زندگی مارگارت تاچر
مارگارت هیلدا تاچر معروف به بانوی آهنین (Iron Lady)، نخستین نخستوزیر زن تاریخ بریتانیا و همچنین رهبر سابق حزب محافظهکار بریتانیا بود. وی در سال ۱۹۷۵ به رهبری این حزب برگزیده و چند سال بعد در ۱۹۷۹ با شعار بهبود اوضاع اقتصادی از سوی محافظهکاران نامزد شد و به نخستوزیری بریتانیای کبیر رسید و تا سال ۱۹۹۰ در هر دو سمت باقی ماند.
از نظر صلابت سیاسی وی را هم تراز وینستون چرچیل نخستوزیر مشهور و با نفوذ دهههای ۴۰ و ۵۰ بریتانیا میدانند. حمایت تاچر از بازار آزاد، کاهش خدمات دولتی و واگذاری سازمانهای دولتی به بخش خصوصی، برخی از سیاستهای مشهور او بود که به «تاچریسم» معروف است. پافشاری بر سیاستهای اقتدارگرایانه و محافظهکارانه وی که منتقدان بسیاری داشت و مقابله او با قدرت گرفتن اتحادیههای کارگری در بریتانیا او را به «بانوی آهنین» مشهور کرد.
مارگارت هیلدا رابرتس در ۱۳ اکتبر ۱۹۲۵ در «گرانتهام» شهر کوچکی واقع در ۱۵۰ کیلومتری شمال لندن متولد گردید.
در جوانی پدر و مادرش صاحب یک مغازه خواربارفروشی بودند.
در سال ۱۹۴۳، مارگارت رابرتز در قالب یک بورسیه راهی آکسفورد شد و تحصیل در رشته علوم طبیعی را آغاز کرد. نخستوزیر آینده در رشتهٔ شیمی تخصص گرفت و به طور ویژه به بلورشناسی علاقمند شد. او اساتید خوبی هم داشت. استاد راهنمای او، دوروتی هاجکین، بعداً در سال ۱۹۶۴ به خاطر کار بر روی اشعهٔ ایکس جایزه نوبل را دریافت کرد.
مارگارت رابرتز پس از اخذ مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد، به عنوان یک شیمیدان محقق در شرکت صنایع پلاستیکی پیایکس در اسکس مشغول کار شد. اگرچه شیمی خیلی زود جایش را به سیاست داد. او وقتی ۲۵ سالش بود، دو بار به عنوان یک محافظهکار برای کسب کرسی حزب کار دارتفورد در پارلمان کاندیدا شد. هرچند هر دوبار شکست خورد اما به عنوان جوانترین کاندیدای زن کشور شهرت زیادی برای خود دست و پا کرد و زندگی سیاسیاش جان گرفت.
در ۱۹۵۱ با «دنیس تاچر» از مدیران ثروتمند صنایع نفت انگلیس ازدواج کرد و از آن پس به «مارگارت تاچر» مشهور شد. حاصل این ازدواج یک دختر و پسر دوقلو بود. مارگارت مدتی مشغول به وکالت در دادگستری بود.
ورود مارگارت تاچر به عرصه سیاست
تاچر در ۱۹۵۹ به نمایندگی مجلس عوام انگلیس انتخاب شد و در دولت محافظهکار وقت در ۱۹۷۰ سمت وزیر آموزش و پرورش را بر عهده گرفت.
در ۱۹۷۵ به رهبری حزب محافظهکار انتخاب شد. این نخستین بار در تاریخ انگلستان بود که یک زن رهبر یک حزب سیاسی عمده این کشور میشد.
تاچر در ۱۹۷۸ تقریباً یک سال پیش از نخستوزیری اش و به عنوان رئیس حزب محافظهکار بریتانیا به چند کشور آسیایی از جمله ایران سفر کرد و در کاخ نیاوران تهران مورد استقبال محمد رضا شاه پهلوی قرار گرفت.
سفر خانم تاچر به ایران و دیدارش با شاه یکی از نخستین نمادهای پراهمیت حضور او در صحنه سیاسی و دیپلماتیک به عنوان رهبر حزب محافظه کار بریتانیا بود.
دوران نخست وزیری مارگارت تاچر
با رفتن حزب محافظهکار به اپوزیسیون و تشکیل دولت در سایه، این بار مقام وزارت محیط زیست به خانم تاچر سپرده شد. وی که به شدت از چرخش ادوارد هیث و رها کردن اصول محافظهکاری خشمگین بود در انتخابات سال ۱۹۷۵ برای تعیین رهبر جدید حزب در مقابل رئیس سابق خود نامزد شد.
