمورد ژندارک و محاکمه او)، راهزنان، خدعه عشق، ویلهلم تل.

رمانتیسم درفرانسه

با سقوط ناپلئون رمانتیسم درفرانسه شکوفا شد. بزرگترین و مشهورترین رمان نویس رمانتیک فرانسوی بدون شک " ویکتورهوگو " است. دیباچه هوگو بر نمایشنامه « کرمول» خود در حقیقت مرام‏نامه ی جنبش رمانتیسم گردید و هم او با عرضه شاهکار جاودان خود «بینوایان» رهبری این مکتب را از آن خویش ساخت.اثر دیگر او " کارگران دریا" که درمقدمه آن بر اصول مکتب کلاسیک به شدت می تازد.

رمانتیسم درانگلیس

مشهورترین نویسنده این سبک شاعرمعروف انگلیسی"لردبایرون" است. که سراینده منظومه مشهور "محبوس شیلان" است.

گرچه این جنبش دیرگاهی درخشیدن گرفت و ستارگان روزافزونی چون هوگو، گوته و بایرون برسینه ی آن خودنمائی و تابندگی کردند ولی سرانجام با آزادی بی‏ بند و بار خود و پدیدآوردن جنبش‏ های دیگری همچون سمبولیسم و سوررئالیسم، این سبک از هنر به خصوص در ادبیات با پدید آمدن رمان های عشقی بی ارزش به تباهی کشیده شد.

بزرگان مکتب رمانتیسم

رمانتیسم و اندیشه های مرتبط با آن بیش از هرکس مدیون دوتن از بزرگان آلمانی است؛ یوهان گوتفرید هردر و امانوئل کانت.

در کنار این دو باید از روسو نام برد، کسی که بسیاری از صاحب نظران او را پدر رمانتیسم و بانی مکتب نامیده‌اند.

سروالتر اسکات و جین آستین نویسندگان این مکتب در انگلستان هستند. نهضت رمانتیسم از انگلستان وارد آلمان شد. برادران شلگل به نام های فریدریش فون شلگل و آگوست ویلهلم شلگل بنیان گذاران این مکتب در آلمان شمرده می‌شوند.

رمانتیسم در فرانسه به دلیل ریشه داشتن کلاسیسیزم نسبتا دیرتر  از سایر کشورها امکان بروز یافت اما شدیدترین جنجال‌ها و جدال‌ها بین این دو مکتب در این کشور به وقوع پیوست. لامارتین، ویکتور هوگو، شاتو بریان، آلفرد دو موسه و ژرژ ساند نمایندگان این مکتب در فرانسه شمرده می شوند.

در روسیه الکساندر پوشکین و لرمانتف و در لهستان، آرام میتسکیویچ و در مجارستان شاندر پتوفی از شاعران این مکتب به حساب می‌آیند.

نفوذ اندیشه‌های رمانتیستی که نشانگر تغییر نگرش جامعه اروپایی بوده است، زمینه ساز شکل‌گیری و پویایی و تجدید حیات حیرت انگیز در آثار ادبی خلاق اروپا گردید. جذابیت‌های این مکتب بسیاری را به دنبال خود کشاند اما افراط و زیاده روی در اصول فکری، پراکندگی جغرافیایی و پریشانی نظری نظریه پردازان و پیروان این مکتب زمینه افول آن را در اوایل قرن نوزدهم ایجاد نمود به گونه ای که به تدریج جای خود را به اندیشه های رئالیستی سپرد. با  همه این احوال گاه و بیگاه فروغ دوباره توجه به رمانتیسم را در برخی از مکاتب بعدی به ویژه سورئالیسم و سمبولیسم می‌توان مشاهده کرد.•

  • منبع
  • ویکی پدیا
  • عکاسی
  • ویرگول
  • مرکز تخصصی آموزش مجسمه سازی و هنرهای تجسمی

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید