ساختار کتاب قانون جذب
این کتاب مانند بسیاری از کتاب های موفقیت و انگیزشی، روابط اجتماعی و خودشناسی پایه علمی ندارد و تجربه در آنها نقش موثری دارند. پس نویسنده به تجربیات خود و اطلاعاتش رجوع کرده و این کتاب را به رشته تحریر درآورده است.
این کتاب مانند بنیان بسیاری از روابط اجتماعی و زندگی در اثر تجربیات شکل گرفته است و قرار نیست تا سبک و سیاق زندگی موفق را با اثبات فرمول ها و یا مشاهدات علمی به سمع و نظر مخاطب برساند. نگارش کتاب ساده است و از این رو بسیاری از افراد می توانند با آن ارتباط برقرار کنند.
البته، این موضوع به ترجمه مناسب و روان آن هم مرتبط است و بسته به اینکه کدام ترجمه را مطالعه کنید بهتر می توانید با آن ارتباط برقرار نمایید. در این کتاب فرمول شاخص و جملات درخشانی برای موفق شدن یا استفاده از قانون جذب برای موفقیت تمام و کمال ارائه نمی شود، اما کمک می کند تا رفتار و افکار خود را تحت کنترل درآورید و از آنها به نفع خود استفاده کنید.
مانند بسیاری از کتاب های انگیزشی و موفقیت هدف نویسنده ترغیب خواننده به تغییر دیدگاه و رفتار بر اساس اتفاقات، رویدادها، مسیر زندگی و جریانی است که در ذهن وی وجود دارد.
اگرچه کل مشکلات و مسائل روز می تواند خارج از توانایی ما و جریان فکرمان روی دهد اما بخش قابل توجهی از این مسائل به واسطه افکار و کنترل آنها و گام برداشتن در جهت خواسته ها میسر می شوند. هدف نویسنده کتاب قانون جذب و بسیاری از کتاب های مرتبط القای این مفهوم است.
با این حال، نویسنده این کتاب برای بررسی و عمق یابی دیگر مشکلاتی که می توانند ریشه ای باشند و نیاز است برای آنها وقت و انرژی کافی گذاشته شود هم بحث کرده است.
این کتاب نسبتا پرفروش نشان از موفقیت نویسنده در انتقال کلام و جذاب بودن آن برای خوانندگان است. با این حال، یکبار دیگر هم توصیه می شود که اگر قصد ورود به دنیای این دسته کتاب ها را داشته باشید، کتاب قانون جذب انتخاب مناسبی می باشد.
مایکل لوسیر نویسنده قانون جذب کیست؟
مایکل لوسیر نویسندهی کتاب قانون جذب اولین بار در سال 1995 با عملکرد قانون جذب آشنا شد. در آن سالها او یک کارمند ساده با شغلی کسلکننده بود و فقط با انگیزهی رفع نیاز مالی، هشت سال مشغول کاری بود که دوستش نداشت. اما زمانی که با قانون جذب آشنا شد، دربارهی این قانون مطالعه کرد و آن را پذیرفت؛ توانست در طول پنج ماه، نظریههایش را در بیش از پنجاه همایش به اشتراک بگذارد و تدریس کند. همین مسیر لوسیر را به شغل رویاییاش یعنی تدریس و آموزش رساند.
بعد از این اتفاق، لوسیر شغل اداریاش را رها کرد و بر قانون جذب و جنبههای مختلف متمرکز شد اما برنامهای برای نوشتن کتابی دربارهی نظریههایش نداشت. لوسیر اعتراف میکند که کتاب قانون جذب را به پیشنهاد دوستانش نوشته است. زمانی که در هر جمعی حاضر میشد و داستان تغییر زندگیاش را تعریف میکرد و با این جمله روبهرو میشد:«تو باید یه کتاب بنویسی.»
لوسیر به برگزاری همایشها و تدریس ادامه داده است و تا به حال بیشتر از هزار نفر از شاگردانش با درک اثر «قانون جذب»، آمادهی کار در حوزهی آموزش در رسانه شدهاند.
کتاب قانون جذب باعث موفقیت چشمگیر مایکل لوسیر شده است و اوپرا وینفری، مجری محبوب آمریکایی، او را چهار بار به برنامهی معروف تلویزیونیاش دعوت کرده است. ویدیوهای سخنرانی مایکل لوسیر در وبسایتها روزانه هزاران بازدیدکننده دارد. لوسیر بعد از کتاب قانون جذب، دو کتاب دیگر با نامهای «هدف زندگی تو» و «قانون ارتباط» نوشت.