وقتی که مارگارت تاچر به دفتر کار ادوارد هیث رفت تا تصمیم خود را به او اطلاع دهد، ادوارد هیث حتی سر خود را بلند نکرد و فقط گفت: «شما شکست میخورید. روز خوشی داشته باشید». اما در کمال تعجب همگان خانم تاچر بر ادوارد هیث پیروز شد و وی از مقام رهبری حزب استعفا داد.
در ۳ می ۱۹۷۹ با پیروزی محافظهکاران در انتخابات پارلمانی مارگارت تاچر به سمت نخستوزیری انگلستان انتخاب شد. در دور دوم رأیگیری مارگارت تاچر بر ویلی وایتلاو پیروز شد و بدین ترتیب وی اولین زنی در تاریخ تبدیل شد که به چنین مقامی دست پیدا کرد. او باسرعت به بیان دیدگاههای خود پرداخت و از آن زمان میزان تأثیر و نفوذ خود را نشان داد. در جریان یک سخنرانی در سال ۱۹۷۶ او به شدت از اختناق حاکم بر اتحاد جماهیر شوروی انتقاد کرد. یکی از روزنامههای شوروی در واکنش وی را «بانوی آهنین» لقب داد که مایه مسرت شخصی خانم تاچر بود.
تاچر در نهم ژوئن ۱۹۸۳ برای بار دوم و در ۱۱ ژوئن ۱۹۸۷ برای بار سوم در این سمت ابقا گردید.
تاچر در سالهای نخستوزیری خود تابع و همپیمان سیاستهای ایالات متحده آمریکا در اروپا بود. در چهارچوب همین نگرش، وحدت پولی اروپا یا پیمان اتحادیه اروپای بدون مرز، با سیاستهای بازدارنده و کارشکنی دولت تاچر در انگلستان مواجه بود. آن همپیمانی و این بازدارندگی، سیاست تاچر را در عرصه بینالمللی به عنوان «تاچریسم» شاخص کرده بود.
تبعات فروپاشی کمونیسم و خاتمه جنگ سرد در اروپا که با خوشبینی همه دولتهای این قاره مواجه شد، در کابینه تاچر با نوعی تردید و نگرشی بدبینانه همراه بود. به همین دلیل اتحاد دو آلمان، شکسته شدن دیوار بلند کمونیستی میان شرق و غرب اروپا و رخدادهای دیگر که محصول طبیعی خاتمه جنگ سرد بود، مورد استقبال تاچر قرار نگرفت و حزب تحت رهبری وی در میان سایر احزاب سیاسی اروپا به انفعال کشانده شد. این عوامل، باعث بنبست سیاسی تاچر شد و به اختلافات داخلی حزب محافظهکار دامن زد و سرانجام وی را وادار به استعفا و کنارهگیری از قدرت نمود.
وی سمت نخستوزیری را تا ۲۲ نوامبر ۱۹۹۰ بر عهده داشت و سپس در پی ۱۱ سال نخستوزیری و ۱۵ سال رهبری حزب محافظهکار از مقام خود استعفا داد و جای خود را به «جان میجر» وزیر خزانهداری جوان کابینه خود سپرد. گفتنی است تاچر قبل از استعفا، با وزیر خزانه داری خود، جان میجر، اختلاف نظرهایی داشت. از جمله میتوان به اختلاف نظرهایی در مورد اعمال نرخ سود بانکی اتحادیه اروپا اشاره کرد. تاچر بعد از کنارهگیری از نخستوزیری به عنوان نماینده حزب محافظهکار در پارلمان باقیماند و به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد. اما خط سیاسی تاچر در دوران پس از وی یعنی زمان نخستوزیری جان میجر نیز ادامه یافت.
وقتی میجر در جریان انتخابات اول مه ۱۹۹۷ از رقیب خود تونی بلر شکست خورد و با این شکست به حاکمیت ۱۸ ساله حزب محافظهکار بر انگلیس خاتمه داد، منابع خبری و سیاسی آن کشور از این رویداد به عنوان پایان عصر تاچریسم بر انگلیس یاد کردند.
مرگ مارگارت تاچر
خانم تاچر در دوران پایانی عمرش با دخترش کارول زندگی میکرد و طبق گفتههای وی مادرش در انتهای عمرش به بیماری آلزایمر دچار شده بود.
تاچر در سالهای پایانی عمرش از بیماری آلزایمر رنج میبرد و به همین دلیل در مجامع عمومی کمتر ظاهر میشد. وی که در روز ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ تحت عمل جراحی برای خارج کردن یک غده از مثانهاش قرار گرفت، در صبح روز دوشنبه ۸ آوریل ۲۰۱۳ بر اثر سکته مغزی در سن ۸۷ سالگی در لندن درگذشت.
دیدگاه