چرا باید کتاب قانون جذب مایکل لوسیر را بخوانیم؟
مایکل لوسیر کتاب «قانون جذب» را با اثبات علمی قانون جذب شروع میکند. او ابتدا قانون پایستگی انرژی را توضیح میدهد و در ادامه با استناد بر آن، قانون جذب را مطرح میکند. لوسیر با شرح ساختار اتم و قرارگیری ذراتش شما را قانع میکند که انرژی درونتان را به سمت افکار مثبت هدایت کنید.
نویسندهی کتاب قانون جذب، جذب ناآگاهانه را ارسال ناخودآگاه امواج درونی به سوی پدیدههای مختلف تعریف میکند. او میگوید هنگامی که چیزی برای شما لذت و خوشی دارد، ارتعاشات شما را بالا میبرد و در نتیجه شما لذت را به کائنات مرتعش میکنید. و برعکس هرگاه چیزی شما را ناخوش کند، امواج منفی ساطع میکنید. او چرخهی واقعیت «جذب ناآگاهانه» را در چهار مرحله رسم میکند.
مرحلهی اول: تو آنچه را در زندگیات داری یا دریافت میکنی، میبینی.
مرحله دوم: در خلال مشاهده، بی توجه و ناخودآگاه ارتعاشاتی داری، خواه مثبت یا منفی.
مرحله سوم: قانون جذب در برابر آن ارتعاس واکنش نشان میدهد.
مرحله چهارم: در نتیجه، قانون جذب آنچه را به ارتعاش درآورده و چرخه را تغذیه کردهای، بیشترش را به تو میدهد.
مایکل لوسیر بعد از اینکه این چرخه را آموزش میدهد، فرمول سه مرحلهای جذب آگاهانه را بیان میکند و در فصلهای دیگر این سه مرحله را کامل توضیح میدهد.
مرحله یک: خواستهات را مشخص کن. مرحله دو: ارتعاشاتت را بالا ببر. مرحله سه: آن را بپذیر.
لوسیر در ادامه توضیح میدهد که عوامل محدود کنندهای وجود دارند که اجازه نمیدهند شما به خواستهتان برسید. اما باید مدت زمان زیادی روی ضمیر خودآگاهتان کار کنید و همهی حواس و توجه خود را به کار بگیرید تا این تفکرات مثبت تقویت شوند و در ضمیر ناخودآگاهتان قرار بگیرند. او میگوید: «باور محدود همان افکار تکراری است که مانع میشود تو خواستهات را جذب کنی. افکار تو میتواند امواج منفی بیرون بفرستد. به عنوان مثال؛ عبارت باید حسابی کار کنی تا ثروتمند در بیاوری، باعث بروز امواج کمبود میشود که تو را از دستیابی به خواستهات باز میدارد.»
لوسیر معتقد است قدرت کلام منفی ما، از کلام مثبت بیشتر است، یعنی برای اینکه انرژی یک کلام منفی را دفع کنیم باید حداقل شش کلام مثبت را جایگزین آن کنیم. او مخالف جملههای منفی است و تاکید میکند از گفتن این جملههای منفی پرهیز کنید:
-سزاوار آن نیستم.
-مردم بعد از ترک سیگار چاق میشوند.
-کم کردن دست کم شش کیلو وزن سخت است.
-در زندگی فقط یکبار شانس در خانهی آدم را میزند.
-دیگر مرد خود در دنیا پیدا نمیشود.
-دیگر زن خوب در دنیا پیدا نمیشود.
اگرچه مایکل لوسیر در کتابش، قانون جذب را به صورت علمی بررسی کرده است، اما کتاب قانون جذب لحن ساده و روانی دارد. لوسیر همزمان با بررسی قانونهای فیزیک و نظریههای متافیزیکی؛ با استفاده از نکتهها و یادآوریهای متنوع به خواننده کمک میکند در طول مسیر مطالعه کتاب، این قانون را در زندگیاش اجرا کند.
عدهای از خوانندگان این کتاب معتقدند که راهکارهای کتاب قانون جذب از کتاب راز و کتابهایی با موضوعات مشابه، بهتر و کارآمدتر است.
مایکل لوسیر معتقد است که باید کتابش را هر شش ماه یکبار بخوانید تا آموزههایش برای شما درونی شود و بتوانید به صورت ناخودآگاه آنها را جذب کنید.
دیدگاه